eitaa logo
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
791 دنبال‌کننده
18.9هزار عکس
9.3هزار ویدیو
334 فایل
♦️حجاب من نشانه ایمان وولایتمداری ام است. 🌴کانال سنگر عفاف وتربیت👇 https://eitaa.com/dadhbcx ادمین @GAFKTH @Sydmusaviمدیر ⠀ 🌴 قرارگاه بسوی ظهور https://eitaa.com/dadhbcx/50553
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️امروز جوانان‌ و کودکان‌ فلسطینی با الهام‌ از بیداری عمومی مسلمانان‌ و درس‌ گرفتن‌ از انقلاب‌ کبیر اسلامی در ایران‌ راه‌ مبارزه‌ را با استفاده‌ از سنگ‌ دنبال‌ می‌کنند. این‌ مبارزه‌ همیشه‌ با سنگ‌ نخواهد بود و آینده‌، روزِ سیاه‌ صهیونیستها را نوید می‌دهد. [مقام معظم رهبری، ۱۳۷۲/۰۱/۰۵]
💢 آیت‌الله مکارم‌ شیرازی: استفاده از نصف خمس برای کمک به مردم لبنان مجاز است 🔹دفتر آیت‌الله مکارم‌شیرازی: به اطلاع می‌رساند، حسب استجازه از مرجع‌تقلید شیعیان آیت‌الله مکارم‌شیرازی مبنی بر صرف بخشی از وجوهات شرعی برای مداوا و کمک به مردم جنگ‌زده و مظلوم لبنان، ایشان اجازۀ صرف کل سهم امام معادل نصف خمس را در این موارد صادر کرد. 📎 📎 📎
گل ها موسیقی خاک هستند از لب های زمین که بدون صدا صحبت می کند... 📸کاربرکاوه
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
#مردے‌در‌آئینہ 💙 #قسمت‌چهل‌وششم #رمان‌معرفتے :) #قلم‌شہید‌سید‌طاها‌ایمانے 🌱 سلام لالا باورم نمےش
💙 :) 🌱 زندگے در آتش بہ سختے بغض گلوش رو فرو داد ... - من و ڪريس از زمانے ڪہ وارد گنگ شد با هم دوست شده بوديم ... خيلے بهم نزديڪ بوديم ... تا اينڪہ ڪم ڪم ارتباطش رو با همہ قطع ڪرد ... شماره تلفنش رو هم عوض ڪرد ... ديگہ هيچ خبرے ازش نداشتم تا حدودا يہ ماه قبل از اون روز ... اومد سراغم و گفت ... مچ دو تا از بچہ هاي دبيرستان رو موقع پخش مواد گرفتہ ... ازم مےخواست ڪمڪش ڪنم پخش ڪننده اصلے دبیرستان رو پيدا ڪنہ ... - چرا چنين چيزے رو از تو خواست و نرفت پيش پليس؟ ... سڪوت سختے بود ... هر چہ طولانےتر مےشد ضعف بيشترے بدنم رو فرا مےگرفت ... - اعتقاد داشت اون طرف فقط داره از نياز اونها سوء استفاده مےڪنہ ... اونها نمرات شون در حدے نبود ڪہ بتونن براے ڪالج و دانشگاه بورسيہ بشن ... وضع مالےشون هم عالے نبود ڪہ از پس خرج ڪالج بر بيان ... هیچ دانشگاه خوبے هم مجانے نیست ... ڪريس گفت اگہ یڪے جلوے اونها رو نگيره ... اون طرف، زندگے اونها و آينده شون رو نابود مےڪنہ ... اينطورے هرگز نمےتونن يہ زندگے عادے رو تجربہ ڪنن و اگہ براے خروج از گروه دير بشہ ... نہ فقط زندگے و آينده شون ... ڪہ ممڪنہ جون شون رو از دست بدن ... با خودشون هم حرف زده بود ... اما اونها نمےتونستن مثل ڪريس شرايط رو درڪ ڪنن و واقعيت رو ببينن ... چون پول نسبتا خوبے بود حاضر نبودن دست بردارن ... فڪر مےڪردن تا وقتے از دانشگاه فارغ التحصيل بشن بہ اين ڪار ادامہ ميدن بعدم ولش مےڪنن ... نمےدونستن اين راهے نيست ڪہ هيچ وقت پايانے داشتہ باشہ ... - قتل ڪريس ڪار اونها بود؟ ... - نہ ... اشڪ توے چشم هاش حلقہ زد ... - من خيلے سعي ڪردم جلوش رو بگيرم ... اما اون حاضر نبود عقب بڪشہ ... ميگفت امروز دو نفرن ... فردا تعدادشون بيشتر ميشہ ... و اگہ اين طمع و فڪر ڪہ از يہ راه آسون بہ پول زياد برسن ... بين بچہ‌ها پخش بشہ ... بہ زودے زندگے خيلےها بہ آتش ڪشيده ميشہ ... آخرين شب بين ما دعواے شديدے در گرفت ... قبول نمےڪرد سڪوت ڪنہ و چشمش رو روے همہ چيز ببنده ... بهش گفتم حداقل بره پيش پليس ... يا از يہ تلفن عمومے یہ تماس ناشناس با پليس بگيره ... اما اون مےگفت اينطورے هيچڪس بہ اون بچہ‌ها يہ شانس دوباره نميده ... اونها بچہ هاے بدے نیستن و همہ شون فریب خوردن ... نمےتونن حقیقت رو درست ببینن ... اما احتمالش ڪم نيست ڪہ حتے از زندان بزرگسالان سر در بيارن ... مےخواست هر طور شده اونها رو نجات بده ... از هم ڪہ جدا شديم ... يہ ساعت بعدش خيلے پشيمون شدم ... داشتم مےرفتم سراغش ڪہ توے یڪے از خيابون هاے نزديڪ خونہ شون ديدمش ... دنبالش راه افتادم و تعقيبش ڪردم ... 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
#مردے‌در‌آئینہ 💙 #قسمت‌چهل‌وهفتم #رمان‌معرفتے :) #قلم‌شہید‌سید‌طاها‌ایمانے 🌱 زندگے در آتش بہ سخ
💙 :) 🌱 جوشش خون - حدود ساعت 8 شب بود رفت بيمارستان ... وقتے اومد بيرون رفتم سراغش ... مطمئن بودم رفتنش اونجا يہ ربطے بہ ماجراے مواد داشت ... هر چے بهش اصرار ڪردم ... اولش چيزے نمےگفت ... اما بالاخره حرف زد ... مےخواست ماجرا رو بہ آقاے ساندرز بگہ تا با اون بچہ‌ها صحبت ڪنہ ... و يہ طورے قانع شون ڪنہ ڪہ از اين ڪار دست بردارن ... نمےدونست بايد چےڪار ڪنہ ... خيلے دو دل بود ... مدام بہ اين فڪر مےڪرد اگہ بره پيش پليس چہ بلايے ممڪنہ سر اون بچہ‌ها بياد ... براے همين رفتہ بود سراغ ساندرز ... اما بدون اينڪہ چيزے بگہ برگشت ... وقتے ازش پرسيدم چرا ... هيچے نگفت ... فقط گفت ... آقاے ساندرز شرايط خاصے داره ... ڪہ اگر ماجرا درست پيش نره ممڪنہ همہ‌چيز بہ ضررش تموم بشہ ... نمےخواست ساندرز بہ خاطر حمايت از ڪريس آسيب ببينہ و بلايے سرش بياد ... براے همين تصميم گرفت چيزے نگہ ... اون شب ... من تا صبح نتونستم بخوابم ... من خيلے ڪريس رو دوست داشتم ... خيلے ... مخصوصا از وقتے عوض شده بود .. يہ طورے شده بود ... مےدونستم واسہ من ديگہ یہ آدم دست نيافتنے شده ... خوب تر از اين بود ڪہ مال من بشہ ... اما نمےتونستم جلوے احساسم رو بگيرم ... صبح اول وقت ... رفتہ بودم جلوے مدرسہ شون ... مےخواستم بهش بگم تو ڪارے نڪن ... من ميرم پيش پليس و طعمہ ميشم ... حاضر بودم حتے بہ دروغم ڪہ شده بہ خاطر نجات اون برم زندان ... مےترسيدم بلايے سرش بياد ... ڪہ ديدم داشت با اون مرد حرف مےزد ... خيلے با محبت دستش رو گذاشتہ بود روے شونہ ڪريس و با هم حرف مےزدن ... برگشت سمت ماشينش ... و ... همہ‌چيز توے یہ لحظہ اتفاق افتاد ... ڪريس دو قدم بہ سمت عقب تلوتلو خورد ... و افتاد روے زمين ... انگار تو شوڪ بود ... هنوز بہ خودش نيومده بود ... سعے ڪرد دوباره بلند بشہ ... نيم خيز شده بود ... ڪہ اين بار چند ضربہ از جلو بهش زد ... همہ‌جا خون بود ... از دهن و بينے ڪريس خون مےجوشيد ... 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
