🔹مهدی به خانه ای رسید که پیرزنی در حیاطش فریاد می کشید . مهدی در را هل داد . آب تا بالای زانوانش رسیده بود . پیرزن به سر و صورت می زد . مهدی گفت : چه شده مادر جان ؟ کسی زیر آوار مانده ؟ پیرزن که انگار جانی تازه گرفته بود با گریه و زاری گفت : قربانت بروم پسرم ...خانه و زندگی ام زیر آب مانده کمکم کن ! چند نفر به کمک مهدی آمدند . آنها وسایل خانه را با زحمت بیرون می کشیدند و روی بام و گوشه حیاط می گذاشتند
🔹پیرزن گفت : جهیزیه دخترم توی زیرزمین مانده . با بدبختی جمعش کرده ام . مهدی رو به احمد و هاشم کرد و گفت : یا الله زود جلوی در سد درست کنید ! احمد و هاشم سدی از خاک جلوی در خانه درست کردند . راه آب بسته شد . مهدی به کوچه دوید . وانت آتش نشانی را پیدا کرد و به طرف خانه پیرزن آورد . چند لحظه بعد شیلنگ پمپ در زیرزمین فرو رفت و آب مکیده شد . پمپ کار می کرد و آب زیرزمین لحظه به لحظه کم می شد . مهدی غرق گل و لای شده بود . پیرزن گفت : خیر ببینی پسرم . . .یکی مثل تو کمکم می کند آنوقت شهردار ذلیل شده از صبح تا حالا پیدایش نیست . مگر دستم بهش نرسد . . . مهدی فرش خیس و سنگین شده را با زحمت به حیاط آورد . اگر دستم به شهردار برسد حقش را کف دستش می گذارم
🔹 چند ساعت بعد جلوی سیل بطور کامل گرفته شد . مهدی پمپ را خاموش کرد و پیرزن هنوز دعایش می کرد . گروههای امدادی پتو و پوشاک و غذا بین سیل زده ها تقسیم می کردند . مهدی رو به پیرزن گفت : خب مادر جان با من امری ندارید ؟ پیرزن گریه کنان دست رو به آسمان بلند کرد و گفت : پسرم ان شاء الله خیر از جوانی ات ببینی . برو پسرم دست علی به همراهت . خدا از تو راضی باشد . خدا بگویم این شهردار را چه کند . کاش یک جو از غیرت و مردانگی تو را داشت . مهدی از خانه بیرون رفت . پیرزن همچنان او را دعا می کرد و شهردار را نفرین ! دریغ از این که پیرزن بداند شهردار شهرشان همین جوان است آقا مهدی باکری
پ.ن: حالا هم در سیل شمال کشور آنها که تفکر انقلابی دارند پای کارند برخی مسئولین در خواب
هدایت شده از افتخارات جمهوری اسلامی
👆اینم پیشنهاد خوب یکی از عزیزان که خواستند منتشر بشه
#پویش_حجاب_فاطمے
#نظرات_شما
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
آل یاسین: 🌌 رمان شب #بدون_تو_هرگز 19 هم راز علی 🔺حسابی جا خورد و خنده اش کور شد ... زینب رو گذاشت
🌠 رمان شب #بدون_تو_هرگز 20
"شکنجه های ساواک"
🔷 سه ماه قبل از تولد دو سالگی زینب، دومین دخترمون هم به دنیا اومد ...👼🏻
این بار هم علی نبود ... اما برعکس دفعه قبل... اصلا علی نیومد ...
🔺 این بار هم گریه می کردم ... اما نه به خاطر بچه ای که دختر بود ...
به خاطر علی که هیچ کسی از سرنوشت خبری نداشت ...
🔷 تا یه ماهگی هیچ اسمی روش نگذاشتم ... کارم اشک بود و اشک ...😭
🔸مادر علی ازمون مراقبت می کرد ... من می زدم زیر گریه، اونم پا به پای من گریه می کرد ...
