🌹🌹
آموزش زبان
آورده اند که : نادانی بر آن شد
تا به الاغی سخن گفتن بیاموزد ،
پیاپی با درازگوش بیچاره حرف میزد و به گمان خود الاغ در حال پیشرفت بود!
خردمندی این را دید و بگفت :
ای نادان! بیهوده تلاش مکن
و خود را مضحکه دیگران قرار نده
الاغ از تو سخن گفتن نمیآموزد
ولی تو میتوانی خاموشی را از او بیاموزی!
🌹🌹
http://eitaa.com/cognizable_wan
سرنوشت اولین سماور ساز ایرانی !
فریدون آدمیت در کتاب امیر کبیر و ایران ؛ داستان جالبی را از قول محمد علی فروغی نقل میکند ؛ که شنیدنش خالی از لطف نمیباشد . با هم بخوانیم :
آدمیت در کتاب خود میگوید که تلفظ صحیح ؛ سماوار ؛ میباشد .
عوام به آن حمام برنجی میگفتند .
ایرانیان در ابتدای سلطنت ناصرالدین شاه با سماور آشنا شدند .
بدین ترتیب که در بار فرانسه هدایایی برای شاه و صدراعظمش فرستاد .
سماور امیر کبیر کوچکتر و از جنس نقره و منبت کاری شده بود .
غیر از این دو سماور ؛ ملک التجار روسیه نیز ، دو سماور با یکدست ظروف چای خوری برای امیر به ارمغان آورد .
امیر ؛ یکی از زبردست ترین صنعتگران ایرانی را که اصفهانی بود احضار کرد و از او خواست تا نظیر آنرا بسازد .
استاد صنعتگر اصفهانی ، بخوبی از پس کار بر آمد و امیر او را شادمانه نواخت و سپس سرمایه ای در اختیارش قرار داد تا به تولید سماور بپردازد و انحصار ساخت سماور را تا چندین سال به او واگذار کرد .
اما از بد روزگار ؛ امیر از صدارت برکنار شد .
پس از برکناری امیر ؛ کار آن صنعتگر به تباهی رسید .
زیرا ماموران بسراغ سماور ساز رفتند و سرمایه ای را که امیر در اختیارش گذاشته بود ، را مطالبه کردند .
او نیز چون سرمایه را صرف تهیه لوازم کار نموده بود ؛ حتی با فروش کل زندگیش نتوانست تمام سرمایه را برگرداند . و مقداری از آن باقی میماند .
ماموران دولتی ، استاد هنرمند را به بازار برده و میگردانند و آنقدر بر سر و رویش کوبیدند که کم کم رهگذران بر او رحم کردند و هر کس سکه ای پرداخت تا سرانجام، بدهی او پرداخت شد .
اما اصابت ضربات چوب بر سر او باعث نابینایی او گردید و بقیه عمر را به گدایی نشست..
🌐http://eitaa.com/cognizable_wan
🟦 هنر پاسخ دادن 🟦
🌷◁مردی بطور مسخره به مرد نحیفی (لاغر) گفت تو را از دور دیدم فڪ ڪردم زن هستی. و آن مرد جواب داد: منم تو را از دور دیدم فڪر ڪردم مرد هستی.
🌷◁چرچیل وزیر چاق بریتانیا به برناردشو ڪه وزیر لاغری بود گفت: هرڪس تو را ببیند فڪر میڪند بریتانیا را فقر غذایی فرا گرفته است . برناردشو جواب داد : و هرڪس تو را ببیند علت این فقر را میفهمد .
🌷◁ملا نصرالدین وارد روستایی شد و یڪی از اهالی به او گفت: ملا من تو را از طریق الاغت میشناسم و ملا جواب داد: اشڪالی ندارد چون الاغها یکدیگر را خوب میشناسند.
🌷◁مردی به زنی گفت تو چقدر زیبا هستی. زن گفت کاش تو هم زیبا میبودی تا همین حرف را بهت میگفتم . مرد گفت: اشڪالی ندارد تو هم مث من دروغ بگو.
🌷◁زوج جوانی در ڪنار هم نشسته و دختر شدیدا غمگین است. شوهرش بهش گفت : تو دومین دختر زیبایی هستی ڪه توی عمرم دیدم. و دختر با حالت تعجب پرسید پس اولیش ڪیه؟ شوهر گفت : خودت هستی وقتایی ڪه میخندی.
