‌« به عزیزت قسم، عزیزترینی برام به جز تو و غم تو، من از خدا چی میخوام » سُخنران: حجت الاسلام مهدوی ارفع بانَواٰیِ: حاج مهدی رسولی 🗓 شنبه ۱۶ تیرماه ۱۴۰۳ شب اول محرم الحرام ۱۴۴۶ #محرم 👇ما را دنبال کنید 👇 📤 @daghdaghemand

https://www.aparat.com/KaffolAbbasQom پخش زنده هیات کف العباس با سخنرانی حجت الاسلام میرزامحمدی دهه اول محرم ۱۴۰۳ #قم #محرم 👇ما را دنبال کنید 👇 📤 @daghdaghemand

🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 مراسم عزاداری دهه اول محرم الحرام ۱۴۴۶ ⚜سخنران : حجت الاسلام والمسلمین علی اکبر یزدیان 💠بانوای: کربلایی سجاد ارفع کربلایی محمدرضا هدایتی 🕘زمان :از شنبه ۱۶تیر ماه به مدت ۱۱شب ساعت۲۱:۱۵ 📍مکان:شهرقدیم .گلزار مطهر شهدا مرکز فرهنگی گلزار شهدا_بنیاد شهید و امور ایثارگران لارستان_هیئت جوانان حضرت علی اکبر_مجموعه مهارتی نوجوان پلاس 👇ما را دنبال کنید 👇 📤 @daghdaghemand

🔍 گزارش صوتی 🎙 سخنران حجت الاسلام یزدیان 📜 چرا اینهمه از شهدا میگیم انسان، موجودی اجتماعی است 📆 شب سوم محرم 18/4/1403 📌 شیراز، لارستان ، شهر قدیم 👇 ما را دنبال کنید 👇 📤 @daghdaghemand

منافق‌ترین فرد تاریخ را بشناسید... ♨️ تا به حال مثل چنین فردی ندیده‌اید👆 💢 مرد هزار چهره‌ی واقعی!!! 🔰 برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی 👇ما را دنبال کنید 👇 📤 @daghdaghemabd

امضا کنید: کارزار حمایت از شهردار مومن و انقلابی تهران و درخواست ابقاء ایشان https://www.karzar.net/135159

حجت الاسلام حامد کاشانی : جنگ صد در صد پیروز را وقتی شما دقیقه 90 رها میکنی پشیمانی دارد این کشته ها را که میخواهی دفن کنی بچه های یتیم آنها می آیند و میپرسند که چی شد؟ اگر می دانستید پیروز نمیشویم چرا اینها را به کشتن دادید؟ سپاه اسلام برگشته بود و همه خشمگین بودند به نزدیکی کوفه که رسیدند امام از کسی که از کوفه خارج شد پرسید : درباره ی جنگ چه میگویند؟ او گفت : میگویند علی نتوانست ...... حضرت فرمود :شما حق را روشن فهمیدید. با ماجرای عمار حق روشنِ روشن بود. میخواستید بپذیرید. اگر عناد بورزید که من نمی توانم .... زورکی که کسی را سوی بهشت نمیبرند و هی به او بگویند حق چیست و او نخواهد بپذیرد دژ مستحکم مولا را از هم پاشاندند و لشکرش ریخت به هم و آن طرف که داشت شکست میخورد فهمید چه شد خودشان هم فهمیدند کار خطایی کردند..... تفرقه شکاف اما دیگر بعد از این تفرقه که درون لشکر حضرت انداختند کوفه لشکر صد هزار تایی به خودش ندید... دیگر یکپارچه نشد......... #عبرت_تاریخ 📤 @daghdaghemand

فإذا اختنَقتُمْ، بالحُسينِ تنفّسوا اگر دل‌تان سخت به تَنگ آمد، با ذکرِ حسین(ع) نَفَس بکشید

🔍 گزارش صوتی 🎙 سخنران حجت الاسلام یزدیان 📜 وحدت اجتماعی در مکتب عاشورا 📆 شب چهارم محرم 19/4/1403 📌 شیراز، لارستان ، شهر قدیم 👇 ما را دنبال کنید 👇 📤 @daghdaghemand

🎬 #ببینید 📎 مجموعهٔ #اصحاب_الحسین علیه‌السلام 📎 #قسمت_بیست_و_سه | جناب عابس بن ابی‌شبیب شاکری 🏷 #المصیبة_الراتبة 👇 ما را دنبال کنید 👇 📤 @daghdaghemand

https://www.aparat.com/KaffolAbbasQom پخش زنده هیات کف العباس با سخنرانی حجت الاسلام میرزامحمدی دهه اول محرم ۱۴۰۳ #قم #محرم 👇ما را دنبال کنید 👇 📤 @daghdaghemand

🖤سمت درست تاریخ🖤 باموضوع: زندگی اجتماعی در مکتب عاشورا 🔹سخنرانی 🎤 حجت الاسلام یزدیان 📍شب اول محرم الحرام ۱۴۴۶ #محرم #هیئت #نوجوان #عزاداری #نوجوان_پلاس #امام_حسین 👇ما را دنبال کنید 👇 📤 @daghdaghemand

🖤 سمت درست تاریخ 🖤 🔍 باموضوع: زندگی اجتماعی در مکتب عاشورا ✅ مومن مجاهدانه زندگی می‌کند 🔹سخنرانی 🎤 حجت الاسلام علی اکبر یزدیان 📍شب دوم محرم الحرام ۱۴۴۶ #محرم #هیئت #عزاداری #امام_حسین 👇ما را دنبال کنید 👇 📤 @daghdaghemand

🎙فـایل صـوتـی #محرم_الحرام۱۴۰۳(شب دوم) پیش زمینه| باره پرچمه کربلا.. 👇ما را دنبال کنید 👇 📤 @daghdaghemand

چند استکان هم به نیت من بشوی! سال‌های پُر تب‌ و تاب دفاع مقدس است... سال‌های خون و آتش و دود... شهید بابایی، خلبان شجاع، پاکباخته و فدایی اسلام و انقلاب به دیدار حضرت امام می‌رود و در حالی که جاذبهٔ ملکوتی امام روح و روانش را تسخیر کرده است خطاب به حضرت ایشان می‌گوید: - امام عزیز! می‌خواهم به گونه‌ای که در کار جنگ خللی پیش نیاید چند روزی به مرخصی بروم. اجازه می‌فرمایيد؟ - در بحبوحهٔ جنگ کجا می‌خواهید بروید؟ - من در دههٔ اول محرم برای شستن استکان چای عزاداران به هیئت‌های جنوب شهر که مرا نمی‌شناسند می‌روم. مرخصی را برای آن می‌خواهم و گوش به زنگم که بلافاصله بعد از اعلام نیاز به جنگ بازگردم. - به یک شرط اجازه مرخصی می‌دهم. - هر چه بفرمایید با جان و دل می‌پذیرم. - به این شرط که هنگام شستن استکان‌ها به نیت من هم چند استکان بشویی. 👇ما را دنبال کنید 👇 📤 @daghdaghemand

