💢 فردای بهتر
🔷 اینکه من اصرار می کنم که حتماً بایستی تکثیر نسل بشود، خانواده ها باید فرزنددار بشوند برای این است که فردای این کشور به همین جوان ها احتیاج دارد و جوان و نیروی انسانی چیزی نیست که انسان بتواند از خارج وارد کند؛ بایستی خود کشور آن را تأمین بکند.
امام خامنه ای مدظله العالی؛ ۱۳۹۷/۰۱/۰۱.
📎 #فرزند_آوری
📎 #جمعیت
📎 #امام_خامنه_ای
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
💢 ترویج قرآن در جامعه
💠 امسال بحمداللّه ماه رمضان، ماه رمضان خوبی بود، به خصوص رواج قرآن، تلاوت قرآن برای بنده خیلی خرسندکننده بود.
🔺 اینکه در شهرهای مختلف افراد متعددی گاهی حتی نوجوان هایی به این خوبی، به این روانی، گاهی از حفظ قرآن تلاوت می کنند، این یکی از آرزوهای بزرگ این بنده بود که بحمداللّه می بینم دارد تحقق پیدا می کند، تحقق پیدا کرده. بارها خدا را شکرگزاری می کنم.
🎙 امام خامنه ای مدظله العالی؛ ۱۴۰۳/۱/۱۹.
📎 #قرآن
📎 #تولید_علم
📎 #امام_خامنه_ای
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
💠 بلا نعمت است
💢 امام کاظم علیه السلام می فرماید:
✍🏻 «لَنْ تَكُونُوا مُؤْمِنِينَ حَتَّى تَعُدُّوا الْبَلَاءَ نِعْمَةً وَ الرَّخَاءَ مُصِيبَةً وَ ذَلِكَ أَنَّ الصَّبْرَ عِنْدَ الْبَلَاءِ أَعْظَمُ مِنَ الْغَفْلَةِ عِنْدَ الرَّخَاء».
🌸 «هرگز مؤمن نخواهید بود تا اینکه بلا را نعمت بدانید و آسایش را مصیبت بشمارید؛ این به خاطر آن است که صبر در هنگام بلا، برتر از غفلت در هنگام آسایش است».
📚 بحارالانوار، دار احیاء التراث، ج64، ص237.
📎 #مصیبت
📎 #بلا
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
💠 خوش سیرت و خوش صورت باش!
🔻 قالَ الصَّادِقُ عَلَیهِ السَّلَامُ:
«حُسْنُ الْخُلُقِ يُثْبِتُ الْمَوَدَّةَ وَ حُسْنُ الْبِشْرِ يُذْهِبُ السَّخِيمَةَ».
✍️ امام صادق علیه السّلام فرمودند:
خوش اخلاقى، دوستى را پايدار كند و خوش رويى، كينه را از بين مى برد.
📚 مشکاة الأنوار، ص70.
📎 #خوش_اخلاقی
📎 #خوش_رویی
📎 #دوستی
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
29.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⁉️حجاب استایل ها که پوشیدن! با اینا دیگه چرا مشکل دارید؟؟
🔶پیامبر فرمود در آخرالزمان زنانی میان که پوشیدن اما لختن!!
🔶سه آیه در قرآن درمورد حجاب استایل ها
🔶برخورد امام صادق علیه السلام با شاگردشون برای...
#حجاب
#حجاب_استایل
علی سبزواری
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
⬅️ منشا همهی ناکامیها، شکستها، بیماریها، غم، فقر، کینه، و... در افکار شماست.
⬅️ و همچنین منشا تمام خوشیها، آرامش، سلامتی، لذت، خوشبختی، ثروت، عشق و... نیز در افکار شماست.
⬅️ توی هر لحظه این خودت هستی که انتخاب میکنی بهشت رو تجربه کنی یا جهنمرو...
⬅️ و این یک قانون است که تو در گروی افکارت هستی.
⬅️ برای دریافت آرزوهای خود باید احساس خوشایندی داشته باشید و روی بسامد احساس خوب قرار گیرید.
⬅️ بدین ترتیب است که آنچه درخواست کرده اید دریافت خواهید کرد.
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 #عبور_از_سیم_خار_دار_نفس #پارت10 ــ خانم رحمانی...صدایش خش دار شده بود. چرا اینطو
🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸
#عبور_از_سیم_خار_دار_نفس
#پارت11
کلیدراداخل قفل انداختم و وارد شدم. همین که پایم راداخل حیاط گذاشتم. صدای گریه ی ریحانه را شنیدم.حیاط خانه ی آقای معصومی کوچک و جمع و جور بود. از در پارکینک به اندازه ی یک ماشین جا داشت و از در ورودی هم تقریبا از پشت در تا نزدیک سه تا پله ایی که حیاط را از ساختمان جدا می کرد پر از گل و گیاه بود.
