eitaa logo
دانشگاه‌مدافعان‌حریم‌ولایت
481 دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
4هزار ویدیو
91 فایل
برای سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف #صلوات ألّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلى‌مُحَمَّدٍوآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهُم‌
مشاهده در ایتا
دانلود
بیهوده نیست که از دیرباز یکی از اتهامات جدّی ابن تیمیه، اتهام «ناصبی‌گری»، «نفاق» و بغض امام علی (ع) بوده است (9). ص ۱۴
این اتهام به ویژه با توجه به دفاع عجیب او از دشمنان و قاتلان اهل بیت (ع)، به هیچ روی دور از ذهن نیست (10). ص ۱۵
با اين وصف، نبايد ترديد داشت که شيعه ستيزي بی‌پایان وهابيان در حال حاضر، ميراث ابن تيميه است. هر چند خواهيم گفت که وهابيان در عمل به ميراث ابن تيميه بسنده نکردهاند و در مواجهه با شيعه، چيزهايي بر آن افزودهاند؛ چيزهايي که از نظر برخي منتقدان نزديک محمد بن عبد الوهاب چون برادر او سليمان (د.1210ق)، حتي با مباني و ديدگاههاي ابن تيميه نيز چندان سازگار نيست! (11) ص ۱۶
♨️ ابن تيميه و تکفير ابن تيميه افزون بر جسم‌گرایی و شیعه‌ستیزی، ميراث شوم ديگري نيز براي وهابيان داشته و آن همانا «تکفير» است. ص ۱۷
البته کافر شمردن برخي شخصيتها و مذاهب اسلامي پيش از ابن تيميه نيز وجود داشته و نمونههاي فراواني از آن مربوط به سلفيان نخستين در دست است، اما متأسفانه ابن تيميه بر دامنهي آن بسيار افزود و گشادهدستي خاصّي را در پيش گرفت که پيش از او سابقه نداشت. ص ۱۸
در واقع تنگ‌نظری در برداشت از مفهوم توحید که با بی‌ادبی و بی‌پروایی در هم آمیخته بود، «فحّاشی» و «تکفیر» را به یکی از بارزترین ویژگی‌های او تبدیل کرده بود. ص ۱۹
به عنوان نمونه، او عرفاي نامداري چون ابن عربي، عفيف تلمساني و ابن‌سبعين را سخت دشنام مي‌داد و به سبّ غزالي و فخر الدين رازي تصريح مي‌کرد و نجم الدين کاتبي معروف به «دَبيران» را که داراي تأليفات ارزشمندي در منطق است، براي تحقير «دُبَيران» مي‌خواند و ابن‌مطهر حلّي از علماي نامدار شيعه را «ابن‌منجّس» مي‌ناميد (12) و ابن سينا را كافر مي‌دانست! (13) اين«فحّاشي» و «تکفير»، همان شيوهي زشت و نامبارکي است که امروز وهابيان (و البته شیعیان نادان تکفیری) به تبعيّت از پيشواي خود ابن تيميه در پيش گرفتهاند. ص ۲۰
🚫 ابن تيميه و خشونت خشونت را بايد ميراث ديگر ابن تيميه براي وهابيان دانست؛ چراکه اين ويژگي در وي برجستگي خاصّي داشته و حتي در زمان خود او نيز براي مردم قابل تحمّل نبوده است. ص ۲۱
چنانکه شاگرد وي ذهبي، به «درشتي»، «تند خويي»، «بد زباني» و «برخورد گريهآور» او اعتراف کرده (14) و شاگرد ديگرش ابن‌کثير نيز نمونه‌هايي از شکايات مردم که از دست وي فرياد داشتهاند را آورده و البته با تعصّب مخصوص به خود، همه را از سر حسادت دانسته است! (15) در حالیکه به عنوان نمونه، نمی‌توان شکایت از وی به خاطر اجرای خودسرانه‌ی حدود و تعزیرات، آن هم با دست خودش و بدون حکم قاضی را از سر حسادت دانست! ص ۲۲
شلاق زدن مردم در کوچه و خیابان به بهانه‌ی اجرای حدود و تعزیرات که قاعدتاً نه در صلاحیّت او بوده است و نه در اختیارات او، به هیچ روی قابل توجیه نیست. برخی شکایات مردمی نیز به خاطر اقدام عجیب او به «تراشیدن سر کودکان مردم» بوده که معلوم نیست به چه صورت و با چه توجیهی انجام می‌شده است! (16) ص ۲۳
بدون شک اين روش ابن تیمیه همان روش بربهاری بود که توسط او إحياء و نهادينه شد و بعدها به وهابیت منتقل گردید. از این رو، خشونت امروز يکي از عيانترين و غير قابل تحمّلترين مشخّصههاي وارثان ابن تيميه است که متأسفانه چهرهي زيبا و دلرباي اسلام را در چشمان بهانهجوي غرب، خشن و پردافعه نمايانده است. ص ۲۴
‼️ ابن تيميه و ديدگاههاي شاذ فقهی ديدگاههاي فقهی شاذ و مخالف با اجماع علماي اسلام نيز يکي ديگر از مواريث ابن تيميه براي وهابيان بوده است. مي‌گويند او در 60 مسأله بر خلاف اجماع علمای اسلام سخن گفته است! (17) ص ۲۵
بدون ترديد در رأس اين مسائل 60گانه، حرام دانستن سفر براي زيارت قبر پيامبر (ص) و اهل بيت (ع) و حرام دانستن توسّل به آنها بوده که به تعبير تقي الدين سُبکي (د.756ق) از عالمان نامدار اهل سنت، پيش از ابن تيميه سابقه نداشته است (18). ص ۲۶
با توجه به مجموع آنچه گفتيم، شايد بتوان وهابيان را گروهي از اهل سنت دانست که عملاً پيروي از ابن تيميه را جايگزين پيروي از امامان چهارگانه (ابوحنيفه، مالک، شافعي و ابن حنبل) کردهاند و خواسته يا ناخواسته مذهب تازهاي بر ساختهاند که به طور کامل نميتواند زير مجموعهي هيچ يک از مذاهب چهارگانه باشد.
