ناخن جویدن کودک.mp3
3.65M
✅ پاسخ
موضوع: ناخن جویدن کودک
استاد کاظمیان«کارشناس ارشد مشاور خانواده»
💫✨پرسش و پاسخ
موضوع: ناخن جویدن کودک
سلام استاد فرزندم ۴ سالشه خیلی ناخن می جوه نگرانم این حالت تو سرش بمونه ممنون می شم بگین باید چکار کنم از سرش بیفته
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
@dadhbcx
وسواس عملی.mp3
1.54M
✅ پاسخ
موضوع: وسواس عملی
استاد کاظمیان«کارشناس ارشد مشاور خانواده»
💫✨پرسش و پاسخ
موضوع: وسواس عملی
سلام بنده خانمی هستم که مدتی وسواس پیدا کردم در نجس و پاکی و ساعتها درگیر شستن لوازم خونه هستم ، همسرم خیلی خسته شده از کارهام ممنون میشم راهنماییم کنید برای درمان باید چیکار کنم؟
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
@dadhbcx
👨👩👧👧کانال سبک زندگی 🪴
🌹🌹رمان #سجده_عشق 🖌 نویسنده : عذرا خوئینی قسمت چهارم 🍀کاری به حرف های مامانم نداشتم مان
🌹🌹 رمان #سجده_عشق
🖌 نویسنده : عذرا خوئینی
قسمت پنجم
❄چنددقیقه ای گذشت باچهره ای گرفته و پر جذبه به سمتم اومد و با عصبانیتی که سعی داشت در کلامش مهار کند گفت:😤
_اخه من به شما چی بگم همین سوءتفاهم باعث میشه از فردا پشت سر من حرف بزنند.
سرش رو تکون داد و تسبیح رو در مشت گرفت
🌵پوزخندی زدم و با طعنه گفتم:😏
_یعنی الان جهنمی شدید؟ من فکر می کردم اعتقاداتی که امثال شما بهش پایبندید فقط برای خداست اما حالا متوجه شدم ظاهرسازیه و برای رضایت مردمه!! حق میدم دلخور بشید.
💢برای یک لحظه به من خیره شد ولی سریع نگاهش رو از من گرفت با صدای مرتعش گفتم:
_بهتر نیست بریم زیارت.
دلم شکست شایداگه هم تیپ و شکل لیلا بودم هیچ وقت این حرف رو نمی زد چقدر دنیاشون با من متفاوت بود😔
🔸نگاهم رو از گنبد گرفتم و به صحن حرم دوختم موجی از ارامش وجودم رو گرفت
خوب نمی تونستم چادر رو نگه دارم اما انگار برای بقیه راحت و عادی بود!😕
_نیم ساعت دیگه همین جا باشید جای دیگه ای نرید که گم میشید و نمی تونم پیداتون کنم.
🌾زنگ صداش به دلم نشست دلخوریم از بین رفت! تو دلم گفتم اگه قرار باشه تو پیدام کنی به این گم شدن می ارزه!! اختیار دلم دیگه دست خودم نبود و حرفای منطقی رو عقلم قبول نمی کرد.☹️
🌸چند لحظه ای ایستادم و رفتنش رو تماشا کردم
سمت ضریح خیلی شلوغ بود هر کاری کردم نتونستم نزدیک بشم دیگه داشت گریه ام می گرفت خانومی که کنار دستم ایستاده بود با محبت گفت:☺️
💢دخترم بیا اول زیارت نامه بخون اگه دستت هم به ضریح نرسید اشکالی نداره مهم اینه از ته دل خانم فاطمه معصومه رو صدا کنی اگه صلاح باشه حاجت دلت رو می گیری. زیارت نامه رو دستم داد اما من که عربیم خوب نبود بخاطر همین معنیش رو خوندم...
