eitaa logo
در انتظار رویش🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
384 ویدیو
20 فایل
➖دبیر دین و زندگی ➖کاردانی گیاهپزشکی ➖ کارشناسی و کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث ➖عاشق مطالعه و علاقه مند کار تربیتی ➖کپی ممنوع❌ https://harfeto.timefriend.net/16508918927120 https://abzarek.ir/service-p/msg/1974160 👆👆 دریافت پیشنهاد و انتقادهای شما
مشاهده در ایتا
دانلود
یا ابا صالح المهدی : بی تو هر لحظه، مرا بیم فرو ریختن است مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست باز می پرسمت از مسئله دوری و عشق و سکوت تو جواب همه مسئله هاست
پشتم سنگین شده از بار گناهان و غفلت هایم ...و جاده های بازگشتم به سوی خدا، طولانی است... می دانم که هر قدر بروم، جز اندکی از بسیار نیست... آهسته آهسته، لنگ لنگان می روم ... اما می روم... امانتِ بودنم در این هستی را بر دوش میکشم و این تقدیر را با تمام وجود دوست میدارم... سبک باران مسیر را که می بینم، از خودم شرمگین می شوم... در این کره خاکی، همیشه از ظلم می نالیدم و اینک که رو به خدا گذاشته ام، از "عدل" می نالم! کاش پشتم را این همه سنگین نمی کردم خدایا ظلم را که در ذات تو، راهی نیست؛ و مرا هم طاقت عدل تونیست. با این حال، از صمیم جان می خواهم به تو برسم... تسلیم سنگینی کوله بارم نمی شوم و این حجم انبوه غفلت ها و عصیان هایم مرا به نومیدی نمی کشند... چون تو، مرا از خودم کنده ای و مرا از افقی بالاتر به تماشای هستی کشانده ای. نگاه که میکنم، تنها تویی..اول تویی... آخر تویی.. هستی را یک بی نهایت می بینم و می بینم که در این مسیر هیچ کس به تو نمی رسد که تو ، انتها نداری.! رسیدنی در کار نیست.فقط، رفتن است. حتی اگر اندکی... هر بار که رو به سوی تو می کنم، انگار رسیده ام. آنچه بر شانه های هستی ام سنگینی می کند، تکه ای از روح توست. من، پاره ای از تو را با خود دارم...دیگر، راه هایم دور نیستند و انّ الراحل الیک قریب المسافة... رفتن، حتی اگر اندکی؛ و من، پاره ای از تو را با عشق بر دوش می کشم.
سلام بر اهل تذکر و تفکر 🌿🌷
در انتظار رویش🌱
باید بین "خانه" و "خانواده" فرق بگذاریم. "بیت" در زبان عربی به هر دو معنا به کار می رود. در این آ
بزرگواری به این مطلب نقد داشتند؛ از آنجا که ما دیگران را به بوته نقد میگذاریم؛ نقدها و تذکرها نسبت به فهم خودمان را نیز می پذیریم. مطالب آن بزرگوار را در ذیل پیام این آیه شریفه تقدیم میکنم ، تفکر و ارزیابی با شما👇
اوهن بودن خانه عنکبوت اولا باید عرفی ملاحظه شود. ثانیا علمی هم ملاحظه شود استحکام آن صرفا به استحکام ماده مترشحه از عنکبوت نیست. بلکه در اتصال‌هایی است که به اشیاء دیگر دارد. این اتصالها که دیگر فولادین نیست! . سست بودن لانه عنکبوت یک امر وجدانی عرفی است. فوت کنید به هم می ریزد. 😊 و لو به هم ریختنش به جدایی اتصالش از در و دیوار باشد. به هر حال عرف لانه عنکبوت را واقعا سست می یابد. وقتی با ظهور اولیه عرفی مطلب کاملا روشن است و هیچ شک و شبهه ای وجود ندارد، دیگر نیازی به طرح محتملات دیگر نیست
اگر مطلبی علمی قابلیت استفاده و تطبیق داشته باشد قطعا منعی ندارد. اما باید توجه داشته باشیم که آیا «پیام هدایتی» قرآن هم مبتنی بر آن تطبیق است یا نه. در اینجا آن پیام هدایتی با دید عرفی و بدون تدقیق علمی حاصل می شود. و نگاه علمی با پیش آمدن یک شبهه یا سوال علمی فنی نباید «نافی» آن باشد. اگر گفته شود که مشبه ما در این آیه «کسانی که غیر از خدا را ولی خود گرفته اند» می باشد و تناسب بین مشبه با مشبه به ایجاب می کند که در طرف عنکبوت هم به نحوی «رفیق گرفتن» لحاظ شود، نه «خانه درست کردن» گوییم: اولا در تشبیه وجه شبه مهم است و نیازی به مشابهت در اکثر جهات نیست. و اصل «سست بودن پیوند» برای انتقال پیام کافی است. ثانیا اگر قرار باشد تناسب مراعات شود، در ناحیه مشبه «ولی گرفتن» مطرح است نه «رفیق گرفتن» یا «زوج گرفتن» و...
