eitaa logo
🌷💔داداش‌ابــراهـــیـــم 🇵🇸
1.5هزار دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
6هزار ویدیو
63 فایل
-‌دعوٺ شده‌ ے "داداش ابراهــــــیم"خوش اومدۍ- شُهَـــــدا بہ آسمـــٰاݩ ڪہ رسیدند گفتند: زمیــن چقــدر حقیـــر است!🌱" ‹چنل زیــــر سایہ‌ۍ خــٰانواده‌ۍ شهید سجاد فراهــٰانی› -عرض ارادٺ ما از ¹⁰ آبـٰاݩ ماھِ ساݪ ¹⁴⁰¹ شرو؏ شد- {راه ارتبـٰاطی. @A_bahrami67 }
مشاهده در ایتا
دانلود
‌●•🕊✨•● 💌خواهر شهید ابراهیم هادی : ارادت خاصی به حضرت زهرا داشت همیشه برای حضرت روضه میخواند و در مجالس حضور حضرت مادر را احســـاس میکرد و همیشه ایشان را ♡مــــــــــادر♡ خطاب میکرد .💚 / 🙃 @dadashebrahim2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کیلپ بالا رو دیدی؟👆😃 اگه تو هم عاشق این کیلپ ها هستی،زود بزن رو پیوستن🍃👇 @Youth_Leader هر روز کلی از این کیلیپا میزارن🔗 تازه کلی فعالیت دیگه هم دارن🗂👇 استوری... 🎥♬📱 نظامی..... 📌♬📱 پروفایل... 🔮♬📱 انگیزشی...📒♬📱 خنده‌حلال😂♬📱 چادرانه.....⛓♬📱 شهیدانه....📿♬📱 زنگینامه....📜♬📱 و...... . تا لینک نپریده عضو شو😉🍃 @Youth_Leader
تبادل👆👆👆👆
🌷💔داداش‌ابــراهـــیـــم 🇵🇸
#قسمت_اول #روبه_میهن 🌱 فرمانده گفت: _دارعلی!تعدادی رو با خودش بِبَر میدان فرمانداری!دشمن نفوذ کرده
🌱 _امشب رو می‌مونم! +جانبازی؟ _بله! +کارت شناسایی دارید؟ _فراموش کردم! +مدرکی...چیزی! _گفتم که همراه ندارم! +نامه‌ایی،چیزی،گفتی که جانبازم؟ _هسم!یه دفعه اومدم تهرون. +شرمنده!باید کارت باشه. _بلاخره راهی چیزی! +شرمنده! _من تو سرما،شب رو کجا برم؟ +مامورم و معذور! _همین!خب دروغ که نمی‌گم. +قصد جسارت ندارم. یه مورد مثل شما پیش آمد و من هم اطمینان کردم، اما طرف جانباز نبود،بعدش کلی دردسر کشیدم. _یعنی دارم دروغ می‌گم؟ +گفتم جسارت نکردم. _توجیه نکن! +برداشت شماست آقا! _حالا من چیکار کنم؟ +شما بگید من چیکار کنم آقا؟ لااقل مدرکی چیزی. _مدرک ... ببینم ... آه ... بفرما! این خوبه؟ +تــ تــ تورو خــ خدا ... چــ چــ چشمتون رو بــ بــ بردارید از روی میز! @dadashebrahim2
🌷💔داداش‌ابــراهـــیـــم 🇵🇸
#قسمت_دوم #کارت_شناسایی 🌱 _امشب رو می‌مونم! +جانبازی؟ _بله! +کارت شناسایی دارید؟ _فراموش کردم!
