eitaa logo
دانش آموزان امین
6.8هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
85 فایل
هدف از تشکیل این کانال ارتباط با دانش آموزان مدارس امین هست بسی افتخار است که شما دانش آموزان عزیز در کانال ما عضو هستید با ما همراه باشید @Adalatgostarealamkojaeey
مشاهده در ایتا
دانلود
رو از خودتون دور کنید. لطفا 10 ثانیه، فقط 10 ثانیه تصور کنيد داريد « لیمو ترش» ميخوريد، ببینید دهانتون بزاق ترشح ميکنه. این مثال را زدم که بگم چطور با 10 ثانیه فکر کردن به لیمو ترش اینقدر بدن ما واکنش میده، اونوقت مقايسه کنيد که وقتي شما 10 دقیقه، 10 ساعت، 10 روز يا 10 سال به اتفاقات و مسائل منفی تمرکز ميکنيد يا ساعتها عصباني هستيد يا استرس و اضطراب يا کينه و گناه در ذهنتون داريد چه تاثیرات ویرانگری روی سیستم جسمي و روحي شما میذاره و برعکسش هم همینطوره که شما اگر 10 ثانیه و 10 دقیقه، 10 روز، 10 سال به مسايل مثبت و خوب فکر کنید جسم و روح شما واکنش های مثبتي نشون ميدن و سرشار از انرژي ميشيد. مثال لیمو ترش یادت باشه، تا افکار منفی اومد تو سرت بدون که اگه تا 20 ثانیه ادامه شون بدی، دیگه داری تیشه به ریشه زندگیت میزنی. با تشکر فراوان مدیریت مدارس امین ارتباط با ادمین @yaali2 آدرس کانال @daneshamozanamin
حکایتی تاریخی در ایران از دیرباز مثلی در میان مردمان رواج داشته است که . ریشه این امر را می‌توان در داستان‌های تاریخی بدین صورت به دست آورد: بزرگمهر كه وزیر انوشیروان بود، همیشه پیش از این كه شاه از خواب بیدار شود، به قصر انوشیروان می‌رفت و كارهایش را شروع می‌كرد. هر وقت هم انوشیروان را می‌دید می‌گفت: «سحر خیز باش تا كامروا باشی». تكرار این حرف باعث رنجش خاطر انوشیروان شده بود اما چون بزرگمهر را دوست داشت و به او نیازمند بود، چیزی نمی‌گفت. انوشیروان نقشه‌ای كشید و در یكی از روزها كه بزرگمهر در تاریك روشن صبحگاهی از خانه خارج شده بود، چند نفر را بعنوان دزد سر راه او قرار داد. دزدها بر سر او ریختند و لباس گران قیمت و اشیای با ارزشی را كه همراه داشت دزدیدند؛ انوشیروان كه به دنبال فرصتی می‌گشت تا زهر خود را خالی كند، تا بزرگمهر را دید پوزخندی زد و گفت: «چه شده؟ شنیده‌ام كه دزدان به سرت ریخته‌اند و همه چیزت را به غارت برده‌اند؛ این هم نتیجه سحرخیزی. آیا باز هم می‌گویی سحر خیز باش تا كامروا باشی؟» بزرگمهر گفت: «بله، باز هم می‌گویم سحر خیز باش؛ دزدها از من سحرخیزتر بودند، به همین دلیل به آن چه كه می‌خواستند رسیدند و كامروا شدند». با تشکر فراوان مدیریت مدارس امین ارتباط با ادمین @yaali2 آدرس کانال @daneshamozanamin