بعد از گذشتن از سه پله، یک بالکن یک متری بود، که کنار بالکن هم با چند تا گلدان شمعدانی تزیین شده بود.ساختمان کلا دو طبقه بود.طبقه ی بالا خواهر ناتنی آقای معصومی و طبقه پایین هم خودشان زندگی می کردند.زنگ آپارتمان را زدم.
آقای معصومی دررا باز کرد در حالی که بچه بغلش بود و روی ویلچر به سختی ریحانه را بغلش نگه داشته بود، سلام کرد.جواب دادم و سریع بچه راازبغلش گرفتم.ــ دارو گرفتید؟
ــ بله الان بهش میدم.دستم را روی پیشانیه ریحانه گذاشتم کمی داغ بود.ریحانه، بچه ی زیباو بامزه ایی بود. وقتی بغلش کردم آرام تر شد.
سرش راروی شانه ام گذاشت. موهای خرمایی و لختش روی چادرم پخش شد.
بدونه اینکه چادرم را عوض کنم. استامینیفونش را دادم. شیشه شیرش را هم دردهانش گذاشتم وروی تخت صورتی وقشنگش خواباندم.
کمکم آرام شد و خوابش برد.آپارتمان آقای معصومی قشنگ بود.سالن نسبتا بزرگی داشت با کف پوش سرامیک، فرش های کرم قهوه ایی که با پرده سالن ست بود.دوتا اتاق خواب داشت که یکی مال ریحانه بود. اتاق زیبا و کاملا دخترانه، خدا بیامرز مادرش چقدر با سلیقه براش وسایلش را خریده بود.چیزی به غروب نمانده بود. گرمم شده بود چادر و سویشرتم را درآوردم و چادر رنگی خودم را از کمد بیرون آوردم و سرم کردم.
از اتاق بیرون امدم. بادیدن آقای معصومی تعجب کردم چون او به خاطر راحتی من، زیاد ازاتاقش بیرون نمی آمد. پایین بودن سرش باعث شد عمیق نگاهش کنم. آقای معصومی سی و پنج سالش بود. پوست روشن و چشمای عسلیاش با ته ریش همیشگیاش به اوجذابیت خاصی می داد. متین و موقر و سربه زیریاش، باعث میشدمن درخانه اش راحت باشم.
سرش رابالا آوردو به دیوار پشت سرم خیره شدو گفت:– می خواستم باهاتون صحبت کنم. رو ی یکی از صندلیهای میز ناهار خوری که با مبل های کرم قهوه ایی ست بود، نشستم و گفتم:–بفرمایید.دستی به ته ریشش کشیدوبالحن مهربانی گفت:–تو این مدت خیلی زحمت افتادید. فداکاری بزرگی کردید. خواستم بگویم ریحانه دیگه بزرگ شده، دیگه خودم می تونم با کمک خواهرم ازش نگهداری کنم، نمی خوام بیشتر از این اذیت بشید. از یک سالی که قرارمون بود بیشترهم موندید، وقتتون خیلی وقته تموم شده.
ولی شما اونقدر بزرگوارید که حرفی نزدید.
✍#بهقلملیلافتحیپور
#ادامهدارد...
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 #عبور_از_سیم_خار_دار_نفس #پارت11 کلیدراداخل قفل انداختم و وارد شدم. همین که پایم ر
🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸
#عبور_از_سیم_خار_دار_نفس
#پارت12
–این شما بودیدکه بزرگواری کردیدواز حقتون گذشتید، واقعا ممنون.در مورد رفتن من هم، فکر کنم هنوز زوده چون خواهرتون که تمام روز رو نمیتونه کمکتون کنه که...
ــ بله خب، وقتی من می تونم شب تا صبح ازش نگهداری کنم، این چند ساعت به جای شماهم می تونم. "یعنی الان تواناییهای خودش را به رخم کشید." الان دیگه پام بهتره جلسات فیزیو تراپیم هم تموم شده، دکتر گفت فقط باید تو خونه نرمش هایی که بهم یاد داده انجام بدم به مرور بهتر می شم.کم کم باید تمرین کنم با عصا راه برم تا راه بیوفتم. نگران نباشید.ریحانه خیلی تو این مدت شما رو اذیت کرد و شما فقط صبوری کردید. واقعا ممنونم، دیگه بیشتر از این شرمنده نکنید.دیگه چقدر می خواهید جور دختر خالتون رو بکشید، شاید اینم قسمت من و ریحانه بوده که این اتفاق باعث تنها شدنمون شد.