🌻گذر زمان از یادم رفته بود دوست داشتم تا صبح بمونم بالاخره تلاش هام به ثمر نشست و دستم به ضریح گره خورد همون لحظه گفتم:
💢برای این دلم یه کاری بکنید امروز خجالت رو تو چشمای سید دیدم یعنی اینقدر بد شدم که باعث ابروریزی کسی بشم😔
🍁بی اختیار اشکام جاری می شد به سختی خودم رو از بین جمعیت بیرون کشیدم خیلی ها در حال نماز خوندن بودند واقعا نمی شد از این فضای قشنگ دل کند حس و حال همه تماشایی بود اما دیگه باید می رفتم کفشم رو از کفشداری گرفتم و با دلی سبک بیرون اومدم🙂
⏰نگاهی به ساعتم انداختم مخم سوت کشید مثلا قرار بود نیم ساعته برگردم😯 اما از دو ساعت هم بیشتر شده بود!! اگه عصبانی هم میشد حق داشت کلی معطلش کرده بودم
شالم افتاده بود رو گردنم تامی خواستم درستش کنم چادر لیزمی خورد واقعا برام سخت شده بود
🌼 چشم چرخوندم تا سرویس بهداشتی رو پیداکنم که اتفاقی نگاهم به سید افتاد کنار دختر بچه ای روی زانوهاش نشسته بود و با لحن پر محبتی سعی می کرد گریه😭 کوچولو رو متوقف کنه فک کنم زمین خورده بود چون مدام دستش رو نشون میداد پیش خودم گفتم ای کاش من هم بچه بودم!!😫
🌾لبخندی تو آینه به خودم زدم و شالم رو مرتب کردم پیرزنی مشغول وضو گرفتن بود ارام و با حوصله این کار رو انجام میداد با دقت به حرکاتش نگاه می کردم دلم میخواست منم وضو بگیرم مقابل این ادم ها احساس بیچارگی می کردم خوبیش این بود که این بار آرایش نداشتم وقتی که وضو گرفتم مثل بچه ها ذوق کردم انگار این پیرزن رو خدا برام رسونده بود😇
🌷از سید خبری نبودخیلی ترسیدم نکنه رفته باشه؟! ولی نه همچین ادمی نبود. نگاهم به سمت دیگه ای افتاد دیدمش، سر از سجده برداشت پشت سرش نشستم دوباره ایستاد و قامت بست منم بلند شدم با صدای دلنشینی نماز می خوند و من هم ارام تکرار می کردم😊
🍃ته دلم از خدا ممنون بودم دو رکعت که تمام شد دوباره به سجده رفت شونه هاش از گریه می لرزید و اسم خدا رو می اورد حسودیم شد چه ارتباط محکمی با خدا داشت در حالیکه من اولین بار بود نماز می خوندم البته با تقلید از یکی دیگه!!😣
_قبول باشه.
🌺سرش رو بالا آورد و نگاهی به دو طرفش انداخت. صداش کردم به سمتم برگشت و متعجب نگام کرد.😳
_قبول حق. کی اومدید؟.
_با شماقامت بستم اخه بلد نبودم.اخم ظریفی کرد ولی چیزی نگفت😑
_نمی دونم کارم درست بود یا نه ولی دوست داشتم نماز بخونم.
🌈با لحن مهربانی گفت:
_برای من رو سیاه هم دعا کردید؟
.یعنی داشت مسخرم می کرد؟! ولی اینطور نشون نمیداد
خودش خبر نداشت که چه ولوله ای به درونم انداخته بود و الا اینقدر مهربان نمی شد این بار من سر بزیر انداختم.😌
ادامه دارد...
خدای مهربانم
یاریم ده که روزه ام
تنها رنج گرسنگی و
تشنگی دادن به بدنم نباشد..
یاریم ده که روزه ی دل بگیرم؛
تا دلم را
خالی بدارم از هر چه...🌹
پلیدی،حسد،کینه،نامهربانی..
یاریم ده روزه ی چشم بگیرم؛ تا دیدهام را
نگه دارم از دیدن
هر چه ناپاکی و نازیبایی..
