◾️ فدک مفهومی نمادین دارد که به معنایی بزرگ اشاره میکند و مقصود از آن، فقط همان قطعه زمین غصبشده در حجاز نیست. و همین معنای نمادینِ فدک بود که آن مبارزه را از یک دادخواهی عادی با افقی محدود و دایرهای تنگ، به انقلابی با قلمروی وسیع و آفاقی گسترده تبدیل نمود.
◾️هریک از مستندات تاریخیِ مسلّم در این موضوع را که میخواهید، بررسی کنید. آیا ستیزی مادی یا اختلاف دربارۀ فدک به معنای محدود و واقعیت کمدامنۀ آن را میبینید؟! آیا مسابقهای را شاهد هستید که برای دستیابی به محصولاتِ آن زمین درگرفته است؟! محصولاتی که هرقدر هم در برآورد آن مبالغه و اغراق شود، بازهم آنقدر نیست که دو طرف، ارزشی برایش قائل بوده باشند.
◾️هرگز چنین نیست! این دادخواهی، قیامی بر ضد بنیانهای حکومت بود؛ فریادی بود که فاطمه میخواست با آن، بنیادی را که سنگبنای تاریخ بعد از سقیفه بود، از جای برکند. برای اثبات این سخن، کافی است به خطبۀ فاطمه در مسجد و در برابر خلیفه و در میان آن جمع انبوه مهاجران و انصار نظر بیفکنیم که بیش از هرچیز بر مدار ستایش علی و تحسین مواضع جاودان وی در اسلام و اثبات حق اهلبیت میچرخد. فاطمه در این خطبه اهلبیت را وسیلههای رسیدن به خدا در میان بندگان، برگزیدگان ویژۀ خدا، جایگاه قداست الهی، حجت او و وارثان خلافت و حکومت پیامبرانش میشمرد و همچنین مسلمانان را توجه میدهد که به نگونبختی دچار گشتهاند، نسنجیده تصمیم گرفتهاند، به دوران پیشینیانشان بازگشتهاند، در پی سراب رفتهاند و کار را بهدست نااهل سپردهاند. این خطبه از فتنهای که مردم به آن درافتادهاند و از انگیزههایی سخن میگوید که باعث شد کتاب خدا را کنار نهاده و با حکم آن در مسئلۀ خلافت و امامت به مخالفت برخیزند.
◾️پس مسئلۀ میراث و هدیه تنها به همان اندازه مطرح میشد که با موضوع سیاستِ کلان پیوند داشت. مسئله در دیدگاه فاطمه، مطالبۀ زمین و خانه نبود؛ بلکه از نگاه او مسئله، مسئلۀ اسلام و کفر، ایمان و نفاق، و نص (تعیین صریح) و شورا بود.
📚 کتاب فدک در تاریخ👈 سید محمدباقر صدر
در انتظار رویش🌱
و اما سوالهایی که این روزها در من جان گرفته اند،از همین جمله اول زیارت نامه حضرت زهرا سلام الله علیها است :
1️⃣ ترجمه درست عبارت امتحنک الله الذی خلقک قبل ان یخلقک، چیست؟ آیا اشاره به آفرینش قبل از آفرینش دارد؟ یا اشاره به آزمون قبل از آفرینش؟!!
2️⃣ آزمون قبل از آفرینش بر چه اساسی و با چه کیفیتی؟!
3️⃣ اگر قول برخی ها درست باشد که آزمون قبل از آفرینش است، آیا این ازمون فقط منحصر به حضرت زهرا(س) است؟ یا انسانهای دیگر هم در عوالم قبل از دنیا، آزموده شده اند؟
4️⃣ اساسا لازمه امتحان و آزمون چیست؟
5️⃣ آیا امتحان فقط منحصر به همین دار دنیاست؟ یا عوالم قبلی را هم شامل میشود؟ با چه ادلّه ای؟!
6️⃣ مختصات شروع حرکت اختیاری انسان، این دنیاست یا قبلتر؟؟!! کدام قبل؟؟!!
7️⃣ آیا سرمایه ها و استعدادها و موقعیت های بدو تولد هر انسانی( مثل خانواده، سلامت یا نقص جسمانی ، کشور محل تولد و...) بصورت جبری به انسانها داده شده است؟ یا محصول و استحقاق آزمون های عوالم قبل است؟؟!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ 🎬
اینان که نشناخته بودند وقتی فهمیدند، شوکه شدند.😐🤔
شما چطور؟!
ایشان را می شناسید؟!
