❇️ هر امامی خصوصیتی دارد، همانطور که آفتاب در هر برجی خواص مخصوص خودش را دارد، #امامت و #ولایت_کبری، آفتابی است که در دوازده برج میچرخد و در هر برجی آثار خاص خودش رادارد.
🔆 در #امام_پنجم اثرش این است که رسول الله صلیاللهعلیهوآله فرمود: او #باقر_علم است.
⁉️ علمی که پیغمبر بگوید، شکافندهی او کیست باید دید در صندوق سینهی او چه خبر است؟
💯 این خصوصیتی است که در احدی وجود ندارد، #محمد_بن_علی_الباقر علیهماالسلام #شکافندهی_علوم است.
🎙 حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی
◻️ #کلام_فقیه #امام_باقر
🚩 دامغان انقلابی 🚩
📷 سفر استانی نماینده ولی فقیه در وزارت جهاد کشاورزی به استان آذربایجان غربی
🌹 ادای احترام به مقام شامخ شهدا توسط حجج الاسلام والمسلمین تقوی نماینده ولی فقیه در وزارت جهاد کشاورزی و قریشی نماینده ولی فیه در استان، همراه با عطر افشانی و غبار روبی مزار ۷۲ شهید سنگر ساز بی سنگر جهاد کشاورزی آذربایجان غربی
دامغان انقلابی
📷 بيست و پنجمين يادواره ٢٨ شهيد سرافراز روستاي طزره با حضور آيت الله حاج سيد محمود ترابي، ابوالفضل حسن بيكي نماينده مردم #دامغان، حجت الاسلام تقوی نماینده ولی فقیه در وزارت جهاد کشاورزی، علما، خانواده شهدا، جانبازان، ايثارگران، رزمندگان و مردم قدرشناس طزره برگزار شد.
📅 پنجشنبه - ١٣٩٨/٠٥/١٧
🕌 حسینیه طزره
🚩 دامغان انقلابی 🚩
مدینه فاضله دامغان
⚠️ از حاج آقای حسن بیکی نماینده محترم که داعیه نموده بودند: «من همواره مطیع علمای #دامغان به ویژه آی
📹 در حاشیه یادواره شهدای طزره؛
📸 تصویری از آقایان تقوی و حسن بیکی کنار یکدیگر ...
✌️ دامغان انقلابی ✌️
🔺صفحه نخست روزنامه "کویر امروز"
استان سمنان
چهارشنبه ۱۶ مرداد
سال 1398 - شماره ۱۱۲
♦️خط و نشان استاندار برای برخی مدیران تنبل سمنان
♦️غفلت شهروندان دامغانی از ادای وظیفه
🔸 این حق سید و بزرگ شهر ما نبود
🔸 آقای جهانگیری شما هم به مهدیشهر نمی آیید!؟
🔸 شهردار گرمسار: عملیات ساخت دریاچه مصنوعی و بازسازی پارک جنگلی پروفسور کردوانی آغاز شد
🔸به بهانه روز خبرنگار؛ دریاب خبرنگار را در کوچه های این شهر...
🔸 مصاحبه اختصاصی کویر امروز با دکتر رستمیان در شماره بعد
🔸"شهلا" سلطان دزدان در گرمسار بود
🔸 چای در سمنان گران شد
⛔️ "کویر امروز": حق مردم خط قرمز ماست
🌹با ما همراه باشید👇
@kaviremrouz
مدینه فاضله دامغان
📰 انتشار مقاله فقهی «استوانه فقاهت» در *هفته نامه کویر* تحت عنوان "آلات لهو و لهب از دیدگاه آیت الله
📰 انتشار سلسله مقالات فقهی در هفته نامه کویر امروز
🎻 بررسی احکام آلات لهو و لعب در آراء فقهای معاصر
📚 قسمت ۲ - صاحب جواهر(قدس سره)
✍🏻 به قلم: حقیر سید مهدی شمسی پور
✌️🏻 دامغان انقلابی ✌️🏻
مدینه فاضله دامغان
📰 انتشار سلسله مقالات فقهی در هفته نامه کویر امروز 🎻 بررسی احکام آلات لهو و لعب در آراء فقهای معاصر
📰 مقالات فقهی
🎸 بررسی احکام آلات لهو و لعب در آراء فقهای معاصر
💎 قسمت دوم - صاحب جواهر(س)
✍🏻 تحقیق: سید مهدی حسینی شمسی پور
آیت الله العظمی محمدحسن شریف اصفهانی نجفی معروف به صاحب جواهر (۱۲۰۲-۱۲۶۶هـ.ق)، در شهر نجف به دنیا آمد و حیات، تحصیل و تدریسش هم در همانجا بود. وی از شاگردان آیات عظام: سید محمد جواد عاملی (صاحب مفتاح الکرامه) و شیخ جعفر کاشف الغطاء (رحمهماالله) بود و درس او پس از ارتحال شریف العلماء مازندرانی(ره)، از مهمترین دروس حوزه علمیه نجف به شمار میآمد. ایشان مرجعیت عامه شیعه قبل از شیخ انصاری(ره) را برعهده داشته و به دلیل تألیف کتاب اثر گذار جواهر الکلام به صاحب جواهر معروف گشته است.
مفهوم لهو:
شیخ محمد حسن نجفی، در کتاب معروف جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام(عربی) که الگوی فقه جواهری است، همانند فقهای پیشین در مبحث صلاﺓ مسافری که به قصد شکار لهوی برود، از لزوم شکسته نخواندن این نماز به جهت حرمت سفر ناشی از لهو سخن می گویند. این فقیه بزرگوار در همانجا به نقل از کتب لغت، لهو را در معنای لعب معنا می کنند و چند مناط و ملاک برای لهو بیان می دارند، از جمله:
_لهو، راحتی بخشیدن و لذت دادن به نفس است که آن لذت با حکمت و عقل سازگار نباشد.
_لهو، آن چیزی است که انسان را مشغول به هواپرستی و کارهای طرب انگیز و شدت عشق و فرح کند.
حکم لهو:
اما در بیان احکام مربوط به معامله این آلات، مرحوم صاحب جواهر نیز در ابتدای باب تجارت و در نوع دوم کسب های حرام، مطالبی را در این موضوع آورده اند.
اکنون به ترجمه قسمت های مرتبط می پردازیم: «معامله آلات لهو مثل عود و مزامیر و هیاکل عبادت مثل صلیب و صنم و آلات قمار مانند نرد و شطرنج، از باب حرمت در قصد خرید و فروش، حرام می باشد. در این مسئله هیچ مخالفی وجود نداشته و اجماع وجود دارد.»
سپس ایشان به ذکر روایاتی در این زمینه می پردازند؛ از جمله روایت تحف العقول و خبر أبي بصير از امام صادق عليهالسلام؛ "بيع الشطرنج حرام وأكل ثمنه سحت... الی اخر الحدیث"
نهایتاً صاحب جواهر به بیان حکم این آلات همت گمارده و می نویسند: «در شرح استادمان (احتمالا عاملی صاحب مفتاح الکرامه یا کاشف الغطاء) هم آمده که بنابه ظاهر اجماع و اخبار، هرگونه بهره بری از این آلات اعم از صنعت، استعمال، انتفاع، إبقاء و اكتساب آن، حرام بوده، بدون فرقی در اراده قصد جهت محلله و غیر آن. اما در مسالک الافهام(شهید ثانی-ره-) آمده است که اگر امکان انتفاع از ماده آلات در جهت غیر محرم وجود داشته باشد، پس عدم حرمت خرید آن در این حالت بعید نیست. الا اینکه این صورت نادر است و به حالات نادره التفات نمیشود. (یعنی نمیتوان حکم غالب را نیز بر اساس آن داد. لذا حرمت باقی می ماند.)» ( ۱ )
نتیجه بحث آلات لهو و لعب در اندیشه فقهی صاحب جواهر اینست که ظاهرا ایشان نیز مانند قدما، معتقد به اطلاق حرمت و عدم تفصیل در عناوین و حتی مصادیق هستند.
غنا:
موضوع دیگری که در کتاب مهم جواهر الکلام به تحقیق پیرامون آن می پردازیم، مبحث "غنا" است. آیت الله العظمی شیخ محمد حسن نجفی در ادامه بیان مکاسب محرمه، از حرمت غنا سخن می گویند که ادله آن را نیز اجماع بدون مخالف و کتاب و سنت می دانند. حتی میفرمایند: آن قدر ادله حرمت غنا قوی هستند که ممکن است این امر از ضروریات مذهب شمرده شود. طبق کلام ایشان، قرار گرفتن غنا تحت عناوین لهو، لغو و زور که در قرآن از آن نهی شده، از علل حرمت غناست، لذا در این حکم شکی نیست و بحث در موضوع آن است.
صاحب جواهر سپس به بیان تعاریف غنا در کلام دیگران می پردازند، از جمله:
_مد الصوت المشتمل على الترجيع المطرب (مشهور امامیه)
_تحسين الصوت وترقيقه (شافعی)
_الصوت المطرب (سرائر ابن ادریس و ایضاح فخرالمحققین) و...
