مثل همیشه داشتم گوشیم رو برای بار ۱۰۰ ام زیر و رو میکردم!
اما این دفعه با خاطرات محرم روبه رو شدم!
شبای محرمی که که ما خستهِ روضه بودیم نه خسته ی روضه!
همون شبا که هرجور شده خودمون رو میرسونیدم به ناجا!
هنوز نیت هامون از هیئت رفتن تغییر نکرده بود!(ادم ها چقدر زود عوض میشن)
عمیقا احساس نیاز پیدا کردم به همون ایام که زیر باران عشق غم امام حسین بودیم و رشد میکردیم!
و به خودم اومدم چقدر دور شدم! از امام حسینم:)
چیکار کردم با خودم؟
چی هستم الان؟
خواستم بگم اقای اباعبدالله میشه خودت مارو از اول بسازی!
با عشق خودت؟و از حس محرم بهشتت به ما بدی؟
اقا مارو از خودت دور نکن=)