eitaa logo
دارالحکیم(حیات معقول)
937 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.1هزار ویدیو
446 فایل
امام على عليه السلام : حكمت، گمشده مؤمن است ؛ پس آن را بجوييد گرچه نزد مشرك باشد [زيرا كه] شما بدان سزاوارتر و شايسته تريد. کانال القانون فی الطب👇 https://eitaa.com/alghanon کانال دارالحکیم👇 @darolhakim
مشاهده در ایتا
دانلود
اعلم أن هذا البدن يحتاج إلى الماء لأسباب: 1⃣🔹السبب الأول هو ترقيق الكيلوس، ليسهل نفوذه في العروق الماساريقية الشعرية وفي فروع الباب. 2⃣🔹والسبب الثاني، هو ترقيق الدَّم ليسهل نفوذه في العروق الليفية الشعرية وترشح من فوهاتها في الأعضاء. 📙 منبع: التحفة السعدیه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
احتیاج کبد به حرارت بیشتر از احتیاج معده به حرارت است. چرا که استحاله غذا به کیلوس اسهل از استحاله کیلوس به کیموس است. چرا که در استحاله کیموسی خلع صورت غذائیه از کیلوس وجود دارد. در صورتی که در استحاله کیلوسی خلع صورت غذائیه وجود ندارد، بلکه حرکت در کیف وجود دارد. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
چگونکی اشتمال غذا در معده و کبد: 1⃣🔹 اولا حرارت معده نمی تواند به اندازه حرارت کبد باشد. زیرا او باید حساس و دارای حس قوی باشد، تا ادراک او از گرسنگی زیاد باشد. بهمین خاطر جرم معده عصبی است و عصب هم سرد است. اگر حرارت معده همانند کبد قوی بود، در آن زمان امکان ایجاد حس بالغی برای معده وجود نداشت، و احساس گرسنگی ایجاد نمی شد. 2⃣🔹ثانیها آنچه به معده می رسد دارای ماده و جوهر غلیظی است، پس انفعال و هضم آن کند و مشکل است، پس نیاز به کمک دارد و حرارت خود معده برای هضم آن کافی نیست. برخلاف آن که وقتی کیلوس در کبد نفوذ می کند، صاف و لطیف است. به همین دلیل است که پیوستن و انضام کیلوس به کبد آسان و سریع است. 3⃣🔹ثالثها، معده دارای یک تجاویف محسوس بزرگ است. وقتی غذا به سمت آن فرود می آید، در آن محبوس می ماند و فقط سطح غذا با معده تماس دارد،و غذا کاملا احاطه نمیشود. برخلاف جگر، غذای موجود در آن فقط در عروق ضیق شعری مانند قرار دارد، بنابراین تمام غذا را در اختیار گرفته و بر آن غلبه می‌کند. 4⃣🔹 رابعها کیلوسی که به کبد می رسد، در اول امر توسط معده هضمی روی آن انجام گرفته، پس انفعال آن در کبد اسهل است، اما برای معده اینگونه نیست، چون غذا قبل از اینکه در معده جا بگیرد، از فم و مری با بقاء کم عبور کرده است، و هضم سنگینی روی آن انجام نشده است. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
معده برای استحاله کیلوسی، چگونه گرم می شود. 🔹👈از سمت راست به توسط کبد، 🔹👈و از سمت چپ به توسط طحال(نه به جوهر طحال) بلکه توسط شرائین و اورده کثیر در طحال، 🔹👈و از قدام توسط ثرب شحمی که قابل حرارت است سریعا به سبب شحم که مؤدّی آن است به معده، 🔹👈و از بالا به توسط حجاب حاجز که حجاب نیز بتوسط قلب 🔹👈و همچنین عروقی که در خلف آن قرار دارد گرم می شود. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
