eitaa logo
دغدغه‌های حوزوی
455 دنبال‌کننده
149 عکس
47 ویدیو
24 فایل
آئينه‌ای براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0 شناسه: @daghdagheha ادمین @a_r_moayedi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰جانا سخن از زبان ما می‌گویی...! 1. قبل‌تر از این هم، هر وقت که با دوستان دغدغه‌مند عشقِ سیاست‌گذاری و نگاه راهبردی و کلان و چه و چه، صحبت می‌کردم، غیر از تعدادی کلیدواژه‌ی پراکنده و مخلوطی از توضیحات دینی و غیردینی و ضددینی و دهان‌پرکن و البته سلیقه‌ای، حرف متقنی نصیبم نمی‌شد؛ راهبری نرم، طراحی، معماری، برنامه‌ریزی راهبردی، حکمرانی نرم، راهبری اجتماعی، جریان‌سازی، نظام‌سازی، تمرکززدایی و... واژه‌هایی بود که وقتی با چند سؤال ساده و کلیدی، پی‌اش را در ذهن دوستان انقلابیمان می‌گرفتی، صرفاً به تعدادی دغدغه و چند کلمه‌ی بدون امتداد و نهایتاً قدری اطلاعات از آن‌ور آب و چاشنی خلاقیت و پروردگی ذهنی می‌رسیدی و بس. 2. آن‌ها که کمی بیشتر ادعا دارند، اتاق فکر را هیئت اندیشه‌ورز می‌خوانند، به جای استراتژی می‌گویند راهبرد، پیشرفت را سردست می‌گیرند و لفظ کثیف توسعه را لعن می‌فرستند و... و دیگر خیالشان راحت است که کار را تمام کرده‌اند؛ البته می‌دانیم این دقت‌ها را نیز مدیون ولیّ‌امر(حفظه‌الله) هستیم و خدا را شکر چند کلامی برایمان خلق کردند که درنمانیم. 3. آن‌ها که قدری باهوش‌تر هستند و نگاه روبه‌جلو دارند و حرف‌ها را شنیده و چندباری تجربه اندیشه‌ورزی دارند، سعی می‌کنند ورودی‌های مختلفی مثل دین، علوم انسانی، دانش مدیریت راهبردی و... را ترکیب کنند بلکه دیگر مو لای درز کار نرود؛ غافل از اینکه فقط نقش قیف را بازی کرده‌اند و چند ورودی را به زور، درهم چپانده و به یک خروجی رسانده‌اند! فاجعه‌بار است؛ احتمالاً تجربه‌اش را دارید یا به این موارد برخورده‌اید. مدیرانِ بالادستی -که نوعاً خودشان دستی بر آتش ندارند- نیز با این تیپ کار خیلی کیف می‌کنند و به خیالشان، همه‌ی نگاه‌ها تأمین شده است و توپ تکانش نمی‌دهد! 4. کمی جلوتر که برویم، به افراد باهوش‌تری برمی‌خوریم که حوصله‌ی امتداد نه، بلکه توان سرهم‌بندی/جمع‌بندی و توجیهشان بالاست. معمولاً بنا به برخی ویژگی‌های عمدتاً شخصیتی که دارند، جزو عناصر پیشرو و اثرگذار جریان انسانی ما هستند. این عزیزان می‌توانند چندکلامی نیز برایت صحبت کنند و تصویر بسازند و تو را غرق در رؤیاهاشان کنند؛ تصورم این است که این لایه‌ی فکری ما، دچار آفت هستند. فراگیرشدن کلیدواژه‌هایی نظیر ، و ، محصول رواج این نگاه است. 5. فی‌الواقع آنچه شاهد هستیم، ملغمه‌ای از تصور «شرایط حساس کنونی»، تصور «دیربازده بودن کوشش نظری دین‌بنیان»، گزاره‌ی «آقا خودش گفته ما از یادگیری و تقلید ابایی نداریم ولی نمی‌خوایم مقلد بمونیم!»