eitaa logo
🌷💔داداش‌ابــراهـــیـــم 🇵🇸
1.5هزار دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
4.5هزار ویدیو
59 فایل
💚•دعوت شده ی داداش ابراهیم خوش اومدی💚🌺 _به آسمان که رسیدند گفتند ؛ زمین چقدر حقیر است ؛ آی خاکی‌ها مددی داداش ابراهیم💔 حال دلمون خوب نیست نگاهی کن چنل زیر سایه خانواده شهید سجادفراهانی شروع به کار کانال 1401/8/10 @A_bahrami67 ادتبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
میگفت؛کربلاکه‌نبردیمون حداقل‌اذن‌راهیان‌وبده(: خیلی‌‌‌دردداره‌حس‌جاموندن؛💔 این‌که‌هرجامیری‌ببینی‌همه‌دارن‌میرن‌و فقط‌توموندی‌که‌نرفتی:) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🕊داداـش‌ابراهــیـــمــــ💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
↻📓🌪••|| ‌رمزشهادت‌این‌است‌ڪه‌ با‌نفست‌بجنگی اللهم‌الرزقنا‌ توفیق‌الشهادت🌿 🌪⃟📓¦⇢ 🕊 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🕊داداـش‌ابراهــیـــمــــ💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
هرکـی‌آرزوداشـتــه‌بــاشـه‌خیـلــی‌خــدمـت‌کــنـه شـهـیــدمـیشـه..! یـه‌گـوشـه‌دلـت‌پـابـده،شـهـدابـغـلت‌مـیکنـن.. ازایـن‌شـهدا‌مـدد‌بـگیـریـد.. مـددگرفـتن‌ازشـهدا‌رَسمـه..! دسـت‌بـذار‌روخـاکِ‌قـبـرشـهـیـد‌وبـگـو: حـسـیــن‌بـه‌حــقِ‌ایـن‌شـهید،یه‌نگـاهی‌به‌مـاکـن:) +استاد پناهیان ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🕊داداـش‌ابراهــیـــمــــ💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
نظر انتقاد پیشنھاد و . . . براے بھتر شدن ڪانال✨⇩'' @A_bahrami67 ‌[خادم کانال👆]
• . بر ما خرده نگیرید کھ چرا روز و شبمان لبریز از یاد شُهداست کھ اگر یاد شهیدی در دل ، خانهـ کرده نه از پاکیِ دلِ ما .. کھ از لطف و عنایت شهید است ..!❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🕊داداـش‌ابراهــیـــمــــ💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
شهید صدرزاده از این اخلاق ها داشت. مثلاً می رفت دست در گردن کسی که کنار جوی آب نشسته بود می‌انداخت و می گفت: «داداش بیا دو دقیقه رو با ما بد بگذرون»😊 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🕊داداـش‌ابراهــیـــمــــ💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حیای‌ یه پسر اینه که؛ وقتی‌نگاهش‌بہ‌یک‌دخترمیوفتہ ... سرشو‌ بندازه‌ پایین‌ بگہ‌: میخوام‌ با‌ این‌ چشما‌ آقامُ ببینم... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🕊داداـش‌ابراهــیـــمــــ💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دلتون رو ببرم شلمچه؟🙂🕊 نوش روحتون التماس دعا:)❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🕊داداـش‌ابراهــیـــمــــ💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
