هدایت شده از 🔰کانال نور الهدایه 🔰
بسمه تعالی
بنا به درخواست مکرر #بانوان کلاس #آموزش_مداحی مجازی بصورت آنلاین #مختص_بانوان با ظرفیت محدود و با شرایط ویژه با تدریس استاد محمد جواهری فکور برگزار می گردد.
جهت اطلاع از شرایط ثبت نام با شماره ی زیر تماس حاصل فرمایید.
09198184694
#سعید_میری
29.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینقدر این کلیپ رو #وایرال کنید تا به همه ثابت بشه #حجاب_محدودیت_نیست
#واقعیت
#جهاد_تبیین
#آنتی_سانسور
#موفقیت
#حجاب
#بانوان
#پاسخ_شبهه
#رایج
#حجاب
#حجابم
#مشکلات_اقتصادى
#نشر_حداکثری_صدقه_جاریه_است
#نه_به_برهنگی_اجباری
#نه_به_مانتو_جلو_باز
#نه_به_مماشات
#نه_به_بی_غیرتی
#نه_به_بی_حجابی_و_بردگی_شیطان_و_شیاطین
#نه_به_بدحجابی
#اغتشاشات
#ایذه
#اصفهان
#کشته_سازی
#برعنداز
#برعن_داز
#قتل_های_زنجیره_ای
#منافقین
#برخورد_قاطع
#شبکه_ملی_اطلاعات
#نه_به_اینترنت_آمریکایی
#اجرای_طرح_صیانت
#آزادی_پوشالی
#آزادی
#حقیقت
#ایران
#ایرانی
#فقط_یه_ایرانی_میتونه
#فقط_یک_ایرانی_میتونه
#زن_زندگی_آگاهی
#نشر_حداکثری_صدقه_جاریه_است
هدایت شده از آیت الله سیفی مازندرانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ببینید||❗️هشدارهای دلسوزانه حضرت آیت الله سیفی مازندرانی دامت برکاته در مورد مسأله #حجاب
🔸چرا باید بترسیم از اینکه #حدود_الهی را اجرا می کنیم؟
🔸#بانوان ما در زمینه مسأله #حجاب بیش از همه #مسئولیت دارند.
🔸همه احاد جامعه بویژه #علما و #مسئولین_نظام فرمایشات #مقام_معظم_رهبری مدظله العالی را در مسأله حجاب به باد فراموشی نسپارند!
✅ مرکز حفظ و نشر آثار فقیه محقق آیت الله #سیفی_مازندرانی
https://eitaa.com/seyfimazandrani_com
🌹#من_زنده_ام🌹
#قسمت_شانزدهم
بالاخره به هر ضرب و زوری بود در برابر چشمان بیش از پنجاه تماشاچی در باز شد و زنهای همسایه که وقتی ننه بندانداز میآمد رو میگرفتند و مراقب بودند کسی آنها را سفید آب زده و خوشگل نبیند در منظر همه ی همسایه ها نمایان شدند. از آن روز به بعد زنهای همسایه از در خانه ی ما که رد می شدند بیشتر رو میگرفتند و پای ننه بندانداز از خانه ی ما بریده شد. بعد از آن دیگه، هر وقت ننه بندانداز را تو کوچه میدیدم توی باغچه قایم می شدم. باغچه ی حیاطمان پر از گل و گیاه بود هر کس به سلیقه ی خودش در باغچه ی حیاط خانه اش درخت میوه و گل و گیاه می کاشت تا شاید تیغ گرمای پنجاه درجه را قابل تحمل کند و سایه بانی در حیاط برای نشستن و عصرانه خوردن و خوابیدن شبانه فراهم کند آقا شیره ی این باغ را کشیده بود. از درخت انگور و انجیر و خرما و سیب و گلابی گرفته تا گل های رنگارنگ در این باغ کاشته بود هر لحظه در باغچه ی حیاطمان گلی در حال شکفتن بود و عطری سرمست کننده در فضای خانه ی کوچکمان می پیچید خورشید که به وسط آسمان میرسید گلهای ناز می شکفتند و گل های آفتاب گردان به او لبخند میزدند با رفتن خورشید گلهای شب بو و محبوبه ی شب تمام حیاط و خانه را معطر میکردند. همیشه لباس های کهنه ی من بر تن مترسکهایی بود که نگهبان گل ها و میوه ها بودند. باورم شده بود این مترسک ها خود من هستند که شبانه روز در باغچه مراقبم تا کسی گلها را نچیند یک روز بهاری که زیر سایه بان درخت انگور دور سفره ی صبحانه نشسته بودیم آقا برخلاف همیشه که می گفت: دختر گل نچین، گلها هم نفس و جون و زندگی دارن، صدا زد: مصی خانم برو یه دسته گل خوش عطر و بو بچین و بیار.
احمد و علی آمدند کمک کنند اما آقا دعواشان کرد و گفت: شما بلد نیستین باغچه رو خراب میکنین
#بانوان بهشتی