eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.7هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
14.5هزار ویدیو
679 فایل
کانالی برای قشر جوان؛ بابهترین داستانها؛ تلنگرها؛ نکات زیبا؛ طنز جالب؛ و... ادمین: https://eitaa.com/alimaola_110 یک کانال #زیبا بجای #صدکانال مولانا: آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند جهت ارسال سوالات👇👇👇 @alimaola_110
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼 متن 🌸تقدیم شما همراهان وفادار 🌼ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺯ ﭼﯿﺰﻫﺎﯼ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﯿﺪﻡ ، 🌸ﻭ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩﻡ ، ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﮐﺮﺩﻡ ، 🌼ﻭﺣﺎﻻ ﺗﺮﺳﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﺪﺍﺭﻡ ... 🌸ﺍﺯ " ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ " ﻣﯽ ﺗﺮﺳﯿﺪﻡ ... 🌼ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻢ " ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﺪﺍﺭﻡ " 🌸ﺍﺯ " ﺷﮑﺴﺖ " ﻣﯽ ﺗﺮﺳﯿﺪﻡ ... 🌼ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻢ " ﺗﻼﺵ ﻧﮑﺮﺩﻥ ﯾﻌﻨﯽ ﺷﮑﺴﺖ " 🌸ﺍﺯ " ﻧﻔﺮﺕ ﻣﺮﺩﻡ " ﻣﯽ ﺗﺮﺳﯿﺪﻡ ، 🌼ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻢ " ﺑﻬﺮﺣﺎﻝ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﻧﻈﺮﯼ ﺩﺍﺭﺩ " 🌼ﺍﺯ " ﺩﺭﺩ " ﻣﯽ ﺗﺮﺳﯿﺪﻡ ... 🌸ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻢ " ﺩﺭﺩ ﮐﺸﯿﺪﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺷﺪ ﺭﻭﺡ ﻻﺯﻡ ﺍﺳﺖ " 🌼ﺍﺯ " ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ " ﻣﯽ ﺗﺮﺳﯿﺪﻡ ، 🌸ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻢ " ﻣﻦ ﺗﻮﺍﻥ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻡ " 🌼ﺍﺯ " ﺁﯾﻨﺪﻩ " ﻣﯽ ﺗﺮﺳﯿﺪﻡ ... 🌸ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻢ " ﻣﯿﺘﻮﺍﻥ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺑﻬﺘﺮﯼ ﺳﺎﺧﺖ " 🌼ﺍﺯ " ﮔﺬﺷﺘﻪ " ﻣﯽ ﺗﺮﺳﯿﺪﻡ ، 🌸ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ " ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺗﻮﺍﻥ ﺁﺳﯿﺐ ﺭﺳﺎﻧﺪﻥ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ " 🌼ﻭ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺍﺯ " ﺗﻐﯿﯿﺮ " ﻣﯽ ﺗﺮﺳﯿﺪﻡ ، 🌸ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻢ " ﺣﺘﯽ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮﯾﻦ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﻫﺎ ﻫﻢ ، 🌼ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﮐﺮﻡ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺯﯾﺒﺎ ﮐﺮﺩ ... ‎‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اینجا_رویاتو_خلق_کن# http://eitaa.com/cognizable_wan