تو این یک سال واقعا براش مادری کردید،ممنونم.
دو هفته ایی مونده تا آخر ماه، گفتم از الان بگم که تا سر ماه زحمت بکشید تشریف بیارید، ان شاالله..بعد از اون دیگه از دست ما راحت می شید.بعد نگاهی به من انداخت و نفسش را صدادار بیرون داد.تعجب زده نگاهش کردم.
– این چه حرفیه می زنید من خودمم به ریحانه عادت کردم. یه روز نمیبینمش دلم براش تنگ میشه، واقعا بچه ی شیرین و دوست داشتنیه.
در ضمن شما خیلی مردونگی کردید که دختر خالهام رو بخشیدید، هم دیه نگرفتید و هم شکایتتون رو پس گرفتید.
"البته دختر خاله ی من با آن پراید قسطی پولی هم نداشت که دیه بدهد، باید زندان می رفت.
چون دختر خاله ام در این تصادف مقصر شناخته شده بود باید کلی خسارت می داد.ماشینش هم بیمه نداشت. کاش یکی پیدا میشدوبه سعیده می گفت توکه کنترل ماشین برایت سخت است حداقل با سرعت نمی رفتی.البته خودش هم خیلی آسیب دیده بود تا یک ماه بیمارستان بود، ولی خدارا شکر الان حالش خوب است. من شانس آوردم که آسیب جدی ندیدم و با چند روز خوابیدن دربیمارستان مشکلم برطرف شد."
انگار از حرفم خوشحال شدوهمانطور که سرش را پایین می انداخت سریع گفت:–ما هم دلمون تنگ میشه، بعد زیر لبی ادامه داد:–خیلی زیاد.
سرش را بالا آورد و غمگین نگاهم کرد.
–هر وقت تونستید بهمون سر بزنید، خوشحال می شیم.خجالت کشیدم از حرفش، انگار گفتن این حرف برایش سخت بود.البته برای من هم واقعا جدایی سخت بود. نمی دانم چه حسی بود ولی دل من هم برای هر دو تنگ میشد. آقای معصومی برایم حکم معلم راداشت و من خیلی چیزها ازاو یاد گرفتم.او استاد خطاطی است. قبل از تصادف دریک آموزشگاه تدریس می کرد. البته بعد از کار اداریاش. حالا با این اوضاع گاهی در خانه شاگرد قبول میکند.بعد از سکوت کوتاهی گفتم: –هر جور شما صلاح می دونید فقط می ترسم ریحانه اذیت بشه.ــ اذیت که می شیم ولی باید بالاخره اتفاق بیوفته هر چه زودتر بهتر، چون هر چی بیشتر بگذره سخت تره.
می دانستم خودش از روی قصد افعال را جمع می بندد، ازاو بعید بود.باعث تعجبم شده بود، البته این اواخرمتوجه محبت هایش شده بودم. ولی آنقدرجذبه داشت و آنقدربااحترام ومتانت برخوردمی کرد که من فکردیگری نمی توانستم بکنم. ولی محبتهای زیر پوستیش رادوست داشتم.کتاب های قشنگی داشت، وقتی مرا علاقمند به کتاب دید، گفت می توانم امانت بگیرم وبخوانمشان.کتاب هایش واقعا زیبا بودند، در مورد اسرار آفرینش، کتاب تذکره الاولیا از عطارکه واقعا وقتی خواندمش عاشقش شدم، وقتی باعلاقه می خواندم بالبخندگفت که اوم هم عاشق این کتاب است ومن برای علاقه ی
مشترکمان به یک کتاب ذوق زده شدم.
✍#بهقلملیلافتحیپور
#ادامهدارد...
عروس بزرگ امام خمینی(ره) دار فانی را وداع گفت
🔹معصومه حائری فرزند مرحوم آیتالله شیخ مرتضی حائری، عروس بزرگ امام خمینی(ره) و همسر شهید آیت الله سیدمصطفی خمینی دار فانی را وداع گفت.
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
💠 نخوری زمین!
🔻 وقتی راه نری و یه گوشه بشینی، زمین هم نمی خوری؛ پس زمین نخوردن، محصول بی حرکت بودنه، نه مهارت داشتن.
🔹 موفقیت ، بعد از کلی زمین خوردن به وجود میاد.
