eitaa logo
﴿شھیداحمدمحمدمشلب﴾
96 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1هزار ویدیو
22 فایل
اَنتَ‌أَخٖی؛ لٰكِّني‌سَعيٖدَة لِأنَڪ‌َمُدافِع‌عَن‌ْضَريٖحِ‌أُختِ‌أبَوالفَضلْ[‌؏]♥️ #اخوے‌احمد #احمد_محمد_مشلب♡ ۞نـ ـ ـ ۅالقلـم↓ 『 ʝoiη↓ ↳•❥|https://eitaa.com/N_VALGHALAM ۞دࢪمسیࢪبھشټ↓ 『 ʝoiη↓ ↳•❥|https://eitaa.com/DAR_MASIR_BEHESHT
مشاهده در ایتا
دانلود
ـ خودمانیم ولے این‌ شب‌ها ، ترس ِمن کرببلایےست که امضا نشود . .💔!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امشب‌شھادت‌نامھ‌عشاق‌ امضاء‌میشود♥!
التماس دعاےفرج‌ۅظھورمولامون...💔
﴿شھیداحمدمحمدمشلب﴾
..💔
🔰 | ♥️تاریخ تولد: ۱۳۴۳/۰۴/۲۳ 🕊تاریخ شهادت: ۱۳۶۶/۰۲/۰۵ محل شهادت: بانه_عملیات‌کربلای‌۱۰ 💠محل مزارشهید: گلستان‌شهدای‌اصفهان 🔹شهید به حضرت زهرا سلام الله علیه علاقه ی وافری داشتند و در غالب مداحی هایشان از مصائب ایشان می خواندند. همچنین شهید وصیت نمودند که بروی سنگ قبرشان بنویسند: یازهرا ...  🔹شهیدتورجی زاده به نماز اول وقت اهمیت فراوانی می دادند و قران کریم را بسیار تلاوت می نمودند. همیشه دو ساعت قبل از نماز صبح به راز و نیاز می پرداختند. ایشان در جبهه بار ها مجروح شدند به گونه ای که در میان دوستان به شهید زنده معروف شدند. 🔹هر بار پیش از بهبودی کامل باز به جبهه عزیمت کردند. سر انجام این مجاهد خستگی ناپذیر در 66/2/5 در ارتفاعات شهر بانه در استان کردستان در ساعت هفت و سی دقیقه صبح حین فرماندهی گردان یا زهرا در سنگر فرماندهی به شهادت رسیدند. 🔹جراحتی که موجب شهادت ایشان شد همچون حضرت زهرا بود: جراحاتی بر پهلو و بازو و ترکش هایی مانند تازیانه بر کمر ایشان اصابت کرد.
🍁خط مقدم کارها گره خورده بود، خیلی از بچه ها پرپر شده بودند، خیلی ها مجروح شده بودند.. حاج حسین خرازی بی قرار بود اما به رو نمی‌آورد خیلی ها داشتند باور می‌کردند اینجا آخرشه... یه وضعی شده بود عجیب، تو این گیر و دار حاجی اومد بیسیم چی را صدا زد... حاجی گفت: هر جور شده با بیسیم تورجی زاده رو پیدا کن خلاصه تورجی زاده را پیدا کردند، حاجی بیسیم را گرفت با حالت بغض و گریه از پشت بی سیم گفت: تورجی زاده چند خط روضه‌ حضرت زهرا سلام الله برام بخون.. 🍁تورجی فقط یک بیت زمزمه کرد که دیدم حاج حسین از هوش رفت..! صدا را روی تمام بی سیم ها انداخته بودند خدا میدونه نفهمیدیم چی شد وقتی به خودمون اومدیم دیدیم بچه ها دارند تکبیر می‌گویند خط را گرفته بودند عراقی ها را تار و مار کردند 🍁تورجی خونده بود: در بین آن دیوار و در زهــرا صدا میزد پدر دنبال حیدر می‌دوید از پهلویش خون می چکید زهرای من، زهرای من..! شهید محمدرضا تورجی‌زاده: " شَهد شیرین شهادت را کسانی مچشند که شهد شیرین گناه را نچشیده باشند." در سالروز شهادت او،به روح بزرگوارش ۳ صلوات هدیه کنید🌻 🌹 🌷
﴿شھیداحمدمحمدمشلب﴾
🔰 #معرفی_شهید | #شهیدتورجی_زاده ♥️تاریخ تولد: ۱۳۴۳/۰۴/۲۳ 🕊تاریخ شهادت: ۱۳۶۶/۰۲/۰۵ محل شهادت: بانه
🔹سوم اردیبهشت ماه 1366 گردان یا زهرا(سلام الله علیها) به فرماندهی وارد عملیات شدند. رمز عملیات (سلام الله علیها) بود. 🔸محمد گفته بود: من در عملیاتی شهید می شوم که آن یازهرا(سلام الله علیها) است. من هم گردان یا زهرا(سلام الله علیها) هستم... 🔹صبح 5 اردیبهشت، یکدفعه صدای خمپاره آمد. گلوله دقیق داخل سنگر فرماندهی خورده بود. محمد را از سنگر بیرون آوردند. شکاف عمیقی در چپ او بود. بازوی راست او هم غرق خون بود. 🔸یکی از دوستانش(آیت الله استاد شهید) از شهادت محمد بسیار ناراحت بود. شب در او را دید در حالی که خوشحال و با نشاط بود. لباس فرم هم بر تنش بود. چهره اش خیلی نورانی تر شده بود. 🔹از محمد پرسید: محمد! این همه در دنیا از حضرت زهراخواندی، چیشد آخرش؟ 🔸محمدرضا تورجی زاده در حالی که می خندید، گفت: همینکه تو بغل پسرش (عج) جان دادم برایم کافیست. 🌷