داستان سوره قدر برای کودکان 📚
یکی بود یکی نبود؛ غیر از خدای مهربون هیچکس نبود.
خدای مهربون وقتی تصمیم به این گرفت که آدمارو خلق کنه؛ برای اینکه اونها راهنمای خوبی روی زمین داشته باشن تا گمراه نشن؛ پیامبران رو خلق کرد. آخرین پیامبری که خداوند آفرید؛ حضرت محمد (ص) است که بسیار مهربان بود و با بچه ها به خوبی رفتار میکرد. به همین دلیل حضرت محمد ، پیامبر مهربانی و رحمت هستند.
یه شبی از شبهایی که پیامبر مشغول گفتگو و راز و نیاز با خدا بود، یکی از فرشته های مهربون خدا پیش پیامبر اومد و بعد از اینکه نماز پیامبر به پایان رسید؛ بهشون گفت: خدای مهربون به من دستور داده تا همه حرف هاش رو بصورت یکجا به شما بگویم.
پیامبر از شنیدن این خبر خیلی خوشحال شد که حالا میتونه همه صحبت های خدا رو بخونه؛ برای همین به دقت به صحبت های خدا گوش داد و در این شب زیبا تمامی سخنان خدا به پیامبر نازل شد. به همین خاطر به آن شب که تمامی حرف های خدا به یکباره به پیامبر نازل شد؛ شب قدر میگن.
بچه های خوبم خوبه که بدونید در قرآن سوره ای به نام سوره قدر وجود داره که در مورد همین شب صحبت میکنه. توی این سوره اومده که شب قدر از هزاران شب بالاتر هست و با ارزشتره.
حتما خوشحال میشید اگه بدونید توی شب قدر، فرشته های مهربون خدا، روی زمین میان تا بندههایی که مشغول عبادت هستند رو ببینند و به اونها سلام کنند.
خدای مهربون هم توی شب قدر گناهان بندههای خوبش رو میبخشه و کلی ثواب بهشون میده.
آدم های خوب و مهربون؛ توی شب قدر بیدار میمونند و تا سحر دعا، نماز و قرآن میخونند و با خدا صحبت میکنند. حتما شما هم یادتون میاد شب هایی که به مسجد میرید و دیرتر از شب های دیگه میخوابید.
خدای مهربون در این شب با فرستادن فرشته هاش به روی زمین؛ شادی و سلامتی رو به انسان های خوبش هدیه میده.
شب های قدر 19، 21 و 23 ماه مبارک رمضان هستند که بزرگترها روزه می گیرند و توی این روزها نه تنها قرآن به پیامبر نازل شده، بلکه امام علی (ع) که اولین امام شیعیان هست هم به شهادت رسیده.
#شب_قدر
https://eitaa.com/daneshAfzaei_koodak
قَدرِ شَبایِ قَدرُ
باید گُلم بِدانیم
این سه شب و تا سحر
باید بیدار بِمانیم
شِیطون و تَنبلی رو
ازِ پیشِ خود بِرانیم
دُعا ، نماز و قرآن
جوشَن کبیر بِخوانیم
تا از ثَوابِ بسیار
یه موقع جا نَمانیم
ما این شَبا به یادِ
امامی مِهربانیم
به یادِ مولا علی
امامِ شیعیانیم
که در همین شبِ قدر
شَبی که ما در آنیم
بِشُد شهید و ما هم
به دِلها غَم نِشانیم
🖌 شاعر : علیرضا قاسمی
┄┄┅💫🍃🌸♥️🌸🍃💫┅┅┄
https://eitaa.com/daneshAfzaei_koodak
💐🌸🍀🍀🍀🌹🌷
#داستان_من و 📖
همین چند سال پیش بود که اولین بار تجربه اش کردم. تا قبل ازآن قرآن را همینطوری میخواندم. احساسینداشتم.استفادهاینمیکردم، مشکلیأزمشکلاتمحلنمیشدوسوالی ازسوالاتمپاسخنمیگرفت.