، «خلاقیت»، «دغدغه» و... است. 6. آنچه ما اسمش را برنامه‌ریزی و از آن مهم‌تر طراحی می‌گذاریم و پُزش را می‌دهیم، معمولاً یک‌جور بارش فکری + همه‌جانبه‌نگری + دیدن تجربیات + خوش‌فکری و سلیقه است و بس. بنده تفکر و شروع طراحی از را نیز محصول همین تیپ محاسباتی و پردازشی می‌بینم. طراحی راهبردی ما، لایه‌ی دانشی نیز اگر داشته باشد، معمولاً مُشتی بافته‌های بشری است و ربطی به آن بستر یکپارچه‌ی معناییِ مبنایی شما، که بتوانی لایه‌های روبنایی را به آن عرضه، در آن هضم و روی آن سوار کنی، ندارد. در نتیجه بدیهی است که هیچ‌وقت نمی‌توانیم روی خروجی‌های اندیشه‌ورزیِ راهبردی‌مان، دعوا کنیم بر سر حجیت و قطع؛ چرا که از اول نیز چنین رویکردی -نه در نظر، به دلیل تنک بودن جریان اجتهادی در نقاط راهبردنگاری و نه در عمل، به دلیل عدم لوازمی مثل سرمایه‌ی معنوی یا صبر و حوصله و پذیرش سعی و خطا- نبوده است. به گمان بنده: ، مجرای رفت و برگشت و نقطه پیوند علم و عمل است؛ ما باید روی نقطه‌ی طراحی -با این تقریر- بایستیم و مبتنی بر مؤلفه‌هایی از جمله خط تمدنی (ان‌شاء‌الله توضیحش باشد برای مجالی دیگر) پاسخ‌های عمقی کوتاه‌مدت و بلندمدت تولید کنیم. باید اولاً روی عمق و جنس اثرگذاری لایه فکری، تأمل کنیم. برد لایه‌ای که ما به آن مجهز هستیم، چقدر است؟ ما چقدر توان امتداد آن را داریم؟ ثانیاً به گره‌خوردن آن به لایه‌ی علم فکر کنیم وگرنه به زودی خواهیم لنگید. @Cultural_governance ➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
💠 فروپاشی نخبگانی با خیزش اجتماعی. 🌐 بازنشر سخنرانی استاد پارسانیا در نشست تحلیل جامعه شناختی آخرین وضعیت انقلاب اسلامی با تأکید بر وقایع اخیر/ 14 تیر 1397 🔹 پارسانیا بحث خود را با موضوع فروپاشی حوزه نخبگانی سیاسی و بازآفرینی و خیزش حوزه اجتماعی مطرح کرد. او از دو شکاف اجتماعی در سه دهه اخیر یاد کرد. یکی از این دو شکاف مربوط به فاصله بین نخبگان، خواص و مدیران سیاسی و اجتماعی کشور با حوزه عمومی و مردم است و شکاف دیگر مربوط به فاصله بین نخبگان، خواص و مدیران سیاسی و اجتماعی با یکدیگر است. به نظر پارسانیا هر کدام از این دو شکاف در دوره‌های هشت‌ساله یا ده ساله خود را نشان داده‌اند، هر چند که اغلب تفسیر درستی از آن‌ها نشده است. 🔹 او درباره انشقاق بین حوزه اجتماعی و عمومی با نخبگان سیاسی گفت: در دوران جنگ شاهد فاصله‌ای کمتر بین این دو حوزه هستیم نخستین انشقاق در این حوزه در سال 71 در اعتراضاتی شکل گرفت که از کوی طلاب مشهد آغاز شد و سپس این انشقاق به ترتیب در سه دوره هشت ساله یعنی در سه مقطع انتخابات 76، 84 و 92 خود را نشان داد. در این سه مقطع، مردم اعتراض خود را به نخبگان سیاسی و الگوی مدیریتی واحد آن‌ها، نشان دادند. 