نماز و روزه ها تون قبول 🌹
التماس دعا 🙏
شب بخیر ✨ 🌙 ✨
🌺🌸🌺🌸🌺
✨از امام صادق (ع)روایت است:
⚡️هرکہ چهل صباح دعای عهد رو بخواند، از یاوران حضرت مهدی (عج)باشد واگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد، خدا او را از قبر بیرون آورد تا در خدمت آن حضرت باشد وحق تعالی بہ هر ڪلمہ هزار حسنه او را ڪرامت فرماید وهزار گناه از او محو نماید⚡️
#دعای_عهد
⛅️آغاز روز با دعای دلنشین عهد⛅️
☘🌹☘🌹☘
بسم اللّه الرحمن الرحيم
اَللّـهُمَّ رِبَ النّورِ الْعَظيمِ، وَرَبَّ الْكُرْسِيِّ الرَّفيعِ، وَرَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَمُنْزِلَ التَّوْراةِ والإنجيل وَالزَّبُورِ، وَرَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَمُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظيمِ، وَرَبَّ الْمَلائِكَةِ الْمُقَرَّبينَ والأنبياء وَالْمُرْسَلينَ، اَللّـهُمَّ اِنّي اَسْاَلُكَ بِوَجْهِکَ الْكَريمِ، وَبِنُورِ وَجْهِكَ الْمُنيرِ وَمُلْكِكَ الْقَديمِ، يا حَيُّ يا قَيُّومُ اَسْاَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذي اَشْرَقَتْ بِهِ السَّماواتُ وَالاَْرَضُونَ، وَبِاسْمِكَ الَّذي يَصْلَحُ بِهِ الاَْوَّلُونَ والآخرون، يا حَيّاً قَبْلَ كُلِّ حَيٍّ وَيا حَيّاً بَعْدَ كُلِّ حَيٍّ وَيا حَيّاً حينَ لا حَيَّ يا مُحْيِيَ الْمَوْتى وَمُميتَ الاَْحْياءِ، يا حَيُّ لا اِلـهَ اِلّا اَنْتَ، اَللّـهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الاِْمامَ الْهادِيَ الْمَهْدِيَّ الْقائِمَ بأمرك صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِ و عَلى آبائِهِ الطّاهِرينَ عَنْ جَميعِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ في مَشارِقِ الاَْرْضِ وَمَغارِبِها سَهْلِها وَجَبَلِها وَبَرِّها وَبَحْرِها، وَعَنّي وَعَنْ والِدَيَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللهِ وَمِدادَ كَلِماتِهِ، وَما اَحْصاهُ عِلْمُهُ وأحاط بِهِ كِتابُهُ، اَللّـهُمَّ اِنّي اُجَدِّدُ لَهُ في صَبيحَةِ يَوْمي هذا وَما عِشْتُ مِنْ اَيّامي عَهْداً وَعَقْداً وَبَيْعَةً لَهُ في عُنُقي، لا اَحُولُ عَنْها وَلا اَزُولُ اَبَداً، اَللّـهُمَّ اجْعَلْني مِنْ اَنْصارِهِ وأعوانه وَالذّابّينَ عَنْهُ وَالْمُسارِعينَ اِلَيْهِ في قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلينَ لأوامره وَالُْمحامينَ عَنْهُ، وَالسّابِقينَ اِلى اِرادَتِهِ وَالْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْهِ، اَللّـهُمَّ اِنْ حالَ بَيْني وَبَيْنَهُ الْمَوْتُ الَّذي جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِكَ حَتْماً مَقْضِيّاً فأخرجني مِنْ قَبْري مُؤْتَزِراً كَفَنى شاهِراً سَيْفي مُجَرِّداً قَناتي مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدّاعي فِي الْحاضِرِ وَالْبادي، اَللّـهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ، وَالْغُرَّةَ الْحَميدَةَ، وَاكْحُلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ، وَعَجِّلْ فَرَجَهُ وَسَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وأوسع مَنْهَجَهُ وَاسْلُكْ بي مَحَجَّتَهُ، وَاَنْفِذْ اَمْرَهُ وَاشْدُدْ اَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّـهُمَّ بِهِ بِلادَكَ، وَاَحْيِ بِهِ عِبادَكَ، فَاِنَّكَ قُلْتَ وَقَوْلُكَ الْحَقُّ : (ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ اَيْدِي النّاسِ) فَاَظْهِرِ الّلهُمَّ لَنا وَلِيَّكَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِيِّكَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِكَ حَتّى لا يَظْفَرَ بِشَيْء مِنَ الْباطِلِ إلّا مَزَّقَهُ، وَيُحِقَّ الْحَقَّ وَيُحَقِّقَهُ، وَاجْعَلْهُ اَللّـهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِكَ، وَناصِراً لِمَنْ لا يَجِدُ لَهُ ناصِراً غَيْرَكَ، وَمُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ اَحْكامِ كِتابِكَ، وَمُشَيِّداً لِما وَرَدَ مِنْ اَعْلامِ دينِكَ وَسُنَنِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَاجْعَلْهُ اَللّـهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِن بَأسِ الْمُعْتَدينَ، اَللّـهُمَّ وَسُرَّ نَبِيَّكَ مُحَمَّداً صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ بِرُؤْيَتِهِ وَمَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِكانَتَنا بَعْدَهُ، اَللّـهُمَّ اكْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الاُْمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَعَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، اِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعيداً وَنَراهُ قَريباً، بِرَحْمَتِـكَ يـا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ .
☘🌹☘🌹☘
سه مرتبه میگویی : اَلْعَجَلَ الْعَجَلَ يا مَوْلاىَ یاصاخب الزمان
التماس دعا
🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
@dadhbcx
✍️ مصطفی ملکیان
🖊 تهجّد
🔹 خيلی به بيدار ماندن در دل شب توصيه شده است. لغت «تهجد» به معنای عبادت در شب نيست، بلكه به معنای بيدار ماندن در شب است. نمیخواهم بگويم كه نبايد نماز شب خواند، بلكه میگويم قرآن میفرمايد: «وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً . ۱۷/اسراء »، يك تكهای از شب را بيدار باشيد. اگر نماز شب هم نمیخوانيد، تكهای از شب را بيدار باشيد و در كار و بار عالم و خود تأمل و تفكر كنيد. امّا متأسفانه ما چنين نمیكنيم و يا كم میكنيم.
به تعبير خليل جبران، علی(ع) شبها با خدا مسامره داشت و در گوش خدا نجوا میكرد (مسامره به معناي نجوای عاشق و معشوق در گوش يكديگر در دل شب است. سَمَر به معنای واقعهی شبانه، يا قصه شب است). انسان بايد در دل شب بيدار باشد.
وقتی من بچهای هشت ساله بودم، مرحوم الهی قمشهای كه با پدر من پسرعمو بودند، شبزندهداریهای خيلی عالی داشتند. پدرم از بچگی به من میگفتند كه پهلوی آقای الهی قمشهای بخواب تا ببينی كه ايشان شبها چه میكنند. من نمیفهميدم كه "ايشان شبها چه میكنند"، به چه معناست. يادم میآيد كه ايشان شب ها بيدار میشدند و مطالعه میكردند و پدرم مرا تشويق برای مطالعه تابستانها میكرد. ايشان به شهر ما آمدند و چون ما باغ فراوانی داشتيم، چند شبی ايشان را به باغ دعوت كرده بوديم. ولی پدرم نمیگذاشتند ما در باغ بمانيم. ما بچهها بايد برمیگشتيم.
يک شب من گفتم كه میخواهم امشب اينجا بمانم تا ببينم، ايشان چه كار میكنند. اولين بار بود كه پهلوی ايشان میخوابيدم. خوابم نمیبرد تا ببينم ايشان چه میكنند. يك بار ديدم ايشان بلند شدند و وضو گرفتند و در تاريكی نشستند. ابتدا به نظرم آمد كه ايشان شعر میخواندند. صدای ايشان پايين بود و به نظر آهنگين میآمد. بعد آهستهآهسته صدای ايشان بلندتر شد و شروع كردند با صدای خيلی بلند گريه كردن (چون عادتشان بود و نمیتوانستند با صدای كم بگريند).
به نظر من رسيد كه دو ساعت لاينقطع با صدای بلند گريه میكردند. من آن شب فهميدم كه پدرم چه چيزی را میگفتند که بايد ياد بگيرم. بعد ايشان نماز خواندند و عبادت كردند. فردا صبح من در گوشهای وقتی ديگران متفرق شدند، گفتم آقای الهی! گفتند: بله. گفتم: شما ديشب زياد نخوابيديد. گفتند: چرا خوابيدم. گفتم: آخر من بيدار بودم. گفتند: عجب تو بيدار بودی؟ گفتم: بله. گفتند: چرا بيدار بودی؟ گفتم: پدرم گفته بودند كه ببينم شما چگونه شبها را میگذرانيد.
ايشان به من گفتند، فلان كس (ابن عم) میگفت، هر شبی كه آدم تا صبح بخوابد، صبح مثل يک گاو بلند میشود. ما میخواهيم كه مثل گاو از خواب بيدار نشويم. من خيلی تعجب كردم كه چرا ايشان چنين میگويند!؟ بعد ايشان گفتند: در زندگی حيوانات دقت كن، حيوانات روزها را تا غروب به دنبال معيشت خود میروند. تفاوت انسان و حيوان فقط در شب معلوم میشود. در روز معلوم نمیشود. شب حيوانها میخوابند، اما انسانها در دل شب بيدار میمانند. اين جمله در من خيلی نافذ افتاد.