🤔تااینکهروزیاستادیمراباقرآنآشناکرد، دستمراگرفتوقدمقدمیادمدادچطوریبایدسراغقرآنبرومکهزبانبازکندوبامنحرفبزند. 💯
💥استاد می گفت:
☆ باید با سوال سراغش بروی و الا زیاد با تو حرف نمی زند.
☆ باید او را موجود زنده بدانی و با ادب در محضرش بنشینیمثلشاگردیکهزانوبهزانوی أستادشنشسته.
☆ قبل از شروع باید از صاحب سخن که خدا باشد،بخواهیقفلآیههارابرایتبگشاید والاچیزیدستگیرت نمیشود یابهبیراههمیافتی.
👈وقتیاینآدابرارعایتکردیتازهمیروی سراغآیهها.
آیهها ترکیبیأزکلمهها و عبارتها هستند،هر کلمهدنیاییازمعنادرونشنهفتهوهرعبارتی پیامهایمتعددیدارد.
اگربخواهیاینهارابرداشتکنیبایدرویتکتک واژه هاوعلتکنارهم قرارگرفتن آنها تاملکنی و ازخودت بپرسیهرکدامچهپیامیدارند؟🤔
💢درستدرهمین لحظههابایدخودت را #مخاطب_قرآن
فرض کنیو تلاشکنی بیابی چه حرفی با تو دارد. احساست این باشدکه قرآن آمده که فقط با تو حرف بزند،پسببینهر
#قصهونکتهأیکهمیگویدچهارتباطی با تو پیدا میکند؟🤔
همهاینهاراکهگفتماگررعایتکنیبازاوایل شایدچیزیگیرت نیاید.
#حوصله و صبوری اگرنداری محروم میشوی.قرآن
#انس می خواهد وقتی با او #صمیمی شدی کم کم زبان باز می کند.
🍃
🍃🌸
🍃🍃🍃https://eitaa.com/daneshAfzaei_koodak
✍️دانش افزایی ویژه اساتید کودک و نوحوان و جوانان 🌾🕊️🕌🕊🌾
انا انزلناه فی لیلة القدر📖
شب قدر، شب تقدیر، شب اندازه، شبی که بر اساس کاری که تو در گذشته کرده ای، سرمایه ی آینده ات را تقدیر می کنند. سرمایه ی مادی، معنوی وجسمی، روحی.
می گفت شب قدر، شب اندازه یعنی چه؟🙄گفتم: تا حالا دیدی تو خیابان دو نفری که در حال بگو مگو و تهدید همدیگه هستند، یکیشون به دیگری میگه تو اندازه این حرفها نیستی؟🤔
گفت آره دیدم🙄
گفتم یعنی داره بهش میگه تو با این اندازه ات ( با این زور و بازو)از عهده ی من بر نمی آیی! اگر اندازه ات بزرگتر بود شاید
در شب قدر هم خداوند اندازه ها را مشخصمیکنه؛ اندازه ی ما از خوشی و ناخوشی، سلامتی و بیماری، حیات و ممات، ازدواج و طلاق، اطاعت و معصیت و...🤔
اینکه اندازه ی من از سلامتی یا مریضی چقدرباشه، اندازه من از لذتهای مادی و معنوی چقدر باشه و...🤔
گفت: یعنی ما در تقدیراتمون نقشی نداریم؟🙄 اصلا خدا بر چه اساسی تقدیر میکنه؟🙄
گفتم: تقدیر خدا بر اساس ظرفیتهای خودمونه. بر اساس کاری که در گذشته کرده ایم.🤔
قسمتی از آنها دست ما نیست ولی قسمتی از آن دست خودمونه.