✅از مردی پرسیدند بچه ت را بیشتر دوست داری یا همسرت رو پاسخ جالبی داد : گفت بچم رو عاشقانه دوست دارم ولی زنم رو عاقلانه گفتم یعنی چی ؟ گفت من عاشق بچم هستم همه کارهاش رو دوست دارم همه افکارش رو وهمه حرکاتش رو همه چیزش برام زیباست حتی اگر برای دیگران بد باشه ولی همسرم را عاقلانه دوست دارم دختر زیبای رویاهای من وقتی با من ازدواج کرد زیباترین موها رو داشت بنابرین الان که بین موهای زیبایش موهای سفید میبینم من اون موهای سفید رو می پرستم وقتی با من ازدواج کرد صورتش بسیار زیبا بود حالا که چروکهای صورتش را می بینم من اون خطهای صورتش رو سجده میکنم وقتی از دست من عصبانی میشه و سکوت میکنه من اون سکوت رو دوست دارم . وقتی به خاطر من چندین سال با نا ملایمات ساخته من اون ساختنش را دیوانه وار دوست دارم پس من نسبت به همسرم عاقلانه عاشق هستم زن هر چقدر هم که بزرگ شود ، همسر شود ، مادر شود ، مادر بزرگ شود ، درونش هنوز هم دختری کوچک چشم انتظار است ،انتظار می کشد برای لوس شدن ، محبت دیدن دستی میخواهد برای نوازش ، و چشمی برای ستایش مهم نیست چند ساله شدی ، زن که باشی ، دنیای درونت همیشه صورتی ست. 👇👇👇 http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عمرتون صد شب يلدا🍉 دلتون قدر يه دنيا❤ توي اين شبهاي سرما🌨🌨 يادتون هميشه باما😊 دل خوش باشه نصيبت❤ غم بمونه واسه فردا🙋 پیشاپیش یلدا مبارك🍉🍉 شب خوش ✨ 🍎✨ http://eitaa.com/cognizable_wan
وقتی " عزت نفس " داری کینه نمی ورزی، همه را به یک اندازه دوست داری، خجالت نمی کشی، خود را باور داری، خشمگین نمی شوی، و همیشه مهربان هستی ... " انسان صاحب عزت نفس " حرص نمی خورد، همه چیز را کافی می داند، حسد نمی ورزد، و خود را لایق می داند ... کسی که " عزت نفس" دارد، نیازی به رقص و پایکوبی و تظاهر به خوشی ندارد، زیرا شادکامی را در درون خویش می جوید و می یابد ... "عزت نفس" باعث می شود، برای بزرگداشت خود احتیاج به تحقیر دیگران نداشته باشید، زیرا خوب می دانید هر انسان تحفه الهی است ... " انسان صاحب عزت نفس" همه را دوست خواهد داشت و به همه مهر خواهد ورزید 🧠 http://eitaa.com/cognizable_wan
زندگی‌تان را مصرف کنید! بله درست متوجه شدید! ما همه مصرف کننده ايم، پس «زندگی تان را مصرف کنید.» شما یک شیشه عطر را تا آخرین قطره مصرف میکنید. چرا؟ چون ارزشمند است. زندگی خیلی ارزشمندتر از این حرف هاست. تلاش کنید زندگی تان را تا جای ممکن مصرف کنید. فرصت زندگی، مصرف زندگی هیچ فرصتی از زندگی را برای « زندگی کردن » از دست ندهید. منظور این نیست که فقط کار کنید یا مال اندوزی کنید، نه! منظور این است که لحظه لحظه زندگی را لمس کنید. از زندگی تان زباله در نیاورید، تا آنجا که جا دارد، مصرف کنید. تمام استعداد هایی را که دارید، مصرف کنید و نگذارید استعدادها، توانایی و پتانسیلتان هدر برود. دکتر احمد حلت 🧠 http://eitaa.com/cognizable_wan
: تازه کار؟! مشاهدات اولیه صحنه جنایت .... نوجوانی با موهای نیمه ژولیده ... قد، حدودا 188 ... شلوار جین آبی پر رنگ ... تی شرت لیمویی ... پیراهن چارخانه سبز و آبی غرق خون ... و رد خونی که روی زمین کشیده شده بود ... دستکش ها رو دستم کردم و رفتم بالای سر جنازه ... هنوز دل و روده ام بهم می پیچید ... و دیدن جنازه غرق خون حالم رو بدتر می کرد ... چند دقیقه بعد، دوباره حالم بهم خورد ... دیگه بدتر از این نمی شد ... جلوی همه ... بالای سر جنازه ... افسر پلیسی که چند قدمی مون ایستاده بود ... با حالت تمسخرآمیزی بهم تیکه انداخت ... - بهت نمی خورد تازه کار