.🍃🍃🍃🌸🍃 #گلچهره به نیمه های حیاط رسیدم دو طرف حیاط باغچه بود. درخت کاشته شده بود وسطش همسنگ فرش بود. مسیرم رو عوض کردم و وارد باغچه شدم و از لا به لای درخت ها حرکت کردم . هر چقدر که به در بزرگ خروج نزدیک میشدم حالم خرابتر میشد. دیگه نا نداشتم نفسم بالا نمیومد کنار یکی از درختها نشستم دستمو رو قفسه سینم گذاشتم عرق پیشونیم رو با آستین لباسم پاک کردم. نگاهی به خونه و پنجره ی اتاقی که تا همین چند دقیقه پیش پشتش ایستاده بودم. کردم بعد هم با دقت به رو به روم زل زدم این طرف در کسی نبود ولی صدای سگ وح.شی که نزدیک بود زنجیر پاره کنه موی تنم‌رو سیخ کرده بود.سگ هنوز متوجه من نشده بود . پس برای چی انقدر پارس میکرد صدای خش خشی پشت سرم شنیدم با ت.رس به عقب برگشتم که ببینم چه خبره . ک احساس میکردم قلبم داره تو دهنم میزنه ضربانش از همیشه تند تر شده بود نمیدونستم پشت سرم چه خبره و دست حتى جرئت جیغ کشیدن نداشتم بعد از چند ثانیه صدایی توگوشم نجوا شد. عشقم، نترسيا منم با شنیدن صدای خسرو بند دلم پاره شد. انگار که خ.ون تازه تو رگ هام تزریق شد برگشتم سمتش و به آرومی لب زدم + خسرو جانم؟ تویی؟ دورت بگردم به چشمهای پاکش که تو اون تاریکی شب دودو میزد و اشکی شده بود. چشم دوختم. هیچکدوم حرف نمیزدیم تو تاریکی وسط اون همه درخت چه حرفی داشتیم بزنیم. اونم بعداز چند وقت ؟ اشکامو پاک کردم و لب زدم+ خسرو تو؟ اینجا؟ با دیدنش انگار که منو به یه منبع آرامش وصل کردن . قلبم آروم شده بود. از فضا و مکان خارج شده بودم اصلا انگار که روی زمین نبودم.... 🌼🌼🌼🌼🌼🌼

🍃🍃🍃🌼🍃 تهران نه، لبنان نه؛ تل‌آویو میدان نبرد است! رجزخوانی حماسی حدادیان در جدیدترین اثر خود، منتصرون جدیدترین اثر محمدحسین حدادیان با محتوایی صریح و شجاعانه علیه صهیونیست‌ها منتشر شد. این اثر پیامی روشن برای جهان مقاومت و آینده رژیم غاصب دارد 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88

‍ #سياست #همسرتان_را_عاشق_خود_کنید. برای اینکه روز به روز علاقه همسرتان را به خود بیشتر کنید از روش های زیر استفاده کنید. ١)هرگز از همسرتان جدا نخوابید. حقیقت دارد که زوج‌ها وقتی در کنار هم هستند، راحت‌تر به خواب می‌روند. بنابراین تحت هیچ شرایطی، حتی اگر با هم در حالت قهر هم بودید، جدا از همسرتان نخوابید. ٢)به مسائل زناشویی خود بیشتر اهمیت دهید مسائل زناشویی باعث خوشحال شدن وآرامش خودتان وهمسرتان می شود. ‌‌‌ ‌ ‌🍁🍂🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍁🍁🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

#کدبانو 🧦چند روش استفاده بهینه از جوراب برای انجام کارهاتون👌👌 ‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎ ‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎┅─═ঊঈ 🍃🌹🍃ঊঈ═─┅◍⃟ بزن رو لینک گلی جانم تا در کنار هم باشیم ♥️https://eitaa.com/joinchat/637730937Cf42c0f7787

*🍃🍃🍃🌼🍃 خواهریا خواندن آیه الکرسی رو فراموش نکنید👌 🌸 آیه الکرسی 🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🍃اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ من ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ منْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ🍃 🍃لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ🍃 🍃اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُوا أوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ🍃 ❤️الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم❤️ ⚜️ صلوات خاصه امام رضا (ع)⚜️ 🌺 اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرتَضَی ، اَلْاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ ، وَ حُجَّتِکَ عَلیٰ مَنْ فَوْقَ الْاَرضِ وَ مَنْ تَحتَ الثَّریٰ ، اَلصِّدّیٖق الشَّهیدِ ، صَلوٰةً کَثیٖرَةً تٰآمَّةً ، زٰاکِیَةً مُتَوٰاصِلَةً ، مُتَوٰاتِرَةً مُتَرٰادِفَةً ، کَأَفْضَلِ مٰا صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیٰائِکَ. 🌺 🍃🍃🍃🌼🍃

.

🌸🍃 شروع سرگذشت جدید به اجبار از عشقم یوسف جدا شدم ونشستم پای سفره عقد و شدم همسر امیربهادرخان... .

🍃🍃🍃🌸🍃 #گلچهره اصلا انگار که روی زمین نبودم گفت_جان من دارم میمیرم از دوریت خوبی؟ عاشقانه نگاهم کرد برای بار هزارم از خدا خواستم که زمان همینجا متوقف بشه... برای سالهای سال منوخسرو کنار هم باشیم.. کی اومدی اینجا؟؟ __از سر شب گوشه حیاط منتظرت بودم . صدای پارس سگ از قبل هم بیشتر شده بود نگاهی به ته حیاط انداختم . وگفتم این سگ چرا ساکت نمیشه؟ منو دیده با وحشت گفتم حتما اون نگهبانهای بیرون هم متوجه شدن بایدچیکار کنیم؟؟ نگران نباش نگهبان ها بی هوشن دستشو تو جیبش برد و یه پلاستیک در آورد چند قدم جلو تر رفت و گوشت رو پرت کرد سمت سگ چیکار میکنی خسرو؟ داروی خواب آور ریختم رو اون گوشت دوتا لیس‌هم بهش بزنه به خواب‌طولانی و عمیق فرو میره باید منتظر باشیم. تا آروم بگیره. سری تکون دادم گفتم باشه گفتم خسرو آتش زدن انبار دارو کار توبوده؟ چینی بین ابروهای پر پشتش داد و گفت: تو از کجا فهمیدی؟ یکی از خدمتکارها بهم گفت: که اونجا آتیش گرفته . اره کار من بود... با به یاد آوردن گلنسا دوباره دلشوره گرفتم و با ناراحتی گفتم: خسرو من یکی از خدمتکار هایی که ارسلان بهش دستور داده بود که از من مواظبت کنه رو با گلدون زدم . تو سرش بیهوش افتاد کف خونه و خ.ون از سرش زد بیرون. بعدم سریع ف.رار کردم. خسرو با چشمهایی که داشت از حدقه بیرون میزد گفت: تو چیکار کردی؟؟ بغضم شکست دستمو رو صورتم گذاشتم . اشک ریختم خسرو دستشو رو شونه هام گذاشت و گفت: گریه نکن نفهمیدی مرده یا نه؟نمیدونم با گلدون زدم تو سرش. شاید فقط بیهوش شده باشه . خسرو گفت شاید نگران نباش. دستمو از روی صورتم برداشتم و گفتم + یعنی ممکنه زنده باشه... 🌼🌼🌼🌼🌼🌼