بعضی ازتقدیراتماوقوعشحتمیاستولی بعضینه.معلقومشروطهوقوعشبهخودمون مربوطه.🤔
گفت تقدیرات معلق و مشروط یعنی چی؟🙄
گفتم: مثل پدری که تصمیم داره برای بچه اش دوچرخه بخره؛ اما به شرط قبولی در امتحانات.🤔
پس ممکنه در شب قدر تقدیرمون مرگ باشه ولی مشروط باشه. بشرطی که پدر مادرمون از ما ناراضی باشن یا صله رحم نکنیم یا هوای فقرای فامیل را نداشته باشیم. حتی ممکنه تقدیرمون شهادت باشه؛ ولی بشرطی که چشممون گناه نکنه و...🤔
گفت اگر قدر و اندازه های ما بر اساس ظرفیتها و عملکرد گذشتمون باشه که بیچاره ایم؟!🙄
گفتم: اتفاقا اینکه سفارش زیادی شده که شب قدر را بیدار بمونیم، احیا بگیریم، از گناهان گذشتمون توبه کنیم و دست توسل به سوی امام زمان دراز کنیم و به خداوند پناه ببریم همینه.
در شب قدر فرشتگان الهی در حالی که تقدیرت ما را در دست دارند خدمت امام زمان می رسند تا ایشان که خلیفه وجانشین خداوند بر زمین است تقدیرات را مدیریت کند. بدون نظارت ایشان حتی برگی از درخت نمی افتد.
حالا که امام زمان آگاه به تقدیرات ماست و از طرفی خداوند هم دعا و خواسته او را رد نمی کند؛ ایشان را در خونه خدا واسطه کنیم تا اگر تقدیرات بدی برامون نوشته شده باشه؛ با دعا و وساطت امام زمان به خوبی و عافیت تبدیل شود.🤔
گفت به نظر شما چکار کنم که شب قدر حال خوشی داشته باشم و بتونم به حال خودم و گذشته تاریکم گریه کنم؟🙄
گفتم: هرکاری که نگاه رحیمانه خداوند و محبتش را به تو جلب میکنه🤔
گفت مثل چی؟🙄
گفتم: خداوند به چند چیز حساسه. اگر بتونی ابتدای شب قدرهوای اینارو داشته باشی خیلی خوبه. گفتم اگر دور و برت تو آشناهاتون فقیری هست برو و بهش محترمانه کمک کن. اگر پدر و مادرت زنده ان برو دست و پاشون را ببوس و ازشون بخواه که برات دعاکنن. اگر همسر داری و از رفتارهای بدت دلخوره، دلشو بدست بیار. خلاصه اینکه دلت با کسی سیاه نباشه و دیگران هم ازت ناراحت نباشن🤔
بعد ار عذرخواهی پرسید یک سوال دیگه ام دارم، چرا میگن لیالی و شبهای قدر؟ مگه ما چند شب قدر داریم؟🙄
✍... گفتم: شب قدر یک شبه. شبی که قرآن نازل شده، شبی که فرشتگان نازل میشن و خدمت امام زمان میرسن یک شبه؛ ولی چون دقیقا مشخص نیست ولی احتمال زیاد یکی از این سه شب است و برای اینکه از درک شب قدر محروم نشیم سفارش کردند هر سه شب را به عبادت بپردازیم. البته احتمالش بین شب بیست ویکم و بیست و سوم بیشتره و باز احتمال شب بیست و سوم بیشتر از همه است که شب قدر باشه. از خدا بخواهیم که توفیق بیدار ماندن و عبودیت در این شبها را روزیمون کند ان شالله🤔
التماس دعا برای همه مومنین 🤲
دعا گو... أمینی🙏
https://eitaa.com/daneshAfzaei_koodak
"شعر کودکانه شهادت حضرت علی (ع)
توی ماه رمضون
توی محراب نماز
حضرت علی می کرد
با خدا راز و نیاز
پیشونیش به سجده بود
رو لباش نام خدا
روزه بود امام علی
توی محراب دعا
دست یک مرد پلید
علی رو به خون کشید
شد علی شیرخدا
توی محراب شهید
گلی از باغ امامت کم شد
همه جا غرق غم و ماتم شد
یتیمای کوفه بی پدر شدن
چشما گریون و کمرها خم شد
"فرشته بوسه می زند ---- به روی با صفای تو
تمام آن بزرگی و ---- قشنگی نجف تویی
صدف شود اگر دلم ---- درخششِ صدف تویی
برای شادی دلم ---- تو بهترین بهانه ای
تو معنی قشنگی و ---- بهشت جاودانه ای
خوشم به اینکه شیعه ی ---- علی (علیه السلام) و آل حیدرم
خوشم به اینکه بوده او ---- امام پاک و رهبرم"
"شب های قدر رمضان
شب های توبه و دعا
یک شبش از هزارتا شب
بالاتره آی بچه ها
دعا کنید با دل پاک
خدا اجابت می کنه
پاداش خوبی می گیره
هرکی عبادت می کنه
پاداش آدم های خوب
بهشت و رحمت خداس
خدایی که مهربونه
دوست تمام بچه هاس"
"آی بچه های با صفا
آی بچه های مهربون
آی گل های باغ بهشت
ستاره های آسمون
تو ماه خوب رمضان
تو شب های قشنگ قدر
برین به مسجد محل
همراه مادر و پدر
دعا کنین از ته دل
واسه تموم مریضا
دعا کنین واسه فرج
به درگاه خوب خدا
قرآن رو بر سر بگیرین
بگین همه ذکر خدا
رو به خدای مهربون
کنار مامان و بابا"
"امام علی (ع) و خرما فروش
در ایامی که امبرالمؤمنین علی علیه السلام زمامدار کشور اسلام بود، اغلب به سرکشی بازارها می رفت و گاهی به مردم تذکراتی می داد.
روزی از بازار خرمافروشان گذر می کرد، دختر بچه ای را دید که گریه می کند، ایستاد و علت گریه اش را پرسش کرد. او در جواب گفت: آقای من یک درهم داد خرما بخرم، از این کاسب خریدم به منزل بردم امّا نپسندیدند، حال آورده ام که پس بدهم کاسب قبول نمی کند.
حضرت به کاسب فرمود: این دختر بچه خدمتکار است و از خود اختیاری ندارد، شما خرما را بگیر و پولش را برگردان.
کاسب از جا حرکت کرد و در مقابل کسبه و رهگذرها با دستش به سینه علی علیه السلام زد که او را از جلوی دکانش رد کند.
کسانی که ناظر جریان بودند آمدند و به او گفتند، چه می کنی این علی بن ابیطالب علیه السلام است!!
کاسب خود را باخت و رنگش زرد شد، فوراً خرمای دختر بچه را گرفت و پولش را داد.
سپس به حضرت عرض کرد: ای امیرالمؤمنین علیه السلام از من راضی باش و مرا ببخش.
حضرت فرمود: چیزی که مرا از تو راضی می کند این است که: روش خود را اصلاح کنی و رعایت اخلاق و ادب را بنمایی.
(بحارالانوار،جلد9،صفحه519)
(یکصد موضوع 500 داستان،سیدعلی اکبر صداقت، صفحه32و33"
🔸️شعر دعاهای مشکلگشا
بهبه چه حالی داره
وقتی دعا میکنیم
با قلب کوچک خود
خدا خدا میکنیم
تو شبهای خوب قدر
ائمه رو میخونیم
تا آخر توسل
دست به دعا میمونیم
بدون که خیلی زیباست
وقتی که دستا بالا
نمیدونی دعاها
چهقدر مشکلگشا
#مناسبت_مذهبی
#ماه_رمضان
#شب_قدر
🌷کانال https://eitaa.com/daneshAfzaei_koodak
🔸️شعر شبهای توبه و دعا
شبهای قدر رمضان
شبهای توبه دعا
یک شبش از هزار تا شب
بالاتر آی بچهها
دعا کنیم با دل پاک
خدا اجابت میکنه
پاداش خوبی میگیره
هر که عبادت بکنه
پاداش آدمهای خوب
بهشت و رحمت خداست
خدایی که مهربونه
دوست تموم بچههاست
#مناسبت_مذهبی
#ماه_رمضان
#شب_قدر
🌷کانال https://eitaa.com/daneshAfzaei_koodak