eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.6هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
14.5هزار ویدیو
671 فایل
دوستان بزرگوار چون کانال ما قفل شده به کانال جدیدمان بپیوندید ‌┄┅═✧☫✧●●✧☫✧═┅┄ #دانستنی_های_زیبا @danestanyhayezyba
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 رابطه موفق، رابطه‌ای است که افراد در آن حساب و کتاب نمی‌کنند! بلند مدت به هم نگاه می‌کنند. به عنوان ثروت به هم نگاه می‌کنند و وظیفه خود می‌دانند از هم حمایت کنند. 💞💞💞💞💞 http://eitaa.com/cognizable_wan
اگر برای ساختن زندگی‌ای که دوست دارید نجنگید؛ در نهایت مجبور خواهید شد تمام عمر خود را صرف رویارویی با زندگی‌ای کنید که هیچ علاقه‌ای به آن ندارید! ⚜ http://eitaa.com/cognizable_wan
💠اگر از درون، دچار مشکل هستیم؛ ابتدا خودمان را درمان کنیم و سپس ازدواج کنیم...! ✨مواظب باشید که ازدواج، درمانگاه نیست که مشکلات را درمان کند. 🌷💞🌷💞🌷 http://eitaa.com/cognizable_wan
🔹🔹 🔹به روایت همسر: موقع  بهش گفتم   شاءالله با  برگردی رفت و  شد   یادم اومد همیشه به  میگفت:    م رو به  نخواهم داد!   ╭─┅═🌷═┅╮ ╰─┅═🌷═┅╯
با گناهان 🗡نبرد با معاصی و را بیشتر جدی بگیریم! 👣از همان قدم اول، سنگر بسازیم مقابل و لشکریانش که کنیم باخته ایم معرکه را! http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بزرگوار به تنهايى يه پا پت و مته😂 😝 😹🎈 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌☂😜 http://eitaa.com/cognizable_wan ¯\_(ツ)_/¯
روش های کاهش وزن در کشور های مختلف :😳 تایلند : خوردن غذاهای تند🌶 انگلستان : خوردن غذا در پرس های کوچک🍛 اندونزی : روزه گرفتن😶 لهستان : مصرف غذاهای خانگی🍲 آلمان : خوردن صبحانه کامل☕️🍹🧀🍞🍤 ایران : از شنبه😅😜 😂😂😂😂😂😂 😹🎈 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌☂😜 http://eitaa.com/cognizable_wan ¯\_(ツ)_/¯
پرویز عاشق يه دختره ميشه كه تو آزمايشگاه كار ميكرده هر روز ميرفته نمونه ادرار ميداده روش مينوشته . . . . . . تقديم به عشقم😂😂😂😂🍺🍺 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 😹🎈 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌☂😜 http://eitaa.com/cognizable_wan ¯\_(ツ)_/¯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شما قضاوت کنید اگر این عمل جنایت نیست پس چیست؟ شبکه‌ی تلویزیونی فرانسه پرده از جنایت علیه بیماران کرونایی فرانسه برداشت! بخاطر کمبود تجهیزات پزشکی افراد ضعیف و سالخورده را انتخاب می‌کنند تا جوانان را به جای آن بگذارند این پرستاران به پیرمرد ۷۲ ساله میگن حالت خوب شده و تخت رو از آی‌سی‌یو جدا می‌کنند آخرش هم با واکسن‌های آرامبخش رهایش می‌کنند تا بمیرد!