زینب بابا هم با دلتنگی ها و بهانه گیری های کودکانه اش روی زخم دلم نمک می پاشید ...
🔸از طرفی، پدرم هیچ سراغی از ما نمی گرفت ... زبانی هم گفته بود از ارث محرومم کرده ... توی اون شرایط، جواب کنکور هم اومد ... تهران، پرستاری قبول شده بودم ...
💢یه سال تمام از علی هیچ خبری نبود ...
هر چند وقت یه بار، ساواکی ها مثل وحشی ها و قوم مغول، می ریختن توی خونه ...
همه چیز رو بهم می ریختن ... خیلی از وسایل مون توی اون مدت شکست ... زینب با وحشت به من می چسبید و گریه می کرد ... 😭
🔸 چند بار، من رو هم با خودشون بردن ولی بعد از یکی دو روز، کتک خورده ولم می کردن ...
🔷 روزهای سیاه و سخت ما می گذشت ...
پدر علی سعی می کرد کمک خرج مون باشه ولی دست اونها هم تنگ بود ...
درس می خوندم و خیاطی می کردم تا خرج زندگی رو در بیارم ... اما روزهای سخت تری انتظار ما رو می کشید ...
ترم سوم دانشگاه ... سر کلاس نشسته بودم که یهو ساواکی ها ریختن تو ... دست ها و چشم هام رو بستن و من رو بردن ...
اول فکر می کردم مثل دفعات قبله اما این بار فرق داشت ...
چطور و از کجا؟ ... اما من هم لو رفته بودم ... چشم باز کردم دیدم توی اتاق بازجویی ساواکم ... روزگارم با طعم شکنجه شروع شد ...
کتک خوردن با کابل، ساده ترین بلایی بود که سرم می اومد ...
💢 چند ماه که گذشت تازه فهمیدم اونها هیچ مدرکی علیه من ندارن ... به خاطر یه شک ساده، کارم به اتاق شکنجه ساواک کشیده بود ...
⭕️ اما حقیقت این بود ... همیشه می تونه بدتری هم وجود داشته باشه ... و بدترین قسمت زندگی من تا اون لحظه ... توی اون روز شوم شکل گرفت ...
💢 دوباره من رو کشون کشون به اتاق بازجویی بردن ...
🔺 چشم که باز کردم ... علی جلوی من بود ... 😢
بعد از دو سال ... که نمی دونستم زنده است یا اونو کشتن ... زخمی و داغون ... جلوی من نشسته بود ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 یِ ، روحانی داریم که در حال خوش گذرانیِ ایام نوروز هست و صد البته که با رأیِ ملت !
یِ ، روحانی هم هست مثل :
#امام_جمعه_خرمشهر_در_حال_
#خدمت_به_مردم_سیل_زده اروندکنار و صد البته مورد دعای ملت...
مملکت ما رئیس جمهوری داره که بعد از پیروزی در انتخابات طرفداراش یک شب تا صبح از شوق خوابشون نبرد و زدند و رقصیدند
و میگفتند خوب شد مملکت دستِ رقیب نیافتاد چون اگه دستِ رقیب بود انگار دستِ سپاه و نظامی ها و... افتاده بود!
حالا نظامی هایی رو میبینید که در ایام نوروز رفتند قشم تفریح، رئیس جمهور هم در مناطق سیل زده از نزدیک مشغول مدیریت بحرانه!
#خود_کرده_را_تدبیر_نیست
🚨🚗
با توجه به احتمال وقوع سیل در اکثر استانها
🔵 وقتی در ماشین هستید و گرفتار سیل میشوید چه کارهایی را باید انجام دهید؟
1⃣ شماره یک: قابل مشاهده باشید
▪️برای قابل مشاهده بودن نیازی نیست به روی سقف ماشین خود رفته و برای کمک گرفتن دست تکان بدهید.
▪️بلکه این کار بسیار خطرناک است و راههای بهتر از این وجود دارد، مانند حفظ خونسردی خود، که کاری بسیار مهم است.
