eitaa logo
در حرم یار
1.4هزار دنبال‌کننده
517 عکس
34 ویدیو
3 فایل
کانال جلسات استاد سیدعلی سیدعربی پیرامون مباحث و آثار آیت الله محمد شجاعی (ره) و بزرگان اخلاق و عرفان اسلامی نشر و نسخه برداری از مطالب با ذکر کانال و منبع آن بلامانع است ارتباط با آدمین eitaa.com/DarharameyarAdmin
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت الله محمد شجاعی (ره): من از خدا می‌خواهم که به همه‌ی شما و ما توفیق مجاهدت بدهد، گوش دل و مسامع دل و مشاعر دل کلاً باز بشود و از قرآن بفهمیم آنچه را که باید بفهمیم، چون خیلی این سؤال می‌شود که ما مثلاً سعی می‌کنیم که آن خشیتی که بعضی از خوبان دارند را داشته باشیم ولی نداریم یا خیلی‌ها می‌آیند چند روزی که به مستحبات میپردازندو مدام گلایه می‌کنند که ما را عجب می‌گیرد و بعد حال ما خراب می‌شود و از دست میرود ، راست هم می‌گویند چون حقیقت را نمی‌فهمند بعدبا چند قدم مجاهدت ناقص عجب آن‌ها را می‌گیرد، آن کسی که می‌فهمد مانند حضرت امیر (صلوات الله علیه )کسی که اصلاً مجاهدت با معرفت او را هیچ کس نمی‌تواند تصوّر بکند و اصلاً عقل نه به معرفت او، نه به کیفیّت مجاهدت او و نه به کمیّت او نمی‌رسد، با آن معرفت و مقام که خود اقرار می‌کند که قلب من معترف به الهیّت تو است، اعضا و جوارح من کوشا در طاعت تو بوده است با آن که خود می‌گوید صورت من در برابر عظمت تو بر خاک آمده است ، با این وصف چون می‌فهمد هنوز نگران و مضطرب است، اما یکی را می‌بینی یک شب نماز شب می‌خواند عجب دامن‌گیر او می‌شود، او می‌فهمد و این نمی‌فهمد، خیلی‌ها می‌آیند شکایت می‌کنند که عجب دامن‌گیر ما می‌شود، همه‌ی مصیبت‌ها مصیبت این است که ما قرآن را نمی‌فهمیم که قرآن چیست، اگر قرآن را انسان بفهمد وقتی یک عمر مجاهدت صادقانه هم داشته باشد باز وقتی نگاه می‌کند همه‌ی اعمال خیر خود را دارای عیب و نقص خواهد دید و خود را در برابر همه‌ی اعمال خیر قاصر و مقصر خواهد دید و خود را یک عمر مجرم خواهد دید، این دید را از قرآن برداشت خواهد کرد آن خشیت و خوف و زهد و انقطاع خوبان غیر ائمّه از قرآن بوده است، این‌که یک عمر مجاهدت می‌کنند نگران هستند همه از قرآن است و آن کسی که یک نماز شب کذایی می‌خواند و عجب آن را می‌گیرد چون قرآن را نفهمیده است، قرآن پیامی دارد برای اهل خود که برای دیگران ندارد، با اهل خود صحبت می‌کند که با دیگران آن صحبت را نمی‌کند که اهل آن نیز نمی‌توانند به غیر اهل خود بگویند إن‌شاءالله امیدوارم که خدا شما را موفّق بدارد و ما را هم موفّق کند و با این صحبتی که کردیم یک مقدار اگر بفهمیم این تعجب دیگر از من وشما باید برطرف بشود، دیگر تعجّب نکنیم که چرا آن‌ها آن‌طور بودند و ما این‌طور هستیم، حتّی یک نماز شب می‌خوانیم عجب ما را می‌گیرد، آنها با یک عمر مجاهدت آن‌طور می‌ترسیدند ، من به همه‌ی شما توصیه می‌کنم همین جلد 70 بحار را لااقل برای خودتان مطالعه کنید البتّه همه‌ی کتب روایات و چندین جلد از بحار لازم است ، اما مخصوصاً این جلد 70 بحار را توصیه می‌کنم بدست بیاورید، اگر خودتان زبان عربی را نمی‌دانید با کسی که می‌داند بنشینید و  او بخواند و ترجمه بکند ببینید که چه چیزها و چه مسائلی است و تأکید می‌کنم این روایت‌ها انوار قرآن است، هر چه بی‌خبر باشید در