eitaa logo
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
789 دنبال‌کننده
19هزار عکس
9.3هزار ویدیو
334 فایل
♦️حجاب من نشانه ایمان وولایتمداری ام است. 🌴کانال سنگر عفاف وتربیت👇 https://eitaa.com/dadhbcx ادمین @GAFKTH @Sydmusaviمدیر ⠀ 🌴 قرارگاه بسوی ظهور https://eitaa.com/dadhbcx/50553
مشاهده در ایتا
دانلود
شبهه... ⏪حجاب خوبه ولی حجاب اجباری بده... ❓❓❓نظرشون چیه همه چیز قانون رو اختیاری کنیم؟ #پویش_حجاب_فاطمے
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#چرا_حجاب_اختیاری_نمیشه 🎥چرا دین های دیگر مثل یهودی ها و مسیحی ها حجاب ندارن و حجاب برای ما مسلمانان است؟ استادمحمدی
💞در برابر همسر بهانه گیر سكوت كنيد بهترین کار به هنگام بهانه گیری همسرتان این است که او را به حال خودش رها کنید. یادتان باشد مقابله به مثل کردن، وضعیت را وخیم تر می کند و نتيجه اي جنگ و دعوا نخواهد داشت. بپذیرید به هر دلیلی (شغلی، شخصی، اجتماعی و...)، همسرتان آشفته و مضطرب است و بهانه جویی در خانه را به عنوان راهی برای تخلیه هیجان منفی خود انتخاب کرده است. او با بهانه جویی می خواهد استرس و اضطراب درونی خود را کاهش دهد. پس شما كنيدو مطمئن باشید همسرتان پس از آرامش به سراغ تان می آید و با شما صحبت می کند، حتی ممکن است نظرتان را جویا شود و راه حلی برای مشکلش بخواهد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😳دختران بی حیا ولی چادری! ❌ماجرای حجاب آمریکایی که اخیرا در کشور بین دختران مذهبی باب شده است و #خطرناک_تر از بدحجابی است!!! 📽صحبت های تکان دهنده استاد پورآقایی در مورد دخترانی که به اصطلاح دارن #تبلیغ_حجاب می کنن...
از مراقبت ها و دخالت های بيش از حد در زندگی کودکان اجتناب کنيد. وظيفه والدين و مربيان اين است که اين قابليت را در او زنده نگاه دارند و به کودکان اجازه دهند بعضی اوقات مطابق سليقه خود اشياء را کشف کنند. مراقبت ها و دخالت های زياد از حد بزرگسالان در زندگی و رفتارهای کودکان، قابليت يادگيری مبتکرانه آنها را تضعيف می کند.
قسمت اول : مشخصات افراد 🍃گرم و تر .طبیعت بهاری .درشت اندام .چهره گلگون و پرخون . 🍃پوستشان گلگون یا گندمگون .موهای سرشان پرپشت .فراوانی موهای بدن .موهای سیاه یا خرمایی .موهای ضخیم .پیچش موی زیاد .چشمانشان به قرمزی میزند . رگ دست برجسته .پوست مرطوب و گرم .دهان کم رطوبت و تشنگی مداوم .حرارت بدن خیلی زیاد .زیاد حرف میزنند .یبوست و مشکلات گوارشی کمتری دارند . خوش اشتها و خوش خوراک . علاقه مند به ترشیجات و سردیجات . علاقه مند به موسیقی و شعر و شاعری .عاشق پیشه . اهل طبیعت . بلند پرواز . دور اندیش . خوش رو و خوش اخلاق . بذله گو و شوخ . خوش مشرب و خوش گذران . توان ریسک بالا . فرمانده در جنگ . خیلی سخاتمند و شجاع و جسور . معمولا بی نظم . خیلی پر انرژی و چابک و توانمند . معمولا دارای گروه خونی 0+هستند . عرق زیاد میکنند . خونریزی لثه دارند . شیرینی دهان صبحگاهی دارند . جوشهای بزرگ چرکی میزنند .