#خنده_حلال 😂
🔶️دیروز پشت فرمون بودم چراغ سبز شد نرفتم ، زرد شد نرفتم ، قرمز شد نرفتم
🔶️افسره اومد کنار شیشه گفت آقا شرمنده ما همین سه رنگ و داریم
پسندتون نشد؟😂😂😂😂😂
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
به امید روزی که کرونا هم هر قدر رنگ و سویه و جهش عوض بکنه ، کسی نره اون ور خط، صلوااات 😂😅
هفته پیش داشتم مطالب یکی از کانالها رو میخوندم رسیدم به پیامی با این محتوا که سعی کنید روزانه و مرتب و مداوم کتاب بخونید. حتی اگه مریض بودید و در بستر بیماری، شده یه خط کتاب رو حتمااا بخونید.
با خودم گفتم بابا تو نفست از جای گرم درمیادآ، آدم مریض رو چه به کتابخوانی😐❗️
از فردای اون روز مریض شدم ، حالا شما اسمش رو هر چی میخواید بزارید:
سرماخوردگی شدید، آنفلوانزا، کرونا و یا ا میکرون ...😅
همون طور که این ویروس در عالم سیاست، هر روز جهش پیدا میکنه و سیاست هایی رو به کار میندازه، تو بدن منم جهش پیدا میکنه ....
ولی به ازای هر یک جهش از ایشون، من چندین پرش رو تجربه میکنم ..
من اسمش رو گذاشتم مالتی مدیا😅😄
جونم براتون بگه نفسم از جای گرم درنمیاد؛ ولی دیدم که میشه مریض بود ولی کتاب خوند😍😊 البته تا یه جایی آ
منم تا همونجا کتاب میخوندم😂
امروز تو مدرسه امتحان داشتم ولی نتونستم برم بالا سر بچه ها😐
از همینجا به این مطلب منتقل شدم که خدا همیشه تو همه امتحانات، خودش بالا سرمون هست😍😍
فدای خدایی که مریض نمیشه و قرنطینه نداره❤️😂
در انتظار رویش🌱
و اما سوالهایی که این روزها در من جان گرفته اند،از همین جمله اول زیارت نامه حضرت زهرا سلام الله علی
یه کم رو به راه بشم، در مورد این سوالها که یه بخشیش به عالم ذر هم مربوط میشه و در پیام سنجاق شده کانال، جزء وعده های ۱۰۰ سال آینده ام بود😅 مطالبی خواهم گفت ان شاء الله.
عشق رسوایی محض است که حاشا نشود
عاشقی با اگر و شاید و اما نشود
شرط اول قدم آن است که مجنون باشیم
هر کسی دربه در خانه ی لیلا نشود
دیر اگر راه بیفتیم ، به یوسف نرسیم
سر بازار که او منتظر ما نشود
لذت عشق به این حس بلاتکلیفی ست
لطف تو شاملم آیا بشود؟ یا نشود؟
من فقط روبه روی گنبد تو خم شده ام
کمرم غیر در خانه ی تو تا نشود
هرقدر باشد اگر دور ضریح تو شلوغ
من ندیدم که بیاید کسی و جا نشود
بین زوار که باشم کرمت بیشتر است
قطره هیچ است اگر وصل به دریا نشود
مرده را زنده کند خواب نسیم حرمت
کار اعجاز شما با دم عیسا نشود
امن تر از حرمت نیست ، همان بهتر که
کودک گمشده در صحن تو پیدا نشود
بهتر از این ؟ که کسی لحظه ی پابوسی تو
نفس آخر خود را بکشد پا نشود
دردهایم به تو نزدیک ترم کرده طبیب
حرفم این است که یک وقت مداوا نشود!
من دخیل دل خود را به تو طوری بستم
که به این راحتی آقا گره اش وا نشود
بارها حاجتی آورده ام و هر بارش
پاسخی آمده از سمت تو ، الّا نشود
امتحان کرده ام این را حرمت ، دیدم که
هیچ چیزی قسم حضرت زهرا نشود
آخرش بی برو برگرد مرا خواهی کشت
عاشقی با اگر و شاید و اما نشود...
محمد رسولی
معلم هستم ....
فصل امتحانات است ....
و امتحان، وسیله ای برای سنجش میزان یادگیری و احیانا مجالی برای تصحیح خطاهای یادگیری دروس.
برای ایام امتحانات شاگردان، بشکن زده بودم و برنامه ای ریخته بودم جهت مطالعه خودم😅؛
ولی خدا ، بشکنی زد و برنامه هام رو به هم ریخت😍❤️
به قول امام علی علیه السلام: خدا را از به هم خوردن تصمیم هایی که گرفته بودم، شناختم
🌸🌾
انگاری خدا گفت: یعنی تو از بنده هام امتحان بگیری و بهشون نمره بدی؛ ولی من ازت امتحان نگیرم؟؟!!