همان گرفتاری‌ها که هستیم و هستید بیشتر باقی خواهید ماند، قرآن و روایات و مخصوصاً این جلد 70 را زیاد بخوانید، ابواب مختلفی دارد تأکید می‌کنم وقت بگذارید، بخوانید، خود ما برای درد خود معمولاً مطالعه می‌کنیم مثلاً همین جلد 70 را من شاید چندین بار مطالعه کردم برای خودم نه برای گفتن به کسی، حالا در باب گفتنن و نوشتن هم چیزهایی می‌گوییم و می‌نویسیم از روی این‌ها امّا اکثراً برای خودم مطالعه می‌کنم، شما هم مطالعه کنید تا بی‌خبر نباشید، إن‌شاءالله امیدوارم که مشمول توجّه حضرات معصومین (صلوات الله علیهم أجمعین) بوده باشید و خدا إن‌شاءالله من و شما را از اهل نجات قرار بدهد و ما را توفیق عنایت کند که از شیعه‌های آن حضرات باشیم تا حالا که نبوده‌ایم ولی توفیق شیعه شدن و راه شیعه شدن را به ما عنایت کند إن‌شاءالله. Eitaa.com/darharameyar
«أَنَّ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا(علیه السلام) كَتَبَ إِلَيْهِ فِيمَا كَتَبَ مِنْ جَوَابِ مَسَائِلِهِ» «وَ حَرَّمَ اللَّهُ التَّعَرُّبَ بَعْدَ الْهِجْرَةِ»، یعنی خداوند تعرّب بعد از هجرت را حرام كرده است؛ چرا؟ «لِلرُّجُوعِ عَنِ الدِّينِ وَ تَرْكِ الْمُوَازَرَةِ لِلْأَنْبِيَاءِ وَ الْحُجَج»، چون به مراوده و رابطه‌اي‌ كه از نظر ديني بين تو با پيامبران و حُجج الهي برقرار شده است ضربه مي‌زند؛ «وَ مَا فِي ذَلِكَ مِنَ الْفَسَاد»؛ كه در اين فساد است، «وَ إِبْطَالِ حَقِّ كُلِّ ذِي حَقٍّ»؛ و حقّ هر صاحب حقّي را از بين مي‌برد، «لِعِلَّةِ سُكْنَي البَدْو»؛ به خاطر سكونت در صحرا. اين همان مسألة تعرّب بعد از هجرت است. حضرت تعبير زيبايي دارند! می‌فرمایند گویی شهر‌نشين شده بودي و حالا برمي‌گردي و دوباره مي‌روي صحرانشین می‌شوی! از ديدگاه اسلام «تعرّب بعد از هجرت» یک «حركت ارتجاعي» است؛ گاهي اوقات افرادي را مي‌بينيم كه زماني مذهبي و ديني بودند، امّا ناگهان عوض مي‌شوند؛ چرا؟ مثلاً براي رسیدن به پول، يا اموري مثل جنون قدرت و رياست! اين همان عقب‌گرد و حرکت ارتجاعی است. امام رضا(علیه السلام) در ادامه می‏فرمایند: «وَ لِذَلِكَ لَوْ عَرَفَ الرَّجُلُ الدِّينَ كَامِلًا لَمْ يَجُزْ لَهُ مُسَاكَنَةُ أَهْلِ الْجَهْل»؛ یعنی به همین جهت، اگر شخص از نظر دروني به‏طور كامل به اصول اعتقادي و سایر مسائل دینی ایمان و معرفت پيدا كرد، ديگر جایز نيست با افراد نادانِ بي‏اطلاع از معارف ديني همنشين شود. «وَ الْخَوْفِ عَلَيْهِ لِأَنَّهُ لَا يُؤْمَنُ أَنْ يَقَعَ مِنْهُ تَرْكُ الْعِلْمِ وَ الدُّخُولُ مَعَ أَهْلِ الْجَهْلِ وَ التَّمَادِي فِي ذَلِك».چون منطقه آلوده است و تو هرگز ايمني نداري. وقتي رفتي ميان كساني كه اصلاً از معارف ديني خبر ندارند و همراه آنها شدي، ديگر ايمني نداري و به‏تدريج آنچه از نظر ايمان دروني و ديني داشتي، از تو گرفته مي‌شود و کم‌کم تو هم داخل در جمع آنها مي‌شوي. لذا اگر انسان كوچي كند كه آن كوچ به هجرت كبراي او ضربه بزند، به اين مي‌گويند «تعرّب بعد از هجرت»؛ مثل بعضي افرادِ به حسبِ ظاهر متديّنی كه براي امور دنيايي كه منشأ آن هم هواهاي نفساني است، جابه‌جا مي‌شوند و بر اثر اين جابه‌جايي، هم به دين خودشان و هم به دين ديگران ضربه مي‌زنند. بنابر این، «تعرّب بعد از هجرت» يك مفهوم وسيع است؛ مثلاً انسان گاهی می‏بیند شخصي كه سابقاً متّقي بود، به تدريج لااُبالي می‏شود. البته این تغییر منشأهای مختلفی دارد؛ يكي از ریشه‏های این تغییر می‏تواند این باشد كه محيط فرد عوض شده است. همان‌طور كه براي حفظ دين هجرت داريم ـ‌مثل رفتن به محفل‌هايي كه انسان در آنها معارف ديني را مي‌آموزد‌ـ همین‏طور عكسش را هم داريم؛ مثل رفتن به منطقه‌اي كه به دين ضربه مي‌زند. به این هم «تعرّب بعد از هجرت» گفته می‌شود. Eitaa.com/darharameyar
