صُبح است و دلـم در تپشِ لحظـه یِ دیـدار
بـاز ایـن دل مـن،گشتـه بـه امیدتـــــــو بیـدار
از دستت دادم؟
من هنوز بابت اینکه تو زندگیم بودی دارم حرف میشنوم و مسخره میشم دلقک.
وقتی که منو بردی لب صخره و با جلب کردن اعتمادم کاری کردی بهت تکیه کنم ؛
موقعی که یهو پشتمو خالی کردی تا تنهایی پرت بشم توی دریا ،
من شنا کردنو یاد گرفتم .
ازت ممنونم .