eitaa logo
🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
154.9هزار دنبال‌کننده
29.3هزار عکس
18.4هزار ویدیو
286 فایل
گفتیـم در دنیایی کـه از هر طـرف بــه ارزشهـایــمـان میتـازنـد شـاید بتـوانیم قـطـره ای بـاران باشیم در این شوره زار مردمان آخرآلزمان و مــا هــم مــدل زنــدگـیـمـان روش بودنمـان و زیبـایـی آرمـانهـا و دانسته هایمان را زمزمه کنیم . . . . . @adv_clad_girls
مشاهده در ایتا
دانلود
🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
☝️😍 🔴 پیشنهاد ادمین برای شرکت در یک دوره خیلی عاااالی 😍 ✅ بنا به درخواست شما، زمان ثبت نام تمدید شد‼️ دوباره جا نمونی ⚠️
دلانہ✨ به فکر خود باشیم، خود را کنیم. اگر به خود نرسیدیم و خود را اصلاح نکردیم، نمی‌‌توانیم دیگران را اصلاح کنیم. ▫️با توجه به عیوب خویش و اصلاح آنها، فرصت رسیدگی به حساب هر روز خود را نداریم، چه رسد به حساب مردم! 🎙آیت‌الله‌العظمی ‌ 🆔@Clad_Girls
4_6005961737059175170.mp3
8.39M
●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ㅤㅤ ◁ ㅤ❚❚ㅤ▷   ㅤ 🎼♥️|… 🎤 <َبِکُــــم‌فتح‌الله...>ً 👣⃢ 🖤@Clad_girls|•~
کربلایی‌حسین_طاهری_پنجرۀ_دل_را_بگشای_به_سوی_کربلا_.mp3
21.33M
●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ㅤㅤ ◁ ㅤ❚❚ㅤ▷   ㅤ 🎼♥️|… 🎤 <پنجره‌ے‌دل‌رابگشای‌بہ‌سوۍ‌کربـــلا...>ً 👣⃢ 🖤@Clad_girls|•~
✿♡ ♥️نـشـانــه‌از‌عشــ‌حسین‌؏ــق‌دارد 🆔@Clad_Girls
بانو از عاشوراے سال۶۱قمرے خیلے گذشتہ است اما نڪند یادت برود ! پیام عاشورا را...🏴 ڪـــه نانجیب ها ... براے ڪشیدن چادر زینب(س) میجنگیدند ... 🦋 🆔@clad_girls
🔴 ریشه شلوار کوتاه ازکجا اب میخوره؟؟ 😳😳🤦🏻‍♀ 🆔 @Clad_girls
30.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴🎬 گزارش تصویری از فعالیت پویش در ایام ماه محرم، ایستگاه های متروی چهار شهر ⚠️ این تنها بخش کوچکی از لحظات زیبایی است که این روزها برای ما رقم خورده و اصلا قابل توصیف و به تصویر درآمدن نیست 🥺❤ 📌 با تشکر از مسئولین محترم مترو در هر چهار شهر که باهامون همکاری داشتن خداروشاکریم که تونستیم پاسخ اعتمادشون رو با تحویل دادن یه کار فرهنگی تمییز بدیم ✍ اگر تک تک اسم بزرگواران ذکر نمیشه، جسارت نشه خدمتشون! تمام افراد رو شناخت نداریم لذا "تشکر از مسئولین محترم" عنوان میشه 🌸 🌱 اشتراک حس خوب ریحانگی 🆔 @Clad_girls
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | زن باشرف و با استعداد ایرانی یکی از بزرگترین ضربه‌ها را به تمدن غرب زده است 🗓 ۱۴۰۱/۵/۵ 💠🌸🍃🌺🍃🌸💠‏ 💠درست است که امروز دفاع از مرزهای جغرافیایی نیست، دوران جنگ مسلحانه‌ی دفاع از کشور امروز در اینجا مطرح نیست اما دفاع از مرزهای هویت ملی چرا؛ این مطرح است. دفاع از مرزهای شخصیت‌ِ دینی و اسلامی چرا؛ دفاع از مرزهایِ عقیدتی چرا؛ اینها هست؛ همه‌مان مسئولیم...دختران و پسران جوان، زنان و مردان مومن، در این منطقه‌ی دفاع حساس کنونی، همه می‌توانند نقش ایفا کنند. این روحیه باید حفظ شود. ۱۳۹۰/۰۷/۲۳ ☀️(مدظله‌العالی) 🆔@Clad_Girls
🔴 همراهان عزیز پیج اینستاگرام با توجه به ریپورت شدید، هر لحظه احتمال پریدن صفحه وجود دارد شدیدا به حمایت شما نیاز داریم 🔴 دختران چادری را در هم همـراهی کنید 🌸 ✘ 👇 : Clad_Girls_ ⬅ instagram.com/clad_girls_