من از درس هایی که قبلا بهت دادم، سوال امتحانی طراحی نکنم برات؟؟!!😉
گفت یزدان از ولادت تا به حین
یفتنون کل عام مرّتین
امتحان در امتحان است ای پسر
هین به کمتر امتحان خود را مخر
هیچی دیگه، منم الان شاگرد شدم و مشغول امتحان خودم هستم 😊
امتحان من، دوباره با بیماری😐
منتظر طنزها و درس های این امتحان باشید😍
از این روزا براتون خواهم نوشت ان شاءالله.🌷
راستش من یه اخلاقی که دارم اینه ، اتفاقات مهم زندگیم رو هر از گاهی، بی بهانه مرور میکنم📆
و فکر میکنم روشون. 🍃🌹
یکی از اتفاقاتی که بعضی وقتا میرم سراغش برا مطالعه و مرور و تذکر، همین مباحث مربوط به کرونای قبلی هست؛🌺
از شما چه پنهان گاهی رسما دلتگشون میشم😍
این روزا برام زنده تر شدن😊
شما هم یه مروری بکنید درسها و طنزهای کرونایی رو؛ خالی از لطف نیست.🌸
فذکّر ان نفعت الذکری👇👇👇
در انتظار رویش🌱
من بعد از قدری وقفه و چرخش در بازار دنیا ، دوباره بازگشتم پیشتان .. شکلات قهوه ای آورده ام برایتان
از این پیام بگیرید برید پااااایین تر
.
.
.
.
😊😊😊
یکی از رفقای عزیز ما، اخیرا اومد و برام نوشت که یه روز بی خواب بود، رفته سرش رو بذاره بخوابه، تازه خوابش گرفته بود که من میرم تو خوابش😊
و ازش حسااابی امتحان میگیرم، اونم امتحان معارف😅
میگفت تو خواب انقدر خجالت کشیده و عرق کرده بود و پیش خودش میگفت که خیلی بد میشه اگه نتونم به سوالا جواب بدم و ....الخ.
خلاصه گله ای طنز آمیز میکرد که خوابش رو با امتحانمون زهرمار کردیم براش؛ از خواب پرید🙈😁
گفتم عزیز دلبندم، والا من بخاطر مریضی خودم، حتی سرِ امتحان شاگردای خودمم نتونستم برم .😐
و خودم یه جورایی مشغول امتحان خدام،
منو چه به اینکه بیام از تو امتحان بگیرم🙈😂
گفت تو رو خدا، امتحان شاگردا رو سخت نگیریا، خواب از سرِ بچه های مردم نپرون😁
گفتم خیالت راااحت، متد من اینه که با شیوه درس دادنم و کار کشیدنم در طول ترم، خواب از سرشون می پرونم😉
ولی خودشون هم خبر ندارن که امتحان رو آسون گرفتم براشون😍
ولی با این همه خدایا تو هر جور که خودت خیر میدونی ازم امتحان بگیر ؛ لطف امتحانای تو به اینه که خواب رو از سرِ منِ غفلت زده بپرونی.
خدایا دوستت دارم و مدیون و ممنونتم❤️
بعد هفت روز درگیری با مریضی و درمانهای سنتی و خانگی و جواب نگرفتن ها، دیروز راهیِ دکتر شدم....!
در مسیرِ رفتن به مطب دکتر، با مرور سبب سوزی های قبلی کرونایم، داشتم به خدا می گفتم که خیالت راحت ، نگران ایمانم نباش.
شافی تویی؛ دکتر، بهانه است😍
تو مسبب الاسباب هستی و من، تو را در صدر می بینم؛ به دستور خودت به این سبب ها مراجعه میکنم ولی اینبار لطفی کن شفا و اثربخشی را در داروها قرار بده😊😉
رسیدم مطب دکتر.... بعد ویزیت و معاینه و شنیدن شرح حال، قبل نوشتن نسخه، ازم پرسید: کجات درد میکنه؟!
من که سلولهای وجودم درد میکرد و به قول قیصر امین پور، درد نام دیگر من شده بود، گفتم
دقیقتر بپرسید: کجات درد نمیکنه ؟!!😐
دکتر متوجه اوضاع شد😊 !!
برخلاف اینکه موقع بحث از ضرورت تقلید در فروع دین، مثال پزشک و پذیرش تقلیدیِ نسخه رو مطرح میکنن، من، اینجا مقلدانه تسلیم نیستم😅
از دکتر پرسیدم: ببخشید دارید چه داروهایی می نویسید تو نسخه❓
ایشونم با لبخندی معنادار و به کنایه دست کشید و گفت : هرچی شما بگید😐
گفتم من میگم ناپروکسن و دیکلوفناک و شیاف برا این دردها کارساز نیست. اینا رو ننویسید😊
حرف گوش کن بود، گفت نگران نباش یه دارویی می نویسم که بسازدت😍
نسخه رو وقتی دستم میداد با چه اعتماد به نفسی گفت: برو... با همین نسخه ام، حل شد دردت.
و من که سری قبل، با همه وجودم سبب سوزی های خدا را دیده بودم؛ ته دلم گفتم : ولی ...
هوالشافی😍
بعد خریدن داروها، رفتم سه تا آمپول تزریق کردم و برگشتم که خونه ، قدری استراحت کنم...
دیدم دردها داره شدیدتر میشه و از شدت درد، نمی تونم بخوابم .
یه قرص تب بُرِ مسکنی داده بود که تلفیقی از سه مسکن استامینوفن و ایبوبروفن و کافئین بود.
سری پیش، یادمه بعد کلی تلاش، با شبیه همین قرص، بالاخره تبم بند اومد🌹
دردها رو نتونستم تحمل کنم، یکی از این قرص رو هم خوردم که بلکه بتونم بخوابم.!!
نشد ...نشد.. نخوابیدم. 😥🥺
دیدم داره از درون گرمم میشه.🔥
لباس کم کردم ...رنگم پرید...
یه کم دیگه دیدم لبم انگاری داره تبخال میزنه و بی حس میشه!
کم کم دیدم دیگه اگه روند اینجوری پیش بره، خودمو تو آینه هم نمیشناسم😐😱
داروها بهم حساسیت شدید داد، از نوع شوک آنافیلاکسی😐😢
بدون هیییچ هزینه گزافی، دیدم دقیقا شدم ورژنی از این دخترای امروزی😂
شبیه این دخترای قرطی شده بودم که کلیییی هزینه میکنن برا جراحی زیبایی لبها و تزریق ژل و بوتاکس و حجیم کردن لبها😅🤣😁👄
داشت صورتمم میرفت که پف کنه و بی حسی درونی و...خااارش و قرمزی شدید..!!
قربون خدا برم که با این سبب سوزی هاش، هم بوتاکس لب کرد برام، هم رژخوش رنگ زد بهش💄😅
لبام روی صورتم سنگینی می کرد دیگه!!! درحالیکه به خدا چشمکی زدم و گفتم نگران نباش، همچنان معتقدم : انت الشافی، انت الکافی 😍
زنگ زدم دکتر که بگم دست مریزاد، با داروهات ساخته شدم😬
منشی جواب داد: دکتر فعلا نیست، یه ساعت دیگه تماس بگیر.
هیچی دیگه من در حال پُف کردن بودم و جناب دکتر ، احتمالا در حال خروپف کردن!!😊
گفتم خدایا تو خیییییییلی باید محشر باشی ؛ چون بنده ها وقتی هوای نفسشان در حال پُف کردن است و خودشان متوجه عوارض گناه در وجودشون میشن؛ هر موقع شبانه روز که بخوان میتونن مراجعه کنن مطبت و تو هم ویزیتشون کنی.
چون تو نه تنها خروپف نمی کنی ؛
که حتی چُرت هم نمی زنی😍
لاتأخذه سنة و لا نوم ❤️
اصلا خدایا 🙋♀️:
بیمار می شوم که پرستاری ام کنی
خود را زمین زدم که هواداری ام کنی
گفتی تو سنگدل شده ای، خب شدم ولی
نزد تو آمدم که قلم کاری ام کنی
💔💔💔
بلا و عبودیت
🔶🔸 بلاء دل را مى شكند و توكل بر عمل و حالت را مى گيرد
🔸 و تو را از خودت جدا مى سازد و اين حقيقت اخلاص است.
🔸 بلاء تو را از دنيا مى كند و مى رماند و به غيب سوق مى دهد و مى تاراند و دلى كه از دنيا بيرون رفت كارهايش حتى خوردن و خوابيدنش، دنيايى نيست و الهى است،
🔸 كه خنده و گريه ى عشاق ز جايى دگر است و خالص و صالح است.
🔸 بلاء و مصيبت بتها و معبودها را نشان مى دهد كه شكستنى هستند و قابل اعتماد نيستند
🔸 و هنگامى كه اين شكست ها و تحول ها شامل و گسترده شد
دل خالص مى شود و عمل خالص مى شود و تمامى دين براى خدا مى ماند.
و بدعت و التقاط و تبعيض در ايمان و كفر زمينه اى نمى يابد.
📝 استاد علی صفایی حائری(رحمه الله)
📚 کتاب وارثان عاشورا، صفحه ۷۲