eitaa logo
در آغوش خدا / در آغوش حسین
9.7هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
568 ویدیو
7 فایل
❤️امن‌ترین جای جهان، آغوش خداست❤️ 😍برایتان آرامشی از جنس آغوش خدا آرزو می‌کنم😍 مطالب کانال: هرچیز که در این سه ماهِ عزیز به خدا نزدیک‌ترمان کند. ادمین @Mohammad_Mehrzad
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 گریه مادر کودک معلول وسط برنامه 🔺 ماجرای خواب عجیب کودک 🔺حضرت عباس شفای پسرمو میده. حسینیه معلی نشونه بود. در آغوش خدا باشید ─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─ @Dar_Aghoosh_KHODA
عرض سلام و ادب خدمت یاران همیشه همراه🙋‍♂ زیاد وقتتونو نگیرم 🔸هفته گذشته، هفته مرگ بود برام. چند ماهی هست که حالم خوب نیست. ۳ هفته قبل پزشک تشخیص داد که کم خونی و فقر آهن شدید دارم. یک هفته‌ای بود که داشتم داروهاشو مصرف می‌کردم. 🔹تا اینکه جمعه هفته قبل دچار تبِ به شدت بالا شدم و چند ساعتی سوختم. بعد که تب کمی آرام گرفت، دو ساعت بعدش لرز اومد سراغم و دو سه ساعتی هم به شدت لرزیدم. طوری که حتی دندونام می‌خورد به هم و دستام طوری تکون می‌خورد که نمی‌تونستم هیچ کاری با دستم انجام بدم. خلاصه این وضعیت چند روزی ادامه داشت. 🔸پزشک تشخیص عفونت خون داد و الان چند روزه که دارم داروهاشو مصرف می‌کنم. 🔹حالا علت عفونت خون چی بود؟ ما معلولینی که مدام در بستر هستیم، همیشه در معرض عفونت‌های مختلف از جمله عفونت ادرار یا عفونت ناشی از زخم بستر هستیم. اما سیستم ایمنی بدن عفونت‌ها رو دفع می‌کنه. اما من توی این یک ماه و نیم اخیر که گرما به شدت بی‌حالم کرده بود ظاهراً سیستم ایمنیم هم تضعیف شده بود. برای همین عفونت خیلی راحت تونست منو از پا در بیاره. آخه گرما روی ما بیماران ام اس به شدت تأثیر منفی می‌ذاره. 🔸به هر حال تا یک قدمی مرگ رفتم. یعنی لحظه‌ای رو یادم میاد که فشارم هفت و نیم روی پنج بود، نفسم به شماره افتاده بود، تو تبِ بالای ۴۰ درجه داشتم می‌سوختم، چشمام سیاهی می‌رفت و کم‌کم تصویر داشت در نظرم محو می‌شد، ضربان قلبم داشت کمتر می‌شد و فقط یادمه که مادرم گریه کنان بهم می‌گفت:«از دستم نرو» 🔹من که به هر حال بیمار و معلولم و این مشکلات برام طبیعیه و باید تحمل کنم. اما بمیرم برای مادری که طی تمام این سال‌ها بارها فرزندش رو در حال مرگ دیده و زجرش رو کشیده.😔😔😔😔 خدایا ! به خاطر مادرم هم که شده نظر عنایتی بفرما🤲 الهی آمین 🔸الان دو روزه که الحمدالله بهترم. برای همین دیشب تصمیم گرفتم دست به قلم ببرم. اول خواستم یه متن عاشقانه بنویسم. ولی حیفم اومد که شب جمعه یادی از امام زمان علیه‌السّلام نکنم. کارِ زیر👇 تقدیم به نگاه مهربونتون التماس دعا داداش محمّد
این عشـق آتشیـن ز دلم پا نمی‌شود مجـنـــون بــه غیــر خانـه لیلا نمی‌شود بـالای تخـت یوسـف کنعـان نوشته‌اند هر یوسفی که یوسف زهرا نمی‌شود یا اباصالح المهدی! ادرکنی کانال محمد مهرزاد ┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄ @Mohamad_Mehrzad