eitaa logo
﴿شھیداحمدمحمدمشلب﴾
95 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1هزار ویدیو
22 فایل
اَنتَ‌أَخٖی؛ لٰكِّني‌سَعيٖدَة لِأنَڪ‌َمُدافِع‌عَن‌ْضَريٖحِ‌أُختِ‌أبَوالفَضلْ[‌؏]♥️ #اخوے‌احمد #احمد_محمد_مشلب♡ ۞نـ ـ ـ ۅالقلـم↓ 『 ʝoiη↓ ↳•❥|https://eitaa.com/N_VALGHALAM ۞دࢪمسیࢪبھشټ↓ 『 ʝoiη↓ ↳•❥|https://eitaa.com/DAR_MASIR_BEHESHT
مشاهده در ایتا
دانلود
💭 عزیزی میگفت: ھروقت ‌احساس‌ڪردید از↫امام‌زمان دورشدید و‌دلتون‌واسہ آقا‌تنگ‌نیست این‌دعاۍڪوچیڪ رو‌بخونید بہ خصو‌ص‌توےقنوت‌هاتون "لَیِّن‌قَلبی‌لِوَلِیِّ‌اَمرِك"🌿💔:) 💔🚶🏾‍♂
تعجب‌اسٺ‌ازکسی‌کهـ برا؎خوابش‌‌کهـ‌‌مدتِ ڪوتاهیسٺ؛ جاے‌نرم‌تھیہ‌میڪند، امابرا؎آخرتش قدمی برنمےدارد !💔'' .- آیت‌اللہ‌بھجت
+آن غیرت ڪه در دل عاشقاٰن خداست شرری است از کوه آتش غیرت خداوند(:
اِلٰهی اَقطَعُ رَجائی مِنکَ و قَد اَولَیتَنی ما لَم اَساَلهُ مِن فَضلِک؟! پروردگارا ! آیا امیدم را از تو بِبُرم در حالی که از روی احسان، آنچه که از تو نخواسته ام به من عطا فرمودی... ؟!♥️
پنج شنبه ۳ تیر ۱۴۰۰ مھمان امروز کانال مون☺️🌹 تخریب چی و شهید مدافع حریم آل الله(؏) ✨شهید مدافع حرم شھید حسین هریرے
..{🌱🕊شهید حسین هریری ..{🌱🕊تاریخ تولد: ١٣۶٨/٨/٣ ..{🌱🕊محل تولد: مشهد ..{🌱🕊تاریخ شهادت: ١٣٩۵/٨/٢٢ ..{🌱🕊محل شهادت: حلب - سوریه ..{🌱🕊وضعیت تاهل: متاهل ..{🌱🕊محل مزار شهید: مشهد - بهشت رضا (ع) بسم رب شهدا 🕊️ تخریب چی شهید حسین هریری، متولد سال ۶۸ بود و کارشناسی حقوق را از دانشگاه قوه قضاییه دریافت کرد و در قطار شهری مشهد مشغول به کار بود؛ از کودکی در پایگاه بسیج مسجد هجرت حوزه یک عمار حضور و فعالیت داشت و در برپایی تمامی برنامه‌های قرآنی، نماز جماعت، نماز جمعه پیش قدم می‌شد. پیش از آنکه شهید هریری به سوریه عزام شود پیامی را به دوستان خود ارسال می‌کند و در آن می‌گوید، «می‌روم تا انتقام سیلی مادرم را بگیرم». زیبایی چهره شهید حسین هریری باعث شده بود در جبهه مقاومت اسلامی به «قمر فاطمیون» معروف شود.