باشی ... خوبه توی این سن*، امیدت به آینده رو از دست ندادی و به پلیس ملحق شدی ... اوبران با ناراحتی بهم نگاه کرد ... دیگه تحمل تمسخر اونها رو نداشتم ... برگشتم بالای سر جنازه ... - چند تا از ناخن های دستش بر اثر سائیدگی روی زمین شکسته ... از حالتش مشخصه تا آخرین لحظه برای دفاع از خودش جنگیده ... و توی آخرین لحظات هم برای درخواست کمک، روی زمین خودش رو کشیده ... اما به خاطر ضربات و شدت خونریزی، نتونسته خودش رو به جایی برسونه ... کسی اون رو ندیده یا نخواسته ببینه ... - احتمال داره عضو گروه گنگ یا فروش مواد دبیرستانی باشه ... بین گنگ ها زیاد درگیری پیش میاد ... سرم رو آوردم بالا و محکم توی چشمهاش نگاه کردم ... وقت، وقت انتقام بود ... - اینجاست که تفاوت بین یه کارآگاه تازه کار واحد جنایی با یه پلیس گشت کهنه کار مشخص میشه ... حتی پلیس تازه کاری مثل من می دونه وقتی یه درگیری توی دبیرستان پیش بیاد ... اولین انگشت اتهام میره سمت گنگ های دبیرستانی ... پس یه مواد فروش که تیپ لباس پوشیدنش عین بچه های عادی، سالم و درس خونه ... روی ساعدش از این مدل خالکوبی ها* نمی کنه ... که از 100 متری مثل آژیر قرمز برای پلیس ها جلب توجه کنه ... این خالکوبی هر چی هست ... مال زندگی قبلی این بچه است ... بدون اینکه به حالتش توجه کنم ... از جا بلند شدم و بین جمعیتی که جمع شده بودن، چشم چرخوندم ... اوبران اومد سمتم ... - دنبال کی می گردی؟ ... -اینجا نیست ... - کی؟ ... مکث کردم و برگشتم سمتش ... - همین الان به تمام پلیس هایی که اینجان بگو سریع کل دبیرستان رو ... دنبال یه دختر با رژ بنفش تیره بگردن ... تمام گوشه کنارها رو ... زیرزمین ... انباری یا هر گوشه کناری رو ... محکم توی چشم هاش نگاه کردم ... - اگه خودش قاتل نباشه ... آخرین کسیه که غیر از قاتل ... مقتول رو زنده دیده ... * به تازگی وارد 31 سالگی شده بودم. * نوع طرح خالکوبی روی ساعد مقتول، مخصوص گنگ های دبیرستانی و خیابانی بود. دارد 📝 نویسنده:شهیدمدافع‌حرم‌سیدطاها http://eitaa.com/cognizable_wan
🌸آمادگی برای ظهور ✍ آیت‌الله بهجت(ره) : تنها انتظار فرج کافی نیست، تهیأ (آمادگی)، بلکه طاعت و بندگی نیز لازم است، مخصوصاً با توجه به قضایایی که پیش از ظهور امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف واقع می‌شود، به‌حدی که: «مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً؛ (جهان مملو از ظلم و جور می‌گردد). خدا می‌داند که به‌واسطه ضعف ایمان بر سر افراد چه می‌آید. خدا کند ظهور آن حضرت با عافیت مطلقه برای اهل ایمان باشد و زود تحقق پیدا کند. مگر امکان دارد عافیت مطلقه بدون ایمان، طاعت و بندگی انجام گیرد؟! خدا به اهل ایمان توفیق دهد که از فِتَن مُضِله (فتنه‌های گمراه‌کننده) کناره‌گیری کنند. 📚  در محضر بهجت، ج۱، ص ۱۱۹ http://eitaa.com/cognizable_wan
هدایت شده از "دانستنیهای زیبا"
