🔰 #سخن_نگاشت | زن با شرف و با استعداد ایرانی یکی از بزرگترین ضربهها را به تمدن غرب زده است
🔻 رهبر انقلاب: قدرتهای غربی از اول انقلاب ادعای گزاف میکردند که از زن ایرانی میخواهند حمایت کنند. اخیراً هم به بهانهی حجاب باز قضیهی زن را مطرح کردهاند. چرا این کار را میکنند؟ حقیقت این است که زن با شرف و با استعداد ایرانی یکی از بزرگترین ضربهها را به تمدن غرب زده، اینها دلشان پر است. #زن_ایرانی در همهی میدانها ظاهر شده با موفقیت و سربلندی و با حجاب اسلامی. ۱۴۰۱/۵/۵
#رهبرانه
#حجاب
#زن_در_اسلام
🆔@Clad_Girls
🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
[👣🏴] مآجُملِہفِقیرِبنفقیرِبنفِقیرِیم بِگُذآرڪِہپُشتِدرِاینخآنہبِمیریم...🥀 #پروفایل محرم
<💔🏴>
قربان و غدیر رفت ولی یـار نیامد
آن شـمـع دل افروز شب تار نـیامد
چند روز دگر مانده که با ناله بگوییم
ای اهـل حـرم مـیـر و عـلمدار نـیامـد...👀
#پروفایل محرم 🖤
🆔️ @clad_girls
🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷 «رمــــان جــان شـیعـه،اهـل سـنت» #پارت_سی_و_پنجم بعد از صرف شام فرصت خوبی ب
𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷
«رمـــان جــان شـیعـه،اهـل سـنت»
#پارت_سی_و_ششم
اگر چه جوابم شبیه همه پاسخهای پُر نازِ دخترانه در هنگام آمدن خواستگار بود، اما حقیقتی عاری از هر آلایشی بود. سالها بود که منتظر آمدن چنین روزی بودم تا کسی به طلبم بیاید که دیدن صورتش، شنیدن صدایش و حتی حس حضورش مایهی آرامش وجودم باشد و حالا رؤیای آرزویم تعبیر شده و او آمده بود! همانگونه که من میخواستم، ولی اینجای تقدیر را نخوانده بودم که آرزویم با یک جوان شیعه در حقیقت نقش ببندد و این همان چیزی بود که زبانم را بند آورده و نفسم را به شماره انداخته بود. عبدالله نفس عمیقی کشید و مثل اینکه اوج سرگردانیام را فهمیده باشد، بلاخره سکوتش را شکست:
_فکر کنم الهه میخواد بیشتر فکر کنه.
ولی مادر دلش میخواست هر چه زودتر مقدمات خوشبختی تنها دخترش را فراهم کند که با شیرین زبانی پیشنهاد داد:
_من میگم حالا اجازه بدیم اینا یه جلسه بیان. صحبتهامون رو بکنیم، تا بعد ببینیم خدا چی میخواد!
پدر بی آنکه چیزی بگوید، کنترل را برداشت و تلویزیون را روشن کرد و این به معنای رضایتش به حرف مادر بود که عبدالله فکری کرد و رو به مادر گفت:
_مامان نمیخوای یه مشورتی هم با ابراهیم و محمد بکنی؟
که مادر سری جنباند و گفت:
_آخه مادر جون هنوز که چیزی معلوم نیس. بذار حالا یه جلسه با هم صحبت کنیم، تا ببینیم چی میشه.
و با این حرف مادر، این بحث سخت و سنگین تمام شد و بلاخره نفسم بالا آمد که از جا بلند شدم و به سمت اتاقم رفتم. وارد اتاق شدم و خواستم روی تختم دراز بکشم که عبدالله صدایم کرد:
_الهه!
برگشتم و دیدم در چهارچوب درِ اتاق ایستاده و نگاهش همچنان سرد و سنگین است. لب تختم نشستم و او بیمقدمه پرسید:
_چرا به من چیزی نگفتی؟
نگاهش کردم و با صدایی که از عمق صداقتم بر میآمد، جواب دادم:
_به خدا من از چیزی خبر نداشتم.
