8.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❉
انـــدوهـگـــین نبـــاش ...
به عــبــاس (ع) پــنــاه بــبــــر🥺☝️🏻"
#کانال_ارتباط_با_خدا
@ckutr6
﷽
مادربزرگ میگفت: خدا نگاه میکنه ببینه تو با بندههاش چه جوری تا میکنی تا همونجوری باهات تا کنه.
#کانال_ارتباط_با_خدا
@ckutr6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مداحی فوقالعاده زیبا ، حتما ببینید.
#کانال_ارتباط_با_خدا
••✾❀🔶❀✾••
@ckutr6
📢 وضعیت شیوع آبله میمون در ایران؛ دکتر محرز: وحشت نکنید! ماسک بزنید
◀️ یک متخصص گفت: وزیر و کارکنان جدید وزارت بهداشت و درمان باید کار در مقابل ویروسها را بلد باشند؛ کار باید سریع باشد و با همکاری سایرین جریان پیدا کند.
❌❌اینم از داستان جدید مراقب باشید فریب نخورین❌❌
#کانال_ارتباط_با_خدا
@ckutr6
﷽ #توصیه
📌محاسبه اعمال روز به هنگام خوابیدن
🔰آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی: ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺭﻭﺯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﺪﻧﺒﺎﻝ ﻋﻼﺝ ﺧﯿﺎﻧﺘﻬﺎﯼ ﻧﻔﺲ، ﺑﻪ ﻗﺪﺭ ﺗﻮﺍﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﻭ ﻋﻼﺝ ﻏﻔﻠﺖ ﻧﮑﻨﺪ ﻭ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﻋﻤﻞ ﺁﻥ ﻗﺪﺭ ﺗﻜﺮﺍﺭ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻭ ﻋﺎﺩﺕ ﮔﺮﺩﺩ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﻭ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﻧﺮﻭﺩ ﻭ ﻫﺮ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺍﺯ ﺗﻮﺑﻪ ﮐﻪ ﻓﻌﻼً ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﺗﺪﺍﺭﮎ ﺑﺒﯿﻨﺪ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺗﺎﺧﯿﺮ ﻻﺯﻡ ﺍﺳﺖ ﻋﺰﻡ ﺟﺪﯼ ﺩﺭ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﺁﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺑﺪﺍﻧﺪ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺑﺪ، ﺧﻮﺍﺏ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﻣﺮﮒ ﺍﺳﺖ .
#کانال_ارتباط_با_خدا
@ckutr6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : استغفار برای هر فردی اثر خاصی دارد
🎙حجت الاسلام والمسلمین استاد #عاملی
#کانال_ارتباط_با_خدا
@ckutr6
🔻برکات زیارت اربعین
🎤#حجتالاسلام_والمسلمین_حاج_شیخ_جعفر_ناصری_حفظهالله :
🔮 گاهی یکی از این زیارتها مثل زیارت اربعین کافی است که کار انسان را راه بیندازد. تأثیر و تغییر و برکات زیاد دارد.
#امام_حسین_علیه_السلام
#اربعین
#کانال_ارتباط_با_خدا
@ckutr6
12.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ راز #اربعین میلیونی امام حسین
چیه ؟
💎تا بحال از این جهت ، به قیام #امام_حسین ع توجه کرده بودین ؟
🎥این #معجزه ای که در تربت موزه کربلاست ، باید بیشتر رسانه ای بشه .
⏰این ۲ دقیقه و ۲ ثانیه را
از دست ندهید.
#کربلا
#روشنگری
#جهاد_تبیین
#اربعین_حسینی
#کانال_ارتباط_با_خدا
@ckutr6
⭐کانال ارتباط با خدا🙏 ⭐
#ماه_آفتاب_سوخته قسمت109 سپس رو به یزید میفرماید: _«ای یزید! بگو بدانم این پیامبر که نامش در اذان
داستان ماه آفتاب سوخته
پارت_110_111
#ماه_آفتاب_سوخته
قسمت110
مردم دسته دسته به خرابه شام میآیند، یزید باید حیلهای دیگر بیاندیشد و بین اسرا و مردم فاصله اندازد،
پس به بهانهٔ اینکه متوجه جایگاه کاروان اسرا شده و وانمود میکند که میخواهد آنها را احترام کند، اسرا را از داخل خرابه به قصر منتقل میکند.
خبرها از بیرون قصر به داخل رسوخ کرده، با ورود کاروان به قصر صدای نالهای جانسوز بلند میشود، ناگهان "هنده" همسر یزید موی آشفته میکند و روی میخراشد و خود را به زینب میرساند بر پاهای او بوسه میزند و میگوید:
_روا نباشد هنده که کنیز شماست پردهنشین باشد و شما که شاهزادگان عالم هستی هستید بدون چادر و معجر در اسارت باشید
و سپس سرش را بالا میآورد و ادامه میدهد:
_مرا ببخشید بانو، الان فهمیدم که اسرایی که اینچنین خوارشان کردند چه بزرگ مردمی هستند، مرا عفو کنید و لطفی در حقم کنید.
