eitaa logo
دفتر شعر گهر
227 دنبال‌کننده
448 عکس
43 ویدیو
1 فایل
ای آنکه رباعی مرا می‌خوانی تا روضه‌ی بعد منتظر می‌مانی در وقت صله گرفتن از آل الله در اجرت روضه با #گهر یکسانی #گهر https://eitaa.com/daftaresher110 آثار ط. اسدیان مدیریت کانال @fatemiioon
مشاهده در ایتا
دانلود
شب شهادت مادر خدا رهایم کن ز بند ظلم رها کن ز غم جدایم کن اگر که زندگیم حل نکرد غیبت را برای حضرت مهدی خدا فدایم کن @daftaresher110
رزق شب جمعه:👇👇 شب جمعه است چرا بستر مادر خالی است؟ یعنی امشب وسط کرببلا جنجالی است @daftaresher110
امشب اربابم حسین تشنه بی مادر شده بانی روضه به تنهایی خود حیدر شده کربلا در این شب جمعه چه غوغایی شده با حضور فاطمه کرببلا محشر شده مادرش در زیر خاک و دخترش در آتش است خوب شد رفتی ندیدی حور بی معجر شده کاش تشییع برادر نیز شب هنگام بود داغ این تشییع‌ها هم قاتل دختر شده مادرم شد بی حرم، باشد برادر بی کفن مادرم این روزها آماده کرده پیرهن حضرت مهدی بیا ای طالب خون خدا قبر مخفی گشته‌ی انسیه را پیدا نما ما همه سینه زن داغ حسین و مادریم بعد از این پایش بیفتد در سپاه حیدریم از همین امشب که گریه نزد زهرا می‌کنیم عهد می‌بندیم با مهدی که غوغا می‌کنیم انتقام فاطمه باشد دعای اهلبیت بچه‌های ما فدای بچه‌های اهلبیت @daftaresher110
این جمعه هم آمد ولی آقا نیامد شد عصر جمعه مهدی زهرا نیامد تو آمدی آقا ولی ما خواب بودیم وقتی که تنها شد علی ما خواب بودیم تشییع زهرا رفت سلمان خواب بودیم تشییع امروز شهیدان خواب بودیم هنگام تشییع جنازه خواب بودیم وقتی که می‌زد نعل تازه خواب بودیم وقتی که آتش زد به خیمه خواب بودیم در بین آتش بود عمه خواب بودیم شکل نفوذی آمدند ما خواب بودیم وقتی که قاسم را زدند ما خواب بودیم از این همه خواب گران خیری ندیدم آقا تو بیدارم کن از خود نا امیدم بیدارمان کن تا ولی تنها نماند در این زمان سیدعلی تنها نماند مادر بیا فکری به حال زارمان کن بیدارمان کن بهر مهدی یارمان کن من خسته‌ام کاری برای تو نکردم از بس که بد کردم به تو لبریز دردم خسته شدم از نفس و از نامردی خود @daftaresher110
من خسته‌ام از نفس و از نامردی خود مردانگی کن بار دیگر ای نگارم با شال مشکی عزای جد مادرت وای گریانم و شرمنده هستم شرمسارم شرمنده‌‌ی خون شهیدانم خدایا دل تنگ آن پیر جمارانم خدایا من را فدایی امامت کن خدایا از این زمان یار ولایت کن خدایا از این زمان مثل شهیدانم بگردان با عشق زهرا زنده با زهرا بمیران من تسلیت گویم به جای شیعیانت آن شیعه‌ای که بی تو دارد می‌دهد جان صاحب زمان دنیا جهنم گشته بی تو دنیا پر از ظلم دمادم گشته بی تو حتی زمین و آسمان قهرند با هم از تشنگی دنیا محرم گشته بی تو آقا تو بین شیعیان یاری نداری عباس در بین جهان داری نداری زینب نبودم تا تو را یاری نمایم یک فاطمه بین زنان داری نداری دشمن به لبخند کثیفش گفت با من تو مهدی صاحب زمان داری نداری من غیر تو آقا کس دیگر ندارم تو غیر شیعه مهدیا یاری نداری @daftaresher110
تنها شدم دیگه خدا آتیش گرفتم بین تموم دشمنا آتیش گرفتم وقتی تو رفتی این همه دشمن منو دید دیدن که افتادم ز پا آتیش گرفتم رفتی و من موندم کنار بچه‌هامون با اشک چشم بچه‌ها آتیش گرفتم رفتی و زینب چادرت رو بر سرش کرد شد چادرت خاکی چرا آتیش گرفتم می‌خوآست که قبر تو رو بشکافه قاتل شمشیر اومد توو ماجرا آتیش گرفتم وقتی حسن زانو بغل می‌گیره زهرا رنگش پریده بی صدا آتیش گرفتم انگار پنهون می‌کنه یک راز خونین موی سفید داره خدا آتیش گرفتم چشمم به چشم سرخ از اشکه حسینه با یاد دشت کربلا آتیش گرفتم آتیش می‌گیره دامن این دختر من با یاد گوش دخترا آتیش گرفتم زهرا قرار ما دیگه تو قتلگاهه وقتی حسینم تشنه بین یه سپاهه وقتی که عباسم دیگه دستی نداره وقتی حسینت فاطمه جان بی پناهه وقتی که شمر بی شرف با چکمه می‌ره رو سینه‌ی این بچه‌مون روزم سیاهه وقتی که خنجر می‌کشه زینب می‌بینه رو یه بلندی زینبم از پا می‌شینه پاهاش شبیه زانوان من میلرزه رو می‌کنه با اضطرار سمت مدینه آه ای رسول الله این مظلوم تنها بابا بیا داداش من روی زمینه اما کسی حتی جوابش رو نمی‌ده چشم تو هم با من همین‌ها رو می‌بینه تو لحظه‌ی خنجر کشیدن می‌ری از حال با ناله‌ی تو زینبت میاد تو گودال به سمت گودال از خیمه دویدم من @daftaresher110
روزی اگر مقام شفاعت به ما رسید روزی اگر کنیزی حضرت به ما رسید روزی اگر که نوبت وحدت به ما رسید بوی حریم مادر عترت به ما رسید یا اینکه در مسیر، شهادت به ما رسید فیض حضور قرب ولایت به ما رسید بر تو خدای فاطمیه می‌خورم قسم دامن ز دست بنده‌ی خاطی نمی‌کشم @daftaresher110
هر چقدر محکم و بلند باشی باید پشتت به یک مهربان گرم باشد... و الا یخ می‌کنی و فرو می‌ریزی... تو مهربان من باش... خدایا...🤲 شنیده‌ام در دل کوه‌های بلند آتشفشان است... @daftaresher110
هر کسی نام آوری دارد تو را دارد دلم من بهار زندگی را با تو نجوا کرده‌ام آن زمانی که شکوفه می‌دهد برگ و برم باغبان مخفی هشیار پیدا کرده‌ام @daftaresher110
آن خدایی که مرا خلاق بود در تمام زندگی رزاق بود آنکه دل را خلق کرد و عشق را حامی پنهانی عشاق بود @daftaresher110
دل چه موجود عجیبی است، ندیده گیر است مثل بیماری عشق است ولی واگیر است @daftaresher110
حال دلم مثل شب خالی ز ماه است تنها دعای تو برای من پناه است @daftaresher110