البته من خيلی هم موفق نيستم، اما واقعاً به نظرم میرسد كه آدم بايد ولو نيم ساعت، ولو نماز هم نخواند، ولو دعای مرسوم و متداول را هم نخواند، در شب بيدار بماند. ممكن است حال شما اقتضا نكند نماز بخوانيد. مثلاً ممكن است كسل باشيد و نماز نخوانيد، اما بيدار بودن در دل شب (نفس تهجد) بسيار مفيد است. آدم میتواند در گذشتهاش فكر كند. میتواند از حوادث عبرت بگيرد و نقاط ضعف و نقاط قوت زندگی خود را بيابد و برای آن برنامهريزی كند. آدم میتواند در پوست ديگران فرو برود و بفهمد كه آنها هم آنقدر كه من گمان میکردم، بد نيستند.
خيلی وقتها آدم در شب فكر میكند كه اين داوری كه من میكنم و يا اين سخنی كه امروز گفتم درست نيست، يا در اين نزاعی كه فلان كس با من دارد، خيلي هم مقصر نيست. آدم در شب میتواند در پوست ديگران فرو برود. اگر چنين كند، میيابد كه نبايد از ديگران انتظار نابجا داشته باشد. اين شببيداریها دو كار با آدم میكند، كار اول آن است كه توقع آدمی از خودش بالا میرود و كار دوم آن است كه توقع آدمی از ديگران پايين میآيد. مشكل عمده ما آن است كه توقعمان از خودمان پايين است و از ديگران بالا.
شنيدم كه دانای مرشد شهاب
دو اندرز فرمود بر روی آب
يكي آنكه در نفس خوشبين مباش
دگر آنكه در غير بدبين مباش
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِینَ
🌹 سلام علیکم و رحمت الله و برکاته، صبحتون بخیر و عافیت، طاعات و عباداتتون مورد قبول حق
🌺 مراقب رفتارمان با دیگران باشیم
«وَيْلٌ لِّكُلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ»
«الَّذِی جَمَعَ مَالاً وَعَدَّدَهُ»
«يَحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ» (همزه/۱/۲/۳)
🔸 واى بر هر عيب جوى طعنه زن.
آنكه مالى جمع كرد و شماره اش كرد.
او خيال مى كند كه اموالش او را جاودان ساخته است.
❌ "ﻫﻤﺰﻩ" یعنی ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﻫﻤﻨﺸﻴﻦ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺳﺨﻨﺎﻥ ﺯﺷﺖ ﺁﺯﺍﺭ ﺩﻫﺪ، ﻭ "ﻟﻤﺰﻩ" ﻛﺴﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎ ﭼﺸﻢ ﻭ حرکت ﺳﺮ ﻋﻠﻴﻪ ﻫﻤﻨﺸﻴﻦ ﺧﻮﺩ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻛﻨﺪ، ﻭ ﺑﻪ ﺍﺻﻄﻠﺎﺡ ادای ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩ و به این کار زشت عادت کرده باشد.
❌ در مفهوم آیه ﺑﻌﻀﻰ دیگر ﮔﻔﺘﻪﺍﻧﺪ: "ﻫﻤﺰﻩ" ﺑﻪ ﺁﻥ ﻛﺴﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ ﻛﻪ پشت ﺳﺮ ﻣﺮﺩم ﻋﻴﺐجویی میکند، ﺍﻣﺎ "ﻟﻤﺰﻩ" ﻛﺴﻰ ﺭﺍ ﮔﻮﻳﻨﺪ ﻛﻪ ﭘﻴﺶ ﺭﻭﻯ ﻃﺮﻑ او را مسخره میکند و عیب ﻣﻰﮔﻴﺮﺩ.
❌ وای بر عیبجویان.
و عذاب سختی هم برای این افراد بیان شده است.
🔸عیبجویی، آن است که شخص بخواهد به این وسیله خودش را برتر، و دیگری را حقیر نشان دهد.
🔸يكى از آفات و خطرات ثروت اندوزى، برتر دیدن خود، و تحقير ديگران است.
🔸حبیبالله