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨🔹ببین چه خبره تو آمریکا.....!! الله اکبر عین پیاده روی اربعین 👌🏻 اونجایی که پولی نژاد و هزاران شبکه معاند دارن خودشون رو پاره میکنند که هم چنین صحنه هایی رو در ایران نه ببینند و نه اجرا بشه اما در دل کاخ سفید سیاه تر از دل یزید داره با این وسعت اجرا میشه👌🏻 🔊 آری این است قدرت اسلام و قدرت حسین ع که برای احیای اسلام از همه چیزش گذشت . 🔊🔊آری خدا نتیجه خونهای پاک بر زمین تفتیده نینوا را اینجور جواب میده و به زودی زود با ظهور منتقم⚠️ 🆔@Clad_Girls
مگه اونجا که بی حجابی آزاده، چشم و دل سیر نبودن؟ پس چی شد🤔 🗣مارکو 🆔@Clad_Girls
حوزه شوید با جدیدترین اثر کتاب اولین اثر آموزشی مکتوب در حوزه پاسخگویی به شبهات 📌 🔸🔸 📞 02632712564 و 09190330159 🌎 http://fna.ir/17y6x
💙-| امروز ²²مرداد روز چپ‌دست‌هاست و ایشون خاص‌ترین‌ چپ‌دست دنیا:)🤚🏻 🆔 @Clad_girls
✍🏻 بهتریـــن چــــپ دســــت دنــــیا، روزت مبـــــارک... ❤️ روز جهانی چپ دست هارو به همه چپ دست های کانال تبریک میگم 😊 _________________ ⇱ ڪلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩ 🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
توییت سمت راست برای سال 2017 هست و توییت سمت چپی برای 2022 بالاخره معلوم الحال بوده یا نقاب به چهره داشته؟ اگه معلوم الحال بود چرا ۵ سال پیش نفهمیدی؟ قبلا خوب بود حالا که خلاف میل شما حرف زده شده بد؟ 🗣Afsaran official 🆔@Clad_Girls
«پادما لاکشمی» همسر سابق سلمان رشدی، که زنی آمریکای-هندی بوده و علاوه بر شغل وکالت از مدل های معروف آمریکایی نیز محسوب می شود در کتاب خود از نویسنده کتاب موهن آیات شیطانی با عنوان مردی حسود، هوسران، بی توجه به مسائل خانوادگی و همسری بی قلب یاد کرده است. رشدی بعد از جدایی از این زن گفته بود: فکر می کنم که ازدواج یک ائتلاف غیرضروری در زندگی است که در آن زنها فقط به دنبال خرید لباس هستند. من چهار بار ازدواج کرده ام اما فکر نمی کنم که این امر ضروری باشد. دختران نیز مانند زنان هستند اگر آنها قبلا ازدواج نکرده باشند فقط به دنبال مراسم عروسی هستند و نه خود ازدواج 🆔@Clad_Girls
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷 «رمــــان جــان شـیعـه،اهـل سـنت» #پارت_چهل_و_نهم رنگ مادر پریده بود و از د
𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷 «رمــــان جــان شـیعـه،اهـل سـنت» نماز مغربم که تمام شد، سجاده‌ام را جمع کردم و از اتاق خارج شدم که دیدم مجید تازه نمازش را شروع کرده است. به گونه‌ای که در دیدش نباشم، روی یکی از مبل‌ها به تماشای نماز خواندنش نشستم. دست‌هایش را روی هم نمی‌گذاشت، در پایان قرائت سوره حمد «آمین» نمی‌گفت، قنوت می‌خواند و بر مُهر سجده می‌کرد. هر بار که پیشانی‌اش را بر مُهر می گذاشت، دلم پَر می‌زد تا برای یکبار هم که شده، تمنا کنم تا دیگر این کار را نکند. سجده بر تکه‌ای گِل، صورت خوشی نداشت و به نظرم تنها نوعی بدعت بود. اما عهد نانوشته ما در این پیوند زناشویی، احترام به عقاید یکدیگر و آزادی ادای آداب مذهبی‌مان بود و دلم نمی‌خواست این عهد را بشکنم، هرچند در این یک ماه و نیم زندگی مشترک، آنقدر قلب‌هایمان یکی شده و آنچنان روحمان با هم آمیخته شده بود که احساس می‌کردم می‌توانم از او طلب کنم هر چه می‌خواهم! می‌دانستم که او بنا بر عادت شیعیان، نماز مغرب و عشاء را در یک نوبت می‌خواند و همین که سلام نماز مغرب را داد، صدایش کردم: _مجید! ظاهراً متوجه حضورم نشده بود که سرش را به سمتم برگرداند و با تعجب گفت: _تو اینجا نشستی؟ فکر کردم سرِ نمازی. لبخندی زدم و به جای جواب، پرسیدم: _مجید! اگه من ازت یه چیزی بخوام، قبول می‌کنی؟ از آهنگ صدایم، فهمید خبری شده که به طور کامل به سمتم چرخید و با مهربانی پاسخ داد: _خدا کنه که از دستم بر بیاد! نفس عمیقی کشیدم و گفتم: _از دستت بر میاد! فقط باید بخوای! و او با اطمینان پاسخ داد: _بگو الهه جان! از جایم بلند شدم، با گام‌هایی آهسته به سمتش رفتم، خم شدم و از میان جانماز مخملی سبز رنگش، مُهر را برداشتم و مقابلش روی زمین نشستم. مثل اینکه منظورم را فهمیده باشد، لبخندی مهربان زد و با نگاهش منتظر ماند تا حرفم را بزنم. با چشمانی که رنگی از تمنا گرفته بود، نگاهش کردم و گفتم: _مجید جان! میشه نماز عشاء رو بدون مُهر بخونی؟ به عمق چشمانم دقیق شد و من با لحنی لطیف‌تر ادامه دادم: _مجید! مگه زمان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) مُهر بوده؟ مگه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) از مُهر استفاده می‌کرده؟ پس چرا تو روی مُهر سجده می‌کنی؟ سرش را پایین انداخت و با سر انگشتانش تار و پور سجاده‌اش را به بازی گرفت تا با اعتماد به نفس ادامه دهم: _آخه چه دلیلی داره که روی مُهر سجده کنی؟ آخه این یه تیکه گِل... که سرش را بالا آورد و طوری نگاهم کرد که دیگر نتواستم ادامه دهم. گمان کردم از حرف‌هایم ناراحت شده که برای چند لحظه بی‌آنکه کلامی بگوید، تنها نگاهم می‌کرد. سپس لبخندی لبریز عطوفت بر صورتش نقش بست. دستش را روی زمین عصا کرد و با قدرت از جایش بلند شد، رو به قبله کرد و به جای هر جوابی، دست‌هایش را بالا برد، تکبیر گفت و نمازش را شروع کرد در حالی که مُهرش در دستان من مانده و روی جانمازش جز یک تسبیح سرخ رنگ چیزی نبود. همانطور که پشتش نشسته بودم، محو قامت مردانه‌اش شده و نمی‌توانستم باور کنم که به این سادگی سخنم را قبول کرده باشد. با هر رکوع و سجودی که انجام می‌داد، نگاه مرا هم با خودش می‌بُرد تا به چشم خود ببینم پیشانی بلندش روی مخمل جانماز به سجده می‌رود. یعنی دل او به بهانه محبت من اینچنین نرم شده بود؟ یعنی ممکن بود که باقی گام‌هایش را هم با همین صلابت بردارد و به مذهب اهل تسنن درآید؟ یعنی باید باور می‌کردم که تحقق آرزو و استجابت دعایم در چنین شبی مقدر شده است؟ حتی پلک هم نمی‌زدم تا لحظه‌ای از نمازش را از دست ندهم تا سلام داد. جرأت نداشتم چیزی بگویم، مبادا رؤیای شیرینی که برابر چشمانم جان گرفته بود، از دستم برود. همچنانکه رو به قبله نشسته بود، لحظاتی به جانمازش نگاه کرد، سپس آهسته به سمتم برگشت. چشمانش همچنان مهربان بود و همچون همیشه می‌خندید. به مُهرش که در دستانم مانده بود، نگاهی کرد و بعد به میهمانی چشمان منتظر و مشتاقم آمد و آهسته زمزمه کرد: _الهه جان! من... من از این نمازی که خوندم هیچ لذتی نبردم! ادامه دارد... ✍🏻به قلـــم فاطمه ولی نژاد 🆔@clad_girls