eitaa logo
در مسیر بندگی
829 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
197 ویدیو
39 فایل
این کانال یکی از ارکان موسسه فرهنگی ارزشی مدافعان انقلاب است ، که از تشکیلات بسیار قوی برای تهیه ، تایپ ، تزیین و کارشناسی مطالب استفاده شده است. انتقاد و پیشنهاد: @defenseasvatan تبادل : @Seyedemad313
مشاهده در ایتا
دانلود
کف اتاق توی یکی ازخانه های گلی سوسنگرد نشسته بود. سه نفر به زحمت جا می شدند. نقشه پهن بود جلوش. هم گوشی بی سیم روی شانه اش به توپ خانه گرا می داد، هم روی نقشه کار می کرد. به من سفارش کرد آب یخ به بسیجی ها برسانم. به یکی سفارش الوار می داد برای سقف سنگر ها. گاهی هم یک تکه نان خالی بر می داشت می خورد. عصری از شناسایی برگشت. می گفت « باید بستان رو نگه داریم. اگه این ارتفاع رو نگیریم و آفتاب بزنه، این چند روز عملیات یعنی هیچ» با این که خسته بود. دو ساعته چهار تا گردان درست کرد. خودش هم فرمانده یکی از گردان ها. از سر شب تا صبح حسابی جنگیدند. چهار صبح بود که حسن را بی حال و نیمه جان بردند عقب. ارتفاع را که گرفتند خیال همه راحت شد. یادگاران، جلد چهار، کتاب حسن باقری، ص 33
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ عَجَّلَ اللهُ لَکَ مٰا وَعَدَکَ ‌مِنَ النَّصرِ وَ‌ ظُهُورِ الْأمـْرِ
ایشان آخرین دفعه ای که به جبهه می رفت با آگاهی از شهادتش تعداد زیادی پارچة سبز که از مکه آورده بود و اطراف خانة خدا و ضریح حضرت رضا (ع) طواف داده بود ، با خود به جبهه برد و بین برادران تقسیم نمود . البته با دست خود روی این پارچه ها خطاطی نموده بود . اغلب رزمندگانی که از این پارچه ها به دور پیشانی خود بسته بودند به مقام رفیع شهادت نائل آمدند. شهید مسعود گنج‌آبادی‌ منبع: اطلاعات دريافتي از كنگره سرداران و 32000 شهيد استانهاي خراسان
🔷مراحل تنبیه و انتقام از دشمن از نگاه قرآن 🕊تنبیه روانی: قرآن کریم، در آیه ۵۲ سوریه توبه و آیه ۳۱ طور، به این شیوه پرداخته است. یعنی نخست، دشمن را در حالت انتظار برای تنبیه شدن، نگهداشته است، این حالت با تهدید شدید کلامی نیز همراه است: نَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِكُمْ أَنْ يُصيبَكُمُ اللَّهُ بِعَذابٍ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ بِأَيْدينا فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَكُمْ مُتَرَبِّصُون(توبه/۵۲). در این آیه شریفه به صراحت اعلان شده که عذاب (تنبیه) یا از سوی خدا یا با دستان خود مسلمین، به شما دشمنانِ الهی، خواهد رسید. اما برای زجر کشی، زمانِ آن را مشخص نمی کند تا اضطراب و وحشت، دشمن را فراگرفته آنان را فرسوده کند.🕊 🕊 تنبیه عملی: مقابله به مثل با دشمن، یکی از دستور های مهم قرآنی است: فَمَنِ اعْتَدى‏ عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى‏ عَلَيْكُم (بقره/۱۹۴). از سوی دیگر، انتقام از دشمن، جزو سنت های الهی است که آیات متعدد قرآن «منتقم» را از ویژگی مهم خدا معرفی می نماید: إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمينَ مُنْتَقِمُونَ (سجده/۲۲).🕊 http://eitaa.com/dar_masir_bandegi
🏝سلامی از آهویی رمیده در ازدحام جنگل ... سلامی از کودکی گمشده در هیاهوی بازار ... سلامی از تاکستانی تشنه در عطشناکی مرداد ... سلامی از قلبی بیمار در واپسین طپش ها ... سلامی از جانی مضطرب در محاصره‌ی رنج‌ها ... سلامی از کودکی تنها در کنج یتیم‌خانه ... ... سلامی از من ... ... به تو ... که امن‌ترین جان پناهی ، زلال‌ترین چشمه‌ای ، پربرکت‌ترین بارانی ، بهترین طبیبی ، چاره‌سازترین رفیقی ... و ... مهربان‌ترین پدری ... سلام تمام زندگی‌ام ... ... مهدی جان ...🏝
السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْخَلَفُ الصَّالِحُ لِلْأَئِمَّةِ الْمَعْصُومينَ الْمُطَهَّرينَ... 🌱سلام بر تو ای صاحب علم علی علیه السلام و ای آیینه دار صبر حسن علیه السلام و ای وارث شجاعت حسین علیه السلام و ای میراث دار غربت فرزندان حسین علیهم السلام . 📚 صحیفه مهدیه، زیارت حضرت بقیة الله ارواحنا فداه در سختیها
السلام علیک فی آنآء لیلک و اطراف نهارک... 🌱سلام بر تو ای مولایی که در شب تیره‌ی غیبت، همه از تو نور می جویند؛ و در روز ظهورت، همه با آفتاب تو راه بندگی را میپویند. سلام بر تو و بر روز ظهورت🌱
آمده بود اصفهان. یک ونیم نصفه شب بود که زنگ زد و از خواب بیدارمان کرد. گفت: اومدیم بازرسی. گفتم: قدم رو چشم. ولی کاش قبلا می گفتید که تشریف می یارین. گفت: نه خیر، ما بی خبر می ریم بازرسی. اگه می گفتیم که شما آماده می شدید. برای بازرسی از وضع سربازها اومدیم. سریع لباس پوشیدم و راه افتادم. یک تیم کامل بازرسی آورده بود. شروع کردند؛ تا صبح. ول کن نبود. از آسایشگاه سربازها شروع کرد؛ چه طوری خوابیده اند، تختشان چه جوری است، برای نماز صبح بیدارمی شوند یا نه، وضع غذا چه طوری است. خلاصه همه چیز. یادگاران، جلد 11 کتاب شهید صیاد، ص 49
بی روی ماهتان، زندگی به بازیچه ای کودکانه می ماند، تکراری و ملال انگیز ... ایمان به طلوع روشن شماست که امیدمان می دهد، جانمان می بخشد و پویایمان می‌کند .‌.. 🕊اللهم عجل لولیک الفرج🕊
توي صبحگاه دوكوهه وقتي مي دويد، فرياد مي زد «براي سلامتي بسيجيا، قند عسلا، خمپاره چيا، توپ چيا... همه را اسم مي برد و آخرش ختم مي كرد به «... و سلامتي مسئول عزيزم و نايب بر حقش صلوات.» هر چه مسئول تبليغات التماس مي كرد كه اين كار را نكند، گوش نمي كرد. او هم سعي مي كرد خودش را پشت بچه ها قايم كند تا عمو حسن نبيندش. يادگاران، جلد 15 كتاب شهيد حسن اميري (عموحسن) ، ص 34
اے قیام ڪنندهٔ بـہ حق جہــاڹ انتظار قدومت را می کشد چشمماڹ را بہ دیده وصاڸ روشڹ ڪڹ اے روشڹ تر از هر روشنایی