انواع ۱- : دوستی که دام پهن می کند برای فریب وسوءاستفاده . ۲- : فقط عیب انسان را می بیند. ۳- : انسان را از درون پوک می کند اول متوجه نمی شود بعد می فهمد تا از دوست ضرر کرده است. ۴-: به دنبال نفع خود است وبه تو ضرر می زند ۵- : به انسان نفع می رساند ۶- :به تو می رسد برای نفع و استفاده خودش. ۷- : دور بر آدم میگرده و خودش را فدا میکنه با تشکر فراوان مدیریت مدارس امین ارتباط با ادمین @yaali2 آدرس کانال @daneshamozanamin
@amoodareini داستان قشنگترین شب دنیا پیامبر عزیز ما در حال نماز خواندن بودند. . شب بود و همه جا تاریک تاریک. ستارههای زیادی در آن شب زیبا در حال چشمک زدن بودند.آن شب شبی زیبا و آرام بود. اصلا با شبهای دیگر فرق میکرد.در آن هنگام فرشته مهربان خدا ،منتظر شد تا پیامبر عزیز ما نمازشان را تمام کنند. بعد از آن به پیامبر(ص)سلام کرد و گفت:ای پیامبر خدا!خداوند مهربان از من خواسته تا همه حرفهایش را برای شما یکجا بگویم. پیامبر هم که همیشه از شنیدن حرف های خدا خوشحال می شد ،این بار وقتی شنید قرار است همه حرفهای خدای عزیز و مهربان یکجا برای او گفته شود، خوشحال شد و با دقت گوش کرد.بله در آن شب زیبا حرفهای خدا ،که در قرآن آمده یک جا بر پیامبر خواندهشد. آن شب زیبا و نورانی و آن شب قشنگ و پرستاره که در آن قرآن بر پیامبر نازل شد، شب قدر نام گرفت. در آن شب تمام فرشتهها به زمین میآیند. آدمهای خوب در شب قدر که یکی از شبهای ماه مبارک رمضان است تا سحر بیدار میمانند،دعا میکنند، قرآن میخوانند و با خدای مهربان حرف میزنند. فرشتهها هم در شب قدر به دستور خدا سلامتی و شادی را به آدمهای خوب هدیه میدهند. شب قدر به اندازه ای بزرگ و مهم است که خداوند در سورهای به نام قدر گفته که آن شب از هزار شب بالاتر و برتر است. اما سالها بعد در یکی از شبهای قدر، مرد بسیار بدجنس ، که تحمل یک انسان بزرگ و مهربان را نداشت تصمیم گرفت کار بسیار نادرستی را انجام بدهد. اویک مرد آسمانی مهربان را به نام حضرت علی ع را در مسجد شهید کرد. ما هم هرسال در شب قدر بیدار می مانیم،دعا میکنیم ،نماز و قرآن میخوانیم و راه و یاد حضرت علی ع را گرامی میداریم.
معمای سوره قدر کی هستم و چی هستم؟ با شمایم کوچولو هر وقت که تو فهمیدی اسم منو زود بگو منم یه سوره هستم از تو کتاب خدا ماه رمضون که اومد توی شبی از شبا که بود بزرگتر از هزار شبی بچه ها خدا منو فرستاد بر خاتم انبیا فرستاد اون شب خدا قرآن رو یک جا کامل تا که با خوندن آن باشیم همیشه عاقل پنج دونه آیه ام رو حتما تو هم شنیدی حدس می زنم بدونی اسمم چیه ، فهمیدی؟
💕 یادمون باشه! امشب چیزایی رو نَخوایم که نشه بُرد اون دنیا... چیزایی نخوایم که نشه شب اول قبر ازش کمک گرفت...