: تماس های شخصی - پیدا کردن یه آدم ... اونم از روی رنگ رژش ... توی دبیرستان به این بزرگی بی فایده است ... عین پیدا کردن یه قطره آب وسط دریاست ... با بی حوصلگی چرخیدم سمتش ... هنوز سرم گیج بود و دل و رده ام بهم می پیچید ... - یه بار گفتم تکرارشم نمی کنم ... بهانه هم قبول نمی کنم ... و رفتم سمت دفتر دبیرستان ... معاون مدیر اونجا بود اما اثری از خودش نبود ... یعنی قتل یه دانش آموز دبیرستانی توی ساعت درسی، از نظر مدیر چیز مهمی نبود؟ ... یا چیزی اون دانش آموز رو از بقیه مستثنی می کرد؟ ... معاون پشت سرم راه افتاده بود ... - کارآگاه مندیپ ... اگه به چیزی یا کمکی نیاز دارید من در خدمت شمام ... محکم توی صورتش نگاه کردم ... حالت چهره اش تمام نظریاتم رو تقویت می کرد ... چرا مدیر اینجا نیست؟ ... بدون اینکه بهش توجه کنم در رو باز کردم و رفتم داخل ... منشی از جاش بلند شد و اومد سمتم ... اما قبل از اینکه چیزی بگه ... من وسط اتاق مدیر ایستاده بودم ... محکم و با حالتی کاملا تهاجمی اولین حمله رو شروع کردم... - چه کسی پای تلفنه ... که صحبت باهاش از قتل یه دانش آموز توی ساعت درسی ... توی مدرسه ای که تو مدیرش هستی مهمتره؟ ... واست مهم نیست؟ ... یا به هر دلیلی از مرگ اون دانش آموز خوشحالی؟ ... خشکش زد ... هنوز تلفن توی دستش بود ... چند قدم جلوتر رفتم ... حالا دیگه دقیقا جلوی میزش ایستاده بودم ... کمی خم شدم و هر دو دستم رو گذاشتم روی میز ... و محکم توی چشم هاش زل زدم ... - ازت پرسیدم کی پشت خطه؟ ... فریاد دومم بی نتیجه بود ... سریع به خودش اومد و تلفن رو گذاشت ... - شما همیشه و با همه اینطور پرخاشگر برخورد می کنید؟... از جاش بلند شد و رفت سمت در ... و در رو پشت سر منشیش بست ... - یادم نمیاد جواب سوالم رو گرفته باشم؟ ... چند لحظه صبر کرد ... سعی می کرد به خودش و شرایط مسلط بشه ... اما چه نیازی به این کار داشت؟ ... - تلفن فوری و شخصی بود ... و اگه قصد دارید این بار سوال کنید چه کار شخصی ای می تونه از پیگیری یه قتل توی دبیرستان من مهم تر باشه ... باید یادآوری کنم برای پاسخ به چنین سوال هایی و سرکشی توی امور شخصی من و دبیرستانم ... باید دلیلی داشته باشید که این سوال ها با تحقیق درباره قتل رابطه داره ... که در این صورت، لازم می دونم یه تماس شخصی دیگه بگیرم ... البته این بار با وکیلم... دلیلی وجود داره که تماس های کاری من به این قتل مربوط باشه؟ ... 📝 نویسنده:شهیدمدافع‌حرم‌سیدطاها ایمانی ❤️http://eitaa.com/cognizable_wan
❤️💫❤️ *همه بخونن* 🎀💫 پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله فرمودند: 💫🎀 شَرُّ النّاسِ الضَّيِّقُ عَلى اَهْلِهِ، قالوا يا رَسُولَ اللّه ِ وَ كَيْفَ يَكُونُ ضَيِّقا عَلى اَهْلِهِ قالَ: الرَّجُلُ اِذا دَخَلَ بَيْتَهُ خَشَعَتِ امْرَأَتُهُ وَ هَرَبَ وَلَدُهُ وَ فَرَّ فَاِذا خَرَجَ ضَحِكَتِ امْرَأَتُهُ وَ اسْتَأْنَسَ اَهْلُ بَيْتِهِ؛ 💗بدترين مردم كسى است كه بر خانواده اش سخت گير باشد. گفتند اى رسول خدا! سخت گيرى بر خانواده چگونه است؟ فرمودند: مرد وقتى وارد خانه شود، همسرش از او هراسان و فرزندان از او گريزان شده، فرار كنند و چون بيرون رود همسرش شاد گردد و خانواده اش با يكديگر انس گيرند. 💗 📖 مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ج 8، ص 25. http://eitaa.com/cognizable_wan
