eitaa logo
🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
156.1هزار دنبال‌کننده
29.2هزار عکس
18.3هزار ویدیو
285 فایل
گفتیـم در دنیایی کـه از هر طـرف بــه ارزشهـایــمـان میتـازنـد شـاید بتـوانیم قـطـره ای بـاران باشیم در این شوره زار مردمان آخرآلزمان و مــا هــم مــدل زنــدگـیـمـان روش بودنمـان و زیبـایـی آرمـانهـا و دانسته هایمان را زمزمه کنیم . . . . . @adv_clad_girls
مشاهده در ایتا
دانلود
حـجــــاب، ارزش‌گذاری‌زن‌اســــٺ😌✨ 🆔@Clad_Girls
🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
🌸 #فرشتگان‌_سرزمین‌_من 📌 مترو تهران 🚝 🆔 @Clad_girls
🔴 به درخواست زیااااااد شما ✅ دوستانی که تهران یا اطراف تهران هستن و دوست دارن به جمع ما اضافه بشن، پیام بدن 📌 جهت هماهنگی با آی دی زیر ارتباط بگیرید👇 https://eitaa.com/clad_girls14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگــرڪسـے روگرامــے بداره، وتاسال‌بعد‌گناه‌کبیره‌ای‌مرتکب نشه‌و‌فوت‌کنه، گویا شــــهــــید شده😀✨ ⊹ ⊹ ⊹ ویدیو رو از دست ندید♥️❗️ 🆔@Clad_Girls
زن هتاکی که در اتوبوس فحاشی می‌کرد بازداشت شد 🔹دیروز ویدیویی از درگیری دو نفر در اتوبوس منتشر شد. در این درگیری پس از تذکر یکی از شهروندان نسبت به کشف حجاب در اتوبوس، فرد تذکرگیرنده با کمک یکی از همراهانش اقدام به هتاکی و ضرب و شتم آمر به معروف کرده و با فیلم‌برداری از این اقدام خود آن را منتشر می‌کند. 🔹پیگیری‌ها نشان می‌دهد که عامل این هتاکی بازداشت شده‌ است. 🔸گفته شده این اتفاق مربوط به یک ماه پیش بوده که به‌تازگی ویدیوی آن منتشر شده است. 🆔 @Clad_girls
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 کشف حجاب جرم است فحاشی و توهین به دیگران جرم است تصویر برداری از دیگران جرم است همکاری با سرویهای بیگانه جرم است خانوم محترم شما از ارتکاب این همه جرم ابایی نداری...شاید پشتت به گرفتن پناهندگی گرم است که اینگونه بی محابا مرتکب این همه جرم میشوی. 🆔 @Clad_girls
میخوایۍمبلغ‌غدیـــ💚ـــر‌باشـے‌‌؟ 🆔️ @clad_girls
شهلا یاسینی، اولین موج‌سوار زن ایرانی 🔹این عکس را نشریات بزرگ در سرتاسر جهان بازنشر کردند و جایزه‌ی نخست مسابقه عکاسی Portrait of Humanity را از آن خود کرده... 🔹این بانو یک موج‌سوار محجبه است. همین غیرممکنی که باعث می‌شود نگاه هر مخاطبی به این عکس دوخته شود. 📷: جولیا فریجیری Giulia Frigieri 🆔️ @clad_girls
♦️پروانه معصومی: رعایت حجاب باعث تقویت جنبه‌های هنری خانم‌های بازیگر شده / این برای بازیگران پس از انقلاب یک امتیاز محسوب می‌شود/ به خاطر نبود خلاقیت در کارهای تلویزیون «آی‌فیلم» را می‌بینم بازیگر پیشکسوت: 🔹من که از زمان شیوع کرونا در عرصه هنر حضور ندارم و خودم را کنار کشیدم. اما متاسفانه چند سالی است که کارها ضعیف شده و هر کس سعی می‌کند به نوعی کپی برداری کند و خلاقیت وجود ندارد. خودم اگر بخواهم تلویزیون ببینم سریال‌های گذشته و شبکه «آی فیلم» را می‌بینم. 