🔰کیلوس به مانند چیست؟ 1⃣🔹الشرح المغنى المعروف بالسديدي من تأليف الحكيم و الطبيب الفائق مولانا سدید کازرونی : بماءالکشک الثخین 2⃣🔹جواهر اللغه : به فتح لفظ شریاني و هو الطعام إذا انهضم في المعده و هو جوهر سیال شبیه بماء الکشک السخين 3⃣🔹خلاصه التجارب(بهاءالدوله رازی) . .... و اکثر آن را چون کشکابی غلیظ سازد آن را کیلوس گویند. 4⃣🔹هدايه المتعلمين : بمعده كیلوس خوانند بزفان یونانی و این کیلوس چیزی بود به رنگ سپید مانند کشکاب 5⃣🔹 طبیعیات شفاء شیخ الرئیس ابن سينا : فإذا و هو جوهر سال بماء الكشك الثخين 6⃣🔹 ناظم الاطباء : کشک: اقط و پینو و دوغ خشک کرده و جو مقشر و یک قسم طعامی که از آرد گندم و آردجو و شیر گوسفند راست کنند و گاه گوشت و گندم در آن داخل کنند تا مانند هریسه گردد و خورند. آبجو و ماء الشعیر و آبجو با سرکه و شیر جوش داده کشکاب: آب جو و ماء الشعیر و کشک با آب سائیده که نان در آن ترید کرده خورند. 7⃣ تحفه خانی : بباید دانست که هر گاه غذا وارد می شود استحاله می یابد در او یعنی خلع الهضم الغذاء أولاً صار بذاته و بما يخالطه من المشروب كيلوسا، صورت غذایی و لبس صورت شبیه به ماء کشک غلیظ می کند. 8⃣🔹قانون شيخ الرئيس : ... في أكثرها كيلوساً و هو جوهر سیال شبیه بماء الكشك الثخين، أو ماء الشعير ملاسه و بیاضاً در ترجمه قانون از شرفکندی نوشته شده : کیلوس به روانی و سفیدی به ماءالشعیر می مانند و هیچ اشاره ای به ماءالکشک الثخین که در نسخه اصلی نوشته شده نکرده است. 9⃣🔹شرح اقسرایی و شرح نفیس ابن عوض کرمانی از کتاب الموجز في الطلب : دم طبیعی : و الطبيعي منه و هو الذي يتولد في الكبد و ينتفع بوجوده البدن : و كذلك الطبيعي من كل خلط أحمر اللون: لأن لون الكيد أحمر، وهي المولده للدم، بأن يحيله إلى مشابهتها ليغتذى منه، فإذا احمر بعد بیاضه کیلوسی. 🔟🔹 قانونچه فی الطب جناب چغمینی: فاعلم ان الغذا و هو الجسم الذی من شانه ان یصیر جزءا من بدن الانسان اذا ورد علی المعده استحال فیها الی جوهر شبیه بماء الکشک الثخین الذی یسمی کیلوسا 1⃣1⃣🔹 علامه قطب الدین شیرازی به ماءالشعیر ثخین بودن کیلوس اشاره نکرده است، بلکه فرموده: هو(کیلوس) جوهر سیال شبیه بماء الکشک الثخین ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
شحم لدسومته قابل للحرارة بسرعة، إذ الدسومة موجبة لشدّة الاستعداد لقبول الحرارة ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
🌹فرا رسیدن ماه رجب، بهارعارفان و همچنین میلاد با سعادت امام محمد باقر علیه السلام بر سالکان الی الله مبارکباد. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💢 قلوب مضطر https://eitaa.com/ezterarebemahdi
1⃣🔹لحم، عضوی است که از دم طبیعی متولد می شود، و فرج و خلل اعضاء را مملو و محشو می گرداند و عاقد او حرارت بود و بعضی شحم و سمین و ظفر و شعر از اعضای مفرد شمرده اند و در آن نظر است زیرا که شحم و سمین داخل لحم اند و شعر و ظفر از زواید و فضلات اند و جمله مرکب است و مفرد و بیان هر یک کرده می شود. 2⃣🔹شحم جسمي ابیض است که از ماده مایی دم در اعضای عصبانی مثل ثرب و امعاء متولد می شود، و به واسطه برودت محل منجمد گردد. 3⃣🔹سمين، مشابه لحم است و از دمی دسم متولد می شود. و او مرکب است از لحم و شحم. 4⃣🔹شعر جسمی است که از بخار دخانی متولد گردد، و بعضی از او زینت بود چون حاجب و لحيه و بعضى زينت و وقاية، همچون موی سر و مژه 5⃣🔹جلد، عضوی است منتسج از لیفات و شظایای عصب و خلل آن به لحم پوشیده و همچون غشایی بود مر جميع بدن و فایده او حفظ و هیأت و افاده حس و ادراک ملموسات بود . والله اعلم و احكم 📕 منبع: تشریح منصوری .ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