البته اين در صورتي است که نقش محمد بن عبد الوهاب را به عنوان بنيانگذار اصلي وهابيت در نظر نگيريم و او را هم صرفاً مقلّد ابن تيميه بدانيم، با اين تفاوت که در برخي مسائل، به درستي از عهدهي تقليد بر نيامده و از پيشواي خود پيش افتاده است! ص ۳۰
#قسمت_هشتم #گام_دوم_انقلاب 🔴آغاز انقلاب و نظام اسلامی از نقطه ی صفر.. 🔻انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن ،از #نقطه_ی_صفر آغاز شد... اولا؛ همه چیز علیه ما بود، چه #رژیم_فاسد_طاغوت که علاوه بر #وابستگی و #فساد و #استبداد و #کودتایی بودن اولین رژیم سلطنتی در ایران بود..که به #دست_بیگانه و نه به زور شمشیر خود بر سر کار آمده بود.و چه دولت آمریکا و برخی دیگر از دولتهای غربی، و چه وضع بشدت نابسامان و #عقب_افتادگی_شرم_آور در #علم و #فنآوری و #سیاست و #معنویت و #هرفضیلت دیگر.. 🔵ثانیا؛ هیچ #تجربه پیشینی و راه طی شده ای در برابر ما وجود نداشت.بدیهی است که #قیامهای_مارکسیستی و امثال آن نمیتوانست برای انقلابی که از متن #ایمان و #معرفت_اسلامی پدیده آمده است؛ #الگو محسوب شود.. 🔻انقلابیون اسلامی #بدون_سرمشق و #تجربه آغاز کردند و ترکیب #جمهوریت و #اسلامیت و ابزارهای تشکیل و پیشرفت آن ، جز با #هدایت_الهی و #قلب_نورانی و #اندیشه_ی_بزرگ_امام_خمینی، بدست نیامده..و این #نخستین_درخشش_انقلاب بود.. #کانال_دانشگاه_مدافعان_حریم_ولایت #انتشار_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
🌸🕊سلام مهدے جان🕊🌸 🌸🍃چہ میشود ڪہ بگوید خدا به جبرائیل 🌸🍃بگو بہ حضرت مَهـدے رسیده نوبٺ ٺو 🌸🍃تمام خواست ما از خدا فقط این است 🌸🍃ظهور یا فرج عاجل و سلامت تو 🌸🍃سہ ‌شنبه ‌ها و دلم جمڪرانی از احساس 🌸🍃سه ‌شنبه ‌ها و نسیمی پـراز شمیم یاس 🌸🍃چڪیده اشڪ فراقت به روی گونه ی من 🌸🍃چه قیمتی شده اشڪم، شبیہ یڪ الماس #اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج #فرج‌مولا‌صلوات #اللهم‌صل‌علی‌محمد‌وآل‌محمد‌و‌عجل‌فرجهم
🚺 قسمت دوم 🚹 از نظر تاریخی، تکامل جریان فمنیستی به دو مرحله اصلی تقسیم می شود؛ 👇👇 🔹مرحله اول از اوایل قرن نوزدهم تا اندکی پس از جنگ جهانی اول یعنی سال ۱۹۲۰ است.(۴) 👈 ویژگی موج اول توجه به حقوق مدنی و سیاسی برابر، و برخورداری از حق رای است.  🔹موج دوم جریان فمنیستی از دهه ۶۰ آغاز شد. رهبری این جریان را "فمنیست های انسان گرا" به رهبری سیمون دوبوار (۱۹۰۸) در دست داشتند که با انتشار کتاب جنس دوم (۱۹۴۹)م زمینه ساز شکل گیری گرایش های تند (رادیکال) در جریان های فمنیستی شد. 👈فمنیست های موج دوم، برخلاف موج اولی ها که خواهان برخورداری از فرصت های برابر بودند، با طرح شعار "برابری کامل زن و مرد" در تمامی حوزه های اجتماعی، روانی و فرهنگی، خواهان انقلابی اساسی در تمامی زوایای زندگی فردی واجتماعی شدند. 🚺دستاوردهای مهم در این دوره عبارتند از: 1⃣ـ جداسازی روابط جنسی از تولید مثل: بر این اساس، زنان خواستار به دست آوردن "حق کنترل بر موالید" شدند و بر این اساس سقط جنین در سال ۱۹۶۷ در انگلستان در سال ۱۹۷۳ در فرانسه و در سال ۱۹۷۸ در ایتالیا آزاد اعلام شد. (۵) 2⃣ ـ آزادی کامل زنان در امور جنسی از جمله حق تسلط بر بدن و بر روابط جنسی.
3⃣ـ کاهش ازدواج و زاد و ولد در مقابل افزایش آمار طلاق، با طرح این نظریه دختران جوان از اقدام به ازدواج پرهیز کردند. طرح شعار زنان بدون مردان مربوط به همین دوره است. 4⃣ـ ایجاد سازمان ها و نشریات زنانه که موج فمنیسم را تا اقصی نقاط جهان می رسانید. 5⃣ـ کسب قدرت های اقتصادی و سیاسی: کسب استقلال اقتصادی به عنوان عامل اساسی کسب قدرت در خانواده و جامعه و وسیله ای برای مبارزه سیاسی با جنس مرد، لازم شمرده می شد. میل به اشتغال و احراز مناصب مختلف به نوبه خود در بالا رفتن میزان طلاق در اروپا موثر بود. از آن جا که شعارها و اقدامات فمنیست های دهه ۱۹۶۰ بسیار افراطی و "مخالف طبیعت زنانه" بود، چندان استمرار نیافت و از دهه ۱۹۸۰ به بعد افول جریان تند فمنیستی (موج دوم) آغاز شد و از آن پس شاهد به وجود آمدن گرایش های معتدل تری در نظریات فمنیستی هستیم.
🚺 قسمت سوم 🚹 🚺فمنیست ها با وجود اختلاف دیدگاه های اساسی، در دو مساله مهم وحدت نظر دارند؛ ⇐ اول آن که زنان به دلیل جنسیت خود گرفتار و فروتری هستند و نیازهای آنان نادیده گرفته می شود، ⇐ دوم آن که این فروتری باید از میان برود و لازمه از بین بردن این تبعیض، اصلاح نظام اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است. (۶) 🚺 در بین فمنیسم ها پنج گرایش عمده وجود دارد که به آن اشاره خواهد شد. قدیمی ترین و اقلیت ترین گروه های فمنیستی لیبرال ها هستند، و این تشکل در امریکا بسیار بروز و ظهور دارد. لیبرال ها مخالف نقش های کلیشه ای مانند نقش ثابت مادری و کارخانگی هستند و معتقدند که در زیر این اختلافات سطحی، نوعی سرشت عام و ثابت انسانی وجود دارد و این گروه اصل را بر آزادی عملکردها، لذت جویی و رضایت خود محورانه زنان قرار داده اند . لیبرال ها به دنبال تشکیل جامعه ای دوجنسی هستند که تفاوت های زنانه و مردانه در آن آشکار نشود و مدعی تغییر قوانین و ایجاد فرصت های بیشتر آموزشی و اقتصادی برای خود هستند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بنیانگذاران این نظریه، کارل مارکس و فردریش انگلس در قرن ۱۹ می باشند. تاکید مارکس براین بود که تنها با تغییر شکل سرمایه داری، طبیعت آزاد انسانی شکوفا می شود و زن و مرد باید با تمام قوا به جنگ طبقاتی بپردازند. به اعتقاد مارکس و انگلس، "خانواده" اولین نهاد اجتماعی است که تقسیم نابرابر کار در آن صورت می پذیرد و باید نابود گردد. بنابراین با "پیشنهاد حذف خانواده" به شکل رایج آن، ایجاد موسسات اشتراکی برای نگهداری از کودکان را پیشنهاد می کنند و علت فرودستی زنان را تحولات اقتصادی، می دانند و نسخه ای که برای اصلاح کلی وضعیت زنان می پیچند انقلاب اقتصادی و نفی سرمایه داری را "عامل رهایی زنان" می دانند.