eitaa logo
دوستانه‌ها💞
2.9هزار دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
12.7هزار ویدیو
8 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
-الحَمدُ للهِ الَّذِی تَحَبَّبَ اِلَیَّ +ممنونم که با همه بدی هام هنوزم که هنوزه دوستم داری!🤍🌱 یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شکستند هم دلِ فاطمه را،هم غرورِ علی را...💔 یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آرزو میکنم ... زیباترین و محال ترین آرزوهایت با مصلحت خدا گره بخورد ... ... ⁦
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
10.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🪴شرایط به اجابت رسیدن دعا: ۱) عدم معرفت خدا مهم ترین مانع اجابت دعا ۲) نیّت صادق و قلب مخلص ۳) غذای حلال شرط مهم و سخت اجابت دعا ۴) حضور قلب ۵) اجابت برخی از دعاها به مصلحت انسان نیست با انتشار این کلیپ در ثواب آن شریک باشید 🌷 ꕥ࿐❤️🕊 https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
10.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بعضی از آقایون صورت مسئله رو پاک میکنند یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir
6.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مگه گروگان گرفتی آخه؟؟😵‍💫😐 خانما شما مهریتونو بخشیدین یا نه؟؟ یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir
🌸🍃 شروع سرگذشت جدید به اجبار از عشقم یوسف جدا شدم ونشستم پای سفره عقد و شدم همسر امیربهادرخان... .
دوستانه‌ها💞
🍃🍃🌸🍃 #گلچهره اصلا گور بابای جواهر! و اون روستای لعنتی!اصلا به درک مگه تو این دنیا چند تا گلچهره
🍃🍃🍃🌸🍃 همونجا خوابم برده بود تقریبا یه روز تو راه بودیم! هر چند ساعت یه بار یه جا توقف می‌کردیم و پیاده میشدیم! خسرو کلی خوراکی برام‌ می‌خرید که من تو خوابم هم اونا رو نمی‌دیدم! من بچه روستا بودم تو سختی بزرگ شدم این خوراکی‌ها واسه شهر نشینا و عیون ها بود!با صدای«برجمال محمد صلوات» به خودم اومدم!+رسیدیم؟؟ _آره؛ بالاخره رسیدیم به شهر امام رضا!+حالا کجا میریم؟؟_نظرت چیه اول بریم حرم عرض ادب کنیم بعدش باهم میریم‌ دنبال یه خونه! راستش من تو فکرش بودم که تنهایی بیام اینجا خونه بگیرم بعد تورو بیارم ولی با اتفاقاتی که افتاد ترجیح دادم تورو تنها ندارم! +کدوم اتفاقات؟؟_همون....با به یاد آوردن چیزی کوبید رو پیشونیش رو گفت+عجببب! حالا خودم انقدر تاکید کردم که یادت نره اونوقت خودم یادم رفت! زدم زیر خنده! اتوبوس توقف کرد و مردم دونه دونه پیاده شدن با اینکه هنوز بیرون رو ندیده بودم ولی اینجا احساس راحتی بیش از حدی می‌کردم! میدونستم که امیر بهادر اینجا نیست. میدونستم که تو شهری که من نفس می‌کشم اون حیوون ازش کیلومتر ها فاصله داره .... اما زهی خیال باطل! زیاد خوشحال نشو گلچهره خانوم! این رشته سر دراز دارد! سوار یکی از تاکسی ها شدیم خسرو به راننده گفت _«حرم لطفاً!»با دقت به آدم های اطرافم نگاه میکردم! اینجا بهتر از تهران بود! . _چیه تا ولت میکنم خیره میشی به یه نقطه؟! +خسرو یعنی میشه؟از دست امیربهادر خلاص بشیم؟! میشه که دیگه نگرانی از دست دادنت رو نداشته باشم؟!_معلومه که میشه!!من دارم می‌برمت پیش ضریح! اونجا می‌خوام امام رضا رو واسطه کنم! می‌خوام که تموم بشه این تعقیب و گریز!هر چند که دیگه تو این شهر دست امیر بهادر بهمون نمی‌رسه.. 💚💚
🍃🍃🍃🌼🍃 ❤️ یاس جونم برای ایلای عزیز مینویسم ای کاش بابای .... شدش یه سال یا یه ماه یا یه هفته یا یه روز یا یک ساعت قبل از آشنایی ایلای و ابراهیم مفنگی به درک واصل میشد تا بخاطر غرور بی جای خودش زندگی ایلای عزیز رو تباه نمیکرد آخه به کدامین گناه ایلای عزیز این همه باید از دست پدر .... شدش باید عذاب بکشه؟؟ همدم عزیزم فاطمه جونم لطفا و خواهشا پیامم رو بزار گروه تا کمی دلم خالی بشه از این همه بغضی که برای ایلای عزیز دارم😔😔😔😔😔🙏🌸🌺 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88