❤️💫❤️ *همه ی آقایون متاهل حتمابخونن* *آقایان مطلب زیر راجدی بگیرید* با انجام راهکار های زیر گله ها و بهانه همسر شما کم خواهد شد ✔ سه راه مختلف برای تغذیه روحی همسرتان : روزی ۳دقیقه به همسر خود ۳ وعده غذای عشق دهید: ۱- توجه ۲- عاطفه ۳- سپاسگزاری 👈🏻 وعده اول صبح قبل از این که از تخت خود بیرون بیاید، به او لبخند بزنید. 👈🏻 وعده دوم میان روز با گفتگوی تلفنی با همسرتان می باشد. 👈🏻 وعده سوم قبل از این که بخوابید حتما از او بابت زحماتش تشکر کنید. ✔ در ضمن حتما میان وعده غذایی عشقی را یادتان نرود. میان وعده عشق به شرح زیر است: 👈🏻 وقتی از کنار او رد می شوید حتما زیبا از او استقبال کنید. 👈🏻 یک تلفن فوری بزنید و بگویید دوستت دارم. 👈🏻 او را تحسین کنید چقدر خوشگل شده ای 👈🏻 با یک نگاه یا لبخند عشق خود را نشان دهید. 👈🏻 یادداشتهای عاشقانه یا پیام عاشقانه به همسرتان بدهید. ✔ جملاتی که باعث احساس عشق در همسرتان میشود : 👈🏻دوستت دارم 👈🏻به تو احتیاج دارم 👈🏻از این که با تو هستم احساس خوشحالی میکنم 👈🏻تو تنها زن زیبای منی 👈🏻هیچ کس برای من مثل تو نمیشود 👈🏻نمی دانم بدون تو چکار میکردم 👈🏻تو جواب دعاهای منی 👈🏻تو خیلی خوبی 👈🏻تو مرا خوشبخت میکنی 👈🏻برای هر کاری که انجام میدهی متشکرم. 🌺http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ✅ نمکی: واکسن فقط 28% پیشگیری ایجاد میکند ✍️ فرایند تولید هر واکسن حداقل 70 سال طول می کشد ✍️ با این وضع، واکسن کرونا که طی یک سال با کمترین آشنایی از ویروس ساخته شده، بنظرتون چقدر تأثیر داشته باشه ؟ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ✅ پرستار یکی از بیمارستان های آمریکا که در مقابل دوربین واکسن کرونا را دریافت کرد بعد از چند دقیقه بیهوش شد .
🔻۴ ویژگی برجسته از شخصیت «حاج قاسم سلیمانی» ✍اول اینکه / سردار سلیمانی، انسانی از دنیا بریده و آخرت گرا بود. حضور پیوسته و مداوم او در میدان جهاد و شهادت حاکی از این است که وی از دنیا دل کنده بود و تعلقی به دنیا و آنچه در آن وجود دارد، نداشت و خود را برای حضور در محضر پروردگار از طریق شهادت آماده کرده بود. 🔹دوم اینکه / فردی خدامحور و مخلص بود. اخلاص و صداقت از جمله اکسیرهای این عالم است که هرکس هر مقداری بدست آورد به همان اندازه در این عالم بزرگ می‌شود. 🔹سوم اینکه /حاج قاسم سلیمانی روحیه فداکاری، ایثار و گذشت داشت و مجاهدی فداکار بود که قلبش مالامال از عشق و محبت به مؤمنان و مستضعفان بود. او همه زندگی خود را وقف عیال الله یعنی مردم کرده بود. 🔹چهارم اینکه / شجاعت و بی باکی سردار سلیمانی در برابر قدرت‌های عالم و هوس بازان عالم یکی دیگر از علت‌های علاقه مردم به وی است. حاج قاسم وقتی وارد میدان نبرد با استکبار و دشمن می‌شد، ذره‌ای ترس به خود راه نمی‌داد. http://eitaa.com/cognizable_wan
❣💕❣💕❣💕❣💕❣ "لـطفا به گــذشته‌ها بـرنگــردید....!" 🍃 هر وقت جر و بحث و یا دعوا کردید و آن دعوا تمام شد، همان جا و برای همیشه تمامش کنید. هیچ وقت مطلبی که مربوط به ماه‌ها پیش است را دوباره پیش نکشید. 👈 این رفتار علاوه بر این که باعث ناراحتی فوق‌العاده همسرتان می‌شود، به او این حس را القا می‌کند که شما همیشه از حرف‌هایشان سواستفاده می‌کنید. 👈 اگر همسرتان کاری انجام می‌دهد که باعث عصبانیت شما میشود، با او درباره این رفتارش صحبت کنید. ✅ به زبان دیگر، هر کاری که می‌خواهید، بعد از هر دعوا و ناراحتی انجام دهید، هیچ وقت پای گذشته‌ها را به میان نکشیده و آن‌ را یادآوری نکنید. 👇👇👇 http://eitaa.com/cognizable_wan