زینب که خوب هنده را میشناسد و به یاد دارد زمانی که هنده کودک و بیمار بود و به دعای حسین شفا یافت، مادرش نیت کرد که هنده به یمن این شفا، کنیزی حسین و خاندان علی را بکند،
پس زینب خم میشود دست زیر بغل هنده میکند و او را بلند میکند و میفرماید:
_گریه کن که در غم اهلبیت تمام عالم میگرید، حال بگو از من چه میخواهی؟
هنده بوسه به دست زینب میزند و میگوید:
_به من بگو حسین من کجاست؟! آیا حالش خوب است؟!
زینب نگاهش به طشت طلایی ست که هنوز در میان تالار قصر و جلوی تخت یزید است و میفرماید:
_آن کشتهٔ به خون نشسته حسین توست...
هنده انگار مجنون شده، دور تا دور قصر میگردد و حسین حسین میکند.
یزید که از آشوب مردم سخت میترسد، احوالات همسرش را بهانه میکند و میگوید:
_خدا لعنت کند ابن زیاد را، ما هم چون همسرمان، حسین را دوست داشتیم و این ابن زیاد بود که چنین خطای بزرگی مرتکب شده است.
@ckutr6
#ماه_آفتاب_سوخته
قسمت111
یزید با همهٔ کم عقلی اش اینبار سیاستی چون معاویه پیشه میکند، اسیران را گرامی میدارد، به آنها لباس و چادر و معجر مخملین و گرانبها میدهد
و امام سجاد را در کنار خود مینشاند و روزها تا امام غذا نخورد،لب به غذا نمیزند، این کارها را میکند تا دوباره مردم را فریب دهد و عدهای ساده انگار فریب حیلههای این منافق پست فطرت را میخورند.
دیگر بیش از این ماندن کاروان اسرا در شام جایز نیست و پایههای حکومت یزید را میلرزاند.
یزید، امام سجاد را فرا میخواند به او میگوید:
_ای فرزند حسین! اگر میخواهی، میتوانی در شام پیش من بمانی و اگر هم میخواهی میتوانی به مدینه برگردی
امام برگشتن به مدینه را انتخاب میکند و یزید به "نعمان بن بشیر" که آن زمان در شام بود، دستور میدهد تا مقدمات سفر آل الله را به مدینه فراهم کند
و همچنین به او دستور میدهد تعدادی سرباز همراه خود ببرد و مانع دیدار کاروان اسرا با مردم شهرها شود تا مبادا مردمی دیگر بیدار شوند...
کاروان آمادهٔ حرکت است،
امام سجاد هدایای یزید را نمیپذیرد و آنها را پس میدهد و به یزید میفرماید:
_«ما پول و هدایای تو را نمیخواهیم، ما وسایل خودمان را که در کربلا از ما غارت نمودند میخواهیم چرا که در میان آنها مقنعه و گردنبند مادرم زهرا بوده است.»
آخر یزید دستور داده بود تا تمام غنیمتهای کربلا را جمع کنند و به شام آورند و قصد داشت این غنیمتها را به عنوان مدال افتخارش نگه دارد و نشانهای باشد که تا همیشه زمان،گویای پیروزی بنیامیه بر بنیهاشم باشد، اما الان مجبور است همه را پس دهد.
همهٔ غنائم دشت کربلا به امام بازگردانده میشود و هرکس میآید و وسایل خودش را از امام میگیرد و میرود
در این بین زنی با چهرهای آفتاب سوخته گوشهای نشسته و گهورهای خالی را تکان میدهد و همراه با گریه حسین حسین و علی علی میکند.
عمه زینب گوشواره رقیه را در دست دارد، گوشواره ای که هنوز رد خون گوش کودک، روی آن باقی ست و این گوشواره مثل آن میخ در که به سینهٔ زهرا فرو رفت و رنگین شد، شده آیینه دق زینب...
نیمه شب است و همهٔ مردم در خواب راحتند اما کاروان اهلبیت در حال حرکتند، آخر حکم شده تا حرم رسول الله مخفیانه و در تاریکی شب شام را ترک کنند تا مبادا مردم بفهمند و برای خداحافظی اجتماع کنند و این اجتماع باز هم رسواکنندهٔ یزید شود،
کاروان میرود درحالیکه رقیه را در خرابهٔ شام جا میگذارد.
یزید سکههای طلا به دختر علی، امکلثوم میدهد و میگوید:
_این سکههای طلا را در مقابل رنج و مصیبتهایی که به شما وارد شده، قبول کنید.
صدای ام کلثوم درحالیکه کیسه های مملو از طلا را پرت میکند، بلند میشود:
_«ای یزید!چقدر تو بی حیا و بیشرمی!برادرم حسین را میکشی و در مقابل آن سکه طلا به ما میدهی؟ ما هرگز این پول را قبول نمیکنیم»
@ckutr6
▪️قدمهای تو
در میان ازدحام اینهمه ردّپا
به این روشنیست؛
اما بازهم پیدا نیست!...
❤️ اینجا پُر است از تو و خالی است جای تو،
مهدی جان!
#اربعین_مهدوی
#الّلهُــمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَــــ_الْفَــرَج
#کانال_ارتباط_با_خدا
@ckutr6