لازمه ورود عشق به جان و دل آدمی، استمرار و نظم در همنشینی هاست. برای مثال اگر ابوحمزه ثمالی را سالی یک بار و فقط در ماه رمضان بخوانیم، اتفاق خاصی برای دلمان نمی افتد، اگر هم بیفتد، صرفا تاثیرش محدود به همان یک ماه خواهد بود. برای اینکه عشق ابوحمزه ثمالی آتش به جانت بزند، باید همیشه با آن همنشین باشی، حتی در غیر رمضان. تداوم در همنشینی ها انس می آورد. انس،معرفت می آورد و معرفت، محبت می زاید. همنشینی مرتب با چیزی و عبور مداوم از کنارش، ذره ذره از عشق آن را در وجودت می ریزد و تو تنها زمانی به عمق عشقی که در جانت افتاده است، پی می بری که برای مدتی هرچند اندک، از آن همنشین، فاصله بگیری... همیشه هجرت ها و فاصله ها هستند که به روح تشنه آدمی نهیب می زنند... و این نهیب ها مایه حیات و بیدار ماندن دلِ عاشق هستند. به قول شهریار : تا عهد دوست خواست فراموش دل شدن / غم می رسد به وقت و وفا می دهد به دل.🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتاب ده غلط مشهور درباره‌ی اسرائیل کتاب ده غلط مشهور درباره‌ی اسرائیل نوشته ایلان پاپه و به ترجمه وحید خضاب است. این کتاب به چیزهایی می‌پردازد که خیلی‌ها فکر می‌کنند درست است ولی نیست. این کتاب یک راهنما برای شناخت اسرائیل است. پاپه (نویسنده) را در سطح جهانی به‌عنوان مورخی مشهور می‌شناسند. او که خود یهودی و دارای تابعیت اسرائیل است، از نویسندگان پرکار در خصوص تاریخ قضیه فلسطین به شمار می‌رود و در بخش عمده آثار خود، وقایع را با دیدی منصفانه و محققانه نگاه می‌کند. به این ترتیب، حتی فارغ از مذهب و تابعیت او، می‌توان آثارش را جزو بهترین آثار تاریخ‌پژوهانه در این عرصه به شمار آورد.
🔹 آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸 هستند و هستند و هستند 🔸 👊 در منازل جنوب شهر، گاهی که باران زیاد می‌آید، آب وارد خانه‌ها می‌شود و به ناچار آب را سطل سطل در کوچه می‌ریزند. حال اگر سطح آب زیرزمینی بالا بیاید، این آب را سطل سطل که سهل است، بشکه بشکه هم بیرون بریزند تمام نمی‌شود چون دوباره مثل چاه جایش آب بالا می‌آید. عرب به اینگونه جوشیدن آب، می‌گوید؛ یعنی خودجوش. 👊 الآن به جریان فلسطین نمی‌گویند، می‌گویند. بچه مدرسۀ فلسطینی را کسی سازماندهی نکرده و کسی استادش نشده است بلکه خودش به این نتیجه رسیده که زندگی در قید و بند رژیم صهیونیستی از مرگ بدتر و مرگ در مبارزه با رژیم صهیونیستی، پیروزی و حیات است. از خانه و مدرسه‌اش که بیرون می‌آید، برای اینکه فریاد کند من با رژیم صهیونیستی مخالفم، سنگ به آنها می‌زند. این حرکت، حرکت یک گروه نیست که رژیم صهیونیستی، رئیس آن را بگیرد و از بین ببرد و با متلاشی شدن آن سازمان، حرکت متوقف شود؛ این‌ها از رهنمود می‌گیرند. این است که هرچه رژیم صهیونیستی حبس و تبعید و اعدام کند، و و . باران نیامده که به سرداب رژیم صهیونیستی بریزد تا آن را سطل سطل بِکشنَد تا تمام شود؛ آب از زیرِزمین بالا آمده، مثل چاه که هرچه برداری باز جایش پر می‌شود. 👊 در روایات داریم که خدا امر امام زمان (عج) را اصلاح می‌کند. اصلاح کار حضرت که به دست توانای خداوند انجام می‌شود، همین است که آدم‌ها از درونشان جوشش پیدا می‌شود و نهضت بشری می‌جوشد.