🌷◁زنی روستایی با چهار الاغش از مسیری عبورمیڪرد ڪه دوتا جوان با تمسخر بهش گفتند: صبح بخیر مادرالاغها و زن سریعا جواب داد صبح شما هم بخیر فرزندان عزیزم.
🌷◁پیرمردی ڪه از ڪهولت سنش ڪمرش قوس شده بود از مسیری عبور میڪرد جوانی از روی تمسخر گفت پبرمرد این ڪمان را به چند میفروشی ؟ پیرمرد جواب داد، اگر خداوند عمرت را طولانی ڪرد ڪمان مجانی بهت میرسه.
http://eitaa.com/cognizable_wan
💫فردى ازدواج کرد و به خانه جديد رفت
ولی هرگز نمیتوانست با همسر خود کنار بیاید
آنها هرروز باهم جروبحث میکردند
روزی نزد داروسازی قدیمی رفت واز او تقاضا کرد سمی بدهد تا بتواند با آن همسر خود را بکشد
داروساز گفت اگر سمی قوی به تو بدهم که همسرت فورأ کشته شود همه به تو شک میکنند پس سم ضعیفی میدهم که هر روز در خوراک او بریزی و کم کم اورا از پای درآورى و
توصیه کرد دراین مدت تامیتوانی به همسرت مهربانی کن
تاپس از مردن او کسی به تو شک نکند
فرد معجون را گرفت
و به توصیه های داروساز عمل کرد
هفته ها گذشت
مهربانی او کار خود را کرد و اخلاق همسر را تغییر داد
تا آنجا که او نزد داروساز رفت و گفت
من او را به قدر مادرم دوست دارم
و دیگر دلم نمیخواهد او بمیرد
دارویی بده تا سم را از بدن او خارج کند
داروساز لبخندی زد و گفت
آنجه به تو دادم سم نبود
سم در ذهن خود تو بود
و حالا
با مهر و محبت آن سم از ذهنت بیرون رفته است
مهربانی
موثرترین معجونیست که
به صورت تضمینی
نفرت و خشم را نابود میکند...
✅http://eitaa.com/cognizable_wan
✅زاویه دید انسانها
امروز سوار يه تاكسى شدم
صد متر جلوتر يه خانمى كنار خيابون ايستاده بود
راننده ى تاكسى بوق زد و خانم رو سوار كرد
چند ثانيه گذشت
راننده تاكسى : چقدر رنگِ رژتون قشنگه
خانم مسافر: ممنون
راننده تاكسى : لباتون رو برجسته كرده
خانم مسافر سايه بون جلوىِ صندلى راننده رو داد پايينُ لباشو رو به آينه غنچه كرد.
خانم مسافر: واقعاً؟؟!
راننده تاكسى خنديد با دستِ راست دستِ چپِ خانم مسافر رو گرفتُ نگاه كرد
راننده تاكسى : با رنگِ لاكتون سِت كردين؟!
واقعاً كه با سليقه اين تبريك ميگم
خانم مسافر:واى ممنونم..چه دقتى معلومه كه آدمِ خوش ذوقى هستين
تلفنِ همراه من زنگ خورد و اون دو نفر گرمِ حرف زدن بودن...
موقع پياده شدن راننده ى تاكسى كارتش رو داد به خانم مسافرُ گفت هرجا خواستى برى،اگه ماشين خواستى زنگ بزن به من...
خانم مسافر كارت رو گرفت يه چشمكِ ريزى هم زد و رفت..
اينُ تعريف نكردم كه بخوام بگم خانم مسافر مشكل اخلاقى داشت يا راننده تاكسى...
فقط ميخواستم بگم...
توي اين چند دقيقه ممکنه کمتر کسی از ما به ذهنش رسيده باشه
كه راننده ى تاكسى هم يك خانم بود...
👈پس در مورد هرچیزی زود قضاوت نکنید.
http://eitaa.com/cognizable_wan
#داستان_عبرت_آموز
راوی داستان می گوید:
در شهر ما #دیوانه ای زندگی میکند که همه او را دست می اندازند و در کوچه پس کوچه های شهر بازیچهٔ بچه ها قرار میگیرد.