قدم به اتاق گذاشت و همچنانکه به سمتم میآمد، با لحنی گرفته بازخواستم کرد:
_یعنی تو از نگاهش هیچی حس نمیکردی؟
و آفتاب نگاه نجیبش با همان پرده حیای همیشگی در برابر چشمانم درخشید تا صادقانه شهادت بدهم:
_خودش نیس، ولی خداش هست! هیچ وقت تو نگاهش هیچی ندیدم!
و شاید لحنم به قدری صادقانه بود که بلاخره حصار سرد رفتارش شکست، کنارم نشست و زیر لب زمزمه کرد:
_من بهش خیلی نزدیک بودم، هر روز میدیدمش، ولی هیچ وقت فکرش هم نمیکردم!
سپس نگاهش را به عمق چشمانم دوخت و با تردیدی که در صدایش موج میزد، سؤال کرد:
_الهه! مطمئنی که میخوای اجازه بدی بیان خواستگاری؟!!!
و در مقابل نگاه پرسشگرم، لبخندی زد و با لحنی برادرانه نصیحتم کرد:
_الهه جان! مجید مثل بقیه خواستگارات نیس! اون داره تو این خونه زندگی میکنه! خوب فکر کن! اگه یه بار به عنوان خواستگار بیاد تو این خونه و بعد تو جواب رَد بدی، دیگه رفت و آمدِ هر دوتون توی این خونه خیلی سخت میشه! اگه مطمئنی که قبولش داری، اجازه بده!
از شنیدن این حرف، پشتم لرزید. تصور اینکه خواستگارم، در طبقه بالای همین خانه حضور دارد و نتیجه هر چه شود، باز هم او همینجا خواهد بود، ترسی عجیب در دلم انداخت. عبدالله نفس بلندی کشید و گفت:
_البته حتماً مجید هم به این قضیه فکر کرده! حتماً اونم میدونه که اگه این خواستگاری به هر دلیلی به هم بخوره، زندگیاش تو این خونه دیگه مثل قبل نیس! پس حتماً پای حرفی که زده تا آخر میمونه! ولی تو هم باید تکلیفت رو با خودت روشن کنی!
چشمانم غمگین به زیر افتاد و عبدالله با گفتن:
_تو رو خدا خوب فکر کن!
از کنارم بلند شد و از اتاق بیرون رفت.
با رفتن او، حجم سنگینی از احساسات بر دلم آوار شد. از محبتی که داشت بی سر و صدا در گوشههای قلبم جوانه میزد تا ترسی که از حضور نزدیک او آن هم در هر شرایطی، در دلم افتاده بود و آنچه بیش از همه بر دیوار شیشهای قلبم ناخن میکشید، تشیع او بود که خاطرم را آشفته میکرد. احساس میکردم در ابتدای راهی طولانی و البته پُر جذبه ایستادهام که از پیمودنش ترسی شیرین در دلم میدوید و دلم آنچنان به پشتیبانی خدای خودم گرم بود که ایمان داشتم در انتهای این مسیر سخت، آسمانی نورانی انتظارم را میکشد. آینده روشنی که آرزوی قلبیام را برآورده خواهد کرد! آیندهای که این جوان شیعه را به یاری خدا و با همراهی من، به سوی مذهب اهل تسنن متمایل میکند و این همان اطمینانی بود که عبدالله از من طلب میکرد!
ادامه دارد...