💐🌾🍀🌼🌷🍃🌼🍀 🍃🌸 وداعِ جمعۀ آخر ماه مبارک رمضان سيّد بن طاووس و شيخ صدوق از جابر بن عبدالله انصارى روايت كرده‌اند كه در جمعۀ آخر ماه رمضان خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلّم رسيدم، چون نظر آن حضرت بر من افتاد، فرمودند: اى جابر اين آخرين جمعه از ماه رمضان است، پس آن را وداع كن و بگو: ✨ اللَّهُمَّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ صِيَامِنَا إِيَّاهُ فَإِنْ جَعَلْتَهُ فَاجْعَلْنِی مَرْحُوما وَ لا تَجْعَلْنِی مَحْرُوما ✨ ▫️ خدايا! اين ماه را آخرين دورۀ روزه‌داری ما قرار مده، و اگر قرار دادى، پس مرا رحمت شده قرار بده و محروم از رحمت قرار مده. هر كه اين دعا را در اين روز بخواند به يكى از این دو خصلت نيكو ظفر مى‌يابد: ▫️رسيدن به ماه رمضان آينده ▫️آمرزش خدا و رحمت بى‌انتها. التماس دعا🙏🌹
سلام بر اهل وفا در دوستی ها🌷
آشنایی من و او به سالها پیش برمیگردد. مدتها بود که همدیگر را می دیدیم... گرچه سالی یک بار، اما سالهااااست که دیدار ما با هم تکرار میشود. نمیدانم او از دیدن من چه حالی میشود؛ ولی اگر راستش را بگویم اوایل، دیدن او برایم خیلی معمولی بود و هیچ احساس خاصی نداشتم. انتظارآمدنش را نمی کشیدم و حتی گاهی در حضورش، حوصله ام سر میرفت؛ ولی در دلم پنهان میکردم و چیزی به رویش نمی آوردم طبیعی بود که از خداحافظی با چنین دوستی دلگیر نمیشدم و حس خاصی بهم دست نمیداد...! خیلی ساده و معمولی به هم می رسیدیم، قدری با هم می نشستیم و گاهی حرفهایی می زدیم و بعد... هرکس به راه خودش میرفت.. حتی گاهی بی خداحافظی از او جدا میشدم . همین روال گاهی با شدت و ضعف، در ارتباط من و او داشت پیش میرفت تا اینکه ... تا اینکه چند سال پیش، خدا خواست کمی تکانم بدهد .. به سمت کتابی کشیده شدم ... و در کمال حیرت دیدم در آن کتاب، در مورد همین دوست من حرفهااااااا هست. خشکم زده بود، داشتم چهره دیگری از این دوستم را می دیدم ... اصلا برای اولین بار بود که این دوست چند ساله ام را لای آن کتاب می دیدم....!! هرچه می خواندم و می خوانم شرمسارتر میشوم از خودم که چه کم لطفی ها کرده ام در حقش ... چه جسارتها .... و چه بی معرفتی ها...
در انتظار رویش🌱
علاوه بر این دعا؛ از ابتدای ماه مبارک کنار دعای دیگری هم توقف کرده ام... بسیاررر دوست داشتنی و عمیق
آن دوست، ماه مبارک رمضان.🌺 و آن کتاب، صحیفه سجادیه 🌷 و آن سخنانی که تکانم دادند؛ دعای ۴۵ امام سجاد علیه السلام 🌸 دعای حضرت در وداع ماه مبارک.. و اینگونه است که من از آغاز، رو به پایانم💔
فَنَحْنُ مُوَدِّعُوهُ وِدَاعَ مَنْ عَزَّ فِرَاقُهُ عَلَيْنَا ، وَ غَمَّنَا وَ أَوْحَشَنَا انْصِرَافُهُ عَنَّا ، وَ لَزِمَنَا لَهُ الذِّمَامُ الَْمحْفُوظُ ، وَ الْحُرْمَةُ الْمَرْعِيَّةُ ، وَ الْحَقُّ الْمَقْضِيُّ ، فَنَحْنُ قَائِلُونَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا شَهْرَ اللَّهِ الْأَكْبَرَ ، وَ يَا عِيدَ أَوْلِيَائِهِ . پس ما او را وداع می‌کنیم؛ وداع کسی که هجرانش بر ما سخت و غم‌انگیز است و روگرداندنش ما را غم‌زده و دچار وحشت کرد. برای او برعهدۀ ما، پیمانی محفوظ و حرمتی در خور رعایت و حقّی واجب‌الاداء، لازم شد. بر این اساس می‌گوییم: سلام بر تو ای بزرگ ترین ماه خدا! و ای عید دوستانش!
