eitaa logo
coding 504 | کدینگ ۵۰۴
1.1هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
941 ویدیو
353 فایل
ارتباط با ادمین👈 @OO2021 ابتدای کانال👇 https://eitaa.com/coding_504/18 شماره پشتیبانی: 09027108088 شماره کارت: 6219861918426064 به نام محمد صادق عسکری (بانک سامان)
مشاهده در ایتا
دانلود
متاسفانه سرعت ایتا به قدری کمه که یه فیلم 1.5 مگابایتی یک ساعته در حال ارساله
🎧 Self Control 🎧 🎙Laura Branigan 🎼 Oh the night is my world آه، شب دنياي من است City light painted girls نورپردازي شهر و دختران رنگارنگ In the day nothing matters در روز هيچ چيز اهميت ندارد It's the night time that flatters اين شب است كه مرا گمراه مي كند In the night no control در شب كنترلي وجود ندارد(نمي توانم خودم را كنترل كنم) Through the wall something breaking آن سوي ديوار چيزي در حال شكست است Wearing white as you're walking و تو سفيد پوشيده اي در حاليكه قدم مي زني Down the street of my soul در خيابان روح من You take myself you take my self control تو مي گيري، تو كنترل مرا مي گيري You got me living only for the night تو مرا فقط براي زندگي در شب آفريده اي Before the morning comes قبل از اينكه صبح بيايد A story's told يك داستان گفته شد You take myself you take my self control تو مي گيري، تو كنترل مرا مي گيري Another night, another day goes by يك شب ديگر، يك روز ديگر مي رود با اين خيال كه I never stop myself to wonder why من هيچ وقت پايان نمي دهم به اينكه در شگفت باشم كه چرا You help me to forget to play my role تو به من كمك مي كني كه من نقشم را فراموش كنم You take myself you take my self control تو مي گيري، تو كنترل مرا مي گيري I, I live among the creatures of the night من، من در ميان مخلوقات شب زندگي مي كنم I haven't got the will to try and fight من هنوز خواست و اراده براي تلاش و نبرد را به دست نياورده ام... Against a new tomorrow ... در برابر يك فرداي جديد So I guess I'll just believe it بنابر اين من گمان مي كنم من فقط باور خواهم داشت كه... That tomorrow never comes ... كه فردا هيچ وقت نخواهد آمد I say night I'm living in the forest of my dream من مي گويم شب، من در جنگل روياهايم زندگي مي كنم I know the night is not as it would seem من مي دانم كه شب آنطور نيست كه به نظر مي رسد I must believe in something من بايد ايمان داشته باشم به بعضي چيزها So I'll make myself believe it پس من خودم را واداربه اين باور مي كنم... That this night will never go ... كه اين شب هيچ گاه نخواهد رفت Ohoho, ohoho,ohoho, ohoho Ohoho... You take my self, you take my self control تو در اختيار مي گيري مرا، تو در اختيار مي گيري كنترل مرا 🎶 @coding_504 🎶
19.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 🎙 🎼 Roll with the wind همراه با زیرنویس فارسی 🎵 @coding_504 🎵
@Yektaenglishclass سبد کانلهاتون رو تکمیل کنید👇👇👇 @funzaban @coding_toefl @Yekta_Phonetics @Yekta_English_Movies
👆
👆
👇
👆
https://t.me/socks?server=185.211.245.142&port=1090&user=108417940&pass=ahC9ffGx بزن رو این وصل شو تلگرام😍😍 بدون نیاز به فیلترشکن
https://t.me/socks?server=80.211.181.172&port=1080 اینم یکی دیگه اگه قبلی کار نکرد
‌ The Rooster, the Duck, and the Mermaids خروس، اردک و پری دریایی A rooster and a duck were arguing so much over whether mermaids exist or not, that they decided to settle the matter once and for all, by searching the bottom of the sea. یک خروس ویک اردک باهم بحث‌های زیادی میکردند که آیا پری دریایی وجود داردیا خیر. این‌قدر بحث کردند که دست‌آخر تصمیم گرفتند که موضوع رایک‌بار برای همیشه با رفتن به اعماق دریا حل کنند. They dived down, first seeing colourful fish, then medium-sized fish and large fish. Then they got so deep that they were in complete darkness and couldn’t see a thing. آن‌ها به سمت پایین دریا شیرجه زدند و شنا کردند. اول ماهیهای رنگارنگ دیدند؛ سپس ماهیهایی با اندازه‌های متوسط دیدند؛ و سپس ماهیهای بزرگ دیدند. سپس آن‌قدری در اعماق دریا فرورفته بودند که در تاریکی کامل بودند و نمیتوانستند چیزی ببینند. This made them terribly scared, so they returned to the surface. The rooster was terrified and never wanted to return to the depths, but the duck encouraged him to keep trying. To calm the Rooster, this time the duck took a torch. They dived down again to the darkness, and when they started getting scared, they switched the torch on. این موضوع آن‌ها را به‌شدت ترساند. برای همین به سطح زمین بازگشتند. خروس بسیار وحشت‌زده شده بود و نمیخواست که دیگر هیچ‌وقت به اعماق دریا برگردد. اما اردک او را تشویق کرد که به تلاشش ادامه بدهد. و برای اینکه خروس را آرام کند، این بار اردک با خودشیک چراغ آورد. آن‌ها باری دیگر به سمت تاریکی شنا کردند و وقتیکه احساس کردند که دارند میترسند، آن‌ها چراغ را روشن کردند. When the darkness was lit up they saw that they were totally surrounded by mermaids. وقتیکه تاریکی روشن شد، آن‌ها مشاهده کردند که کاملاً در میان تعدادی پری دریایی محاصره‌شده‌اند. The mermaids told them that they thought the rooster and the duck didn’t like them. The previous time the mermaids had been just about to invite their visitors to a big party, but the rooster and the duck had quickly left. پریهای دریایی به آن‌ها گفتند که فکر کرده بودند که خروس و اردک از آن‌ها خوششان نیامده است. دفعه‌ی قبلی پریهای دریایی نزدیک بود که بازدیدکنندگانشان را به یک مهمانی دعوت کنند؛ اما خروس و اردک سریع صحنه را ترک کردند. The mermaids were very happy to see that they had returned, though. And thanks to their bravery and perseverance, the rooster and the duck became great friends with the mermaids. بااین‌حال، پریهای دریایی بسیار خوشحال بودند که آن‌ها دوباره برگشتند. و با تشکر از شجاعت و استقامت خروس و اردک، آن‌ها دوستان خیلی خوبی برای پریهای دریایی شدند. 👌لغات مهم داستان Settle the matter: حل کردن موضوع Once and for all: یک‌بار برای همیشه Dive: شیرجه زدن، غواصی کردن Terrified: وحشت‌زده شدن Encourage: تشویق کردن Torch: چراغ Surrounded: محاصره شدن، در میان چیزی بودن Bravery: شجاعت Perseverance: استقامت 🔸 فایل صوتی و ویدیو این داستان در زیر همین پست قرار دارند 🐔 @coding_504 🐓