✍🏻به قلــــم فاطمه ولی نژاد
🆔@clad_girls
🔴خطبای جمعه در مسائلی مثل حجاب به جای رویارویی با پادوهای حقیر غربیها، منطق استعماری غربی را تبیین کنند
🔻 حضرت آیتالله خامنهای، صبح امروز در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور:
در این هفته در خیلی از خطبهها مسئلهی حجاب مطرح شد. در فضای مجازی و در بعضی روزنامهها هم هست، در خطبهها هم مطرح شد. خب در این زمینههای خیلی باید متین برخورد کرد، متین و منطقی، دور از احساسات بیمورد، حالا احساسات چیز خوبی است، چیز بدی نیست اما جا دارد اعمال احساسات. بالاخره شما در اینجور موارد آن منطق استعماری غربی را که آتشبیار معرکه است و دست او مشغول کار است او را افشا کنید، آن را افشا کنید، آن را برای مردم #تبیین کنید با دلایل روشن و خب حالا غربیها هم در سطوح رسانههای بزرگی دولتیشان، هم این پادوهای حقیرشان کارهایی میکنند، عیبی ندارد شما با اینها روبرو نشوید، با اینها مواجه نشوید. این توصیهی کلی است. ۱۴۰۱/۵/۵
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩
🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
🔴خطبای جمعه در مسائلی مثل حجاب به جای رویارویی با پادوهای حقیر غربیها، منطق استعماری غربی را تبیین
🛑 صحبت رهبر انقلاب در مورد شبههپراکنیهای اخیر رسانههای غربی و مزدوران و پیروانشان درباره مسئله زنان و حجاب اسلامی:
👈🏻 علت هجوم غربیها به زن ایرانی و حجاب اسلامی چیست؟ / زن با شرف و با استعداد ایرانی یکی از بزرگترین ضربهها را به تمدن غرب زده لذا دشمنان دلشان پُر است
🔻 حضرت آیتالله خامنهای، صبح امروز در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور: هدف دشمنان از شبههپراکنی این است که مردم را که نیروهای اصلی کشورند و ایمان مردم را عامل اصلی در حفظ کشور و حفظ نظام اسلامی است متزلزل کنند.
نقطهی مرکزی و اساسی هویت تمدن غربی عبارت است از تفکیک میان دین و پیشرفت. این نقطهی مرکزی است. جمهوری اسلامی درست همین مرکز را نشانه گرفته و شلیک کرده و به هدف زده! خب عصبانیاند دیگر. نمیتواند تحمل کند این را. هر روز به فکر این است که یک ضربهای بزند یک کاری بکند.
🔹 من یک مثال بزنم که حالا این روزها هم مطرح است، مسئلهی زن، در جامعهی اسلامی. البته از اول انقلاب مسئلهی زن را مطرح میکردند؛ ادعای گزاف میکردند که از زن ایرانی میخواهند حمایت کنند. باز اخیراً هم به مناسبت به بهانهی حجاب و اینها باز قضیهی زن را مطرح کردهاند همان تلاشهای درواقع ناکام را دوباره دارند تکرار میکنند. این که شما میبینید ناگهان وسائل تبلیغاتی و رسانههای رسمی و دولتی آمریکا و انگلیس و بعضی جاهای دیگر و مزدورانشان و پیروانشان ناگهان هجوم میآورند در یک برههای سر قضیهی زن و یک بهانهای هم پیدا میکنند مسئلهی حجاب و این چیزها، این علتش چیست؟
حقیقت مسئله این است که زن با شرف و با استعداد ایرانی یکی از بزرگترین ضربهها را به تمدن غرب زده، اینها دلشان پُر است، زنها این کار را کردند. غیر از مجموع حرکت جمهوری اسلامی بخصوص زن ایرانی یکی از مهمترین ضربهها را به داعیههای غربی و دروغهای غربی وارد کرده.
🔺 #زن_ایرانی در همهی میدانها ظاهر شده با موفقیت و سربلندی و با حجاب اسلامی. اینها رجزخوانی نیست اینها واقعیات مخصوص جامعهی ما است. ۱۴۰۱/۵/۵
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩
🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
رهبر انقلاب درباره حمله اخیر رسانههای غربی به حجاب: از دست زن ایرانی عصبانیاند چون به تمدن غرب ضربه بزرگی زده است
🔹نقطه مرکزی و اساسی هویت تمدن غربی عبارت است از تفکیک میان دین و پیشرفت. جمهوری اسلامی درست همین مرکز را نشانه گرفته و شلیک کرده و به هدف زده! خب عصبانیاند دیگر. نمیتواند این را تحمل کند. هر روز به فکر این است که یک ضربهای بزند.
