eitaa logo
دانشکده خودمونی|طراحی سایت
931 دنبال‌کننده
283 عکس
240 ویدیو
25 فایل
از هیچ تا طراحی سایت دارای هوش مصنوعی آموزش های قدم به قدم برای طراحی سایت و برنامه نویسی پی اچ پی، جاوا اسکریپت، اچ تی ام ال، اس کیو ال و... تا استفاده از هوش مصنوعی در طراحی سایت این ایدی من هست اگر سوالی داشتید در خدمتم @HrRJ1364 تاشب پاسخ می دهم
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام دوستان رفته بودم ترمینال شهرمون اشتباه نکن نمی خواستم برم سفر رفته بودم کتاب بخرم 😂😂
حتما از خودت می پرسی یعنی چی؟ 🧐 حق داری 👨‍⚕ اخه این شهر ما هر سال نمایش گاه کتاب رو تو سالن انتظار ترمینال برگذار می کنه احتمالا چون از ما نا امید شدن 😁دلشون رو‌به مسافرا خوش‌کردن وقتی رفتم تو حیاط ترمینال یه عده ریختن سرم 😕 یکی می گفت اصفهان میری؟ اون یکی می گفت تهران میری؟ شهرضا؟ شیراز؟ گچساران؟ یکی دستم رو گرفت گفت بیا ببینم هرجایی می خوای بری براش ماشین دارم و می‌تونم تخفیف بدم با خنده☺️ گفتم می خوام کتاب بخرم خلاصه حال همه شون گرفته شد گفتن دم در وامی سیم اگر کتاب نخریدی وای بحالت گفتن اگر کتاب نخریدی باید بری تهران و برگردی (۸۰۰ کیلومتر تا تهران راه هست) 😂😂😂
منم از ترس اینکه دم در جلوم رو نگیرن از بین کتابها به زور یکی پیدا کردم
بعد هم کتاب رو گذاشتم توی کیسه نایلونی و چنان با افتخار از کنارشون گذشتم 😎 یکی نمی دونست فکر می کرد خودم نویسنده کتابه هستم 😅 خلاصه کلی با افاده و ادا از کنارشون رد شدم😏 از در ترمینال که رفتم بیرون یه نفس راحتی کشیدم😮‍💨 زودی خزیدم تو ماشین و‌نمی‌دونم چطوری خودم رو‌ رسوندم خونه تا شب نشده کل کتاب رو‌مطالعه کردم
داستان زندگی استیو‌جابز بود
معمار اندیشه های ثروت آفرین
دوستان گلم از امروز قصد دارم علاوه بر موضوعات علمی مثل هوش‌مصنوعی و کدنویسی که توی کانال براتون می ذارم مطالعه این کتاب را هم در برنامه کانال بذارم چرا که هم با موضوع ما هماهنگ هست و هم از خواندنش لذت خواهیم برد زندگی نامه استیو جابز جالب و خواندنی بود از یک طرف جنب آشنایی با تاریخچه کامپیوتر را دارد و از یک طرف تلاش ها و سعی های یک انسان پرتلاش برای تحول دنیای دیجیتال را نشان می دهد این گوشی های اندروید، دوربین، پخش موسیقی انلاین سیستم عاملی که ویندوز ازش دزدید و... مرهون تلاش های اوست. در ادامه مشخصات کتاب رو با هم می بینیم و فهرست مطالب کتاب
فهرست مطالب
فهرست مطالب