🌷خاطره‌ای از شهیدحسین ‌هریری🌷 ◽️به من گفت: موقع شهادتم نگذار نامحرم‌ صدای‌ گریه‌ات‌ را بشنود. صبوری را از حضرت زینب سلام الله علیه بخواه و هر وقت دلت برای من تنگ شد برو در روضه‌های‌ اهل‌بیت علیه‌السلام گریه کن. ◽️من و حسین همیشه نمازهای خودمان را دو نفره به جماعت می‌خواندیم آخرین نماز جماعت ‌دونفره را در پای مزار شهید مصطفی‌ عارفی در بهشت رضا خواندیم. ◽️بعد از اتمام نماز هر دو با مزار شهید خلوت کردیم. موقع رفتن دیدم آقاحسین اشاره کرد به قبر دوستش و گفت: آقا مصطفی حرف‌هایی که بهت زدم فقط یادت نرود... 🕊🌷
🌹 از کودکی در پایگاه بسیج مسجد فعالیت داشت. در مدت دو سال سربازی سه بار سرباز نمونه شد. کارشناسی حقوق را از دانشگاه قوه قضائیه دریافت کرد و در قطار شهری مشهد مشغول به کار بود. فوتبالیست، ژیمناستیک و رزمی‌کار بود و کمربند مشکی داشت و گروه ضربت ذوالفقار را تشکیل داد. زیبایی چهره او موجب شده بود در جبهه مقاومت اسلامی به «قمر فاطمیون» معروف شود. همسایه‌ها هم به او یوسف می‌گفتند..در 27 سال سنش، 25 بار زیارت رفته بود؛ سالی چهار پنج بار زمینی با دوستان یا خانواده به کربلا میرفت. 🌹حسین آموزش‌های فرماندهی و برون مرزی و جنگ‌های نامتقارن و تخریب و...را گذراند. در عملیات تدمر شهر را آزاد می‌کنند و دشمن ناپدید می‌شود. او متوجه می‌شود در آنجا تونل‌های زیرزمینی حفر شده، چون در این زمینه تخصص داشت. حسین چند اسیر داعشی را که گرفته بود با رفتار مناسبش موجب توبه آن‌ها شد و با کسب اطلاعاتی از اسیران داعشی تونل‌ها را منفجر می‌کند که انبار زاغه و تعداد زیادی از دشمنان از بین می‌روند. 🌹نباید تنها شعار داد، بلکه باید عمل هم کرد. الان زمان عمل فرا رسیده است. من نمی‌توانم آن روزی را ببینم که ما باشیم، نسل بعد از ما هم باشد اما اثری از حریم اهل بیت(ع) نباشد. آن وقت نسل‌های بعد از ما هم، ما را مثل مردم کوفه مورد لعن قرار می‌دهند و می‌گویند، شماها بودید، جوان بودید، توانایی و آگاهی‌اش را داشتید و گذاشتید تا به حرم حضرت زینب سلام‌الله‌علیها جسارت بشه...؟! پس بهتر است ما هم آن روز نباشیم.
پنج نفری سر سفره نشسته بودیم. من گفتم از ما پنج تا یکیمون خمس این راه می شه . بیاید یک قراری بذاریم هرکس شهید شد اون لحظه آخر که می گن امام حسین (ع) و بقیه اهل بیت میان وقتی اهل بیت و دید یک کاری کنه که بقیه بفهمن که دیده. بعد از این صحبت قرار بر این شد هرکس شهید شد لبخند بزنه. ما می­ دونستیم این حقیقت وجود داره و ایمان داشتیم به اینکه اهل بیت اون لحظه آخر تنهامون نمی ذارن ولی در حد شوخی بود که این موضوع و مطرح کردیم. بعد از چند ساعت که برای بازپس‌گیری و آوردن پیکر شهدا به تل مزار رفتیم وقتی به سنگر آقا مصطفی رسیدم، دیدم مصطفی به صورت روی زمین افتاده. همین که مصطفی رو برگردوندم، دیدم خون تازه از مصطفی روی زمین ریخت انگار همین الان شهید شده. در همان لحظه دیدم یک لبخند نازی رو صورت مصطفی ست. اونجا بود که یاد اون شوخی سر سفره افتادم. پیکر مطهر مصطفی رو به پایین تل مزار آوردیم با اینکه خیلی پیکر جابه جا شد، اما هنوز لبخند مصطفی بود. خدا رو شکر که تمام لباس های من متبرک به خون شهید مصطفی شده بود. هنوز لبخند اون صحنه که دیدمش جلو چشامه.... لبخندی که نشان از یک دیدار مبارک داشت...💔🥀 (راوی: شهید حسین هریری) شهید مدافع حرم مصطفی عارفی را با عنوان تخریبچی تدمر نیز می‌شناسند. ✨نثار هر دو شهید گرانقدر صلوات✨
"بسم رب الشهدا..." وصیت نامه شهید حسین هریرے♥️ دوشنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۶، ۰۸:۰۹ *بسم رب الشهداوالصدیقین* اینجانب حسین هریری فرزندعباس در صحت و سلامت کامل عقل و روح وجسم،اهدافم رااز رفتن به کشور سوریه ومبارزه در آنجا،میگویم:  می روم تا انتقام سیلی مادررابگیرم.😭 جدایی بسیار سخت است اما عشقی فراتر از هرعشق دیگری،در قلب ما وجود دارد که آن، عشق به بانوی دوعالم بی بی زینب سلام الله علیها است و باید برای این عشق فراتر،از وابستگی ها و عشق های دیگر،گذشت. همسرم میدانی که چقدردوست دارم که عاقبت باشهادت از این دنیا بروم