سلام و رحمت .
دانش آموزان عزیزی که سال گذشته در همایش خانه و مدرسه عضو گروه سرود بوده و هنوز لوح تقدیر و جایزه خود را دریافت ننموده اند به واحد پرورشی مراجعه فرمایند .
#مجتمع_اسلامی_علمی
راه های محافظت از اطلاعات خود در فضای مجازی
2⃣ #پسورد جداگانه برای اپلیکیشن های مهم
شما همیشه میتوانید دسترسی یک هکر به اطلاعات خود را دشوار و دشوارتر کنید. رمزگذاری برای اپلیکیشنهای مهم و حائز اهمیتی که روی گوشی شما نصب هستند یکی از این روشهاست. برای مثال اگر با ایمیل خود اطلاعات مهمی را رد و بدل میکنید، سعی کنید برای آن یک پسورد مناسب قرار دهید تا حتی اگر گوشی شما مستقیما هک شد، هکر مستلزم این باشد که دوباره از یک لایه امنیتی دیگر برای دسترسی به اطلاعات اپلیکیشن ایمیل شما عبور کند. روند مشابه را میتوانید برای سایر اپلیکیشنهای حائز اهمیت دستگاه هم انجام دهید. دقت کنید که هرچقدر لایههای امنیتی گوشی شما بیشتر باشند، هکر هم برای دسترسی به اطلاعات شما باید تلاش بیشتری کند و این مسئله به نفع شماست
برای #پیام_رسان های خود حتما رمز بگذارید
مانند ایتا، تلگرام ،بله ، واتساپ و ...
#هک_شدن
#محافظت_از_اطلاعات
#فناوری_اطلاعات
#سواد_رسانه
❓چگونه برای ورود به ایتا رمز عبور تنظیم کنم؟
🔹 وارد «تنظیمات» شده
و منوی «حریم خصوصی و امنیت» را باز کنید.
سپس روی عبارت «قفل با گذرواژه» کلیک کنید
و یک #رمز_عبور برای ورود به برنامه تنظیم نمائید
🔸 در همین منو میتوانید قابلیت بازکردن با #اثر_انگشت و #قفل_خودکار زمانبندی شده را هم فعال کنید
🔹 اگر این رمز را فراموش کنید، باید برنامه را لغو نصب و دوباره نصب نمائید.
#هک_شدن
#محافظت_از_اطلاعات
#فناوری_اطلاعات
#سواد_رسانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلاس ۴۰۴
سرکار خانم علیپور
#داستان
#پیشداوری
پس از رسیدن یک تماس تلفنی برای یک عمل جراحی اورژانسی، #پزشک با عجله راهی
بیمارستان شد , او پس از اینکه جواب تلفن را داد، بلافاصله لباسهایش را عوض کرد و
مستقیم وارد بخش جراحی شد.
او پدر پسر را دید که در راهرو می رفت و می آمد و منتظر دکتر بود.
🩺🩺🩺🩺🩺🩺
به محض دیدن دکتر، پدر داد زد: چرا اینقدر طول کشید تا بیایی؟
مگر نمی دانی زندگی پسر من در خطر است؟ مگر تو احساس مسئولیت نداری؟
پزشک لبخندی زد و گفت: متأسفم، من در بیمارستان نبودم و پس از دریافت تماس تلفنی،
هرچه سریعتر خودم را رساندم و اکنون، امیدوارم شما آرام باشید تا من بتوانم کارم را
انجام دهم...
💊💊💊💊💊💊
پدر با عصبانیت گفت: آرام باشم؟! اگر پسر خودت همین حالا توی همین اتاق بود آیا تو می توانستی آرام بگیری؟ اگر پسر خودت همین حالا میمرد چکار میکردی؟
پزشک دوباره لبخندی زد و پاسخ داد: من جوابی را که در کتاب مقدس گفته شده میگویم:
از خاک آمده ایم و به خاک باز می گردیم " شفادهنده یکی از اسمهای خداوند است"
پزشک نمیتواند عمر را افزایش دهد ، برو و برای پسرت از خدا شفا بخواه ...
ما بهترین کارمان را انجام می دهیم به لطف و منت خدا...
🩺🩺🩺🩺🩺🩺
پدر زمزمه کرد: نصیحت کردن دیگران وقتی خودمان در شرایط آنان نیستیم آسان است !
عمل جراحی چند ساعت طول کشید و بعد پزشک از اتاق عمل با خوشحالی بیرون آمد :
خدا را شکر! پسر شما نجات پیدا کرد...
و سپس بدون اینکه منتظر جواب پدر شود، با عجله و در حالیکه بیمارستان را ترک می کرد
گفت: اگر شما سؤالی دارید، از پرستار بپرسید !
پدر با دیدن پرستاری که چند لحظه پس از ترک پزشک دید گفت: چرا او اینقدر متکبر است؟
نمی توانست چند دقیقه صبر کند تا من در مورد وضعیت پسرم ازش سؤال کنم؟!!
💊💊💊💊💊💊
پرستار درحالیکه اشک از چشمانش جاری بود پاسخ داد : پسرش دیروز در یک حادثه ی
رانندگی مرد وقتی ما با او برای عمل جراحی پسر تو تماس گرفتیم، او در مراسم تدفین بود
و اکنون که او جان پسر تو را نجات داد،با عجله اینجا را ترک کرد تا مراسم خاکسپاری پسرش را به اتمام برساند...
❖═▩ஜ••🍃🌸🍃••ஜ▩═❖