eitaa logo
سوم دانش برتر
3.3هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
828 ویدیو
1.4هزار فایل
کلاس سوم دانش برتر سایت بزرگ دانش برتر👇 https://daneshebartar.com انواع نمونه سوالات، تمرین ها، کاربرگ ها و سایر نکات کلیه دروس کلاس سوم ادمین محتوا و تبادل و تبلیغات👇 @S_0227
مشاهده در ایتا
دانلود
پر پرواز کودکتان را نچینید مأموریت فرزند نوپای شما در زندگی این است که به موجودی مستقل تبدیل شود. پس زمانی که از لحاظ رشدی به مرحله‌ای رسید که توانست اسباب‌بازی‌هایش را در سر جای خود قرار دهد، بشقابش را از روی میز غذا بردارد و ببرد و خودش لباس بپوشد، بگذارید این کارها را خودش انجام دهد. سپردن مسئولیت به بچه‌ها برای عزت‌نفس‌ آنها (و سلامت روانی شما) لازم است.┄┅┅✶🍃🌺🍃✶┅┅┄ https://eitaa.com/chtribenampaeysevom
⚠️ آینده کودکانی که والدین بد اخلاق دارند! 🔸این بچه ها وقتی بزرگ بشن اصلا اعتمادبه‌نفس ندارن چون بارها و بارها توی خونه سرزنش شدن که؛ 😔اه چقدر تو خرابکاری... 😢یه بار نشد کاریو درست انجام بدی... 😞دست نزن خراب ترش میکنی... ⬅️ اونا احساس می‌کنن که هیچ توانایی ندارن و به درد هیچ کاری نمیخورن و اعتماد به نفسشون رو از دست میدن. 🔹بچه‌هایی خجالتی و گوشه گیری میشن که هیچ دوستی ندارن و اصلا بلد نیستن با کسی دوست بشن. آخه توی خونه مدام اینو شنیدن که؛ 💔ولم کن حوصله تو یکی رو ندارم برو خودت با اسباب بازی هات بازی کن. 💗انتخاب سبک تربیتی و رفتاری مناسب، ضامن تربیت صحیح فرزندان است💗┄┅┅✶🍃🌺🍃✶┅┅┄ 🔍@ https://eitaa.com/chtribenampaeysevom
دعای عرفه - خط درشت.pdf
3.28M
📘دعای عرفه 🔸همراه با ترجمه 📁 فایل کم حجم با خط درشت ┄┅┅✶🍃🌺🍃✶┅┅┄ https://eitaa.com/chtribenampaeysevom
d36.mp3
1.26M
روخوانی درس۱۷ چشم های آسمان ┄┅┅✶🍃🌺🍃✶┅┅┄ https://eitaa.com/chtribenampaeysevom
d37.mp3
2.59M
روخوانی درس۱۷ آفرینش حلزون ┄┅┅✶🍃🌺🍃✶┅┅┄ https://eitaa.com/chtribenampaeysevom
🌺کارت تبریک عید قربان 👌برای دوستانتان درست کنید و هدیه بدهید. https://eitaa.com/chtribenampaeysevom
کاردستی گوسفند با دایره های نمدی ، مناسب عید قربان 🐑 ⚪️ https://eitaa.com/chtribenampaeysevom
🌼داستان زیبا حضرت ابراهیم و قربانی کردن فرزندش بچه های عزیز حضرت ابراهیم علیه السلام یکی از پیامبران بود. این پیامبر خدا پسری داشت به اسم اسماعیل که او هم از پیامبران بود. در یکی از شب ها حضرت ابراهیم علیه السلام در خواب دید که یه فرشته ای نزدش آمد و فرمود خداوند متعال می فرماید: اسماعیل فرزند خود را برای من قربانی کن. حضرت ابراهیم علیه السلام وحشت زده از خواب بیدار شد. و با خود فکر کرد که این خواب یه دستوری از خداست یا وسوسه شیطان. دو شب دیگر هم این خواب را دید و کاملا متوجه شد که مامور به انجام این کار شده است. صبح روز بعد به هاجر ( هاجر همسر حضرت ابراهیم علیه السلام و مادر اسماعیل بود ) گفت: برخیز و به اسماعیل لباس های زیبا بپوشان! زیرا می خواهم او را به مهمانی دوست بسیار بزرگی ببرم. هاجر، اسماعیل را شستشو داد و معطر ساخت . حضرت ابراهیم و اسماعیل علیهم السلام از هاجر خداحافظی کردند. حضرت ابراهیم فرزند خود را برداشت و برای اینکه قربانی کردن اسماعیل از چشم مادرش دور باشد بسوی منا حرکت کرد ( بچه ها منا محلی است که در حدود ۱۰ کیلومتری مکه واقع شده است و حجاج در آنجا قربانی می کنند) در هنگام حرکت بسوی منا، در سه جا شیطان در برابر حضرت ابراهیم ظاهر شد و به وسوسه او پرداخت (این محل هم اکنون جمرات سه گانه است و حجاج به هر ستون از ستون شیطان که می رسند سنگ پرت می کنند. اما حضرت ابراهیم (ع) با اراده ای استواری که داشت شیطان را از نزدیک خود راند و بسوی منا ادامه مسیر داد. دست های جوان خویش را بست و او را مانند قربانی به زمین خواباند و کارد خود را بر گلوی او گذاشت و محکم کشید اما کارد گلوی اسماعیل را نبرید. دو بار، سه بار اینکار تکرار شد اما ابراهیم (ع) در کمال تعجب دید که کارد گلوی اسماعیل را نمی برد. بچه های عزیز اینجا بود که خداوند متعال در قرآن کریم فرموده اند (سوره صافات- آیات ۱۰۴ و ۱۰۵): ای ابراهیم ! آن رویا را تحقق بخشیدی (و به ماموریت خود عمل کردی) سپس خداوند متعال قوچی را فرستاد و حضرت ابراهیم (ع) هم بسیار خوشحال شد و پسرش را بوسید و به جای او، گوسفندی که از بهشت برای او فرستاده شده بود را قربانی کرد. از آن روز به بعد که روز قربان نام گرفت رسم و سنت شد که حجاج پس از انجام اعمال حج، حیوانی را قربانی کنند و گوشت آنرا در بین فقرا تقسیم نمایند و رضایت خداوند متعال را جلب کنند. 🌼🍃🌸🍃🌼 ┄┅┅✶🍃🌺🍃✶┅┅┄ https://eitaa.com/chtribenampaeysevom
ایده کارستی با رول دستمال کاغذی ┄┅┅✶🍃🌺🍃✶┅┅┄ https://eitaa.com/chtribenampaeysevom
ایده کارستی با شانه تخم مرغ ┄┅┅✶🍃🌺🍃✶┅┅┄ https://eitaa.com/chtribenampaeysevom
ایده کارستی ┄┅┅✶🍃🌺🍃✶┅┅┄ https://eitaa.com/chtribenampaeysevom
تاثیر قصه‌گویی بر کودکان👌👇 تاثیر قصه‌گویی را می‌توان در توان صحبت کردن کودکان، قدرت تخیل و حتی توانایی ارتباط گرفتن‌شان با محیط دنبال کرد. 👍 قصه گفتن به پرورش قدرت بیان، عواطف و افکار کودکان کمک می‌کند.🤩 نیروی تخیل را در آن‌ها پرورش می‌دهد و آن را تقویت می‌کند، قوه ابتکار و ابداع را در آن‌ها تحریک می‌کند، اعتماد به نفس را در آن‌ها رشد می‌دهد و کودک را به مفاهیمی مثل آزادی و عدالت اجتماعی علاقه‌مند می‌کند. به طور کلی قصه‌گویی نیازهای عاطفی کودک را برآورده می‌کند.😊 و او را برای دریافت پیام‌های اخلاقی و انسانی و حتی قوانین یک شهروند خوب بودن آماده می‌کند.🤓 داستان و قصه نقش بسیار مهمی در تکوین شخصیت کودک دارد. با انتخاب درست قصه‌ها کودک به ارزش‌های اخلاقی بسیاری مثل پایداری، شجاعت، نوع دوستی، جوانمردی، آزادگی، امیدواری، ایستادگی در برابر زور و طرفداری از حقیقت پی می‌برد.😍 ┄┅┅✶🍃🌺🍃✶┅┅┄ https://eitaa.com/chtribenampaeysevom