حکیم عقیلی خراسانی می نویسد: بطلان شهوت طعام... در مرض مزمن، دلیل انحلال قوه نفسانی و موت قوه طبیعی است. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
سؤال اگر گویند: «حکماء گفته اند که امر بی حرارت تمام نمی شود، و حال آنکه همه اطباء متفق اند بر آن که منضجات صفراء اشیاء بارده مغلظه اند؛ یعنی آن را تغلیظ باید فرمود تا قابل دفع گردد و از این می رسد که قول ایشان کلی نباشد جواب آن به چند وجه است. 🔹👈از آن جمله آنکه را در هر مقامی و جایی به معنی خاص اطلاق می نمایند، و مراد حکماء از آن مطلق نیست، بلکه مراد نضج طبیعی کبدی است که بی حرارت تمام نمی شود که علت فاعلی کلی است و در این هم هر یک از اخلاط را نضجى خاص و به حدی لایق است؛ اما غیر طبیعی کبدی و هر یک از اخلاط را که در هر عضوی خاص تواند یافته باشند به طوری خاص لایق است؛ مثلا خلط بسیار رقیق مختلف الاجزاء را به تغلیظ و تساوی اجزاء نضج باید داد، تا مجتمع گشته،[و] به زودی مندفع گردد، و منتشر و متفرق نگردد، و زیاده فساد ننماید، و این اگر صفر است به تبرید و اگر بلغم است، به تسخین که اعتدال لایق [یابند]. و اگر غلیظ بسیار و متشبث به اعضاست، به ترقیق و اذابه و تحلیل به العبه اشیاء بارده رطبه بلغم است و مسخنه معتدله نیز حاصل میگردد. 📕 منبع: خلاصة الحكمة ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
جرجانی در ذخیره خوارزمشاهی می فرماید: نضج راستین آن است که قوه مغیره بر ماده بیماری چیره گردد، و آن را ساخته آن گرداند که طبیعت دفع تواند کرد. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
مرض ورم أذنى القلب در تشریح دل گفته شد که دل دارای دو گوش است. [آماس و ورم این دو گوش] و حدوث این آماس چنان باشد که به سبب امراض گرم روح و حرارت به تحلیل رود، و قوت دل ضعیف شود، و بدان سبب از تصرف کردن در غذا چنانچه باید باز ماند، و دفع فضول بر وفق طبیعت نتواند کرد، بالضرور فضله ردیه در دل جمع شود، و از آن که دل اشرف است، و غشا و دو گوش او نسبت به او أخس، طبیعت آن را به سوی أخس دفع سازد. 📙 منبع: طب اکبری، حکیم ارزانی ـــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
ذکر کرده اند که افراط در تبرید قرانیطس که مرض حارّ است؛ صاحب آن می تواند دچار لیثرغس شود که مرض سرد است. و شیخ الرئیس این را در کتاب قانون در علاج قرانیطس تصریح کرده اند و همچنین ذکر کرده است که افراط در تبرید حُمّی صفراوی می تواند منقلب به حمی دموی شود، و همچنین حمی دموی میتواند به حمی بلغمی منقلب شود. اگر مبرد مستولی شود و ماندگار و مقوم شود صفرا به بلغم منتقل نمی شود؛ چرا که این محال است؛ بلکه سرما وقتی ماندگار شود، موجب ضعف حرارت غریزی که فاعل است می شود، و حدت آن را می شکند و سپس با ضعف حرارت غریزی و استیلای سردی، رطوبت بلغمی در بدن افزایش می یابد؛ نه اینکه صفرا فی نفسه به بلغم تبدیل می شود. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
