eitaa logo
دَم‌سَرا (دکتر سمانه خلف‌زاده)
282 دنبال‌کننده
266 عکس
127 ویدیو
0 فایل
#یا_حسین دکترای زبان و ادبیات عربی مدرس دانشگاه همدم با شعر، نویسندگی، ترجمه و اجرا تهیه کننده‌ی #رَحیل تأليفات: دَم، بازدَم، هَم‌دم، برای صدایت، صباح الانتصار و ... (اینجا گاهی همدل می‌شویم و گره از کار بندگان نیازمند خدا می‌گشاییم) @s_khalafzadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
برنامه ۲۷ تیر ۱۴۰۳ را در تلوبیون ببینید http://www.telewebion.com/episode/0xe1eedbe لینک ویژه برنامه‌ی که از و از طریق شبکه‌ی اول سیما در ایام محرم ۱۴۰۳ و در سیزده قسمت، تقدیم نگاهتون شد. . نایب الزیاره و دعاگو بودم. اگر قلبتون حتی با یک بیت از شعرهای من کربلایی شد،برای عاقبت بخیری خودم و عزیزانم دعا کنید. . . @damsara
دَم‌سَرا (دکتر سمانه خلف‌زاده)
در سینه ام نم‌نم زده آوای باران اندوهگینم از غم پرواز یاران اما صبورم چون که می‌دانم پس از این خون هنية می‌شود آغاز طوفان @damsara
8.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻غزلی که در اوج دلتنگی و دوری از حرم امام حسین(ع)، با دعوت امام هشتم به مشهد مقدس به جوشش آمد و سروده شد 🎙️خانم سمانه خلف زاده، شاعر و نویسنده 📸 برنامه تلویزیونی "" تقدیم به دلتنگی های اربعین نشد این اربعین همراه سیل کاروان باشم نشد یک قطره از دریای عشق بی‌کران باشم پرستوها همه در کوچ بودند و من اما من... زمینی بودم از اول، نشد در آسمان باشم نشد تا در مسیرش پابرهنه،سینه زن،مشتاق شبی با دسته های اشک چشمم نوحه خوان باشم خدا را شکر چون آهوی خسته ضامنی دارم خدا را شکر قسمت شد که مشهد، میهمان باشم خدا را شکر قسمت شد که در بی مهری دنیا دوباره در پناه آن امامِ مهربان باشم رضا جان دوستت دارم،رضا جان دوستت دارم بگو از من چه میخواهی؟ کمک کن تا همان باشم @damsara
محفل شعر ندای هبة به یاد فلسطین مظلوم با محوریت بانوان مقاومت و شعر خوانی پانزده شاعر بانوی مطرح کشور یکشنبه ساعت ۱۶ الی۱۹ تهران:سالن جلسات خبرگزاری مهر ان شاء الله در این محفل اجرا و شعرخوانی خواهم داشت... ❤️ @damsara
روزهای اولیه شهادت شهید حججی بود‌. دیدن تصاویر اسارت و شهادتش قلب‌ها را آتش می‌زد. ابزار داعش،در جنگ رسانه‌ای ایجاد ترس بود.به هر منطقه از سوریه که وارد می‌شد عده ای از ساکنان را به طرز وحشیانه ای به شهادت می رساند تا مثلا زهر چشم بگیرد و دیگران را بترساند. در رابطه با شهید حججی هم این چنین فکر می‌کرد.فکر می‌کرد اگر تصاویر اسارت و شهادتش را منتشر کند ایرانیان می‌ترسند. ولی خدا را گوه می‌گیرم، حتی من که دختر جوانی بودم و طبیعی بود با دیدن این تصاویر دلم بلرزد،نترسیدم.فقط از اینکه محسن حججی را غریب گیر آورده بودند در دلم آشوب بود. اتفاقا شهادت محسن،دل‌ها را قوی‌تر و به هم نزدیک‌تر کرده بود. همان روزهای سخت بود که به معراج شهدا دعوت شدم برای شعرخوانی. هیچ کدام از شعرها بوی ناله نداشت.همگی به محسن می‌بالیدیم.افتخار می‌کردیم و از شجاعتش،شجاعت گرفته بودیم. آری در دلمان آشوب غربت محسن بود و هنوز هم هست،آری در دلمان آشوب لب‌هایی که ترک داشتند و حس می‌کردیم تشنه‌ی جرعه‌ای آب باشند،بود و هنوز هم هست،آری در دلمان آشوب اسارت محسن بود و هنوز هم هست،آری در دلمان آشوب شهادت محسن بود و هنوز هم هست، اما لایوم کیومک یا اباعبدالله... @damsara