🇮🇷شلمچــــــــــه💔🇮🇷 رفیــــق💕 تاحالاشلمچـه‌رفتی!؟ اگه‌رفتی‌براچنددقیقه‌بہ‌یادش بیارُتوذهنت‌تصـورش‌کن‌... اگه‌هم‌نرفتی‌من‌الان‌بهت‌میگم شلمچه‌کجاست! شلمچه‌یہ‌جای‌خیـلی‌بزرگه‌ولی‌تا چشم‌کار‌میکنه‌پـرازخاک... شلمچه‌جایی‌که‌حدود50هزار نفر،تواین‌خاک‌وزمین‌شهیدشدند...💔 شلمچه‌جایی‌که‌بوی‌چادرخاکی حضرت‌زهراسلام‌الله‌علیهارومیده...💔 شلمچه‌جایی‌که‌حضرت‌آقا گفتن:قطعه‌ای‌ازبهشت... توشلمچه‌نسیم‌باعطـرسیب‌می‌وزه! آخه‌نسیم‌شلمچه‌ازکربـلامیاد... حاج‌حسین‌یکتـاتعریف‌می‌کرد... یه‌خواهرنشسته‌بودروهمین‌ خاکای‌شلمچـه! خاکا‌روکنارزد،کنارزد،کنارزد... رسیدبه‌یه‌جمجمه!!😭 استخونا‌وجمجمه‌هاوپلاکاو سربنداوقمقمه‌ها... همه‌روازاینجا‌خارج‌کردن... پس‌خـون‌شهیدکجاست؟! خونشون‌قاطی‌همین‌خاکاست!😞 خونشون‌روچـادراست... تا‌حالاباخودت‌فکـر‌کردی‌چندتاجـوون! دامادیااصلاچندتا«دارونداریه‌مامان‌بابا» زیراین‌خاکاست!؟💔 خون‌چندتاشون‌قاطی‌این‌خاکاست؟ یکی؟دوتا؟صدتا؟هزارتا؟ دوهزارتا؟!ده‌هزارتا؟ آی‌دخترخانم‌مذهبی! آی‌آقاپسرمذهبی! حواست‌بہ‌فضای‌مجازی‌هست!؟☝ حواست‌هست‌بہ‌نحوه‌حرف‌زدنت؟! حواست‌هست‌بہ‌لفظ‌های خودمونی‌که‌گاهی‌وقتابہ‌کارمیبریم!؟😔 حواست‌هست‌بہ‌آشوب‌بپاکردن تودل‌مخاطبت؟!😣 دخترخانم... حواست‌هست‌بہ‌عکس‌پرعشوه چادری(!) پروفایلت؟! آقاپسر... حواست‌هست‌بہ‌عکس‌باژست های‌مختلفت؟! نکنہ‌گول‌بخوریم! نکنه‌توجیه‌کنیم! نکنه‌حالاشهیدی‌که‌سی‌سال‌پیش رفت‌وگفت‌بخاطرنسل‌وخاکمون... شهیدی‌که‌گفت‌زندگیمو‌فدای آیندگان‌و‌دینم‌میکنم... حالاخیره‌شده‌باشه‌بہ‌چشمات‌وبگه... قرارمون‌این‌نبوداخوی!😞 قرارمون‌این‌نبودخواهـر!😞 [ بذارید‌یه‌چیزیُ‌تو‌لفافه‌بگم‌! ازخودی‌ضربه‌خوردن‌خیلی‌بده! تو‌خودی‌ای... ازخودشونی... آخه‌اگه‌اوناتوروازخودشون نمیدونستن‌که‌نمی‌رفتن‌بخاطر تویی‌که‌هنوزاون‌زمان‌بدنیا‌هم نیومده‌بودی‌یا‌توقنداق‌بودی بجنگن‌که!!!!! میفهمی‌چی‌میگم...؟ ] عاشق،معشوقُ‌دعوت‌می‌کنه‌یا معشوق‌عاشقُ؟! عاشق‌معشـوقُ! اون‌روزی‌که‌دیدی‌راهی‌شلمچه‌ای... بدون‌شهدارسماازت‌دعوت‌کردن... گفتن‌بیا‌ما‌دلمون‌واسه‌بیقراریات‌تنگ شده... مراقب‌دل‌هامون‌باشیم! فضای‌مجازی‌هم‌میتواند؛ سکوی‌پرواز‌باشد؛ و‌هم‌مرداب‌شیطان...😣 وَبِالنَّجْمِ‌هُمْ‌مُهْتَدونْ بااین‌ستاره‌ها‌(شهدا)میتوان‌راه را‌پیداکرد❤ کافیه‌خودتو‌بهشون‌نزدیک‌کنی...............💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🕊داداـش‌ابراهــیـــمــــ💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
گمنامۍ‌معشوقۍ‌بودڪہ‌ابراهیم‌بہ‌دنبال‌آن‌می‌دوید اوفهمیدڪہ‌دنیاجاۍ‌ماندن‌نیست‌وچیزۍ‌باقۍ مۍ‌ماندڪہ‌براۍ‌خداباشد👌 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🕊داداـش‌ابراهــیـــمــــ💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
خدايا ،‌ ای معبودم و معشوقم و همه كس و كارم ، نميدانم در برابر عظمت تو چگونه ستايش كنم ولی همين قدر ميدانم كه هر كس تو را شناخت ، عاشقت شد و هر كس عاشقت شد ، دست از همه چيز شسته و به سوی تو ميشتابد و اين را به خوبی در خود احساس كردم و ميكنم.  بخشی از وصیت‌نامه شهید ابراهیم هادی...🌱 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🕊داداـش‌ابراهــیـــمــــ💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
🕊 یاد و خاطره‌ی یک شهید🥀 عملی شهدا برای انجام دادن کارهای سنگر توی مریوان، اولین نفر اسم خودش را می نوشت. هر کجا بود، هرقدر هم کار داشت، وقتی نوبتش می رسید، خودش رامی رساند مریوان. یادگاران، جلد 9 کتاب شهید متوسلیان، ص 17 بـ وقتـ شهـدا 🥀🕊🥀🕊🥀🕊 کپی آزاد است. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🕊داداـش‌ابراهــیـــمــــ💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««--