🔹 قبل از انقلاب که اصلاً توجهی به هنرمندان نمی‌شد، اما پس از انقلاب این توجه نسبت به هنرمندان بهبود پیدا کرد. بعد از انقلاب یک دوره طلایی در سینما و تلویزیون داشتیم ولی آن دوره گذشت و تمام شد. 🔹ما در کشوری اسلامی زندگی می‌کنیم و رعایت عفاف و حجاب باعث شده که جنبه‌های هنری بازیگران خانم تقویت شود و این برای بازیگران پس از انقلاب یک امتیاز محسوب می‌شود. 🆔@Clad_Girls
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷 «رمـــان جــان شـیعـه،اهـل سـنت» #پارت_بیست_و_پنجم باد شدیدی که خود را به شی
𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷 «رمــــان جــان شـیعـه،اهـل سـنت» عبدالله با دیدن من، چشمانش از تعجب گشاد شد و با خنده پرسید: _رفتی لباس‌ها رو جمع کنی یا نذری بگیری؟ با این حرف او، مادر و پدر هم به سمتم رو گرداندند که پاسخ دادم: _ نه... آقای عادلی تو راهرو منو دید و اینو داد. پدر بی‌اعتنا سرش را برگرداند و باز به صفحه تلویزیون خیره شد و مادر که با زیرکی مادرانه‌اش حالم را خوب فهمیده بود، سؤال کرد: _خُب چرا رنگت پریده مادرجون؟!!! از کلام مادر پیدا بود که این ملاقات کوتاه و عمیق، دل مرا هم به اندازه دست او لرزانده که رنگ از رخم پریده است. ظرف را روی میز آشپزخانه گذاشتم و برای تبرئه قلبم که هنوز در پریشانی عجیبی می‌تپید، بهانه آوردم: _آخه تا در رو باز کردم، یه دفعه دیدمش، ترسیدم. و برای فرار از نگاه عمیق مادر، به سمت در بازگشتم و از اتاق بیرون رفتم. وارد حیاط که شدم، به سرعت به سمت بند لباس‌ها رفتم. دست قدرتمند باد، شاخه‌های تنومند نخل‌ها را هم به بازی گرفته بود چه رسد به چند تکه لباس سبک که یکی از آنها هم بر اثر شدت وزش باد، کَنده شده و روی خاک باغچه افتاده بود. به سرعت لباس‌ها را جمع کردم و بی‌آنکه نگاهی به پنجره طبقه بالا بیندازم، به اتاق رفتم. وارد اتاق که شدم دیدم ظرف شله زرد، دست نخورده روی میز مانده است. دسته لباس‌ها را به یک چوب رختی آویختم تا سرِ فرصت مرتب کنم و به آشپزخانه رفتم. حیفم می‌آمد غذایی که با دنیایی از احساس برایمان آورده بود از دهان بیفتد. چهار کاسه چینی به همراه چهار قاشق در یک سینی چیدم و به همرا ظرف شله زرد به اتاق بازگشتم. شله زرد را با دقت به چهار قسمت تقسیم کردم و درون کاسه‌ها ریختم. اولین کاسه را مقابل پدر گذاشتم و کاسه بعدی را برای مادر بردم که لبخندی زد و با گفتن: _دستش درد نکنه! کاسه را از دستم گرفت. سهم عبدالله را کنار برگه‌ها روی میز گذاشتم که خندید و گفت: _این می‌خواد مثلاً مهمونداری مامان رو جبران کنه! ولی قبول نیس! چون خودش که نمی‌پزه، میره از بیرون میگیره! مادر چین به پیشانی انداخت و با مهربانی گفت: _من که از این جوون توقعی ندارم! بازم دستش درد نکنه! بلاخره این