🟠 کودک خود را تشویق کنید تا داوطلبانه به دیگران کمک کند 🔸اعمال داوطلبانه در شکل گیری شخصیت کودکان به آنها کمک می کنند. وقتی کودکان داوطلبانه به افراد سالمند و نیازمند کمک می کنند به خودشان افتخار می کنند. کمک کردن به دیگران باعث ایجاد احساس مثبت در کودکان می شود. وقتی کودک می بیند که کمک کردن به دیگران چه ارزشی دارد و چقدر دیگران را خوشحال می کند احساس خوبی پیدا می کند و به خودش افتخار می کند.
👌اگه تلاش نکنی بعدا به خودت مدیون میشی 👈مدیونِ اینکه چه کارهایی میتونستی انجام بدی و ندادی 👈مدیونِ "شغلی که دوستش داشتی" 👈مدیونِ "مهارت‌هایی که بهشون علاقه داشتی" 👈مدیون "دانشگاهی که از اول عاشقش بودی" 👈مدیونِ "آینده ای که رویاشو داشتی" 💪"بلندشو،بجنگ براشون" "نذار یه روز" "مدیونِ خودت و رویاهات بشی"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢 موضوع: 🍇 تلاش کنید با صدای و با فرزندان صحبت کنید. گاهی آهسته حرف زدن والدین، کودکان را وادار به گوش دادن می کند✔️ 🔸بچه ها کلام آرام والدین را بهتر میپذیرند مخصوصا اگردر نگاه کنید✔️ 🍇اگر از دوران کودکی به خواسته های فرزندتان با روی توجه کرده باشید👇 🔸اولا خواسته های نخواهد داشت. 🔸ثانیا اگر همچنین خواسته هایی داشته باشد و ناخشنودی و عدم موافقت شما را درک کند، از آن صرف نظر خواهد کرد 📄
🌱 و خدایی که در این نزدیکی می‌زند لبخندی به تمام گره هایی که تصور دارم همگی کور شدند.. شبتون بخیر😊
🖼 هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنیم: 📖حدیث امروز:   ✳️ امیرالمومنین امام علی علیه السلام: به آن چه ناامیدی ، امیدوارتر باش تا به آن چه در انتظار آن هستی ، زیرا موسی(علیه السلام) رفت تا پاره‌ای آتش برای خانواده‌اش برگیرد ، خدا با او سخن گفت و پیامبر شد و بازگشت. 🪧تقویم امروز: 📌 سه‌شنبه ☀️ ۱۰ مهر ۱۴۰۳ هجری شمسی 🌙 ۲۷ ربیع‌الاول ۱۴۴۶ هجری قمری 🎄 1 اکتبر 2024 میلادی 🔖مناسبت امروز: 👨‍🏫 روز نخبگان 👨‍🦳 روز جهانی سالمندان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱‌ (علیه‌السلام) روزِ من... با نام تو شروع می‌شود. مولای من … السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللّٰهِ فِي أَرْضِهِ سلام بر تو ای بجا مانده خدا در زمینش السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مِيثاقَ اللّٰهِ الَّذِي أَخَذَهُ وَوَكَّدَهُ سلام بر تو ای پیمان خدا که آن را برگرفت و استوارش کرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دنیای من . . ❤️ صَباحاً اَتَنَفَسُ.. بِحُبِ الحُسَین💚 🍃رو به شش گوشه‌ترین قبله‌ی عالم هر صبح بردن نام حسیـــن بن علی میچسبد: چِــقَدَر نـام تــو زیبـاست اَبــاعَبـــــدالله... هرکسی داد سَلامی به تو و اَشکَش ریخت ،،، او نَظـَرکَــرده‌ی زَهــراست... اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ وعَلی العباس الحسُیْن... ارباب بي‌کفن ســــــــلام...