~🕊 🌴✨ هیچ وقت ندیدم که ابراهیم، به دنبال لذت شخصی خودش باشد. لذت برای او تعریف دیگری داشت. اگر دل کسی را شاد می‌کرد، خودش بیشتر لذت می‌برد. اگر پولی دستش می‌رسید سعی می‌کرد به دیگران کمک کند. خودش به کمترین‌ها قانع بود، اما تا می‌توانست به دیگران کمک می‌کرد. ♥️ 📗سلام بر ابراهیم ؛ جلد دوم ، ص ۳۲ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🕊داداـش‌ابراهــیـــمــــ💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
وقتی مصطفی زیارت عاشورا می خواند ثوابش را به ابراهیم هادی هدیه می کرد🌱 مصطفی می گفت ابراهیم هادی را در خواب دیدم که به من گفت: «شما هم می آیی پیش ما✨ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🕊داداـش‌ابراهــیـــمــــ💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🕊داداـش‌ابراهــیـــمــــ💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
؟! که‌خدا‌همه‌ات‌را‌برای‌خودش‌خواست و‌نصیب‌ما‌چیزی‌نگذاشت.. حتی‌نامی،حتی‌نشانی:)! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🕊داداـش‌ابراهــیـــمــــ💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
ادامه .... 🌱 _ از مادرت!یه دفعه بدون مقدمه گفت:《کی زن من میشه؟》گفتمش:《مبارکه!》خندید و گفت: 《مادرم دست بردار نیس. می‌گه تا زنده‌ام، می‌خوام دامادیت رو ببینم!》گفتمش:《بدم نگفته.》گفت:《آدم باید مغز خر خورده باشه، یکی دیگه رو هم گیر بندازه. دلواپسی مادرم برای هفت پشتم کافیه! نمی‌دونی تا می‌رم مرخصی می‌گه بنشین! تا می‌شینم شروع می‌کنه به تعریف کردن از خوشگلی و خانمی این دختر و اون دختر محل. می‌گه همشون برات سر می‌شکنن. چاره‌ای نداشتم برای خلاص شدن، گفتمش هرچی تو بگی مادر!》بعدش موسی کُلی خندید! +حالا تو چرا می‌خندی؟! _می‌گفت مرخصی آخر، مادرت دستش رو گرفته و برده توی اتاق عقب و عکس بیشتر از ده تا از دخترای محل رو که چسبونده بود به در و دیوار، نشونش داده، برادرت موسی از در و همسایه می‌شنوه که مادرت روزا تو این کوچه و اون کوچه ، راه می‌افتاده دنبال زن براش . . . نرگس از کار مادرت هم خبر داشتی؟ زن روسری‌اش را مرتب کرد و چیزی نگفت. روی تپه که رسیدند، دارعلی ادامه داد: _برادرت گفت:《مادرم دست بردار نبود و منم ناچار چشمم رو بستم و انگشت گذاشتم روی یکی از عکسا!》بعدش گفت:《تا برگشتم جبهه، نامه مادرم رسید که کار تموم شده، مرخصی بگیر و بیا برای بعله برون!》 نرگس عرق صورتش را گرفت و گفت: +مادرم هنوز. . . . _حرفت رو خوردی. مادرت چی؟ +بعد مفقود شدن برادرم، هنوز هم عکس اونو می‌چرخونه تا براش زن پیدا کنه. می‌گه موسی برمی‌گرده! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🕊داداـش‌ابراهــیـــمــــ💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
ٺـقدیـم‌شـماقشـنگآےدلـم!🦋🔏 نشر و کپی از این کانال مجاز و حلال است. و مزید شکر و سپاس‌..🙏🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
00:00 الهم عجل لولیک الفرج ♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا