#قسمت_114 #رمان_عشق_در_یک_نگاه♥️ ادمين#گمنام @bashohadat

#قسمت_115 #رمان_عشق_در_یک_نگاه♥️ ادمين#گمنام @bashohadat

#قسمت_116 #رمان_عشق_در_یک_نگاه♥️ ادمين#گمنام @bashohadat

#قسمت_117 #رمان_عشق_در_یک_نگاه♥️ ادمين#گمنام @bashohadat

#قسمت_118 #رمان_عشق_در_یک_نگاه♥️ ادمين#گمنام @bashohadat

دوستان به دلیلی بنده 2 روز نمیتونم رمان بزارم...😔 ولی امروز جبرانی گذاشتم☺️ ان شاءالله از شنبه ادامه رمان💕 شما هم توی این 2روز مارا در بالابردن اعضا کمک کنید😘 ممنونم از صبوری همگی🥰

#پیام_شما🦋 سلام عزیز☺️ ممنونم🙂💐 چشم🌺

رفقا اگر امام زمان بگه گوشیتو بده چک کنم میدید! https://harfeto.timefriend.net/16256852330446 منتظر پاسخ هاتون در ناشناس هستیم🙃

#تلنگر نور بود و نور که می‌تابید. خانه‌ی مرد یهودی غرق نور شده‌بود.🌅  اول وحشت کرد: "نکند گرویی مرد مسلمان آتش گرفته است؟" کمی نزدیک‌تر شد.  نه! چشمه چشمه نور سپید بود که از آن چادر مشکی می‌جوشید.  طاقت نیاورد. رفت سراغ قوم خویش‌های یهودی‌اش.  گرداگرد پارچه سیاه که دیگر سیاه نبود حلقه زده بودند. ـ این پارچه مال کیست؟ ـ مال داماد پیغمبر است. پول نداشت گندم از من بخرد، چادر زنش را گرو گذاشت پیشم در ازای مشتی گندم. ـ راست می‌گویی؟ این واقعا چادر فاطمه است؟ دختر پیامبر اسلام؟ ـ راست می‌گوید. من هم دیده بودم زنان مسلمان از این پارچه‌های سیاه به سر می‌اندازند... فردایش مسلمان شده بودند. همه‌شان. برگرفته از بحارالانوار/ ج۴۳/ص۳۰ ادمین #خادم_الشهدا @bashohadat

#شهیدانه همیشه میگفت : واسه کی کار میکنی ؟! میگفتم : امام حسین🤍 میگفت : پس ، حرف ها رو بیخیال !!🚶🏻‍♂ کار خودت رو بکن جوابش با #امام‌حسین😉 #شہـید_محمدحسیـن_محمدخانے #مدافع_حرم #شهیدانه_زندگی_کنیم ادمین #خادم_الشهدا @bashohadat