eitaa logo
دبستان پسرانه علمی
1.9هزار دنبال‌کننده
16.3هزار عکس
4.6هزار ویدیو
294 فایل
ارتباط با ادمین @mortezaad سایت موسسه شهید مدنی www.shahidmadani.net سایت دبستان علمی www.elmischools.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
امروز آقای محمدرضا خزایی حافظ کل قرآن شدند و آخرین صفحه را در محضر مردی بزرگ از دیار جبهه و جهاد تلاوت کردند و مورد تشویق جانباز سرافراز حاج میرزا محمد سلگی (شرح ایشان در کتاب آب هرگز نمی میرد آمده است) قرار گرفتند. لازم به ذکر است این حافظ خردسال ۲ جزء آخر را در این تعطیلات حفظ کردند. از زحمات ایشان و مادر محترمشان هم صمیمانه تشکر می کنیم.
بازهم روضه‌ زینب، همه جا ریخت بهم حال و روز همه‌ اهل سما ریخت بهم بازهم پیرهنی را به سر و روش کشید گریه‌هایش همه‌ مرثیه را ریخت بهم 🏴 سالروز وفات حضرت زینب کبری (س) تسلیت باد
این روزها که ارتباط هامون محدود شده همدلی هامون رو محدود نکنیم به هر شکل ممکن همدلی کنیم وارزش همدلی کردن رو به بچه ها هم یاد بدهیم
این اصل رو این روزها چطور میتونیم اجرا کنیم؟؟!!
قبلا هم خدمتتون گفتم این روزها . - با دوستان و آشنایان خود تماس بگیریم. - احوالپرسی کنیم و بپرسیم به چه کمک هایی نیاز دارند. - وسایل و یا امکاناتمان را با حفظ اصول ایمنی ، تقسیم کنیم. - راه های مراقبت را به اطلاع هم برسانیم. - به خانواده هایی که درگیر این بیماری هستند ، کمک مالی کنیم. - به هم امید دهیم که با همدلی می توانیم از بحران گذر کنیم. - در خانه ها بمانیم ، اما ارتباط ها را زیاد کنیم و به شیوه های مختلف از هم حمایت کنیم.
📸 📺 برنامه‌های درسی روز ۲۰ اسفند ماه در شبکه‌های ۴ و ۷
سر نی در نینوا می‌ماند اگر زینب نبود کربلا در کربلا می‌ماند اگر زینب نبود 🏴 وفات حضرت زینب(س) را تسلیت می‌گوییم.
4_5809751945757328627.mp3
3.44M
▪️ ویژه وفات حضرت زینب حجت‌الاسلام عالی
6.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سری به نیزه بلند است در برابر زینب... روضه با نوای حاج حیدر خمسه شهادت بانوی صبر و استقامت حضرت زینب (س) تسلیت باد🏴
🌐 توصیه یک پزشک مبتلا به کرونا از قرنطینه خانگی ✍️ نکات دکتر مدیر روابط عمومی سازمان نظام پزشکی که به علت ابتلا به کروناویروس جدید، که در قرنطینه خانگی به سر می‌برد: 🔹 (تب و درد)قرص استامینوفن ۵۰۰ تا حداقل هر ۴ ساعت، آبی است بر آتش! بدن‌شویه همراه با مایعات زیاد اثر قرص را تا چند برابر افزایش می‌دهد. 🔹 دمای بالای ۲۷ درجه به منزله دار زدن ویروس کروناست. اگر از لباس کمتر استفاده می‌کنید بهتر است دمای اتاق ۲۸ و حتی گرمتر باشد تا سطوح تاب‌آوری ویروس را کاهش دهد. 🔹 (تنگی نفس) اگر اکسیژن ندارید تمرین پرسازی ریه‌ها را انجام دهید. ریه‌ها را تا حدی که می‌توانید از هوا پر کنید و روی پنجه‌های پا همینطور که نفس می‌گیرید بنشینید کمی تامل و همینطور که بازدم می‌کنید بایستید. 