فرقی نداره دختری👱‍♀ یا پسر 👨 مجردی🚶‍♂ یا متاهل👫 دانش آموزی👱‍♂ یا دانشجو👩‍🎓 کارمندی👨‍💼 یا شغل آزاد داری👩‍🔧 خودتو گول نزن😒 روزی یکساعت وقت نداری برای آرزوهات؟ برای اون زندگی رویایی که میخوای؟ به این حرفم رو خوب دقت کن:👇👇 تو برای رسیدن به چیزهایی که نداری؛ باید کارهایی رو انجام بدی که تا حالا انجام ندادی...

میشه حتی با یک اس ام اس زندگیت عوض بشه 😍 اره میشه، ویدئو رو نگاه... 🤛🤜 دو دوتا ی منو خدا میشه چند میلیارد💎

‌ پسر دوستداشتنی ایران، خدانگهدار😢🖤

‌ سلام 😍😁 می‌خوام تیکه ای از زندگی خودمو برات بگم یکم به حرفام گوش کن...👇 چند سال پیش خیلی به پول نیاز داشتم میخواستم به زندگیم سروسامون بدم باید خودمو جمع و جور میکردم ۱۷ سالم بود، به بابام گفتم میام تو باغ خرمای خودمون همه کارهاتو میکنم دیگه کارگر نگیر در عوض بهم پول بده تا دستم تو جیب خودم باشه. (اینو بگم که از همون بچگی پدرم میخواست مستقل بار بیام و هر لحظه که میخواستم بهم پول نمی داد) ‌

‌‌ ‌بابام قبول کرد و هربار میرفتم با سن کمی که داشتم کارهای باغ رو میکردم. هرچند ازبس سخت بود از زیرش در میرفتم😂😂😂 اما بابام چشمش رو به روی اون کارهام می‌بست و آخر روز نهایتا پنجاه هزار تومان بهم میداد. دیگه این ماجرا تموم میشد تاااا آخر هفته بعد که مدرسه نداشتم و می‌تونستم برم کار کنم...‌ ‌

اینجا باغ خرما ماست که همین چند روز قبل ازش عکس گرفتم😁❤️

‌ چند وقت گذشت و دیدم که نه! اینجوری پول در آوردن منو به جایی نمیرسونه با عموم صحبت کردم گفت پسر تو هنوز سنت کمه شغلِ چی آخه؟😏😂 خودم نشستم فکر کردم من میخواستم مستقل باشم میخواستم حداقل خرجی خودم رو در بیارم اما به کم قانع نبودم اهداف بزرگ توی ذهنم داشتم... ‌

‌ به این نتیجه رسیدم که درس خوندن به تنهایی منو موفق نمیکنه باید #مهارت کسب کنم، مهارته که می‌تونه منو به آرزوهام برسونه توی تحقیقاتی که میکردم فهمیدم از طریق فتوشاپ میشه کسب درآمد کرد🤩💡 چراغش توی ذهنم روشن شد یه کامپیوتر داغون ویندوز xp توی خونه مون بود رفتم به هر سختی بود فتوشاپ رو نصب کنم، نصب نمیشد همین اول راه مشکل😟😣 ‌

‌ با پول هایی که توی باغ به عنوان دستمزد گرفته بودم و کمک بابام یه کامپیوتر خریدم😍😁 کامپیوتر خوبی نبود هاااا ولی از هیچی بهتر بود🙂 آموزش فتوشاپ رو از اینترنت و یوتیوب می‌دیدم و اجرا میکردم. چند وقت گذشت و چندتا طراحی خوب داشتم. اما میدونی چیه؟ فتوشاپ اونی نبود که من میخواستم کلییییی طراح حرفه ای بیکار توی ایران بود و هیچکس به من محل نمیگذاشت😔‌ ‌

این عکسِ همون کامپیوتریه که با پول خودم خریدم😁 همیشه جلو چشممه و بهم یادآوری می‌کنه که از کجا به کجا رسیدم... عمدا هم باهاش عکس گرفتم و برای خودم دلیل دارم...‌

‌ بازهم رفتم توی فکر... ماه رمضون بود، عصر ها از خونه مون پیاده میرفتم مسجد و توی راه همش به همین مشکلم فکر میکردم. خسته شده بودم از اون همه درس خوندن😣 ‌