ایشان در ادامه می گویند که ضرورتا و فی الجمله، اصوات مختلف در قرائت قرآن، اشعار و... نمی تواند از اوصاف مذکور یعنی تحسین، مد و ترجیع خالی باشد، پس دانسته میشود که مراد از حرمت، کیفیت خاصی است که شناختش، بر عهده عرف است. وی تاکید میکند که منظور از عرف، "عامة سواد الناس" یعنی همه مردم نیست، بلکه عرف متدین ملاک است.
سپس می نویسد که در حال حاضر (قرن۱۲) معنای غنا بنابر تعریف عرف، مشتبه است؛ چراکه مردم، صوتی مخصوص که در غیر از قرآن، ادعیه و تعزیه امام حسین(ع) به کار می رود را غنا می دانند. در حالیکه قبلا دانستیم که الفاظ و عناوین در تحقق محتوای غنا نقشی ندارند و می شود قرآن را نیز با غنا خواند که از آن نهی شده است. لذا باید موضوع غنا را در صوت دارای تحسین، مد و ترجیعی بدانیم که موجب لهویت و طرب انگیزی شده و نیز در مجالسی مخصوص بکار می رود. ( ۲ )
با توجه به این عبارات صاحب جواهر، متوجه می شویم که مناط در حرمت غنا؛ "لهویت"، "غفلت از ذکر خدا"، "تشکیل مجالس معصیت یا شرکت در آن" و امثال ذلک می باشد.
🔚 ادامه دارد...
مدینه فاضله دامغان
📰 مقالات فقهی 🎸 بررسی احکام آلات لهو و لعب در آراء فقهای معاصر 💎 قسمت دوم - صاحب جواهر(س) ✍🏻 تحقیق:
📚 پانویس تحقیق:
۱: جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام ج ۲۲ ، ص ۲۵ و ۲۶ - مؤلف: نجفی، محمدحسن بن باقر - تحقیق: آخوندی، علی - ناشر: دار إحياء التراث العربي بیروت - نوبت چاپ: هفتم ۱۳۶۲ ش
۲: همان، ج ۲۲ صفحات ۴۴ تا ۴۷
✌️🏻 کانال دامغان انقلابی ✌️🏻
⚫️ نماز جمعه این هفته به امامت امام جمعه موقت #دامغان و استاد خارج حوزه علمیه، حجت الاسلام والمسلمین فؤادیان اقامه خواهد شد.
♠️ دامغان انقلابی ♠️
حضرت آیتالله خامنهای در ابتدای جلسه درس خارج فقه ۹۷/۱۱/۹ به شرح حدیثی از امام باقر علیهالسلام درباره گذرا بودن دنیا پرداختند.
سایت ایشان بمناسبت فرارسیدن سالروز شهادت امام باقر(ع) متن و فیلم مربوطه را منتشر میکند.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.
یا جابِرُ الدُّنیا عِندَ ذَوِی الاَلبابِ کَفَیءِ الظِّلالِ لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ اِعزازٌ لِاَهلِ دَعوَتِهِ الصَّلاةُ تَثبیتٌ لِلاِخلاصِ وَ تَنزیهٌ عَنِ الکِبر.(۱)
دنبالهی آنچه حضرت باقر(سلام اللّه علیه) به جابر دربارهی دنیا فرمودند [این است:]
یا جابِرُ الدُّنیا عِندَ ذَوِی الاَلبابِ کَفَیءِ الظِّلال
[عمر] مثل سایه است؛ فَیء، آن سایهی بعد از زوال [روز] را میگویند. همچنان که این سایه اعلام پایان روز است و هر لحظه به لحظهای که این سایه طولانی میشود، نشان میدهد که روز دارد تمام میشود. این عمر ما هم همین جور است. اینجا «دنیا» یعنی عمر من و شما که مثل همین سایه است؛ هر چه این سایه طولانیتر میشود، معنایش این است که به آن آخِر داریم نزدیکتر میشویم. بعضیها از اینکه سالِ گذشته تمام شد، سال نو شروع شد، خوشحال میشوند؛ خب، عیبی هم ندارد، چون عید است و خوشحالی اشکال ندارد امّا توجّه به این نکته هم لازم است: سال که تمام میشود، یعنی عمر ما تمام میشود؛ [در واقع] این عمر ما است که دارد به پایان میرسد، به این توجّه باید کرد. پیر و جوان هم ندارد؛ البتّه احتمال سر رسیدن اجل در مورد افراد پیر و مسن قهراً بیشتر است امّا جوانها هم هستند. ما در همین بحث خودمان، جمع خودمان بعضی جوانها را داشتیم که سالهای زیادی از سنین کنونیِ ما کمتر بودند، از دنیا رفتند؛ به این باید توجّه کرد که هر چه میگذرد، در واقع دارد به آن انتها نزدیک میشود.
لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ اِعزازٌ لِاَهلِ دَعوَتِه
بعد فرمود کلمهی لاالهالّااالله [یعنی] کلمهی توحید، اعزاز اهل دعوتِ لاالهالّااالله است؛ چرا؟ برای خاطر اینکه وقتی شما میگویید لاالهالّااالله، عبودیّت غیرخدا را نفی میکنید. مشکل اساسی مردم در طول تاریخ، عبودیّت غیر خدا بوده؛ بندهی فرعونها بودن؛ الان هم همین جور است: بندهی پول، بندهی مقام، بندهی شهوت، بندهی قدرتهای بزرگ. وقتی شما میگویید لاالهالّااالله، یعنی من فقط یک معبود دارم؛ نه پول را عبادت میکنم، نه مقام را عبادت میکنم، نه امپراتور را عبادت میکنم، نه فرعون را عبادت میکنم. عبادت هم صرفاً این نیست که انسان تقدیس بکند طرف را؛ نه، ممکن است اصلاً قبول هم نداشته باشد در دلش آن را، امّا عبادتش بکند! عبادت یعنی اطاعت کردن با همهی وجود؛ این عبادت است. پس وقتی که ما میگوییم لاالهالّااالله، در واقع داریم یک مایهی عزّت را برای خودمان تأمین میکنیم؛ یعنی «وَالاَغلـّْلَ الَّتی کانَت عَلَیهِم»،(۲) خودمان را از این اغلال داریم رها میکنیم.
اَلصَّلاةُ تَثبیتٌ لِلاِخلاص
بعد فرمود نماز هم این خصوصیّتها را دارد که اوّلاً تثبیت اخلاص است، یعنی برای خدا کاری انجام دادن؛ چون نماز، ذکر خالص خدا است و هیچ چیزی مخلوطش نیست و از اوّلی که انسان تکبیرةالاحرام را میگوید، مشغول ذکر الهی است؛ [البتّه] اگر توجّه و حضور داشته باشد؛ حالا ما که حواسمان گاهی پرت بشود که هیچ؛ آن کسی که حضور قلب دارد و خود را حاضر در مقابل خدای متعال میداند، [نماز او] یکسره ذکر خدا است؛ هم با لفظ، هم با عمل. ایستادن در مقابل خدا، رکوع کردن در مقابل خدا، سجودکردن در مقابل خدا، دست بلندکردن به دعا در مقابل پروردگار، ذکر خالص است و اخلاص را در دل انسان زیاد میکند. این یک [مطلب].
وَ تَنزیهٌ عَنِ الکِبر
کبر را هم از انسان [دور میکند؛ چون] انسان به خاک میافتد دیگر. البتّه حواسمان جمع باشد که در این نمازهایی که میخوانیم، بخصوص حالا بعضیها از ماها که مثلاً فرض کنید امام جماعتیم و یک جمعیّتی پشت سرمان نماز میخوانند، این از آن حالتِ به اصطلاح به خود گرفتن عنوان، آن حالتِ اَشِر و بَطَر(۳) خارج بشود؛ لَم اَخرُج اَشَراً وَ لا بَطَرا؛(۴) در حال نماز، انسان گاهی اوقات تصوّر کند که حالا این منم که دارم میخوانم و همهی این پانصدنفر، هزار نفر، ده هزار نفر پشت سر من [هستند]؛ این حالت به وجود نیاید. اگر این طور شد خودِ این مؤیّد کبر است؛ اگر این حالت نبود، آن وقت ضدّ کبر است؛ برای خاطر اینکه تعظیم است، تکریم است، به خاک افتادن است.
۱) امالی طوسی، مجلس یازدهم، ص ۲۹۶؛ «ای جابر! عمر مانند سایه گذرا است؛ کلمهی توحید، مایهی عزّت اهل توحید است؛ نماز تثبیتکنندهی اخلاص و دورکنندهی کبر است.»
۲) سورهی اعراف، بخشی از آیهی ۱۵۷؛ «... و از [دوش] آنان قید و بندهایى را که بر ایشان بوده است برمىدارد ...»
۳) تکبّر، غرور، خودپسندی
۴) امالی طوسی، مجلس سیزدهم، ص ۳۷۱