🔹 به تواتر مایع بنوشید خصوصا آب. مایعات را در مزه‌های مختلف؛ هرچه رنگ ادرار روشن‌تر، حال شما بهتر خواهد بود. 🔹 روزها سرخودتان را به چیزی گرم کنید تا شب از فرط خستگی خوابتان ببرد وگرنه شب و روز عوض می‌شود و این به بیقراری شما خواهد افزود. 🔹 (بی اشتهایی و تهوع)رنج فوق‌العاده‌ای است. شربت دیفن هیدرامین ۱۰ سی‌سی ویژه بزرگسالان، نیم ساعت قبل از وعده غذایی تا ۸۰ درصد شما را آرام‌تر می‌کند. 🔹 تب پایین( ۳۷/۸ تا ۳۸/۳)، بدن درد، خارش و ناراحتی گلو، سردرد، سرفه، تهوع و دلپیچه، لرز مختصر، آب‌ریزش بینی، عطسه، اسهال مادامی که در ۲۴ ساعت تا ۴۸ ساعت اولیه همه علایم با هم و رو به افزایش گذارد و علایم جدیدی مثل تند شدن تنفس بیش از ۲۴ در دقیقه یا تب ماندگار بالای ۳۸/۵ داشتید توصیه می‌کنم در خانه نمانده و به بیمارستان مراجعه کنید. ثابت ماندن و کم شدن علایم نشان می‌دهد مدیریت شما و اهل خانه عالی است و با همین دست فرمان ویروس را به روز پنجم و ششم برسانید گورش را کنده‌اید. 🔹 مادامی که غذا و مایعات و میوه‌ها و سبزیجات تازه می‌خورید به‌ هیچ وجه توصیه به خوردن مکمل‌ها نظیر زینک، ویتامین‌ها، آهن و ... ندارم. در لبنیات هم اصلا زیاده‌روی نکنید! ترکیب خورد شده و نه آب‌گیری سیب و به برای من عالی بود. 🔹 کرونا در دمای یخچال قادر به حیات است؛ تا می‌شود چیزی را فریز نکنید و اگر مجبور شدید دفراس کنید با احتیاط در فر و در دمای بالا اقدام کنید تا مطمئن شوید ویروس را نابود کرده‌اید. 🔹 مسواک شما و اهل خانه یکی از جایگاه‌های رشد ویروس است. بعد از هر بار مسواک زدن نیم ساعت مسواک را در آب نمک ۳۰ تا ۴۰ درجه قرار دهید گویا آن را استریل کرده‌اید. 🔹 حمام حالتان را بهتر می‌کند. دمای حمام باید گرم باشد و بلافاصله پس از دوش گرفتن خشک و زیر لحاف بخزید تا سردتان نشود. 🔹 اگر عاشق چای داغی هستید، ادامه دهید. 🔹 مصرف نان را به حداقل برسانید. 🔹 مصرف سوپ کم ملات پر آب را بالا ببرید. 🔹 در صورتی که سردتان نمی‌شود پنجره‌ها را مقداری باز نگه دارید تا کل خانه هوا جریان یابد. 🔹 اگر ریه اجازه می‌دهد، اسپند بسیار مختصر دود کنید تا دودش بوی بیماری را از خانه بیرون ببرد. 🔹 حوله‌ها را خشک نگه‌ دارید یا با دستمال کاغذی دست را خشک کرده و دور بیندازید. 🔹 خدا پر رنگ‌ترین است؛ دلتان را اسیر کم رنگ‌ها نکنید. 🔹 اگر تا روز ۵ و ۶ بتوانید ویروس را مدیریت کنید؛ایمنی بدن‌تان آنقدر قوی شده که ویروس را فتیله پیچ کند. ✅ @www_598_ir