🔹من یک مثال بزنم که حالا این روزها هم مطرح است: مسئله زن در جامعه اسلامی. البته از اول انقلاب مسئله زن را مطرح میکردند؛ ادعای گزاف میکردند که از زن ایرانی میخواهند حمایت کنند. باز اخیراً هم به بهانه حجاب قضیه زن را مطرح کردهاند. همان تلاشهای ناکام را دوباره دارند تکرار میکنند.
🔹این که شما میبینید ناگهان وسایل تبلیغاتی و رسانههای رسمی و دولتی آمریکا و انگلیس و بعضی جاهای دیگر و مزدورانشان و پیروانشان ناگهان هجوم میآورند در یک برههای سر قضیه زن و یک بهانهای هم پیدا میکنند مسئله حجاب و این چیزها، این علتش چیست؟
🔹حقیقت مسئله این است که زن با شرف و بااستعداد ایرانی یکی از بزرگترین ضربهها را به تمدن غرب زده، اینها دلشان پُر است.
🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
رهبر انقلاب درباره حمله اخیر رسانههای غربی به حجاب: از دست زن ایرانی عصبانیاند چون به تمدن غرب ضرب
🔴 زنان محجبه ایرانی میدان دار و فرماندهان نبرد تمدنها
حجاب زن ایرانی تبدیل به میدان نبردتمدنی شده."رهبر انقلاب درباره حمله اخیر رسانههای غربی به حجاب فرمودند از دست زن ایرانی عصبانیاندچون به تمدن غرب ضربه بزرگی زده است."
کسانیکه مبارزه با بیحجابی را حاشیه سازی برای دولت معرفی و آن را کم اهمیت جلوه میدهندیا غافلندیا خائن وبی غیرت
👤 سیدهادی
دلانہ✨
خدایـــا!
حواست بهم هست؟👀
به من یه نشونی بده؛ میخوام مطمئن بشم...میخوام بفهمم منو بخشیدی😢..
#دلانه
#خدای_من
🆔@Clad_Girls
بهترینراهبراۍاینهڪہابعادوجودۍزن،فدای
ظاهروبدناونشه!
#ریحانه 🌱
🆔️ @clad_girls
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 گزارش اخبار ساعت 22 از فعالیت پویش #فرشتگان_سرزمین_من در مترو تهران 😍😍
✅ خدا قوت به دخترای پر تلاشمون، مخصوصا بچه های تهران و مدیر پویش در تهران که واقعا این دو سه هفته زحمت کشیدن 😊💖
اجر کار قشنگ تون با حضرت زهرا (سلام الله علیها) ان شاءالله
تشکر از همکاری مسئولین محترم متروی تهران جهت همکاری با کارمون 🙏🌸
🌸 #فرشتگان_سرزمین_من
🌱 اشتراک حس خوب ریحانگی
✅ جهاد تبیین #دختــرانه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅ کانال برتــر حجاب
✅ برگزیده ی رصدنمای فضای مجازی
👇
🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
🔴 گزارش اخبار ساعت 22 از فعالیت پویش #فرشتگان_سرزمین_من در مترو تهران 😍😍 ✅ خدا قوت به دخترای پر
✓ آماده میشیم برای برنامه محرم ان شاءالله
➕ جا نمونی از لشگر فرشتگان ❌❌
شما هم میتونی عضو گروه های دخترونه ما بشی و تو جمع مون حضور داشته باشی😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
6چیزۍڪه
نبایدبہشوناهمیتبدیـ...💆🏻♀🦋
࣪˖
࣪˖
࣪˖
#انگیزشی
🆔@Clad_Girls
🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
✓ آماده میشیم برای برنامه محرم ان شاءالله ➕ جا نمونی از لشگر فرشتگان ❌❌ شما هم میتونی عضو گروه ه
😍 با این طرح، محرم امسال
مهمون دلاتون میشیم ان شاءالله
🆔 @Clad_girls
🌸 #فرشتگان_سرزمین_من
🌱 اشتراک حس خوب ریحانگی
📌 مترو تهران
🆔 @Clad_girls
هرچقدر هم به یک سگ محبت کنین بازم نمیتونین خوی حیوانیشو کنترل کنین :)
پس با ی سگ جای بچه رو برای خودتون پر نکنین.