روزی او را در کوچه ای دیدم که با کودکانی که او را ملعبهٔ خود قرار داده بودند با خنده و شادی بازی میکرد.
او را به خانه بردم و پرسیدم:
چرا کودکانی که تو را #مسخره میکنند و به تو و حرفها و کارهایت میخندند ، از خود نمیرانی؟؟
با خنده گفت:
«مگر دیوانه شده ام که بندگان خدا را از خود برانم در حالیکه میتوانم لبخند را به آنها هدیه دهم؟»
جوابش مرا مدتی در فکر فرو برد!
دوباره از او پرسیدم:
✅قشنگترین و زشت ترین چیزی را که تا به حال دیده ای برایم تعریف کن ...
لیوان آبی که در اتاق بود را برداشت و سر کشید.
با آستینِ لباسش را آبی که از دهانش شر کرده بود پاک کرد و گفت:
قشنگترین چیزی که در تمام عمرم دیده ام #لبخندی است که پدرم هنگام مرگ بر لب داشت.
و زشت ترین چیزی که دیده ام مراسم خاکسپاری پدرم بود که همه گریه کنان جسد را دفن میکردند.
پرسیدم:
چرا به نظر تو زشت بود؟
مگر مراسم خاکسپاری، بدون گریه هم میشود؟
جواب داد:
«مگر برای کسی که به #مرگ لبخند زده است باید گریه کرد؟؟
و من از آن روز در این فکر هستم که آیا این مرد دیوانه است، یا مردم شهر ما دیوانه اند که او را دیوانه می پندارند...؟
http://eitaa.com/cognizable_wan
🔶🔹کرفس کاهنده فشارخون و اوره
🔹و چربی و کبد چرب
🔹و مفتح عروق بسته
#کرفس_کاهش_فشار_خون
☘مصرف آب کرفس به میزان یک لیوان در روز به مدت یک هفته به طور معنیداری در کاهش فشارخون تأثیرگذار است.
☘ترکیبی به نام phthalide در #کرفس وجود دارد که با تأثیر بر عضلات اطراف شریانها منجر به انبساط و گشادی #عروق و در نتیجه کاهش فشارخون میشود.
☘ این ترکیب همچنین منجر به کاهش هورمونهای محرک و منقبض کننده عروق میشود.
☘ جالب اینجاست که با تمام این تأثیرات، مصرف کرفس باعث کاهش فشارخون به کمتر از میزان نرمال نمیگردد
🏖http://eitaa.com/cognizable_wan
نارنگی برای جلوگیری از سکته:
همانطور که در بالا اشاره شد، نارنگی حاوی مقدار زیادی پتاسیم است. این پتاسیم می تواند از بیماری هایی مثل لخته شدن خون جلوگیری کند. مطالعه ای بر روی بیش از 69 هزار نفر انجام شده است. نتیجه این بود افرادی که نارنگی مصرف می کنند، 19 درصد کمتر در خطر ابتلا به این بیماری مانند لخته شدن خون قرار دارند.
http://eitaa.com/cognizable_wan
🔻چطوری کاری رو پشت گوش نندازیم⁉️🤨
1⃣ تعیین زمان: مثلا ۳۰ دقیقه کار و پنج دقیقه استراحت کن و با افزایش کار، زمان استراحت رو بلندتر کن مثلا یک ساعت کار و ۱۵ دقیقه به خودت استراحت بده.
2⃣ فهرست کارها: کارهایی که باید در طول روز انجام بدی به تربیت الویت فهرستبندی کن.
3⃣ متمرکز باش: نذار احساست، موبایل، افکار یا آدمها تو رو از کارت دور کنن.
✅ http://eitaa.com/cognizable_wan
نیشگون چیست؟
نوعی حمله کماندویی مادر و پدرها که به عمد و غیر عمد پوست بدن کودک را تا ۳۶۰ درجه میچرخانند،
تا باعت تسلیم و گفتن "غلط کردم" شود😐😑😂😂
😍 #طنز
👇👇👇👇
http://eitaa.com/cognizable_wan
پل هوایی رو ساختن که آدم جونش در امان باشه!
ولی شب که میخوای رد شی انقدر سیبیل کلفت اون بالا خوابیده
که اگر از وسط اتوبان با چشم بسته رد بشی سالمتر میرسی مقصد…!!!😂😂
😍
#طنز
http://eitaa.com/cognizable_wan