یک 🔸 شب لکه گیری🔸 اگر روی لباستان شیرۀ خرما ریخت این کثیفی را می‌توان با آب معمولی و کمی فشار دادن پاک کرد. بعضی گناهان مانند شیرۀ خرما هستند و زود پاک می‌شوند اما بعضی گناهان مثل چربی و گریس هستند که آب داغ و وایتکس می‌خواهند. ماه رمضان و شب قدر را گذاشته‌اند برای لکه گیری‌های سالانه. برای گناهانی که به سادگی نمی‌توان آنها را پاک کرد. 🔹آیت الله حائری شیرازی رحمت الله علیه🔹
🌱 مردی را ديدند که بيرون از خانه خود دنبال چيزي ميگردد. از او پرسيدند: ای مرد ، دنبال چه چيز ميگردي؟ مرد گفت:دنبال کليدم. پرسيدند: کليدت را کجا گم کردي؟ مرد گفت: درون خانه!!!! گفتند: پس چرا اينجا دنبال آن ميگردي؟ مرد پاسخ داد: چون داخل خانه تاريک، اما اينجا روشن است. ما هم در بيرون به جستجوي خود بر آمده ايم، اما تا زماني که به درون وجودمان بازنگرديم، نميتوانيم خود را بيابيم. پس به درون خود بنگريم، يعني همان جايي که تاريک است.
□●عمل تو، از ريشه‌ها سر بلند مى‌كند. استاد علی صفایی حائری●□ □دختر خوبم! سقوط‍‌ و انحطاط‍‌ خيلى آسان و طبيعى است. جاذبه‌ها تو را به سقوط‍‌ مى‌خوانند، ولى بالا رفتن و از كشش جاذبه آزاد شدن، موتورهاى روشن مى‌خواهد. ببين! يك سنگ به اندازه‌اى بالا مى‌رود، كه نيرويى پشت آن باشد.با تمام شدن نيرو، سقوط‍‌ و افتادن سنگ طبيعى است، ولى يك گياه كوچك را نگاه كن، كه چه‌طور از زير خاك‌ها و سنگ‌ها سر بيرون مى‌آورد و حتّى آسفالت‌ها و سيمان‌ها را مى‌شكند و سر بلند مى‌نمايد. اگر تو به اندازه‌ى اين گياه كوچك، ريشه داشته باشى، از زير خاك و سنگ و از زير عادت و غريزه و از زير حرف‌ها و هوس‌ها سر بيرون مى‌آورى و سربلند مى‌شوى. □دخترم! مى‌دانى ريشه‌ى آدم چيست‌؟ ريشه‌ى تو، تو، تو و توست. عمل تو، از اين ريشه‌ها سر بلند مى‌كند. □● ص۱۶۲●□
ﺑﻪ ﻫﺮ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﺍﯼ ﺩﺍﻧﻪ ﺍﯼ ﻣﯿﺪﻫﺪ ، ﺍﻣﺎ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﺍﺧﻞ ﻻﻧﻪ ﺍﺵ ﻧﻤﯽ ﺍﻧﺪﺍﺯﺩ
چیزهای خوب به سراغ کسانی می روند که دارند، چیزهای بهتر به سراغ کسانی می روند که می کنند، و بهترین چیزها به سراغ کسانی می روند که می کنند و هیچ گاه نمی شوند! الماس حاصل فشارهای سخت است، اگر در خودتان لیاقت الماس شدن می بینید، از فشارهای سخت نترسید.
داشتن مغز دلیل بر بودن نیست، پسته و بادام هم مغز دارند، برای بودن باید شعور داشت...