"yousef"
🆔@Clad_Girls
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رو در رو کردن دو زنی که در «بی آر تی» بر سر حجاب دعوا کردند توسط صداوسیما
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅ کانال برتــر حجاب
✅ برگزیده ی رصدنمای فضای مجازی
👇
🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مصی علینژاد چگونه زنان را بازیچه خود قرار میدهد
🔹دختری که با کشف حجاب و اهانت به روحانی آمر به معروف، فیلمی از این توهین تهیه کرده و برای معصی علینژاد فرستاده بود، گفت: خودم از این کار پشیمان شدم، اما هرچه به علینژاد التماس کردم، فیلم را از صفحهاش برنداشت.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅ کانال برتــر حجاب
✅ برگزیده ی رصدنمای فضای مجازی
👇
🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷 «رمـــان جــان شـیعـه،اهـل سـنت» #پارت_سی_و_ششم اگر چه جوابم شبیه همه پاسخ
𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷
«رمــــان جــان شـیعه،اهـل سـنت»
#پارت_سی_و_هفتم
گلهای سفید مریم در کنار شاخههای سرخ و صورتی سنبل که به همراه چند گل لیلیوم عطری در دلِ سبدی حصیری نشسته بود، رایحه خوشی را در فضای آشپزخانه پراکنده کرده و از پریشانیام میکاست که مادر در چهارچوب در ظاهر شد و با صدایی آهسته گفت:
_الهه جان! چایی رو بیار!
فنجانها را از قبل در سینی چیده و ظرف رطب را هم کنار سینی گذاشته بودم و قوری چای هم روی سماور، آماده پذیرایی از میهمانان بود.
دستانم را که در آستین قرمز لباسم پوشیده بود، از زیر چادر زرشکی رنگم بیرون آورده و سینی چای را برداشتم و با گفتن «بسم الله!» قدم به اتاق پذیرایی گذاشتم. با صدایی که میخواستم با پوششی از متانت، لرزشش را پنهان کنم، سلام کردم که آقای عادلی و عمو جواد و مریم خانم به احترامم از جا بلند شدند و به گرمی پاسخم را دادند. برای اولین بار بود که پس از فاش شدن احساسش، نگاهمان در چشمان یکدیگر مینشست، هرچند همچون همیشه کوتاه بود و او با لبخندی که حتی در چشمانش میدرخشید، سرش را به زیر انداخت.
حالا خوب میتوانستم معنای این نگاههای دریایی را در ساحل چشمانش بفهمم و چه نگاه متلاطمی بود که دلم را لرزاند! کت و شلوار نوک مدادی رنگی پوشیده بود که در کنار پیراهن سپیدش، جلوه خاصی به صورتش میبخشید. سینی چای را که مقابلش گرفتم، بیآنکه نگاهم کند، با تشکری گرم و کوتاه، فنجان چای را برداشت و دیدم انگشتانش نرم و آهسته میلرزد. میهمانان طوری نشسته بودند که جای من در کنار مریم خانم قرار میگرفت. کنارش که نشستم، با مهربانی نگاهم کرد و با خندهای شیرین حالم را پرسید:
_حالت خوبه عزیزم؟
و من با لبخندی ملایم به تشکری کوتاه جوابش را دادم و نگاهم را به گلهای سفید نشسته در فرش سرخ اتاق دوختم که پدر با لحنی قاطع عمو جواد را مخاطب قرار داد:
_آقا جواد! حتماً میدونید که ما سُنی هستیم. من خودم ترجیح میدادم که دامادم هم اهل سنت باشه، چون اعتقادم اینه که اینطوری با هم راحتتر زندگی میکنن. ولی خُب حالا شما این خواستگاری رو مطرح کردید و ما هم به احترام شما قبول کردیم.
