#دمشق_شهرعشق
#قسمت109
💠 اسلحه را به سمتم گرفته و نعره میزد تا پیاده شوم و من مثل جنازهای به صندلی چسبیده بودم که دستش را به سمتم بلند کرد.
با پنجههای درشتش سرشانه مانتو و شالم را با هم گرفت و با قدرت بدنم را از ماشین بیرون کشید که دیدم سیدحسن زیر لگد این وحشیها روی زمین نفسنفس میزند و با همان نفس بریده چشمش دنبال من بود.
💠 خودش هم #شیعه بود و میدانست سوری بودنش شیعه بودنش را پنهان میکند و نگاهش برای من میلرزید مبادا زبانم سرم را به باد دهد.
مادر مصطفی گوشه خیابان افتاده و فقط ناله #یاالله جانسوزش بلند بود و به هر زبانی التماسشان میکرد دست سر از ما بردارند.
💠 یکیشان به صورتم خیره مانده بود و نمیدانستم در این رنگ پریده و چشمان وحشتزده چه میبیند که دیگری را صدا زد. عکسی را روی موبایل نشانش داد و انگار شک کرده بود که سرم فریاد کشید :«اهل کجایی؟»
لب و دندانم از ترس به هم میخورد و سیدحسن فهمیده بود چه خبر شده که از همان روی خاک صدای ضعیفش را بلند کرد :«خاله و دختر خالهام هستن. لاله، نمیتونه حرف بزنه!»
💠 چشمانم تا صورتش دوید و او همچنان میگفت :«داشتم میبردمشون دکتر، خالهام مریضه.» و نمیدانم چه عکسی در موبایلش میدید که دوباره مثل سگ بو کشید :«#ایرانی هستی؟»
یکی با اسلحه بالای سر سیدحسن مراقبش بود و دو نفر، تن و بدن لرزانم را به صلّابه کشیده بودند و من حقیقتاً از ترس لال شده بودم که با ضربان نفسهایم به گریه افتادم.
💠 مادر مصطفی خودش را روی زمین به سمت پایشان کشید و مادرانه التماس کرد :«دخترم لاله! اگه بترسه، تشنج میکنه! بهش رحم کنید!» و رحم از #روح پلیدشان فرار کرده بود که به سرعت برگشت و با همان ضرب به سرش لگدی کوبید که از پشت به زمین خورد.
بهنظرم استخوان سینه سیدحسن شکسته بود که به سختی نفس میکشید و با همان نفس شکسته برایم سنگ تمام گذاشت :«بذارید خاله و دخترخالهام برن خونه، من میمونم!» که #اسلحه را روی پیشانیاش فشار داد و وحشیانه نعره زد :«این دختر ایرانیه؟»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
═══✼🍃🌹🍃✼══
@darentezareshahadat
═══✼🍃🌹🍃✼══
✍️ #دمشق_شهرعشق
#قسمت110
💠 آینه چشمان سیدحسن را حریری از اشک پوشانده و دیگر برای نجاتم التماس میکرد :«ما اهل #داریا هستیم!» و باز هم حرفش را باور نکردند که به رویم خنجر کشید.
تپشهای قلب ابوالفضل و مصطفی را در سینهام حس میکردم و این #خنجر قرار بود قاتل من باشد که قلبم از تپش افتاد و جریان خون در رگهایم بند آمد.
💠 مادر مصطفی کمرش به زمین چسبیده و میشنیدم با آخرین نفسش زیر لب ذکری میخواند، سیدحسن سینهاش را به زمین فشار میداد بلکه قدری بدنش را تکان دهد و از شدت درد دوباره در زمین فرو میرفت.
قاتلم قدمی به سمتم آمد، خنجرش را روبروی دهانم گرفت و عربده کشید :«زبونت رو در بیار ببینم لالی یا نه؟»
💠 تمام استخوانهای تنم میلرزید، بدنم به کلی سُست شده بود و خنجرش به نزدیکی لبهایم رسیده بود که زیر پایم خالی شد و با پهلو زمین خوردم.
دیگر حسی به بدنم نمانده بود، انگار سختی جان کندن را تجربه میکردم و میشنیدم سیدحسن برای نجاتم #مردانه گریه میکند :«کاریش نداشته باشید، اون لاله! ترسیده!» و هنوز التماسش به آخر نرسیده، به سمتش حمله کرد.