🌺💚﷽ 💚🌺 واقعی 📣 وقتی پدر شهید آدرس منزلش را برای ازدواج با دخترش را می‌دهد. 💚 💚 ◀️ ۲۳ مهر ماه ۹۶ در برنامه سمت خدا شبکه سوم صدا و سیما حاج آقای قرائتی : من اصلا خواب را تعریف نمی‌کنم و چون این قضیه را تحقیق کردم و همین امروز صبح منزل آن شهید بودم و چون دیگر خواب صادقه هست و مثل بیداری است و چون خودم تحقیق کردم برای شما تعریف می‌کنم ... قضیه از این قرار است که پسر شهیدی برایم تعریف کرد که چند جا خواستگاری رفتم و جور نشد ... و در آخرخواستگاری دختری رفتم و خوشم آمد ، ولی دختر در صحبت خواستگاری به من گفت : "چون پدرت شهید شده من جواب رد می‌دهم من دوست دارم پدر شوهر داشته باشم." پسر شهید گفت: من با ناراحتی به خانه برگشتم و قاب عکس پدرم را برداشتم و با ناراحتی گفتم : "آخه چرا جنگ رفتی که من و ۵ - ۶ بچه یتیم شویم و اینقدر اذیت شویم و الان این حرفها را بشنویم !!! " پسر شهید گفت : بعد مدت کمی یهویی خوابم گرفت در حالی که من هیچوقت در آن زمان نمی‌خوابیدم ...!!! در خواب پدرم آمد و به حالت توبیخ گفت : "من که از خودم جنگ نرفتم ، من با فتوی امام خمینی برای دفاع از مملکت به جنگ رفتم ، چرا می گویی چرا جنگ رفتی !!؟" ناگهان دیدم تمام شهدا وارد شدند ، و بعد امام خمینی اعلی الله مقامه وارد شد و همه شهدا به احترام امام خمینی ایستادند و راه باز کردند ، امام خمینی جلو آمد و با حالت توبیخ و تشر زدن به من گفت : "من دستور دادم پدرت به جنگ برود ، اگر حرفی داری باید به من بزنی ، برای چه پدرت را ناراحت کردی؟ این حرفها چه بود که زدی !؟ " امام خمینی رویش را از من برگرداند و رو به شهیدی در جمعیت کرد و گفت بیا جلو !!!؟ شهدا همه به احترام ایستادند و آن شهید جلو آمد و امام خمینی گفت : ◀️ " شما دخترت را به پسر ایشان بده " شهید نیز بدون درنگ گفت : " چشم ، این هم آدرس منزل ماست ". و آدرس را در خواب به پسر شهید گفت. پسر شهید گفت از خواب بلند شدم و قضیه را به مادرم گفتم. مادرم گفت آدرس را بده می رویم ... بود بود... نبودم ضرر نکردیم. ◀️ پسر شهید گفت: همراه مادرم به آن آدرسی که آن شهید در خواب داده بود رفتیم و دیدیم درست است ! در زدیم و وقتی خانمی (همسر شهید ) در را باز کرد گفت فلانی هستید !!! و انگار ما را چندین وقت می شناسد !!! و کلی ما را تحویل گرفت و گفت همسرم اخیرا به خوابم آمد و گفت فلانی برای خواستگاری دخترمان می آید ... ما الان منتظر شما بودیم . آقای قرائتی ادامه داد : الان عکسهای دو شهید را دارم . در ضمن من سالی شاید ۲ تا خواب تعریف کنم ولی این را خودم تحقیق کردم و دیگر خواب نبود انگار بیداری بود. حالا چی دختر دکترا دارد و پسر فوق دیپلم ! 🔹حاج آقا قرائتی افزود : "حالا من این را تعریف کردم از فردا دختر پسرها راه نیفتند از امام خمینی همسر بخواهند وظیفه امام خمینی کارهای ازدواج نیست ولی گاهی اوقات یک چشمه ای می آیند که برای ما حجتی شود ." اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 👈 🌹 التماس دعا •┈••✾🍃🍁🍃✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ پیشنهاد ویژه و مهم استاد #پناهیان برای سومین شب قدر ➕ هشدار جدی آیت الله بهجت(ره) 🔻مجلس اضطراربگیرید 🔻امشب اگر وعدۀ ظهور به ما داده نشود برای امام زمان (عج) کم گذاشته‌ایم #من_فقط_یک_حاجت_دارم #شب_قدر 🍃🍂🍃🍂🌹🍂🍃🍂🍃
📜مقرری بازنشستگی علی(ع) برای پیرمرد نصرانی ✍️مردی نصرانی که جوانی خود را به کار و تلاش گذرانده بود و کور و فقیر شده بود، با کمال درماندگی در کنار خیابان گدایی می‌کرد، و مردم از روی ترحّم چیزی به او می‌دادند. 🔹روزی امیرالمومنین علی علیه‌السلام از آنجا عبور می‌کرد و او را دید و از حال او پرسید. 🔺گفتند: پیرمرد نصرانی است که از روی پیری و کوری، گدایی می‌کند. امام علی علیه‌السلام فرمود: استعملتموه حتّی اذا کبر و عجز منعتموه؟ ؛‌ در روزگار جوانی و سلامت، او را به کار گرفتید، و اکنون که پیر و کور شده او را از حق خویش محروم ساخته به حال خود رها کرده‌اید؟ 👈بر حکومت است که تا او زنده است مخارج زندگی او را تامین کند. سپس به مسئول بیت‌المال دستور داد: انفقوا علیه من بیت‌المال؛ از بیت‌المال مسلمین او را اداره کنید. 📙وسایل الشیعه، ج11، ص49 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از کانال خوشبختی 🌹
🌟 رهبرانقلاب: در شبهای قدر، بنده حقیر از شما التماس دعا دارم. 🌷 💚 کانال خوشبختی💚 رسانه زوج خوشبخت 🌴به مابپیوندید.🌴 https://eitaa.com/asshgjj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_8008725.mp3
15.33M
السلام علی الحسین ع وعلی علی بن الحسین ع و علی اولاد الحسین ع و علی اصحاب الحسـیـن ع اللهم الرزقنا زیارت الحسین ع اللهم الرزقنا شفاعة الحسین ع اللهم الرزقنا توفیق الشهادةفی سبیلک 🌹 @adhbcx
🌷🍃بعضی آدم‌ها هستند که دائماً شاکرند ذکر لبشان "خـدایـا شکــرت" هست. اصلاً انگار غم و غصه ندارند. 🌷🍃وقتی به زندگیشان نگاه می‌کنی خیلی مشکلات هست اما آرامش محض اند. هیچ وقت از مشکلاتشان حرف نمی‌زنند. فقط لبخنـــد و امیـــد آدم کنارشان قوت قلب می‌گیرد. 🌷🍃بعضی‌ها هم نه درست بر عکس همیشه شکایت دارند دائم از وضعشان ناراضی اند هر جا می‌نشینند از گرفتاریهایشان حرف می‌زنند از بدشانسی هایشان آدم پیش آنها یاد غم‌هایش میفتد 🌷🍃خــداوند شـاکـــر است و بنده‌های شاکر 《رنـگ خــ♡ــدا》 هستند. رنگ آرامــش زشتیها را می‌پوشانند بدی‌ها را نادیده می‌گیرند سختی‌ها را رد می‌كنند 🌷🍃و باور دارند که آخرش آسانی است. چون خداوند فرموده: "حتما آخرش آسانی است" آدم‌های شاکر خدا را واقعاً باور دارند. بیائید ما هم به رنـگ خــ♡ــدا باشیم♥️ 🌹 @adhbcx
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استدلالی زیبا درباره اینکه چرا خانم ها باید حجاب داشته باشند. چقدر خوبه که مسائلی مانند حجاب رو اینطور تبلیغ کنیم، نه سطحی و مقایسه کردن بانوان با آبنبات و ماشین.! 🌹 @adhbcx
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سی روز با قرآن 🗓روز بیست و سوم ماه مبارک رمضان 98 🔴 کامل و زیبا😍👌 🔸سوره شمس 🔸باصدای 🔸حجم: 5.65 مگابایت 🔹۷دقیقه 🌹 @adhbcx
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ملیڪا،دختر نُه ساله که در بیمارستان بستری است روی درب اتاقش نوشته: 🔺لطفا آقایان با یاالله وارد شوند... من امانت دار حجاب حضرت فاطمه زهرا س هستم... #پویش_حجاب_فاطمے
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
🎆 رمان شب #بدون_تو_هرگز 72 " شبیه پدر " ❤️ دستش بین موهام حرکت می کرد ... و من بی اختیار، اشک م
🎑 رمان شب 73 "بخشنده باش" 🕰 زمان به سرعتِ برق و باد سپری شد ... 🔹 لحظاتِ برگشت به زحمت خودم رو کنترل کردم ... نمی خواستم جلوی مادرم گریه کنم ... نمی خواستم مایه درد و رنجش بشم ...💗 ✈️ هواپیما که بلند شد ... مثل عزیز از دست داده ها گریه می کردم... 😭 📆 حدود یک سال و نیم دیگه هم طی شد ... ولی دکتر دایسون دیگه مثل گذشته نبود ... حالتش با من عادی شده بود ... حتی چند مرتبه توی عمل دستیارش شدم... 🔶 هر چند همه چیز طبیعی به نظر می رسید ... امّا کم کم رفتارش داشت تغییر می کرد ... نه فقط با من ... با همه عوض می شد... 🌺 مثل همیشه دقیق ... امّا احتیاط، چاشنی تمامِ برخوردهاش شده بود ... ادب ... احترام ... ظرافتِ کلام و برخورد ... هر روز با روز قبل فرق داشت... ❇️ یه مدت که گذشت ... حتی نگاهش رو هم کنترل می کرد... دیگه به شخصی زُل نمی زد ... در حالی که هنوز جسور و محکم بود ... امّا دیگه بی پَروا برخورد نمی کرد... رفتارش طوری تغییر کرده بود که همه تحسینش می کردن ... به حدی مورد تحسین و احترام قرار گرفته بود ... که سوژه صحبت ها، شخصیتِ جدیدِ دکتر دایسون و تقدیرِ اون شده بود ...👏👏 در حالی که هیچ کدوم، علتش رو نمی دونستیم... 📳 شیفتم تموم شد ...لباسم رو عوض کردم و از درِ اتاق پزشکان خارج شدم که تلفنم زنگ زد... –سلام خانم حسینی ... امکان داره، چند دقیقه تشریف بیارید کافه تریا؟ ... می خواستم در مورد موضوعِ مهمی باهاتون صحبت کنم... 📞 🔹 وقتی رسیدم ... از جاش بلند شد و صندلی رو برام عقب کشید ... نشست ... سکوتِ عمیقی فضا رو پر کرد... 👨‍⚕–خانم حسینی ... می خواستم این بار، رسماً از شما خواستگاری کنم ...اگر حرفی داشته باشید گوش می کنم...و اگر سوالی داشته باشید با صداقت تمام جواب میدم... 😊 این بار مکثِ کوتاه تری کرد... ✅ –البته امیدوارم اگر سوالی در موردِ گذشته من داشتید ... "مثل خدایی که می پرستید بخشنده باشید ....." 💖