🔹 شکاف دوّم، مربوط به نزاع بین نخبگان سیاسی با یکدیگر است. این شکاف، در مقاطعی غیر از انتخابات، یعنی در حوادث سال 78 و 88 خود را نشان داد. حادثه سال‌78 از نوع حوادث مقاطع انتخابات نبود؛ یعنی حادثه‌ای عمومی و فراگیر نبود. این حادثه مربوط به تهران، آن‌هم در میانه شهر از کوی دانشگاه تا خیابان انقلاب بود. حادثه کاملاً نخبگانی و سیاسی بود و کانون فرماندهی آن، برخی از معاونت‌های دولت و یا وزارت علوم بودند و هدف آن نیز عبور از خیابان جمهوری بود. حادثه سال‌88 نیز حادثه‌ای مربوط به شهرهای بزرگ و بیشتر مربوط به بالای شهر تهران بود و طرف‌های این حادثه این‌بار، سران و محورهای اصلی مدیریت کشور و نخبگان سیاسی بودند. 🔹 نخبگان سیاسی، اغلب به رقابت‌های مربوط به خود نظر داشته‌اند و مسائل روزمره زندگی مردم ما کمتر مسأله آن‌ها بوده است. آن‌ها متأسفانه هیچ‌گاه قرائت درستی از مقاومت‌های عمومی مردم در انتخابات‌های مکرر نکرده‌اند و مقاومت مردم نسبت به الگوهای مدیریتی خودشان را هزینه رقابت‌های سیاسی‌شان کرده‌اند. 🔹 پارسانیا، حوادث جاری جامعه را با نوع حوادث سال 78 و 88 متفاوت دانست و گفت: این حادثه مربوط حوزه نخبگانی کشور نیست و به حوزه عمومی جامعه باز‌می‌گردد. این حادثه مطالبه عمومی جامعه جامعه از الگوهای مدیریت ثابت و مستمری است که نزاع‌های سیاسی نخبگانی نیز کمتر در آن تأثیرگذار بوده و هست. 🔹 پارسانیا در بخش دوم صحبت خود به علّت ناکارآمدی مدیریتی کشور پرداخت و این امر را ناشی از بی‌توجهی مدیران به تفاوت دو عرصه سیاست‌گذاری و خط‌مشی‌گذاری دانست و بر این نکته تأکید کرد که قانون اساسی به گونه‌ای است که اجازه استقرار سیاست‌گذاری را به هیچ‌یک از قوا نمی‌دهد و حال آن که مدیران کشور رقابت‌های قبیله‌ای خود را اغلب با ادبیات سیاست‌گذارانه توجیه کرده و از این افق به چالش با یکدیگر می‌پردازند. به‌زعم او نتیجه طبیعی این وضعیت، غفلت از خط‌مشی‌گذاری و تدوین و اجرای سیاست‌های اجرایی (و نه سیاست‌های کلان) در عرصه مدیریت و غفلت از مسائل جاری مردم است. 🔹 پارسانیا از نمونه‌های متعددی یاد کرد که بی‌توجهی مدیران قوای مختلف را نسبت به خط‌مشی‌گذاری و دخالت‌های غیرقانونی و ناروای آنان را در عرصه سیاستگذاری نشان می‌دهد. 🔹 این مدل از مدیریت، آسیب واقعی و عینی خود را در حوزه عمومی وارد می‌سازد و ساختار اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی حوزه عمومی را تخریب می کند و اینک خیزش عمومی مردم، این مدل از مدیریت اجتماعی را در معرض فروپاشی قرار می‌دهد و فرصت مناسبی را برای تغییر و تحول بنیادین آن که به گونه‌ای رسوب‌کرده و سخت و درعین‌حال فرتوت است، ایجاد می‌کند. @hparsania @daghdagheha