▪️اولین کاری که باید انجام دهید این است که ماشین خود را با روشن کردن چراغهای خطر و چراغهای جلو قابل مشاهده کنید.
2⃣ شماره دو: خود در داخل خودرو محبوس نکنید
▪️شما باید از هر محدودیتی در داخل ماشین، مانند کمربند ۱۰۰٪ آزاد باشید. زمانی که ماشین شما شناور است، هرگز تصور نداشته باشید که کمربند، شما را میتواند امن نگه دارد. زمانی که آب را اطراف ماشین خود مشاهده میکنید، ماشین را متوقف کرده و بلافاصله خود را از کمربند آزاد کنید، همچنین از باز بودن قفل همه درهای خود اطمینان حاصل کنید به دلیل آن که اگر کسی در نزدیکی شما باشد میتواند به راحتی در را باز کرده و شما را نجات دهد.
3⃣ شماره سه: حذف لایههای لباس
▪️اگر شما دو عدد لباس (بالا تنه و پایین تنه) پوشیده باشید، به مشکلی بر نمیخورید. ولی اگر شما کت و انواع دیگر لایهها را پوشیده باشید، بهتر است همه آنها را بلافاصله از تن خود خارج کنید. این ابتکار عمل، شما را از غرق شدن در هنگام شنا کردن نجات میدهد.
4⃣شماره چهار: یک عدد از پنجرهای خودرو را باز کنید
▪️اکنون، بیایید شروع به فکر کردن درباره سناریوهایی در بدترین حالت کنیم. اگر شما در وسط سیل بدون پرسنل ایمنی، گیر کنید چه باید کرد؟ همیشه در هر زمان که باران می آید بهتر است در خانه بمانید. با این حال، اگر فشار آب شدت گرفت، یکی از پنجرهای خود را به آرامی پایین بکشید. تا زمانی که ماشین هنوز زیر آب نباشد، پنجره های الکتریکی معمولا حتی در یک سیل کار می کنند. هنگامی که پنجره را با موفقیت پایین آوردید، مستقیم بیرون بروید، یک بلندی پیدا کرده و با پلیس یا اورژانس تماس بگیرید.
◾انالله و انا الیه راجعون
▪️جان باختن جمعی از هموطنانِ عزیزمان را درپی وقوع #سیل تسلیت عرض می نماییم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اَللّهُمَ اَلرزُقنـٰا فِي اَلْدُنْیٰا زیٰارَۃ اَلْحُسَیْن ع
وَ فِي اَلْاٰخِرَۃ شِفٰاعَة اَلْحُسَیْن ع♥️
خدایا روزی مارا در دنیازیارت کربلا و
درآخرت شفاعت امام حسین(ع) قرار بده
5.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 کنترل رفتار
قانون سوم نیوتون
هر عملی عکس العملی دارد
☝️حتما ببینید
#پویش_حجاب_فاطمے
روزی که سیل و زلزله برای مردم پیش می آید سپاه و بسیج کاملا" آماده خدمت و پای کارند کسی نمیگوید نظامیان و سپاه بسیج دخالت در امور نکند !
⭕️ چون مردی برای کمک کردن در مواقع حوادث بین نق زنها وجود ندارد !! فردا و فرداها که ایام انتخابات میشود سپاه و بسیج جهت روشنگری جامعه بر اساس رهنمودهای امام راحل و حاضر بخاطر اینکه برخی (گنجشک را بجای قناری به مردم غالب نکنند) !
فورا" برخی مفسدین سیاسی و غربزده با پشتیبانی رسانه های بیگانه وارد گود شده و با حمله به سپاه و نیروهای مسلح عنوان میکنند : سپاه باید در پادگانها بماند و در مسائل سیاسی دخالت نکند !!
💢نمیدانم چرا امروز لال شده و نمیگویند وظایف سپاه ماندن تو پادگانهاست !!!
⭕️معمولا" منافق کم کار ولی پرحرف و ادعاست و مومن کم حرف و پرکار است .