مطمئن باش که را عاشقانه "_ دارد چون در هر بهار برایت گل میفرستد و هر صبح آفتاب را به تو هدیه میکند
#تلنگر 🔴 🔻 دیندار آن است ڪه در ڪشاڪش بلا دیندار بماند ، و گرنہ ... در هنگام راحت و فراغت و صلح و سلم ، چہ بسیارند اهل دین ...! #شهید_سید_مرتضی_آوینی ✍ : ڪتاب فتح خون - ص ۹۳
محاكمه كردن خود از محاكمه كردن دیگران، خیلی مشكلتره؛ اگه تونستی در مورد خودت قضاوت درستی بكنی، معلوم میشه یه فرزانه ی تمام عیاری!🍏🍎🍏🍎
خوشبختى هرگز سمت اونيكه قدر داشته هاش رو نميدونه نميره 🙃 🍏🍎
⚜️حکایت‌های پندآموز⚜️ ⚫️ بادکنک سیاه ⚫️ ✍️در یک شهربازی، پسرکی سیاه پوست به مرد بادکنک فروشی نگاه می کرد که از قرار معلوم فروشنده مهربانی بود. بادکنک فروش برای جلب توجه یک بادکنک قرمز را رها کرد تا در آسمان اوج بگیرد و بدینوسیله جمعیتی از مشتریان جوان را جذب خود کرد. سپس بادکنک آبی و همینطور یک بادکنک زرد و بعد از آن یک بادکنک سفید را رها کرد. بادکنک ها سبکبال به آسمان رفتند و اوج گرفتند و ناپدید شدند. پسرک سیاهپوست هنوز به تماشا ایستاده بود و به یک بادکنک سیاه خیره شده بود. تا این که پس از لحظاتی به بادکنک فروش نزدیک شد و با تردید پرسید: ببخشید آقا! اگر بادکنک سیاه را هم رها می کردید، بالا می رفت؟ مرد بادکنک فروش لبخندی به روی پسرک زد و با دندان، نخی را که بادکنک سیاه را نگه داشته بود برید و بادکنک به طرف بالا اوج گرفت و پس از لحظاتی گفت: پسرم آن چیزی که سبب اوج گرفتن بادکنک می شود رنگ آن نیست بلکه چیزی است که در درون خود بادکنک قرار دارد. 💥چیزی که باعث رشد آدم ها می شود رنگ و ظواهر نیست. رنگ ها و تفاوت ها مهم نیستند. مهم درون آدمه، چیزی که در درون آدم ها است تعیین کننده مرتبه و جایگاهشونه و هر چقدر ذهنیات ارزشمندتر باشه جایگاه و مرتبه والاتر و شایسته تر میشه. 📚 مجموعه شهر حکایات
مرد سرمایه داری در شهری زندگی میکرد اما به هیچکس ریالی کمک نمیکرد. فرزندی هم نداشت. و تنها با همسرش زندگی میکرد. در عوض قصابی در آن شهر بود که به نیازمندان گوشت رایگان میداد. روز به روز نفرت مردم از شخص سرمایه دار بیشتر میشد مردم هرچه او را نصیحت میکردند که این سرمایه را برای چه کسی میخواهی؟ در جواب میگفت نیاز شما ربطی به من ندارد. بروید از قصاب بگیرید... تا اینکه او مریض شد احدی به عیادتش نرفت و در نهایت در تنهایی جان داد. هیچ کس حاضر نشد به تشییع جنازه او برود... همسرش به تنهایی او را دفن کرد اما از فردای آن روز اتفاق عجیبی در شهر افتاد دیگر قصاب به کسی گوشت رایگان نداد. او گفت کسی که پول گوشت را پرداخت میکرد دیروز از دنیا رفت...!! هیچوقت زود قضاوت نکنیم...
⭕️ پادشاهی به همراه غلامش سوار کشتی شدند. غلام هرگز دریا را ندیده بود شروع به گریه و زاری کرد و همچنان می ترسید و هر کاری می کردند آرام نمی شد و پادشاه نمی دانست که باید چکار کند . حکیمی در کشتی بود به پادشاه گفت اگر اجازه بدهی من آرامش میکنم و پادشاه قبول کرد. حکیم گفت غلام را در دریا بیاندازند. پس از چند بار دست وپا زدن گفت تا اورا بیرون آوردند. رفت در گوشه ای ساکت و آرام نشست ودیگر هیچ نگفت. پادشاه بسیار تعجب کرد و گفت حکمت کار چه بود؟ گفت او مزه غرق شدن را نچشیده بودو قدر در کشتی بودن و سلامتی را نمی دانست. قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید...
انگار که یک کوه از این دشت سفر کرد این قدر که خالی شده بعد از تو جهانم
نامه یک جوان 17 ساله به مجله ☝️☝️☝️☝️☝️