از لحن سرد و سنگین پدر، کاسه دلم ترک برداشت و احساسم فرو ریخت که عمو جواد لبخندی زد و با متانت جواب داد:
_حاج آقا! بنده هم حرف شما رو قبول دارم. قبل از اینم که مزاحم شما بشیم، خیلی با مجید صحبت کردم. ولی مجید نظرش با ما فرق میکنه.
که پدر به میان حرفش آمد و روی سخنش را به سمت آقای عادلی گرداند:
_خُب نظر شما چیه آقا مجید؟
بیاراده نگاهم به صورتش افتاد که زیر پردهای از نجابت، با چشمانی لبریز از آرامش به پدر نگاه میکرد. در برابر سؤال بیمقدمه پدر، به اندازه یک نفس عمیق ساکت ماند و بعد با صدایی که از اعماق قلبش بر میآمد، شروع کرد:
_حاج آقا! من اعتقاد دارم شیعه و سُنی برادرن. ما همهمون مسلمونیم. همهمون به خدا ایمان داریم، به پیامبری حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله) اعتقاد داریم، کتاب همهمون قرآنه و همهمون رو به یه قبله نماز میخونیم. برای همین فکر میکنم که شیعه و سُنی میتونن خیلی راحت با هم زندگی کنن، همونطور که تو این چند ماه شما برای من مثل پدرم بودید. خدا شاهده که وقتی من سر سفره شما بودم، احساس میکردم کنار خونواده خودم هستم.
پدر صورت در هم کشید و با حالت به نسبت خشنی پرسید:
_یعنی پس فردا از دختر من ایراد نمیگیری که چرا اینجوری نماز میخونی یا چرا اینجوری وضو میگیری؟!!!
لحن تند پدر، صورت عمو جواد را در هالهای از ناراحتی فرو برد، خنده را روی صورت مریم خانم خشکاند و نگاه ملامتبار مادر را برایش خرید که آقای عادلی سینه سپر کرد و مردانه ضمانت داد:
_حاج آقا! من به شما قول میدم تا لحظهای که زنده هستم، هیچ وقت بخاطر اختلافات مذهبی دختر خانم شما رو ناراحت نکنم! ایشون برای انجام اعمال مذهبی شون آزادی کامل دارن، همونطوری که هر مسلمونی این حق رو داره!
لحنش آنچنان با صراحت و صداقت بود که پدر دیگر هیچ نگفت و برای چند لحظه همه ساکت شدند. از آهنگ صدایش، احساس امنیت عجیبی کردم، امنیتی که هیچ گاه در کنار هیچ یک از خواستگارانم تجربه نکرده بودم و شاید عبدالله احساس رضایتم را از آرامش چشمانم خواند که به تلافی سخن تلخ پدر، جواب آقای عادلی را به لبخندی صمیمانه داد:
_مجید جان! همین عقیدهای که داری، خیال منو به عنوان برادر راحت کرد!
و مادر برای تغییر فضا، لبخندی زد و با گفتن:
_بفرمایید! چیز قابل داری نیس!
از میهمانان پذیرایی کرد.
ادامه دارد...
✍🏻به قلــــم فاطمه ولی نژاد
🆔@clad_girls
Shab01Moharram1400[02].mp3
5.17M
●━━━━━━─────── ⇆ㅤ
ㅤㅤ ◁ ㅤ❚❚ㅤ▷ ㅤ
🎼#نواےعاشقے♥️|…
🎤#میثممطیعے
<َبرگردحسیݩـــــــ...>ً
#شبجمعہاستهوایتنڪنممیمیرم
#صلۍاللہعلیڪیاباعبداللهالحسین
👣⃢ 🖤@Clad_girls|•~