ذکر کرده اند که تبدیل به می شود. 🔹👈آیا اینچنین است؟ انتقال به در جایی اتفاق می افتد که این دو در بدن غالب باشد، و غلبه بیشتری داشته باشد، بطوریکه اثر صفرا ظاهر باشد. 🔹👈 و اگر در این حین، حدت با تبرید مناسبی بشکند، و غلبه آن کم شود، اثر دم با رفع موانع ظهور، ظاهر می شود. نه اینکه فی نفسه صفرا به دم تبدیل می شود. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
الشفاء الطبیعیات الحیوان شیخ الرئیس ابن سینا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
اسباب اجناس نبض کتاب نبض شناسی دارالحکیم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
💠 قابلیت ویژه نفس انسان در ماه رجب 🗂 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی 🔹 20 ـ دی ـ 1402 📝 تفاوت ماه رجب ـ و دو سه ماه بعد از آن که اخوات ماه رجب حساب می‌شوند ـ با سایر ماه‌ها، تفاوت میان قطره و دریاست؛ تفاوت میان آب راکد و آب جاری یا انهار بزرگ است. 📝 ماه رجب این‌گونه است که اگر کسی موفق به درک آن بشود، مجاری روح و نفس انسان آن‌چنان گشوده می‌شود که گویی رحمت الهی به‌صورت رودخانه و نهرهای بزرگ وارد روح و نفس انسان می‌شود. 📝 این از اقتضائات تکوینی این ماه است و این‌که چرا این‌گونه است، در جاهای دیگر اشاراتی داشتیم که تکرار آن لازم نیست. 📝 آن‌چه اهمیت دارد این است که در این ماه نفس انسان این استعداد و قابلیتش پای کار می‌آید و به‌گونه‌ای است که انگار مثل کودکی است که دهان باز کرده، فقط باید غذا را در اختیارش قرار دهند. نفس انسان در این ماه این‌جوری است. به همین خاطر است که ـ اوج آن در ماه مبارک رمضان است ـ گفته شده که آدم بخوابد هم عبادت است. این‌که بخوابد عبادت است، تغییر و تحولی از ناحیه خدای متعال نیست، تغییر از ناحیه خدای متعال هیچ‌وقت امکان‌پذیر نیست. خدای متعال تام الفاعلیه است. عین نور، عین وجود، عین کمالات، عین تجلی است. این‌گونه نیست که گاهی تجلی کند، گاهی تجلی نکند؛ او اصلاً تجلی است، نه تجلی کردن یا متجلی شدن. این قابلیت‌هاست که زمینه دریافت تجلی کمتر یا تجلی بیشتر را فراهم می‌کند. 📝 ماه رجب، ماه بندگی است، ماه عبادت خدای متعال، ماه درخواست کردن، تقاضا کردن از خدای متعال است. استعداد و قابلیت ویژه‌ای در نفس انسان وجود دارد. برخلاف برخی از ماه‌ها که انقباض وجود دارد، این ماه ماه انبساط است، ماه انفتاح نفس انسان و دروازه‌های ورودی نفس انسان است. بنابراین همین‌که آدم وارد این ماه بشود، فقط اندک توجهی داشته باشد که این ماه، ماه رجب هست، این ماه ماه خیر و برکت عیان و آشکار هست، به اندازه همان ورودش به این ماه متأثر هست و آثار و کمالات را به‌دست می‌آورد. 📝 البته اگر کسی بیشتر از این توجه داشته باشد، یعنی در این ماه هم اهل فکر و تأمل باشد و هم اهل عبادت و ریاضت و اطاعت از خدای متعال بلکه انقیاد از خدای متعال باشد، طبعاً آثار و برکاتش آن اندازه هست که در تصور هیچ متصوری نمی‌گنجد. 📝 بنابراین توجه کردن به اعمال و عبادت این ماه، چه عبادات خاص این ماه که برخی اذکار و ادعیه و زیارات و مانند آن‌هاست و چه عبادات دیگری که اجتماعی و اقتصادی و ایثار کردن و انفاق کردن و مانند آن‌هاست، در این‌جا این زمینه را فراهم می‌کند که بی‌نهایت برابر ماه‌های قبل، بنده‌ای که وارد این ماه شده از برکات و تجلیات خدای متعال برخوردار شود. 