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
═══✼🍃🌹🍃✼══
@darentezareshahadat
═══✼🍃🌹🍃✼══
✍️ #دمشق_شهرعشق
#قسمت111
💠 پاهای نحسش را دو طرف شانه سیدحسن کوبید و خنجری که برای من کشیده بود، از پشتِ سر، روی گردنش فشار داد و تنها چند لحظه کشید تا سرش را از تنش جدا کرد و بیآنکه نالهای بزند، #مظلومانه جان داد.
دیگر صدای مادر مصطفی هم نمیآمد و به گمانم او هم از وحشت آنچه دیده بود، از هوش رفته بود. #خون پاک سیدحسن کنار پیکرش میرفت، سرش در چنگ آن حرامی مانده و همچنان رو به من نعره میزد :«حرف میزنی یا سر تو هم ببرم؟»
💠 دیگر سیدحسن نبود تا خودش را فدای من کند و من روی زمین در آغوش #مرگ خوابیده بودم که آن یکی کنارش آمد و نهیب زد :«جمع کن بریم، الان ارتش میرسه!» سپس با تحقیر سراپای لرزانم را برانداز کرد و طعنه زد :«این اگه زبون داشت تا حالا صد بار به حرف اومده بود!»
با همان دست خونی و خنجر به دست، دوباره موبایل را به سمتش گرفت و فریاد کشید :«خود #کافرشه!» و او میخواست زودتر از این خیابان بروند که با صدایی عصبی پاسخ داد :«این عکس خیلی تاره، از کجا مطمئنی خودشه؟»
💠 و دیگری هم موافق رفتن بود که موبایل را از دست او کشید و همانطور که به سمت ماشینشان میرفت، صدا بلند کرد :«ابوجعده خودش کدوم گوری قایم شده که ما براش #جاسوس بگیریم! بیاید بریم تا نرسیدن!» و به #خدا حس کردم اعجاز کسی آنها را از کشتن من منصرف کرد که یک گام مانده به مرگ، رهایم کردند و رفتند.
ماشینشان از دیدم ناپدید شد و تازه دیدم سر سیدحسن را هم با خود بردهاند که قلبم پاره شد و از اعماق جانم ضجه زدم.
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
═══✼🍃🌹🍃✼══
@darentezareshahadat
═══✼🍃🌹🍃✼══
✨سلام ای عابرِ تنهای کوچه
غريبانه کجا پا میگذاری...؟
✨به چشم هر کسی افتد گذارت
به قلبش مهرِ خود جا مىگذارى...
#اللهمعجللولیکالفرج
🍃🕊🌸🍃🕊🌸🍃🕊🌸🍃🕊
🆔 @darentezareshahadat
🖼 #عکس | #طلائیه
🔻خاک اینجا تو را از زمین به آسمان میبرد ...
#شبکه_تداوم_ارتباط_راهیان_نور
#امتداد
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @darentezareshahadat
22بهمن.mp3
2.43M
📻 رادیوپلاک
بیسیم چی
⭐️ تولید و انتشار در رادیو پلاڪ⭐️
°•﴿رادیورسمےستادراهیان نورڪشور﴾•°
💌 بمناسبتِ:
سالروز پیروزی انقلاب اسلامی
••🖋نگارنده: خانم شاپور آبادی
••💻 تدوین: خادم الشهداء
••🎙گوینده: امیر داوودی
📥پیشنهاد دانلود 📤پیشنهادارسال
✨پیشڪش میشود بھ سیدالشهداے جبهه مقاومت:
[سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانے🇮🇷]
🆔
@darentezareshahadat
#شهدا
#تولد_انقلاب
#دهه_فجر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اجرای خیابانی نوجوانان شیرازی
با آهنگهای نوستالژیک انقلاب
💟 #پای_انقلاب_میمانیم
🆔 @darentezareshahadat
🔰 کلام امام | #پیام_امام
🔅حفظ پیروزی سختتر است
🔹ما باید بفهمیم چرا پیروز شدیم، این چرا را اگر فهمیدیم آنوقت باید کوشش کنیم که همان چیزی که ما را پیروز کرده حفظش کنیم... حفظ یک پیروزی، از اصلِ یک پیروزی مشکلتر است.