🔸نام‌نویسی اینترنتی کتاب‌های درسی دانش‌آموزان برای سال تحصیلی 1399ـ1400 از امروز آغاز می‌شود. 🔹این نام‌نویسی شامل دوره‌های تحصیلی پایه دوم تا ششم دوره ابتدایی، پایه هشتم و نهم دوره متوسطه اول و پایه هشتم و نهم دوره متوسطه اول است. 🔹والدین و دانش‌آموزان برای نام‌نویسی به www.irtextbook.ir یا www.irtextbppk.com مراجعه و مطابق تقویم زمانی نام‌نویسی کنند. 🔖 http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺تصاویر کمتر دیده شد از بازی کردن مرحوم آیت الله حائری شیرازی موسس حوزه علمیه قم با کودکان خانه http://eitaa.com/cognizable_wan
راستی راحیل میخوام بیام دنبالت بیارمت بیمارستان. –نه آرش، مامان اجازه نمیده. –خودم ازش اجازه میگیرم. دلمم برات تنگ شده بی انصاف. –چند روز دیگه صبر کن. نمیخوام مامان ناراحت بشه. فعلا تلفنی به مامان و مژگان تبریک میگم. –باشه، هرجور راحتی... –راستی آرش اسم بچه چیه؟ –مادرش میخواد سارنا بزاره. –سارنا؟ سوالم رو با انرژی جواب داد. –آره قشنگه نه؟ –آره. کمی سکوت کرد و بعد آرام گفت: –راحیل دلتنگی اذیتم میکنه. کاش میشد همدیگه رو ببینیم. من هم دلم برایش تنگ شده بود خیلی زیاد، ولی چیزی نگفتم، بایدبرای تصمیمی که داشتم از الان آماده میشدم. باید کم کم تمرین می کردم. گرچه آرش آنقدر مرا بلد بود که باچند جمله تمام محاسباتم را به هم می‌ریخت. آهی کشید وکمی سکوت کرد و بعد صدای خسته‌اش انگار جان گرفت. –می دونم الان چون نامحرمیم چیزی نمیگی، این چند روزم تموم میشه وتلافی تمام این جداییها رو سرت درمیارم. همین حرفش کافی بود تا قلبم ضربان بگیرد. –راحیل شاید به خاطر گرفتاری کمتر بهت زنگ بزنم ولی همش توی ذهنمی، هرجا که میرم تو رو کنارم حس می کنم. دیگه دلم طاقت حرفهایش را نداشت. –اگه کاری نداری من برم. از حرفم تعجب کرد، این را از سکوتش فهمیدم وجمله‌ی بعدش. –راحیل، نکنه از دستم دلخوری؟ –نه، فقط الان باید برم. –باشه، پس مزاحمت نمیشم. خداحافظ. گوشی را قطع نکرد. صدای بوق ماشین و هیاهو می‌آمد. پس بیمارستان نبود. من هم دلم نمی‌آمد قطع کنم، ولی بالاخره این کار را کردم. گوشی را روی تخت انداختم وزانوهایم را بغل گرفتم وچشم دوختم به قاب گلهایی که روی دیوارنصب شده بود. گلهایی که خودش برایم خریده بود و خودش برایم آویزانش کرده بود. حرفهای سوگند یکی یکی در ذهنم چرخ می خورد. باصدای جیغ و داد اسرا که با سعیده تازه از بیرون امده بودند، از فکروخیال بیرون امدم و با عجله به طرف سالن رفتم. اسرا تا من را دید بغلم کرد و ذوق زده گفت: –قبول شدم راحیل، قبول شدم. با خوشحالی بوسیدمش. –خداروشکر...کدوم دانشگاه؟ دانشگاه سراسری. رتبه‌ی اسرا زیر دوهزار شده بود. امید چندانی برای قبول شدن در دانشگاه دولتی نداشت. سعیده زد زیر خنده. با تعجب نگاهش کردم. –آخه یه جوری میگه سراسری، انگار دانشگاه تهران قبول شده. دانشگاهش خارج شهره بابا، اونم یه رشته‌ی آب دوغ خیاری. اسرا با اخم نگاهش کرد و گفت: –خودت که همین چند دقیقه پیش میگفتی، دانشگاه خوبیه. رشتمم گفتی کار واسش هست که... –الانم میگم خوبه، فقط دانشگاهت خیلی دوره، باید صبح وقتی هوا تاریکه راه بیفتی بری دانشگاه. مادر سرش را تکان داد و گفت: –خدایا کی این تقسیم بندی سیستم آموزشی ما درست میشه. اونقدر که دخترای ما از این موضوع آسیب میبینن و ضرر میکنن از تحصیل کردن تو اینجور دانشگاهها سود نمیکنن. اسرا گفت: –مامان جان اینجوریم نمیشه که هر کس سر کوچشون بره دانشگاه. مادر گفت: –حداقل هر کسی تو شهر خودش که میتونه. یه دانشگاههایی داریم که خارج از شهرها دقیقا وسط بیابون ساخته شده. آخه یه دختر صبح زود چطوری بره جایی که پرنده هم پر نمیزنه، یه وقتایی هم که دیرشون میشه و سرویس دانشگاه رفته، تازه اونم اگر داشته باشه، این دختر چیکار کنه؟ روی مبل نشستم و گفتم: –به نظر من اون دختر سال دیگه درس بخونه تا دانشگاه بهتری قبول بشه، به صرفه تره، حداقل گرگ نمیدرتش. سعیده و اسرا خندیدند و مادر سرش را تکان داد. ... http://eitaa.com/cognizable_wan