سخن نویسنده اوایل تابستان ،۲۰۰۴ یک تماس تلفنی از استیوجابز دریافت کردم طی آن سالها او با من رفتار دوستانه ای داشت که گاه شدت می،گرفت به خصوص اگر در شُرف معرفی یک محصول جدید به بازار بود و میخواست آن را روی جلد تایم یا در شبکه CNN - رسانههایی که در آنها مسئولیت داشتم - معرفی کنم؛ اما هنگام آن ،تماس دیگر مسئولیتی در رسانه های فوق نداشتم و چیز زیادی هم از او به گوشم نمیخورد ابتدا کمی راجع به بنیاد اسپن حرف زدیم که به تازگی به آن پیوسته بودم او را دعوت کردم تا در گردهمایی تابستانی بنیاد در کُلرادو سخنرانی کند گفت که از آمدن خوشحال میشوم ولی نه برای رفتن روی صحنه در عوض میخواست باهم قدمی و گپی بزنیم این به نظرم عجیب .آمد آن موقع نمیدانستم که رفتن به یک پیاده روی طولانی روش مورد علاقه ای برای انجام یک گفتگوی جدی است. در پایان فهمیدم که میخواهد زندگیاش را بنویسم قبلاً زندگی نامه ی بنجامین فرانکلین را نوشته بودم و در حال نوشتن سرگذشت آلبرت اینشتین بودم ناخودآگاه حیرت اولین عکس العملم .بود به نظر شوخی می،آمد واقعاً در آن مقطع خودش را در اوج شکوفایی میدید؟ من که میپنداشتم هنوز در میانه ی یک راه ناهموار است و بالا و پایینهای بسیاری پیش رو دارد پس مهلت .خواستم گفتم الآن نه شاید ده یا بیست سال ،دیگر وقتی بازنشسته شده باشی پس از رد پیشنهادی برای نوشتن زندگی ،نامه همیشه و همه جا از او میشنیدم در یک مقطع در ایمیلی از او پرسیدم که آیا آن طور که دخترم میگفت الآن لوگوی اپل برای یادبود تورنینگ انتخاب شده است. استیو جواب
داد که آرزو میکرد ای کاش با این فکر لوگو را انتخاب کرده بود ولی نه حقیقت نداشت همین ماجرا منجر به شروع مطالعه راجع به تاریخچه ی اپل از ابتدا شد یکباره خودم را در حال جمع آوری مطالبی پیرامون سرگذشت او یافتم البته فقط برای یک روز مبادایی که شاید تصمیم به نوشتن زندگی نامه اش میگرفتم از چاپ زندگی نامه ،اینشتین به یکی از رویدادهای مربوط به کتاب در پالوآلتو آمد و مرا به کناری کشید تا دوباره پیشنهادش را تکرار کند و بگوید که زندگیاش موضوع خوبی برای قلم فرسایی است پس اصرارش مرا ناراحت کرد جابز به مراقبت از حریم خصوصی اش شهره بود و من هیچ دلیلی برای باور این که حتی یکی از کتابهایم را خوانده نداشتم بنابراین فقط میگفتم شاید یک روزی .بنویسم ولی در سال ۲۰۰۹ همسرش لورین ،پاول با صراحت :گفت اگر واقعاً میخواهی یک روز کتابی راجع به استیو ،بنویسی بهتر است همین الآن شروع کنی او به تازگی دومین مرخصی پزشکی اش را گرفته بود و من پیش لورین اقرار کردم که وقتی برای اولین بار خودش این ایده را مطرح کرد از سرطانش چیزی نمیدانستم. او گفت که تقریباً هیچ کس نمیدانسته و توضیح داد که اولین تماس استیو با من درست به قبل از جراحی پانکراسش بر میگردد و همچنان تا مدتها بیماری اش را از همه مخفی نگه داشته بود. در چنین وضعیتی بود که تصمیم به نوشتن کتاب .گرفتم وقتی غافلگیر شدم که جابز پذیرفت که هیچ کنترلی نداشته باشد و حتی قبل از انتشار آن را نخواند جملاتش چنین بود این کتاب توست حتی آن را نخواهم خواند استیو در شب سال نوی ۲۰۰۹ با من تماس گرفت در خلال صحبتی یک ساعته به من گفت که دوازده سال اخیر ،زندگی اش یعنی سالهای پس از