📎 #خانواده
📎 #مثبت_اندیشی
📎 #موفقیت
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️یک کار خیلی متفاوت و زیبا در مورد حجاب!👏🏻👏🏻
حتما ببینید و منتشر کنید دوستان🌹
خیلی خوب و خوش ساخت هست!👌🏻
#حجاب_تکریم_زنان_است
#طرح_نور
یادت باشه
هنگامی که میبخشی
شفا می یابی
و هنگامی که رها می سازی
رشد می کنی...
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
#نخود
🔺آشامیدن آب پخته نخود با نمک (نخودآب)، تکه کننده اخلاط لزج و باز کننده انسداد ها است.
🔸ادرارآور، برطرف کننده درد سینه وعفونت ریه می باشد.
🔸درمان ورم لثه و درد آن موثر است.
#سلامتی
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
#دندان
ماسک سفید کردن دندان
یک قاشق چای خوری جوش شیرین را با 1/2 قاشق چای خوری نمک دریا با یک کمی آب در یک ظرف کوچک مخلوط کنید، تا یک خمیر نازک ایجاد شود، از مسواک نرم برای مالیدن خمیر روی دندان استفاده کنید ، و به آرامی به مدت 2 دقیقه مسواک بزنید سپس با آب بشووید و پس از آن با خمیر دندان به طور منظم مسواک بزنید.
#زیبایی
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
37.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✂️༻ خیاطی༺✂️
(( سارافون سه سوته با روسری ))
👌 فوق آسون
با دو تا روسری که بدردت نمیخوره سارافون بدوز
زیرش میتونی زیر سارافونی متناسب بپوشی
یا از شومیزهایی که آموزش دادیم استفاده کنی
💛#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
📜 چرا #معلم شدهاى؟
✍🏻 عینصاد
❞ چرا #معلم شدهاى؟ انگيزه و نيت تو براى انتخاب اين كار چه بوده است؟
آيا معلمى را به عنوان يك «شغل» همانند ساير شغلها، براى كسب درآمد گزيدهاى؟ آيادر طلبِ يك كار به اصطلاح بىدردسر و با چند ماه تعطيلى با مزد و مواجب، بودهاى؟
❌ اگر چنين است، در خويش، تجديد نظر كن و مسئوليت خدايى و انسانىات را به خاطر آور، كه تو همانند يك كارمند اداره نيستى.
✅تو با «انسانهايى» سر و كار دارى كه بسيارى از مسائل «زندگى» شان را از تو مىآموزند، اعمال و حركات تو را الگو قرار مىدهند. بخش عظيمى از شخصيتشان را «حرفها» و «رفتار» «تو» مىسازد.
👈اگر فاسد باشى، نسلهايى را فاسد كردهاى و اگر صالح باشى، نسلها را اصلاح كردهاى.
📚 #تربیت_کودک | ص ۹
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شبجمعهشبزیارتیاباعبداللهالحسین(ع)
از مجموع روایات، زیارت آن حضرت از راه دور به یکی از عبارات زیر استفاده میشود:
۱ ـ سه بار بگوید: «صَلَّی اللهُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ».
یا :
۲ ـ بگوید: « السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ ».
#امام_زمان ❣
#شبجمعستهوایتنکنممیمیرم💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما رهگذریم، خوب و بد میماند
از ما یک نام تا ابد میماند ...
ما غیر حسین از کسی دم نزدیم
هرکس که دم از حسین زد، میماند
#مجتبی_خرسندی
صَباحاً اَتَنَفَسُ.. بِحُبِ الحُسَین💚
🍃رو به شش گوشهترین
قبلهی عالم
هر صبح بردن نام
حسیـــن بن علی میچسبد:
چِــقَدَر نـام تــو زیبـاست
اَبــاعَبـــــدالله...
هرکسی داد سَلامی به تو
و اَشکَش ریخت ،،،
او نَظـَرکَــردهی زَهــراست...
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
وعَلی العباس الحسُیْن...
ارباب بيکفن ســــــــلام...
#صبحم_بنامتان_اربابم
بسم الله الرّحمن الرّحیم
به نام خداوند پذیرنده توبهها...
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
🌺 سلام علیکم! صبح زیبای آدینه بهاریتون بهخیر و شادی، زندگیتون مملو از عطر یاد خداوند و منور به انوار الهی انشاءالله
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَكُمْ فَانْفِرُوا ثُبَاتٍ أَوِ انْفِرُوا جَمِيعًا. ای کسانی که ایمان آوردهاید! آمادگی خود را (در برابر دشمن) حفظ کنید و در دستههای متعدّد، یا بصورت دسته واحد، (طبق شرایط هر زمان و هر مکان،) به سوی دشمن حرکت نمایید!» (سوره مبارکه نساء، آیه ۷۱)