بنده خدا هم تو این شهر غریبه! کاری بیشتر از این از دستش برنمیاد. اولین قاشق را که به دهان بُردم، احساس کردم طعم گرم و شیرین این نذری خوش طعم، شبیه تابش سخاوتمندانه خورشید به سرتاسر عالم وجودم، انرژی بخشید. نمی‌توانستم باور کنم این همه حلاوت از مقداری برنج و شکر و زعفران آفریده شود، مگر اینکه احساسِ ته نشین شده در این معجون طلایی رنگ معجزه کرده باشد! شاید احساس کسی که به مناسبت چهلمین روز شهادت یکی از فرزندان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) آن را پخته یا احساس کسی که به نیتی آن را در ظرف کشیده و تزئین کرده است! هر چه بود در مذاق من، طعمی از جنس طعم‌های معمول این دنیا نبود! مادر کاسه خالی را روی میز گذاشت و با خوشحالی گفت: _با اینکه دلم درد می‌کرد، ولی مزه داد! عبدالله در حالی که با قاشق و با دقتی تمام تهِ کاسه را پاک می‌کرد، با شیطنت گفت: _برم ببینم کجا نذری میدن، اگه تموم نشده بازم بگیرم! از حرف او همه خندیدند، حتی پدر که لبخندی زد و کاسه خالی را کنارش روی فرش گذاشت. کاسه‌های خالی را جمع کردم و برای شستن‌شان به آشپزخانه رفتم. در خلوت آشپزخانه، نگاه نجیب و با حیایش، صدای آرام و لبریز از احساسش، لرزش دستانش، همه و همه به سراغم آمده و باز پایه‌های دلم را می‌لرزاند. لحظاتی که نگاهش نجیبانه به زیر افتاده بود، گمان می‌کردم دریایی از احساس در چشمانش موج می‌زد و به ساحل مژگانش می‌رسید، احساسی که نه سرچشمه‌اش را می‌شناختم و نه می‌دانستم به کجا سرازیر می‌شود و نه حتی می‌توانستم به عمق معنایش دست پیدا کنم، ولی حس می‌کردم بار دیگر پرنده خیالش در آسمان قلبم به پرواز در آمده و تنها حصارش، پناه پروردگارم بود که به ذکری خالصانه، طلب مغفرت از خدای مهربانم کردم. ادامه دارد... ✍🏻به قلـــم فاطمه ولی نژاد 🆔@clad_girls
🎉🎊🎉🎊🎉🎊 عیـــــد‌داریم‌چه‌عیـــــدی!😍 عیدتون‌مبـــارک‌باشه‌حسابی😎💚 ان‌شاءالله‌‌توصحرای‌‌محشر‌خود‌آقا‌امیر‌المومنین‌(ع) شفاعتمون‌کنند... عیدیمون‌هم‌‌‌لیاقت‌سربازی‌آقا‌صاحب‌الزمان‌(عج)✨ 🎉🎊🎉🎊🎉🎊 🆔️ @clad_girls
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی‌اسم‌زهراپشت‌علـے‌‌باشه حق‌داره‌‌‌بۍزره‌انقده‌بۍباڪہ...👏🏻💕 🆔️ @clad_girls
دلانہ✨ امام‌صــادق‌'علیه‌السلام" می‌فرمایند: ‌عـلـے‌بن‌ابۍ‌طالب، برای ‌من‌ محبوب‌تر از فرزند عــلــی‌بن‌ابۍ‌طالب بودن است.. ⊹ ⊹ ⊹ تمام‌لذت‌عمرم‌همین‌است،ڪه‌مولایم‌امیرالمؤمنین‌است😌✨ 🆔@Clad_Girls
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍰🍰🍰🍰🍰🍰🍰🍰 🍬🍬🍬🍬🍬🍬🍬🍬 🍭🍭🍭🍭🍭🍭🍭🍭 🎂🎂🎂🎂🎂🎂🎂🎂 😋😋😋😋😋😋😋😋 😍 عیدتون مبااااارک باشههههه 🆔 @Clad_girls
1_5003744351331811540.mp3
3.65M
﷽ کربلایی وحید شکری سرود پاکستانی هندی فارسی😁✌️🏼💙 🆔 @Clad_girls
8531472_272 (1).mp3
33.48M
🎊 عیدی داریم چه عیدی! 🆔 @Clad_girls
دین‌او‌مانند‌لباسش‌نازڪ‌است!🌾💫 +مولامون‌گفته... 🌱 🆔️ @clad_girls