📝 این تجلیات یا برکات چه توجه داشته باشیم، چه نداشته باشیم، حاضر و حاصل می‌شود، یعنی ما آن را دریافت می‌کنیم. ممکن است که در این‌جا وقتی که در معرض این تجلیات قرار می‌گیریم، نفهمیم که فرق آن با ماه قبلی چه شد؟ علتش آن است که ما توجه به خودمان نداریم، علم به علم نداریم، احاطه علمی بر همه حیثیت‌های وجودی‌مان نداریم، نمی‌توانیم درک کنیم و الا اتفاق افتاده ولو ندانیم. 📝 بنابراین این تعبیر که گاهی می‌گویند فرق بین مسلمان‌ها و غیرمسلمان‌ها یا فرق این ماه و آن ماه در خود ما چیست؟ از ماه مبارک رمضان پنج روز که می‌گذرد، همان آدم‌های قبلی هستیم! [پاسخش این است که] ما آدم‌های قبلی نیستیم، یعنی هر عبادتی چه آگاهانه و عالمانه، چه تشریعی چه تکوینی، اثر خاص و ویژه خودش را در نفس انسان دارد، ولو این‌که این اثر آن‌قدر آشکار نیست که خودمان بفهمیم یا دیگران بفهمند. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💢 قلوب مضطر https://eitaa.com/ezterarebemahdi
در بدانند که تغیر در نبض به سبب درد یا از شدت درد بود یا از اطالت مدت درد یا بنابر حدوث درد به اعضای شریفه. اما . 1⃣🔹 چون درد آغاز کند و هنوز کمتر باشد نبض قوی و سریع و متواتر شود(به شرطی که وجع در ظاهر بود. 2⃣🔹اما اگر در باطن باشد هم اندر ابتدا صغیر و ضعیف میکند نبض را؛ 3⃣🔹و هرگاه وجع صعب شود نبض را ضعیف کند، و صغیر و متواتر و سریع. 4⃣🔹و هر چون که مدت وجع افزون تر گردد تغیّر نبض قوی تر و بیشتر باشد. 5⃣🔹و وقتی که درد به نهایت صعبی رسد و قوه ساقط گردد، نبض نملی شود. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
🔰در نبض ریاضت: 1⃣🔹هرگاه ریاضت معتدل باشد نبض به تدریج قوی تر و عظیم تر می شود. 2⃣🔹و در آخر ریاضت سریع و متواتر شو. 3⃣🔹و چون ریاضت فزون از اعتدال شود، صغیر و ضعیف گردد و اگر قوه سخت قوی باشد سریع گردد؛ 4⃣🔹و هرگاه ریاضت به افراط تمام رسد دودی گردد یا نملی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
🔰در نبض نوم و یقظه: 1⃣🔹در اول خواب نبض صغیر و ضعیف باشد و مع ذلک یا متفاوت بود یا بطیء؛ 2⃣🔹و بعد هضم طعام و مرور زمانی در خواب، عظیم و قوی می گردد؛ 3⃣🔹و در آخر خواب معتدل المقدار عظیم و قوی و بطیء می شود. 4⃣🔹و چون در خواب افراط رود به صغیری و ضعیفی و تفاوت و بطوء بازگردد. 5⃣🔹هرگاه کسی در خواب شود و معده و عروق او خالی از غذا باشند، صغر و تفاوت و بطوء در نبض بیفزاید. 🔹👈 بالجمله، احكام نبض در خواب مختلف می باشد، و در بیداری به دستور. 1⃣🔹 زیرا که هنگام یقظه که عقب نوم طبیعی باشد، نخست عظیم و سریع باشد، پس به طبیعی خود بازگردد؛ 2⃣🔹و آن را که ناگاه بیدار کنند و بترسانند نبض وی ضعیف باشد، پس عظیم و سریع و مختلف و مرتعش گردد پس اگر ترس حقیقی ثابت است، نبض تا دیر بر آن حالت بماند و الا زود متغیر شود و به حال آید. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
شیخ الرئیس می فرماید: روح به تحلیل، از بین می رود، و خون با خارج شدن. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
آشامیدن شربت جلاب معمول از شکر طبرزد و گلاب و بیدمشک برای تسکین حرارت و ترطیب بدن و تقویت روح نفسانی. ـــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim