رود زلال و سار هر دو روانند بی گمان
اما حکایتی است که اقبال وصل نیست
هر چند دل ز هم بربایند و دل دهند
رود زلال عازم و سار اهل فصل نیست
#گهر
@daftaresher110
دل بریدن بی گمان مرگ است اما چاره چیست؟
ما برای وصل تو هجران کشیدیم از ازل
گر که یارم شاد باشد از غم هجران چه باک
زهر هجر تو مرا شیرینتر است از هر عسل
#گهر
@daftaresher110
شعر اصلاح شده پس از نقد دوستان👇👇👇
در بلاها صبر...
در حیرت سکوت و...
در مصیبت گریه جا دارد
کوه صبر و...
یک بیابان تحیر
بین باران را کجا دارد؟
گر چه از حیرت کسی حال دل شعر مرا هرگز نمیفهمد
شعر باریدن از احساسم میان جنگل و صحرا صفا دارد
چله، رسم عاشقان و عارفان باشد ولی گوهر نپنداری
چلهی عارف شبیه اربعین عشق در دل کربلا دارد
عاشق و عارف اگر گوشه نشین قربت یارند اما تو
از دل زینب بپرس و از سکینه چلهی عاشق چهها دارد
در بیابان تحیر هم اگر تنها شدم باکی ز غربت نیست
مطمئن هستم امام من هوای دختر جامانده را دارد
دختری جامانده ام در شب به دادم می رسی آقا
چادرم زخمی است اما سربلند است و وفا بی انتها دارد
کربلا جامانده ها را با شهادت میخرد ای خیل جامانده
هر که جامانده تأسی بر رقیه کرده و واویلتا دارد
@daftaresher110
سال گذشته اربعین پرواز کردیم
امسال گویا جز فراق و درد و غم نیست
میسوزم از آتشفشان خستهی دل
از اربعین جا ماندم و محبوب هم نیست
#گهر
@daftaresher110
خستهام اما خدایی خستگی هم خسته است
بس که من در خستگی با خستگی جنگیدهام
#گهر
@daftaresher110
خستگی در اربعین در میشد از تن سالها
من که جاماندم شبیه آن سه ساله خستهام
#گهر
@daftaresher110
خستگی در اربعین در میشد از تن سالها
من که جاماندم شبیه آن سه ساله خستهام
#گهر
#شعر
#اربـــــعین
@daftaresher110