دعای عهد.mp3
9.72M
🌸 دعای عهد 🦋هدیه به مادر امام زمان ✨🕊الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🕊✨ 🌼 دعای عهد با عج ✨قرار تجدید بیعت با امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف ✨ ═══ ೋ🌿🌹🌿ೋ══
🌺🌸🌺🌸🌺 ✨از امام صادق (ع)روایت است: ⚡️هرکہ چهل صباح دعای عهد رو بخواند، از یاوران حضرت مهدی (عج)باشد واگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد، خدا او را از قبر بیرون آورد تا در خدمت آن حضرت باشد وحق تعالی بہ هر ڪلمہ هزار حسنه او را ڪرامت فرماید وهزار گناه از او محو نماید⚡️ ⛅️آغاز روز با دعای دلنشین عهد⛅️ ☘🌹☘🌹☘ بسم اللّه الرحمن الرحيم اَللّـهُمَّ رِبَ النّورِ الْعَظيمِ، وَرَبَّ الْكُرْسِيِّ الرَّفيعِ، وَرَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَمُنْزِلَ التَّوْراةِ والإنجيل وَالزَّبُورِ، وَرَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَمُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظيمِ، وَرَبَّ الْمَلائِكَةِ الْمُقَرَّبينَ والأنبياء وَالْمُرْسَلينَ، اَللّـهُمَّ اِنّي اَسْاَلُكَ بِوَجْهِکَ الْكَريمِ، وَبِنُورِ وَجْهِكَ الْمُنيرِ وَمُلْكِكَ الْقَديمِ، يا حَيُّ يا قَيُّومُ اَسْاَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذي اَشْرَقَتْ بِهِ السَّماواتُ وَالاَْرَضُونَ، وَبِاسْمِكَ الَّذي يَصْلَحُ بِهِ الاَْوَّلُونَ والآخرون، يا حَيّاً قَبْلَ كُلِّ حَيٍّ وَيا حَيّاً بَعْدَ كُلِّ حَيٍّ وَيا حَيّاً حينَ لا حَيَّ يا مُحْيِيَ الْمَوْتى وَمُميتَ الاَْحْياءِ، يا حَيُّ لا اِلـهَ اِلّا اَنْتَ، اَللّـهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الاِْمامَ الْهادِيَ الْمَهْدِيَّ الْقائِمَ بأمرك صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِ و عَلى آبائِهِ الطّاهِرينَ عَنْ جَميعِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ في مَشارِقِ الاَْرْضِ وَمَغارِبِها سَهْلِها وَجَبَلِها وَبَرِّها وَبَحْرِها، وَعَنّي وَعَنْ والِدَيَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللهِ وَمِدادَ كَلِماتِهِ، وَما اَحْصاهُ عِلْمُهُ وأحاط بِهِ كِتابُهُ، اَللّـهُمَّ اِنّي اُجَدِّدُ لَهُ في صَبيحَةِ يَوْمي هذا وَما عِشْتُ مِنْ اَيّامي عَهْداً وَعَقْداً وَبَيْعَةً لَهُ في عُنُقي، لا اَحُولُ عَنْها وَلا اَزُولُ اَبَداً، اَللّـهُمَّ اجْعَلْني مِنْ اَنْصارِهِ وأعوانه وَالذّابّينَ عَنْهُ وَالْمُسارِعينَ اِلَيْهِ في قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلينَ لأوامره وَالُْمحامينَ عَنْهُ، وَالسّابِقينَ اِلى اِرادَتِهِ وَالْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْهِ، اَللّـهُمَّ اِنْ حالَ بَيْني وَبَيْنَهُ الْمَوْتُ الَّذي جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِكَ حَتْماً مَقْضِيّاً فأخرجني مِنْ قَبْري مُؤْتَزِراً كَفَنى شاهِراً سَيْفي مُجَرِّداً قَناتي مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدّاعي فِي الْحاضِرِ وَالْبادي، اَللّـهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ، وَالْغُرَّةَ الْحَميدَةَ، وَاكْحُلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ، وَعَجِّلْ فَرَجَهُ وَسَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وأوسع مَنْهَجَهُ وَاسْلُكْ بي مَحَجَّتَهُ، وَاَنْفِذْ اَمْرَهُ وَاشْدُدْ اَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّـهُمَّ بِهِ بِلادَكَ، وَاَحْيِ بِهِ عِبادَكَ، فَاِنَّكَ قُلْتَ وَقَوْلُكَ الْحَقُّ : (ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ اَيْدِي النّاسِ) فَاَظْهِرِ الّلهُمَّ لَنا وَلِيَّكَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِيِّكَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِكَ حَتّى لا يَظْفَرَ بِشَيْء مِنَ الْباطِلِ إلّا مَزَّقَهُ، وَيُحِقَّ الْحَقَّ وَيُحَقِّقَهُ، وَاجْعَلْهُ اَللّـهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِكَ، وَناصِراً لِمَنْ لا يَجِدُ لَهُ ناصِراً غَيْرَكَ، وَمُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ اَحْكامِ كِتابِكَ، وَمُشَيِّداً لِما وَرَدَ مِنْ اَعْلامِ دينِكَ وَسُنَنِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَاجْعَلْهُ اَللّـهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِن بَأسِ الْمُعْتَدينَ، اَللّـهُمَّ وَسُرَّ نَبِيَّكَ مُحَمَّداً صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ بِرُؤْيَتِهِ وَمَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِكانَتَنا بَعْدَهُ، اَللّـهُمَّ اكْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الاُْمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَعَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، اِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعيداً وَنَراهُ قَريباً، بِرَحْمَتِـكَ يـا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ . ☘🌹☘🌹☘ سه مرتبه میگویی : اَلْعَجَلَ الْعَجَلَ يا مَوْلاىَ یاصاحب الزمان التماس دعا 👇👇 ┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓   @dadhbcx ┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
📩 سید : توصیه می‌کنم که برای خیر دنیا و آخرتتان، ایمانتان‌ به رهبری حضرت امام خامنه‌ای دام ظله محکم و قوی باشد
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
#مردے‌در‌آئینہ 💙 #قسمت‌چهل‌وهشتم #رمان‌معرفتے :) #قلم‌شہید‌سید‌طاها‌ایمانے 🌱 جوشش خون - حدود سا