37.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صبح را از شام دزدیدند این جبارها مثل اینان را به خود دیده ست دنیا بارها باز مادر، باز کودک، باز غصه، باز درد باز آتش، باز هم در، باز هم دیوارها بوی نان تازه دیگر در میان خانه نیست سوخته در آتش خمپاره گندمزارها فتنه‌ی نحس خوارج کی به پایان می رسد؟ خسته شد تاریخ از این تکرارها تکرارها هان! اشداء علی الکفار اما زنده اند عزم میدان کرده‌اند این بار هم عمارها زنده اند ابن عدی‌ها زِید‌ها مقداد‌ها نه نمی میرند هرگز میثم تمارها دعوی عشق است و سر دادن به رسم عاشقی سربه دارانند در این معرکه سردارها کاه را یارای رویارو شدن با کوه نیست بارها ثابت شده این حرف در پیکارها می رسد روزی سوار سبز پوشی از حجاز لرزه می افتد به سرتاپای بی مقدارها می رسد آری و دنیا را گلستان می کند می نویسند از حضور سبز او خودکارها   @damsara
23.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بر ساحل غم دیده‌ی اروند گاهی به آرامی قدم بگذار بنشین غروبش را تماشا کن غم روی غم، غم روی غم بگذار حس کن تمام دردهایش را از ناله‌ی امواج بی‌تابش بر خاک دارد نوحه می‌خواند با سوز دل، هر قطره‌ی آبش دیده‌ست در خود ماهیانی را در راه بی‌برگشت اقیانوس با باله‌های بسته زیر خاک  با نغمه‌ی یا نور یا قدوس حس کن تمام مادری را که شب تا سحر بیدار می‌ماند شهری که خوابیده به آرامی از داغ او چیزی نمی‌داند فرقی ندارد بر کدامین خاک چذابه، فکه، فاو یا مجنون فرقی ندارد در کدامین آب اروند، بهمنشیر یا کارون هر عاشقی شد تشنه‌ی جانان لب تشنه و جانانه،جان می‌داد تکبیرگویان و خروشان بود هنگام جان دادن اذان می داد از بس شبیه آسمان‌ها بود در چشم خود جا داد باران را بسته‌ست بر پیشانی‌اش خورشید سربند خونین شهیدان را @damsara
11.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تقدیم به پیامبر مهربانی‌ها کجای زندگی‌ات شعر تازه نیست،کجا؟ من از کجا بنویسم، از ابتدای تو یا... از آن زمان که فقط خار جهل می‌رویید تو آمدی و به پاخواست لاله در صحرا از آن زمان که (بُحَیرا) اسیر مُهر تو شد هنوز غبطه به آن ابر می‌خورد (بُصری) شبان شدی و شب دشت رو به نور دوید و سبز کرد قدم‌های تو بیابان را حرا اگر چه چراغی نداشت روشن بود تو‌ آمدی که بگویی خداست در همه جا در آسمان تو‌ اول کبوتران بودند (علی عالی اعلاء)،(خدیجه‌ی کبری) علی شد آینه‌ی تو شکسته شد آنگاه غرور سنگی آن لات‌ها و عزی ها در امتداد تو باران‌ ادامه خواهد یافت قسم به چشمه‌ی کوثر،به رود اعطینا من از کجا بنویسم از ابتدای تو یا... کجای زندگی ات شعر تازه نیست کجا؟ @damsara
. . با حضور استاد علی داوودی و استاد سید وحید سمنانی محفل شاعرانه با سه شنبه،۲۰ شهریور ماه ۱۴۰۳ ساعت۱۶:۳۰ تهران،خیابان انقلاب،خیابان شهید برادران مظفر جنوبی،کوچه خواجه نصیر،پلاک دو سالن پخش زنده از تلویزیون اینترنتی @damsara