السَّلَامُ عَلَیک مِنْ قَرِینٍ جَلَّ قَدْرُهُ مَوْجُوداً، وَ أَفْجَعَ فَقْدُهُ مَفْقُوداً، وَ مَرْجُوٍّ آلَمَ فِرَاقُهُ. سلام بر تو‌ای همنفسی که قدر و منزلتت بزرگ، و فقدانت بسیار دردناک است و‌ ای مایه امیدی که دوریت رنج آور است.
السَّلَامُ عَلَیک غَیرَ مُوَدَّعٍ بَرَماً وَ لَا مَتْرُوک صِیامُهُ سَأَماً. سلام بر تو که وداع با تو نه از باب خستگی، و فراغت از روزه‌ات نه به خاطر ملالت است. السَّلَامُ عَلَیک مِنْ مَطْلُوبٍ قَبْلَ وَقْتِهِ، وَ مَحْزُونٍ عَلَیهِ قَبْلَ فَوْتِهِ. سلام بر تو که قبل از آمدنت در آرزویت بسر می‌بردیم، و پیش از رفتنت بر هجرانت محزونیم.💔
گاه درد مند هستی و طلبی در جانت شکوفه کرده است، به انقطاع از غیر رسیده ای و از همه راه های معمول سر خورده شده و بن بست بودنشان را تجربه کرده ای ... در این حال، اگر با آیه یا روایتی مناسب برخورد کنی، واژه هایش را، لفظ نمی بینی؛ بلکه جرعه جرعه آبی می بینی که بر جان تشنه ات می چکد و بجای اینکه تو را سیراب کند، بر عطشت می افزاید.. عطش رسیدن به معرفتِ صاحب سخنی که با درک عمق سخنش اینگونه آرام گرفته ای... ببین اگر به خودش برسی، با تو چه می کند..!!
👌 تا جايى كه مى توانى تحمّل كنى دست نياز دراز مكن؛ زيرا هر روز، روزىِ تازه اى دارد. بدان كه پافشارى در درخواست، هيبت آدمى را مى بَرد، و رنج و سختى به بار مى آورد؛ پس، صبر كن تا خداوند دَرى به رويت بگشايد كه براحتى از آن وارد شوى؛ كه چه نزديك است احسان، به آدم اندوهناك، و امنيت، به آدم فرارى وحشتزده؛ چه بسا كه دگرگونى و گرفتاريها، نوعى تنبيه خداوند باشد و بهره ها مرحله دارند؛ پس، براى چيدن ميوه هاى نارس شتاب مكن، كه به موقع آنها را خواهى چيد. بدان، آن كه تو را تدبير مى كند، بهتر مى داند كه چه وقت، بيشتر مناسب حال توست، پس در همه كارهايت به انتخاب او اعتماد كن، تا حال و روزت سامان گيرد 📚
اللهم اغننا بتدبیرک عن تدبیرنا ...🌸🌷
سفره دارد جمع می گردد، گدا را عفو کن باز هم خوبی کن و این مبتلا را عفو کن دیگر از این توبه ها دارم خجالت می کشم یا رب این شرمنده غرق خطا را عفو کن بر در این خانه من بهر امیدی آمدم پس، نگیر از من تو این حال وهوا را، عفو کن دست خالی آمدم، با دست خالی می روم یا کریم این روسیاهِ بی نوا را عفو کن پیش مردم آبروی بنده ات را حفظ کن خوب و بد، در هم بخر، ای یار، ما را عفو کن جان آقای خراسان، جان سلطان غریب هم وطن های علی، موسی الرضا را عفو کن من گنهکار و تویی غفار، یا رب الحسین جان اربابم بیا این بنده ها را عفو کن بوده ام این روزها مصداق فابک للحسین گریه کن های غم کرببلا را عفو کن جان آن که دست و پا می زد به زیر تیغ و تیر حُرّ توبه کرده ی بی ادعا را عفو کن. 😭
فرازهایی از دعای وداع با ماه مبارک رمضان از زبان امام سجاد علیه السلام ... دعای ۴۵ صحیفه سجادیه 👇