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @darentezareshahadat
46.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎐 #مرد_میدان l #حاج_قاسم
🎥 فیلم کمتر دیده شده از شهید حاج قاسم سلیمانی
🔰 نشر دهید و همراه ما باشید
🆔 @darentezareshahadat
🔰 #اروند | #والفجر_هشت
🔻 شهیدی که دل به اروند زده بود ...
🔅 جوانترین فرمانده گیلانی سپاه از فرماندهـان اطلاعات و عملیـات لشکر ویژه ۲۵ کربلا و لشکر ۱۶ قدس شهید گمنـامی کـه شب و روز نمی شنـاخـت همـواره زیـر آب گِل آلـود و خـروشـان ارونـد یا بین نخلستان هـای سوزان آبـادان و لابلای نیزارهای باتلاقی خوزستان بهعنوان فرمانده تیمِ ویژه ردیابیو شناسایی مقرِ اصلی دشمن بیـدار و آگاه به نا محسوس ترین شکل ممکن درحال رصد اطلاعاتی دشمـن بود و سرانجام در ۲۱ بهمن ۱۳۶۴ در فـاو عراق کنار رود ارونـد در عملیات والفجر۸ ، فاتحانه در حالیکه لباس غواصی به تن داشت بـه فیض شهـادت رسید.
📍نفر سمت راست تصویر
#شهید_سردار_جعفر_روستا
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @darentezareshahadat
app-release.apk
4.68M
دانلود مستقیم #ایران_مقتدر 🇮🇷 👆👆
📱 دستاوردهای انقلاب اسلامی در زمینه های:
💢 دفاعی، پزشکی، انرژی، صنعت، علمی و فناوی و سایر زمینه ها را در اپلیکیشن ایران مقتدر ببینید.
🔻کاری از سازمان فضای مجازی سراج
🆔 @darentezareshahadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ_بصیرتی #دهه_فجر
🔥 #خاندان_ویرانی 🔥
💢قسمت1⃣1⃣: کوچیک شاه🤕☠️
🔰گوشه ای از واقعیت های ویران کننده عصر پهلوی دربیانات رهبر انقلاب🔰
🆔 @darentezareshahadat
27.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 🎥 نماهنگ قرار ما ...
بمناسبت ۲۲بهمن
کاری از گروه فرهنگی هنری *نورالشهدا* (شهید محسن نورانی)
مجری طرح : فرهنگی هنری ناحیه مقاومت بسیج زرندیه
🆔 @darentezareshahadat
💐🇮🇷💐🇮🇷💐🇮🇷💐🇮🇷💐🇮🇷💐🇮🇷💐
گرامیداشتروز۲۲بهمن
🔹️ارسالیازدانشآموزان
🕊💠صبحامروز
راهپیمایی✌🇮🇷
#اقبالیه
#حوزهبسیجدانشآموزیشهیدخلیلی
💐🇮🇷💐🇮🇷💐🇮🇷💐🇮🇷💐🇮🇷💐🇮🇷
🆔 @darentezareshahadat
💐🇮🇷💐🇮🇷💐🇮🇷💐🇮🇷💐🇮🇷💐🇮🇷💐
گرامیداشتروز۲۲بهمن
🔹️ارسالیازدانشآموزان
🕊💠صبحامروز
راهپیمایی✌🇮🇷
#اقبالیه
#حوزهبسیجدانشآموزیشهیدخلیلی
💐🇮🇷💐🇮🇷💐🇮🇷💐🇮🇷💐🇮🇷💐🇮🇷
🆔 @darentezareshahadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
... نسل سلیمانی:
#سالگرد_پیروزی_انقلاب_اسلامی
#کلیپ_حضور دانش آموزان در #راهپیمایی
دبیرستان پروین اعتصامی
#حوزه_بسیج_دانش_آموزی
#خواهران_شهید_فهمیده_تاکستان
🆔 @darentezareshahadat
گرامیداشت دهه فجر
تولید محتوا
کلیپ، متن نوشت ، نقاشی و .....
ارسالی دانش آموزان دبیرستان پیام انقلاب
حوزه بسیج دانش آموزی شهید دانش آشتیانی بویین زهرا
🆔 @darentezareshahadat