❣اصول پنج‌گانه موفقیت و آرامش ✅- اصل اول ؛ من اجازه ورود افکار منفی را به ذهن خودم نمیدهم من در هر حال و در بدترین شرایط زندگی‌ام مثبت فکر میکنم. ✅- اصل دوم ؛ من اجازه اعتراض به تقدیر خداوند را ندارم او بهتر ازهمه بر جریان امور مسلط است ✅- اصل سوم ؛ من اجازه تنبلی، تن پروری، بیکاری را ندارم من در برابر سختی‌های جسمی و روحی مقاوم هستم چون من جسم نیستم بلکه روحی بزرگ هستم ✅- اصل چهارم ؛ من اجازه ماندن در وادی جهل و ناآگاهی و نادانی را ندارم من باید بدانم من باید بخوانم ✅- اصل پنجم من غیر از خداوند به هیچ کس نیاز ندارم او برای من کافی است ذکر او مایه آرامش روح من است او همنشین من است من به خداوند عشق می‌ورزم 👤 👇👇👇 http://eitaa.com/cognizable_wan
: مسئله دارها دوباره داشتم کنترلم رو از دست می دادم ... دلم می خواست با مشت بزنم توی دهنش ... دستم رو مشت کرده بودم اما سعی می کردم خودم رو کنترل کنم ... برگشت پشت میزش ... - کارآگاه ...؟ ... - مندیپ ... توماس مندیپ ... - به نظر میاد شما کارتون رو خوب بلدید که با این شرایط ظاهری ... اداره پلیس به شما هنوز اجازه کار کردن میده ... اما باید بگم ... منم کارم رو خوب بلدم ... می دونید چی مدرسه ما رو یکی از آرام ترین و بهترین دبیرستان های ایالت کرده ... و باعث شده بالاترین امتیازها رو داشته باشیم؟... من می تونم از چند صد متری افراد مسئله دار رو بشناسم ... و برام خیلی جالبه افسر پلیس واحد جنایی رو... این وقت از روز ... توی چنین شرایطی می بینم ... چند لحظه سکوت کرد ... - پیشنهاد می کنم کارتون رو خارج از این دبیرستان شروع کنید ... چون من بچه های شرور رو قبول نمی کنم ... و همین طور که می بینید در تشخیص آدم های مسئله دار هم خیلی خوبم ... هیچ چیز از آبرو و رتبه علمی دبیرستان واسم مهمتر نیست ... پس دوستانه ازتون خواهش کنم ... بدون وسط کشیدن پای دبیرستان، پرونده رو حل کنید ... البته ما از هیچ کمکی دریغ نمی کنیم ... تمام سلول های بدنم گر گرفته بود ... انگار توی مغزم سرب داغ می کردن ... به هر زحمتی بود خودم رو کنترل کردم ... می دونستم می خواد من رو برای شروع یه درگیری تحریک کنه ... اما چرا؟ ... چی توی فکر و پشت این رفتار آرام بود؟ ... بدون گفتن کلمه ای از در خارج شدم ... معاون سریع پشت سرم می اومد ... چند قدمی که رفتم برگشتم سمتش ... - می خوام همین الان کل چارت تحصیلی کریس تادئو رو ببینم ... با تمام نکات و جزئیات ... اسامی دوست هاش ... و هر کسی که توی این دبیرستان لعنتی باهاش حرف می زده... پشت سر معاون ... توی مسیر چشمم به اولین پلیسی که افتاد رفتم سمتش ... - سریع یه قیچی آهن بر با دستکش بیار ... از دفتر اصلی که اومدم بیرون حاضر باشه ... پرونده کریس رو داد دستم ... به محض باز کردنش ... اولین نظریه ام تایید شد ... عکس روی پرونده ... عکس کریس تادئو نبود ... شاید چهره ها یکی بود ... اما این عکس، تیپ و شخصیت توی عکس ... متعلق به اون جنازه نبود ... کریس تادئوی 16 ساله ای که به قتل رسیده ... با عکس توی پرونده اش خیلی فرق داشت ... 📝 نویسنده:شهیدمدافع‌حرم‌سیدطاها ایمانی ❤️http://eitaa.com/cognizable_wan