ٺـقـدیـم‌چ‌ــشمآ؎‌نـآبٺون"😍🔥🦋🔏 نشر و کپی از این کانال مجاز و حلال است. و مزید شکر و سپاس‌..🙏🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊زیارت نامہ شهــــــــــدا🕊 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ،اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیالَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .♥️ 🦋 @dadashebrahim2 ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌ •••┈✾~🌸~✾┈•••
4_6030397476748396774.mp3
8.36M
💬 قرائت دعای "عهــــد" هدیه میڪنیــم به امام زمــان ارواحنافداه ❤️🌹
دعای عهد🍃🌹🍃 بخونیم دعای عهد رو هر روز بعد نماز صبح التماس دعای فراوان، از تک تک شما عزیزان ،برا اقای غریبـــ و تنهایمان یا رب فرج اقای تنهایمان را برسان🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هرروز متوسل میشیم به شهید ابراهیــم هادیـــ ..❤️ نذر نگاهت گناه نمیکنم .. شهید ابراهیم هادی ✨❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
می‌گفت یہ رفیق گیر بیارید ، کہ باهاش خودسازے کنید ، ترک گناه کنید... سخت گیر میاد ، ولی اگه گیر اومد ولش نکنید تا شهادت (:♥ 🌿' ✨الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ✨ 💞اللہمـ.صلےعلےمحمد وآل.محمدوعجل.فرجہمـ💞 ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــ # هادـی_دلها # قهرمان_مـن ┏━━━━━☆━━♡━━☆━━━━┓  「⃢🦋➺@dadashebrahim2 ┗━━━━━☆━━♡━━☆━━━━┛
🌷🕊🍃 اے شـهیـد.. باید خودت تمـام دلم را عوض ڪنـے ؛ با این دلم ، بہ دردِ امام زمانم نمـےخورم . محبوب دل صاحب ڪہ شدے شهیدت ميڪنند 🥀 🖤@dadashebrahim2🖤
🌙توسل به ابراهیم 🦋یه روز متوسل شدم به شهید گفتم داداشی اگر حالم بهتر بشه هر شب جمعه برات یه چیزی مسجد محلمون خیرات میکنم اولین شب جمعه حلوا درست کردم و بردم چون خجالتی هستم روم نمیشد بلند شم خیر کنم حلوا رو🥀 تو دلم مُدام میگفتم حالا که حلوا آوردیم رومون نمیشه بلند شیم از جامون. بخدا همون لحظه برق مسجد رفت و تاریکی بر مسجد حاکم شد‼️ و من از تاریکی استفاده کردم و حلوا رو پخش کردم قطعا این ترفند از طرف شهید بود. حداقلش من اینطور برای خودم تعبیر کردم. مگه میشه اون مسجد با اون ابهتش ترانس برق سیار نداشته باشه... دقیقا ما حلوا رو پخش کردیم و کارمون تموم شد یهو برق اومد منم زمزمه وار خندیدم و گفتم دمت گرم داداش🌙 باورتون نمیشه از فردای اون روز حال من رفته رفته بهتر شد و از اون آشوبی که داشت وجودم رو میگرفت کاسته شد. دمش گرم داداشمون رو.✨ ✨الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ✨ 💞اللہمـ.صلےعلےمحمد وآل.محمدوعجل.فرجہمـ💞 ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــ ┏━━━━━☆━━♡━━☆━━━━┓  「⃢🦋➺@dadashebrahim2 ┗━━━━━☆━━♡━━☆━━━━┛
اینطوری امر به معروف میکرد... 🌱خاطره‌ای از شهید ابراهیم هادی🌱 کانال شهیدابراهیم هادی 👇 @dadashebrahim2 ‌‌‌‌
ـ_💔 ..جسمم‌پیشِ‌خودمه‌ ولی‌خودم‌کجام؟. . . @dadashebrahim2
📆 💠امروز ۲۶ دی ماه ۱۴۰۱ مصادف با  ۲۳ جمادی الثانی 📿 ذکر روز دوشنبه : یا قاضی‌الحاجات (صد مرتبه) ✳️ ذکر روز دوشنبه موجب کثرت مال می‌شود. 💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات @dadashebrahim2
شهـیدنظـرمیڪندبہ‌وجہ‌اللہ! ڪاش‌میشددنیـاراازقاب‌چشم‌هاے‌ تودید،همان‌چشم‌هایۍ‌ڪہ‌غیراز خداراندید..((: @dadashebrahim2
یه تنه یه گردان بود... دانشگاه‌ش تموم شده بود و از آلمان چندتا دعوت نامه بورسیه تحصیلی براش اومده بود... همان ایام بود که آقا تو یکی از سخنرانی‌هاش گفتند باید به سمت غنی سازی اورانیوم و انرژی صلح آمیز هسته‌ای بریم. تا این رو شنید، دست رد زد به سینه همه دعوت‌نامه ها و خارج رفتنها. موند پای کار کشور امام زمان... گفت: کشور مرتضی علی و شیعه خانه امام زمان نباید چند سال دیگه دستش دراز باشه پیش بیگانه... رفت و با خون دل، تاسیسات هسته‌ای نطنز رو راه انداخت... @dadashebrahim2
◽️وقـتی حـجابـمون حـفـظ بشـہ چـشـممون پـاڪـ مـیـشـہ، وقـتی چشـممـون پـاڪـ شـد دلـمـون پـاڪ مـیـشـہ♥️ ◽️وقـتی دلـمون پـاکـ شـد خـــدا عــاشقـمون مـیشـہ.. وقـتی خدا عاشقمـون شد خدا خریدار ما میشه و ما هم شـهیـد مـیشیـم🥀🌷 درست مثل و چه خریداری بهتر از خدا ✨الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ✨ 💞اللہمـ.صلےعلےمحمد وآل.محمدوعجل.فرجہمـ💞 ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــ ┏━━━━━☆━━♡━━☆━━━━┓  「⃢🦋➺@dadashebrahim2 ┗━━━━━☆━━♡━━☆━━━━┛
ࢪفت... جنگیـد... شهیـد شـد... گمنام شـــــد... به امیـد اینڪه من و شما راهشو ادامہ بدیم(: ڪجاے ڪارامون با ادامہ دادن راه شهـدا جوࢪ دࢪ میاد؟؟ @dadashebrahim2
❤️ یک جمعه، حدوداً ساعت ده صبح در دفتر کارم در حال کار با کامپیوتر و تهیه‌ی گزارشی بودم که درِ دفتر باز شد و سه خانم که تا آن روز آن‌ها را ندیده بودم با سر و شکل نامتعارف وارد دفتر شدند؛ با کفش‌های پاشنه بلند و صورتی مکاپ کرده و شالی که از روی سرشان به دور گردن افتاده و موهایشان کاملا بیرون بود. در آن ساعت در دفتر تنها بودم. برای یک لحظه که آن‌ها را دیدم ترسیدم و شاید رنگ و رخم هم عوض شد، در آن دفتر همواره خانواده‌های شهدا و ایثارگران رفت‌وآمد می‌کردند یا بعضی از افرادی که فعالیت‌های ارزشی و فرهنگی در خصوص شهدا انجام می‌دادند، بنابراین دیدن این سه خانم غیرقابل تحمل و توجیه بود. سرم را پایین انداختم و مشغول کارم شدم، یکی از آن‌ها که به من نزدیک شده بود پرسید: «آقای شکیب زاده شما هستید؟» منی که حالا ترس و تعجبم از حضور آن‌ها بیشتر شده بود و نگران بودم گفتم: «بله، بفرمایید کاری داشتید؟» گفت: «ما به دنبال مزار شهید الضاریان می‌گردیم. بیرون که پرس‌وجو کردیم گفتند شما ایشان را می‌شناسید. می‌خواستیم مزارشان را به ما نشان بدهید.» با توجه به شناختی که حداقل روی اسامی همه‌ی شهدا داشتم و در حالی که شرم داشتم به چهره‌ی آن‌ها نگاه کنم، گفتم: «ما شهیدی در قزوین به نام الضاریان نداریم». این را که گفتم هر سه آن‌ها خندیدند و یکی از آن‌ها با قاطعیت گفت: «چرا دارید و اگر نمی‌خواهید به ما نشان بدهید، امر دیگری است.» گفتم: «نه خانم. من سال‌هاست که اینجا هستم و تقریبا همه‌ی شهدای قزوین را می‌شناسم و مطمئن هستم که شهیدی به نام نداریم و تاکنون هم چنین اسمی حتی به گوشم هم نخورده است». گفت: «نه شما دروغ می‌گویید و شهیدی به این نام دارید.» گفتم: «اگر مطمئنید که داریم بروید خودتان پیدا کنید». این را که گفتم یکی از آن‌ها که "نسرین" صدایش می‌کردند، گفت: «یعنی شهدا هم دروغ می‌گویند؟» این را که گفت حسابی ناراحت شدم و گفتم: «خانم این چه حرفی است که می‌زنید؟ شهدا اگر دروغگو بودند که شهید نمی‌شدند.» گفت: «نه. این‌طور که شما می‌گویید، شهدا دروغ هم می‌گویند.» وقتی دیدم حالشان گرفته شده و ناراحت به نظر می‌رسند، گفتم: «خانم چنین چیزی که شما می‌گویید نیست، اما حالا برای چی و چرا شما دنبال چنین شهیدی هستید که وجود خارجی ندارد و چرا می‌خواهید او را پیدا کنید؟» و او هم گفت: «من سال‌هاست با یک مشکل بزرگی مواجه شده‌ام و الآن حدود ۶، ۷ ماهی‌ست که برای رفع آن به هر امام و امامزاده‌ای که دیده‌ام و گفته‌اند، متوسل شده‌ام، اما هیچ‌کدام جوابم را نداده‌اند و خواب و زندگی‌ام آشفته شده است، تا اینکه چند شب پیش خواب دیدم سر مزاری دارم قدم می‌زنم، همین طورکه قدم می‌زدم یک آقایی آمد و گفت: خانم دنبال چی می‌گردی؟ من هم گفتم: مشکلی دارم و ماه‌هاست به دنبال حل آن هستم و به هر امام و امامزاده‌ای هم متوسل شده‌ام نتیجه نگرفته‌ام. آن آقا که چهره‌ای نورانی داشت، به من گفت: می‌دانم مشکلت چیست. شما هر چی که می‌خواهی از این شهید بخواه، حلال مشکلات تو این شهید است.» او اسمی از شهید نبرد، فقط سنگ مزارش را نشانم داد و تا خواستم نامش را بپرسم دیدم رفته است و آنجا نیست. 🌹 ┄┅┅❅💠❅┅┅┄   @rahekhoda 🇮🇷