تقویت کودک: از این احساس نشات می گیرد که ایمان داشته باشیم توانایی انجام بسیاری از کارها را داریم و کمک های ما و کارهایی که انجام می دهیم ارزش و اعتبار دارند. بی قید و شرط به او عشق بورزید. احساس اعتمادبه‌نفس در کودکان زمانی شکوفا می شود و رشد می کند که از والدین خود بشنود: «من تو را دوست دارم فارغ از این قید که چه کسی هستی و چه کارهایی می کنی». این حس رضایت و اعتمادبه نفس زیادی به کودک می دهد و تلاش می کند تا نقاط قوت خود را افزایش دهد و بر مهارت هایش بیفزاید. با دقت به حرف هایش گوش دهید. هنگامی که فرزندتان با شما حرف می زند، دست از کارهای خود بکشید و با دقت و فعالانه به حرف هایش گوش کنید و توجهتان را از طریق بازخورد دادن به او نشان دهید. در چشمان او نگاه کنید تا متوجه شود همه کلماتش را می شنوید و حواستان جای دیگری نیست. به این ترتیب متوجه می شود عقاید و حرف های او ارزش دارند. در برابر غم ها و خوشحالی هایش پاسخی داشته باشید که حس همدلی را القا کند. باپذیرش احساسات کودک این مساله را به او القا می کنید که حرف های او برای شما ارزشمند است.┄┅┅✶🍃🌺🍃✶┅┅┄ https://eitaa.com/chtribenampaeysevom
توی یک جنگل زیبا روی یک درخت قشنگ یک لانه پرنه بود توی لانه سه تا تخم زردبود وقتی پرنده زرد روی تخمهاخوابید پرنده پدر برای او غذامی‌آورد چندروزی گذشت جوجه ها از توی تخم بیرون امدنداول خیلی قشنگ نبودندجایی راهم نمی دیدند فقط دهانشان را باز می کردند و خانم پرنده و آقای پرنده برای آنها غذا می آوردند آنهابا اتحاد وهمکاری جوجه ها را بزرگ کردند و زمان یاد دادن کارهایی شد که معمولا پرنده ها به بچه هایشان یاد می دهند خانم پرنده پرید پایین و تکه چوب را با منقار گرفت و پرید روی درخت جوجه ها هر کدام می خواستند به تنهایی یک شاخه چوب بزرگ را بالا بیاورند یکی میگفت من قوی ترم الان بلندش می کنم یکی دیگر میگفت خودم بلندش میکنم دعوا بالا گرفت و شروع کردند به هم نوک زدن خانم پرنده مهربون گفت جوجه های قشنگ با نمک من بیایید اینجا کارتون دارم ۱ - دعوا نکنید شما برادر و خواهرهستید. ۲- با هم باشید همیشه ۳- به این مورچه های کوچک نگاه کنید آن دانه که می‌برند مگر نه اینکه چندین برابر قد و قواره آنهاست ولی آنها با اتحاد و همدلی و انسجامی که دارند با هم دانه را بلند می کنند و همه در یک جهت حرکت میکنند در حالی که اگر این طرف و آن طرف میرفتند هرگز موفق به بردن دانه نمی شدند ۴- کاری را انجام دهید که از عهده آن برآیید. حالا عزیزانم ببینم که چه میکنید. بعد هر سه پرنده با هم متحد شدند و آن تکه چوب را اززمین بلند کردند و پیش مامان پرنده نشستند.و مامان پرنده گفت آفرین و آنها را در آغوش گرفت آنها را در آغوش گرفت آنها از مورچه ها یاد گرفتند که با هم متحد باشند تا توان انجام کارها را پیدا کنند