#حضرت_عبدالله_بن_الحسن_علیهماالسلام 🩸 آمدنِ جگرگوشهٔ امام حسن علیه‌السلام به قتلگاه و شهادت رسیدن او بر روی سینه عمویش ... در نقل‌ها آمده است: 📋 ثُمَّ إنَّ شِمرَ بنَ ذِي الْجُوشَنِ أَقْبَلَ فِي الرِّجَّالَةِ نَحوَ الْحسينِ ثُمَّ إنَّهُم أحَاطوا به إحاطَةً ▪️وقتی که شمر به همراه لشکرش دور تا دور امام علیه‌السلام را گرفتند و سخت او را احاطه کردند، 📋 فَانفلتِ الصَّبيُّ مِن يَدها، و قالَ: و اللّهِ لا اُفارقُ عَمّي ▪️عبدالله دستش را از دست عمه‌اش کشید(و به سمت قتلگاه دوید) و گفت: به خدا از عمویم جدا نمی‌شوم.. 📋 فأقبَلَ حَرمَلَةُ بنُ كاهِلِ اللَّعينِ إلىٰ الْحسينِ عليه السّلام، فضَرَبَ الصَّبيَّ بِالسَّيفِ، فَأَطَنَّ يَمينَه إلىٰ الْجِلدِ، فإذا هِيَ مُعَلَّقَةٌ ▪️در این‌جا بود که حرمله بن کاهل اسدی به طرف امام علیه‌السلام آمد، (در بعضی دیگر از مقاتل به جای حرمله، ملعونی به نام بحر بن کعب آمده که حضرت عبدالله علیه السلام رو به او کرده و فرمودند:ای پسر زن بدکاره! عمویم را می‌کشی؟!) و با شمشیر به دست عبدالله بن الحسن علیهما‌السلام زد و دست او به پوست آویزان شد و فریاد زد: 📋 يَا عَمَّاهُ أَدرِكْني ▪️عموجان! مرا دریاب 📋 فأخَذهُ الْحسينُ و ضَمَّهُ إلَيه، و قال: يا ابْنَ أخي صَبراً عَلىٰ ما نَزَلَ بِكَ يا وَلَدي ▪️پس امام حسین علیه‌السلام او را گرفت و به سینه چسپاند و فرمود: ای پسر برادرم! بر آن چه که بر سرت می آید صبر کن. 📋 فبَينَما هوَ يُخاطبُه إذ رَماهُ اللَّعينُ حَرملةُ بسَهمٍ، فَذَبَحَه في حِجرِهِ ▪️در همین حین، حرمله ملعون تیری را به طرف عبدالله علیه السلام زد که او را در آغوش عمویش ذبح کرد. 📋 فَصَاحَتْ زينبُ: وا اِبنُ أخاه! لَيتَ الْمَوتَ أعدَمني الْحَياةَ، لَيتَ السَّماءَ أَطْبَقَتْ عَلى الأرضِ، و لَيتَ الْجِبالَ تَدَكْدَكَتْ عَلى السَّهْلِ ▪️زینب کبری علیهاالسلام از همان کنار خیمه ها متوجه شهادت عبدالله شد و فریاد زد: وای از پسر برادرم! ای کاش مرگ من فرا می‌رسید! ای کاش آسمان بر زمین فرود می‌آمد! ای کاش کوه ها از هم پاشیده و صاف می‌شدند! 🥀 عمر بن سعد ملعون در نزدیکی حضرت زینب علیهاالسلام بود که حضرت به او فرمود: 📋 يُقتَلُ ابْنُ بنتِ رسولِ اللّهِ و أنتَ تَنظُرُ إلَيه؟ ▪️وای بر تو! پسرِدختر رسول خدا صلی الله علیه و آله دارد کشته می‌شود و تو نگاه میکنی؟! اما آن ملعون جواب حضرت را نداد. 📚المنتخب، طریحی ج٢ص۴۵١ 📚تاریخ طبری ج۵ ص۴۵٠ 📚نفس المهموم ص٣۵٩ ✍ در یازده بهارم تنها حسین گفتم یاد حسن که کردم یک یاحسین‌ گفتم عمه نوازشم کرد زیرا حسین گفتم به تو عمو نگفتم بابا حسین گفتم! باید همه بدانند در زیر دین هستم عبداللهم ولی من عبدالحسین هستم مانند قاسم عزمِ کشته شدن که دارم در رگ‌رگ وجودم خون حسن که دارم گیرم زره ندارم! یک پیرهن که دارم! جای کلاه‌خودم عمامه من که دارم بگذار من بیایم تا راه حل بسازم مثل حسن بجنگم صدها جمل بسازم بی اکبر و ابالفضل دور تو بود خلوت گفتی بمان به خیمه گفتم عمو اطاعت عمه مراقبم بود با صدهزار زحمت تنها زدی به میدان آخر چقدر غربت!! دیدم به قصد قتلت لشکر به راه افتاد تا پیکر شریفت در قتلگاه افتاد یک نیزه بین پهلو یک نیزه در گلو بود دست کسی به ریش و دست کسی به مو بود با چکمه بر لبت زد آن کس که روبرو بود دیدم در آن شلوغی زهرا کدام سو بود خون از تو رفت و چشم مظلوم تو به هم ریخت تیر سه شعبه خوردی حلقوم تو به هم ریخت مشغول اذیت تو جمع اراذل اوباش یک عده گرم خنده یک عده گرم پرخاش توهین زیاد کردند بد مست های فحاش بر سینه ات نشسته یک نانجیب عیاش آنجا کنار عمه این روضه را که دیدم “والله لا افارق”.. سوی تنت دویدم بر پیکرت کشیدم با گریه پیکرم‌ را دادم نشان به عالم آن روی دیگرم را نذر سر تو کردم دستان لاغرم را بازو شکست و دیدم‌ بازوی مادرم را شکرخدا که من هم پای تو جان سپردم دیدی که من دلیرم! دیدی به درد خوردم! 👇ما را دنبال کنید 👇 📤 @daghdaghemand

*🎙 ولله لا اُفارِقُ عَمی* #روضه #حضرت_عبدالله 👇ما را دنبال کنید 👇 📤 @daghdaghemand

🔍 گزارش صوتی 🎙 سخنران حجت الاسلام یزدیان 📜 زمان شناسی در مکتب عاشورا 1 📆 شب پنجم محرم 20/4/1403 📌 شیراز، لارستان ، شهر قدیم 👇 ما را دنبال کنید 👇 📤 @daghdaghemand

🌷نماهنگ خادم ملت 🎙 حاج محمد رضا بذری حاج آقا هارداسان... 👇ما را دنبال کنید 👇 📤 @daghdaghemand

رحمت به عشاق اباعبدالله... فاتحه و صلواتی نثار روح درگذشتگان بفرمایید #مقدسیان #شهید_رئیسی

🌷 #یاد | #پوستر 📌 یادت به‌خیر، گریه‌کنِ روضۀ حسین... #محرم #امام_حسین #شهید_جمهور 👇ما را دنبال کنید 👇 📤 @daghdaghemand