💙 :) 🌱 قلبے ڪہ دیگر نمےزد لالا ديگه نمےتونست حرف بزنہ ... فقط گريہ مےڪرد ... مےلرزيد و اشڪ مےريخت ... با هر ڪلمہ‌اے ڪہ از دهانش خارج شده بود ... درد رو بيشتر از قبل حس مےڪردم ... جاے ضربات چاقو روے بدن خودم آتيش گرفتہ بود ... - من ترسيده بودم ... اونقدر ڪہ نتونستم از جام تڪون بخورم... مغزم از ڪار افتاده بود ... اون ڪہ رفت دويدم جلو ... ڪريس هنوز زنده بود ... يہ خط خون روے زمين ڪشيده شده بود و اون بےحال ... چشم هاش داشت مےرفت و مےاومد ... نمےتونست نفس بڪشہ ... سعے ڪردم جلوے خونریزے رو بگيرم ... اما همہ چے تموم شد ... ڪریس مرد ... تنفس مصنوعے هم فايده اے نداشت ... قلبش ايستاد ... ديگہ نمےزد ... چند دقيقہ فقط اشڪ مےريخت ... گريہ هاے عميق و پر از درد ... و اون در اين درد تنها نبود ... اوبران با حالت خاصے بہ من نگاه مےڪرد ... انگار فهميده بود حس من فراے تاسف، ناراحتے و همدردے بود ... انگار حس مشترڪ من رو مےديد ... نمےدونستم چطور ادامہ بدم ... ڪہ حاضر بہ بردن اسم قاتل بشہ ... ضعف و بےحسے شديدے داشت توے بدنم پيش مےرفت و پخش مےشد ... - توے همون حال بودم ڪہ يهو از دور دوباره ديدمش ... داشت برمےگشت سراغ ڪريس ... منم فرار ڪردم ... ترسيدم اگر بمونم من رو هم بڪشہ ... اون موقع نمےدونستم چقدر قدرت داره ... بعد از مرگ ڪريس فهميدم اون واقعا ڪے بود ... - تو رو ديد؟ ... - فڪر مےڪنيد اگہ منو ديده بود يا مےفهميد من شاهد همہ‌چيز بودم ... الان زنده جلوے شما نشستہ بودم؟ ... اون روز هم توے خيابون ترسيدم ... فڪر ڪردم شايد من رو ديده و تو رو فرستاده سراغم ... دستم رو گذاشتم روے ميز ... تمام وزنم رو انداختم روش و بلند شدم ... سعے مےڪردم خودم رو ڪنترل ڪنم اما ضعف شديد مانع از حرڪت و گام برداشتنم مےشد ... آروم دستم رو بہ ديوار گرفتم و از اتاق بازجويے خارج شدم ... تنها روے صندلے نشستہ بودم ... ڪمے فرصت لازم داشتم تا افڪارم رو جمع ڪنم ... اوبران هم چند لحظہ بعد بہ من ملحق شد ... - توماس ... بدجور رنگت پريده ... همہ ماجرا رو شنيدے ... با لالا هم ڪہ حرف زدے ... برگرد بيمارستان و بقيہ اش رو بسپار بہ ما ... تو الان بايد در حال استراحت ... زير سرم و مسڪن باشے ... نہ با اين شڪم پاره اينجا ... چند لحظہ بهش نگاه ڪردم ... چطور اين همہ رفاقت و برادرے رو توے تمام اين سال ها نديده بودم؟ ... حالا ڪہ قصد رفتن و تموم ڪردن همہ چيز رو داشتم ... اوبران فرق ڪرده بود؟ ... يا من تغيير ڪرده بودم؟ ... نفس عميقے ڪشيدم و دوباره از جا بلند شدم ... آخرين افڪارم رو مديريت ڪردم و برگشتم توے اتاق بازجويے ... «اللّهُمَ عَجِّل لِوَلیِّڪَ‌ الفرج»
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
#مردے‌در‌آئینہ 💙 #قسمت‌چهل‌ونهم #رمان‌معرفتے :) #قلم‌شہید‌سید‌طاها‌ایمانے 🌱 قلبے ڪہ دیگر نمےزد
💙 :) 🌱 شجاع باش لالا چند لحظہ با تعجب بهم نگاه ڪرد ... فڪر مےڪنم هرگز آدمے رو نديده بود ڪہ توے اين شرايط هم بہ ڪارش ادامہ بده ... پام از شدت درد پهلوم حرڪت نمےڪرد ... مثل يہ جسم سنگين، دنبال من روے زمين ڪشیده مےشد ... از روے ديوار ... تڪیہ‌ام رو انداختم روے ميز ... و نشستم مقابلش ... زخم هام تير ڪشيد ... براے یہ لحظہ چشم هام سياهے رفت و نفسم حبس شد ... - حالت خوبہ ڪارآگاه؟ ... قطره عرق از ڪنار پيشونيم، غلت خورد و روے گونہ‌ام افتاد ... چشم هام رو باز ڪردم و براے چند لحظہ محڪم و مصمم بهش نگاه ڪردم ... - يہ راه خيلےخوب بہ نظرم رسيد ... ازت سوال مےڪنم ... بدون اينڪہ بہ اسم ڪسے اشاره ڪنے فقط جواب سوالم رو بده ... فقط با بلہ يا خير ... - ڪسے ڪہ ڪريس رو ڪشتہ... رئيس باند جديد اون منطقہ است؟ ... چند لحظہ نگام ڪرد و بہ علامت نہ سرش رو تڪان داد ... خيالم راحت شد ... حالا بہ راحتے مےتونستيم نقشہ‌ام رو عملے ڪنيم ... فقط ڪافے بود لالا قبول ڪنہ ... اينطورے هيچ خطرے هم جان اين دختر رو تهديد نمےڪرد ... - اون مرد از اعضاے اصلے بانده؟ ... با علامت سر تاييد ڪرد ... بہ حدے ترسيده بود ڪہ اين بار هم حاضر نشد با زبانش جواب بده ... حق داشت ... اون فقط يہ دختر 15، 16 سالہ بود ... - فڪر مےڪنے اينقدر براے رئيس باند اهميت داشتہ باشہ ... ڪہ حس ڪنہ نمےتونہ ڪسے رو جايگزين اون ڪنہ و نبود اون يہ ضربہ بزرگہ؟ ... با حالت خاصے توے چشم هام زل زد ... بہ آشفتگے قبليش، آشفتگے جديدے اضافہ شد ... جواب سوالم رو نمےدونست ... نمےدونست تا چہ حدے ممڪنہ رئيس براے اون آدم مايہ بزاره ... پس قطعا از خانواده اش نيست ... و فقط یڪے از نيروهاے رده بالاست ... اما چقدر بالا؟ ... هر چند اين ڪہ خودش مستقيم ڪريس رو بہ قتل رسونده ... يعنے اونقدر رده بالا نيست ڪہ ڪسے حاضر باشہ بہ جاے اون ... دست بہ قتل بزنہ ... هر چقدر هم رده بالا ... فقط يہ زير مجموعہ رده بالاست ... و نهايتا پخش ڪننده اصلے اون منطقہ است ... يہ پخش ڪننده تر و تمييز ... با يہ ڪاور شيڪ ... نگاهم مصمم تر از قبل برگشت روے لالا ... - من يہ نقشہ دارم ... نقشہ‌‌اے ڪہ اگر حاضر بہ همڪارے بشے هم مےتونيم قاتل ڪريس رو گير بندازيم ... هم ڪارے ڪنم يہ تار مو هم از سرت ڪم نشہ ... فقط ڪافيہ محبتے ڪہ گفتے بہ ڪريس داشتے ... حقيقے بوده باشہ ... ڪريس براے ڪمڪ بہ بقیہ ... و افرادے مثل خودت ... جونش رو از دست داد ... مےخواست اونها هم مثل خودش فرصت يہ زندگے دوباره رو داشتہ باشن ... و هر چقدر هم ڪہ زندگے سخت باشہ ... درست زندگے ڪنن ... من ازت مےخوام مثل ڪريس شجاع باشے ... اين شجاعت رو داشتہ باشے ... و از فرصتے ڪہ ڪريس حتے بعد از مرگش برات مهيا ڪرده ... درست استفاده ڪنے ... حاضرے زندگیت رو از اول بسازے؟ ... 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
🌷 ‏نَصرٌ مِنَ الله و فَتحٌ قرِيب... ▫️ توییت دقایقی پیش حساب دفتر رهبر انقلاب اسلامی (KHAMENEI‌.IR) همزمان با حملات موشکی سنگین جمهوری اسلامی ایران علیه رژیم صهیونی
داریم لحظاتی رو تجربه میکنیم که هزاران هزار لاله ی سرخ🥀 تا آخرین نفس آرزوی تماشاش رو داشتن... داریم حاصل عمر اسطوره، حسن آقای طهرانی مقدم رو تماشا میکنیم. داریم آرزوی آزادگان عالم رو زندگی میکنیم و بالاتر از اون ، خودمون رقمش می زنیم! خدایا شکرت که عمر دادی تا لحظه ی خفت اشقیا رو ببینیم. شادی روح همه شهداء و شهید طهرانی مقدم (( صلوات ))
توئیت رهبری هنگام پاسخ ایران😎