پیام مشاور قدیم‌ها توی قُم یک کارگر عرب داشتیم. که خیلی می‌فهمید. اسمش *جمال* بود.‌ از خوزستان‌‌ کوبیده بود و آمده بود تهران برای کارگری. اوّل‌ها مَلات سیمان درست میکرد و میبرد وَردست اوستا تا دیوار مستراح و حمّام را عَلَم کنند. جَنَم داشت. بعد از چهار ماه شد همه‌کارهٔ کارگاه: حضور و غیاب کارگرها، کنترل انبار، سفارش خرید. همه چیز. قشنگ حرف می‌زد. دایرهٔ لغات وسیعی داشت. تُن صدایش هم خوب بود، شبیه آلِن دِلون. اما مهمّ‌ترین خاصیّتش همان بود که گفتم : خیلی قشنگ حرف می‌زد. یک بار کارگر مُقّنیِ قوچانی‌مان رفت توی یک چاه شش‌متری که خودش کنده بود. بعد خاک آوار شد روی سرش. *جمال* هم پرید به رئیس کارگاه خبر داد. رئیس کارگاه رنگش شد مثل پنیر لیقوان. حتّی یادش رفت زنگ بزند آتش‌نشانی. *جمال*، موبایل رئیس کارگاه را از روی کمرش کشید و خودش زنگ زد. گفت که: «کارگرمان مانده زیر آوار.» خیلی خوب و خلاصه گفت. تَهِش هم گفت : «مُقنّّی‌مان دو تا دختر دارد. خودش هم شناسنامه ندارد. اگر بمیرد دست یتیمهایش به هیچ جا بند نیست.» بعد *جمال* رفت سر چاه تا کمک کند برای پس‌زدن خاکها. خاک که نبود!!! گِل رُس بود و برف یخ‌زدهٔ چهار روز مانده. تا آتش‌نشانی برسد، رسیده بودند به سر مُقنّی. دقیقاً زیر چانه‌اش. هنوز زنده بود. اورژانسچی آمد. و یک ماسک اکسیژن زد روی دَک‌وپوزش. آتش‌نشانها گفتند؛ چهار ساعت طول می‌کشد تا برسند به مچ پایش و بکشندش بیرون.؟!؟. چهار ساعت برای چاهی که مُقنّی دوساعته و یک‌نفره کنده بودش!؟! بعد هم شروع کردند. همه‌چیز فراهم بود: آتش‌نشان بود. پرستار بود. چایِ گرم بود. رئیس‌کارگاه هم بود. فقط امّید نبود. مُقنّی سردش بود و ناامّید. *جمال* رفت روی برفها کنارش خوابید، و شروع کرد خیلی قشنگ قشنگ آلِن دِلونی برایش حرف زد. حرف که نمیزد! لاکِردار داشت برایش نقّاشی میکرد. *جمال* میخواست آسمان ابریِ زمستانِ دم غروب را آفتابی کند و رنگش کند. او میخواست امّید بدهد. همه میدانستند خاک رُس و برف چهارروزه ، چقدر سرد است.؟. مخصوصاً اگر قرار باشد چهار ساعت لایِ آن باشی.!؟!. دو تا دختر فِسقِلی هم توی قوچان داشته باشی، بی‌شناسنامه. امّا *جمال* کارش را خوب بلد بود. *جمال* خوب ‌میدانست که کلمات ، منبع لایتناهی انرژی و امّیدند، اگر درست مصرفشان کنند. *جمال* چهار ساعت تمام ماند کنار مّقنّی و ریزریز دنیای خاکستری و واقعیِ دوروبرش را برایش رنگ کرد : آبی ، سبز ، قرمز. *جمال* امّید را گاماس ، ‌گاماس تزریق کرد زیر پوستش. چهار ساعت تمام.!؟!. مُقنّی زنده ماند. البتّه حتماً بیشتر هم به‌همّت *جمال* زنده ماند. آدمها همه ، توی زندگی یک *جمال* میخواهند برای خودشان. زندگی از َازل تا به اَبد خاکستری بوده و هست. فقط این وسط یکی باید باشد که به‌دروغ هم که شده ، رنگ بپاشد روی این‌همه اَبرِ خاکستری. رمز زنده ماندن زیر آوار زندگی فقط کلمات هستند وبس. کلمات را قبل از اِنقضاء، درست مصرف کنیم. *جمالِ* زندگیمان را پیدا کنیم. *جمال* زندگیِ دیگران باشیم.