گزیده جلسات سنوات قبل ....بجاي طلبكاري و مخاصمه با خدا رفتار خودتان را با خدايي كه معتقد هستيد بر شما محيط است بسنجيد با خدا چگونه رفتار ميكنيد ؟ آيا در حد يك انسان مانند يك همسايه براي او ارزش قائليد؟ يا در حد يك همكار يا در حد يك استاد يا شاگرد يا درحد پدرومادرو همسر وفرزند يا يك دوست و يا يك دشمن و يك فاسق وكافر؟ رفتار خود را با خدا بسنجيد بي توجهي خود را به او ببينيد و از سوي ديگردقت نظر وتوجه خود را به همسروفرزندو كار ومنزل وپول را با آن مقايسه كنيد همه گرفتار اعتباريات هستيم وقتي ميخواهيم ياد خدا باشيم و از شيطان به خدا پناه ببريم (اعوذ بالله من الشيطان الرجيم )مي گوييم و سعي مي كنيم در لسان و ذهن ياد خدا را بچرخانيم كه متوجه ام – متوجه ام اما چه بسا كه در اين حال نيز غافل باشيم و دائما بگوييم خدا حاضر است ولي اورا غايب ببينيم. بسياري ازكارهايي كه انسانها انجام ميدهند اشتباه مفهوم به مصداق است وقتي ميگويند به خدا پناه مي بريم يا به ذكر خدا مشغوليم مفهومي بيش نيست و مصداقي ندارد. طبق فرمايش ميرزا جوادآقاملكي تبريزي (ره)شخصي در بياباني تنها مانده و گرگهاي گرسنه به او نزديك مي شوند و در آن سوي ديگر بيابان درب قلعه امني باز است و اين شخص فقط ندا مي زند كه : (از گرگها به قلعه پناه مي برم ) هزاران بار اين ندا را مي زند تا بالاخره گرگها مي رسند واورا پاره پاره مي كنند آيا اين پناه بردن است ؟ حركت كجاست ؟ برگشت از معصيت و غير حق بسوي خدا كو؟ يك دارو براي بيمار وقتي شفابخش خواهد بود كه آن مرض را ريشه كن كند و آن بيماري دوباره عود نكند والا دارو موثر نبوده و بي فايده بوده است . (اَلذُّنُوبُ داءٌ وَالدَّواءُ الإِسْتِغْفارُ وَالشَّفاءُ أَنْ لاتَعُود)َ معاصي بيماريند و داروي آنها استغفار وشفا واثر استغفار در آن است كه به معصيت برنگردي والا داروموثر نبوده است شيطان براي حضرت آدم وحوا قسم خورد كه بري آنها ناصح و خيرخواه است (وَ قاسَمَهُما إِنِّي لَكُما لَمِنَ النَّاصِحين) مع الوصف ناصح بودن او اين شدكه آنها را از بهشت بيرون انداخت امابراي ما قسم خورده گمراه كند واجازه ورود به بهشت را ندهد. ( قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعين ) خيلي بين اين دو قسم فاصله هست . خيرخواهي او آن بود كه آدم را از بهشت بيرون كرد حال كه براي ما قسم خورده گمراه كند چه خواهد شد شوخي نيست . ياد كردن شما از خدا چقدر مصداق دارد؟ (فَأَمَّا حَقُّ اللَّهِ الْأَكْبَرُ فَأَنَّكَ تَعْبُدُهُ لَا تُشْرِكُ بِهِ شَيْئا) اگر قبول كنيم كه همه ملك خدائيم و كل وجود هم ملك خداست ديگر هيچ غم واندوهي نبايد دامان مارا بگيرد و هيچ مشكلي نبايد مارا از حركت بسوي او بازدارد. معناي (إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُون) چيست ؟ يعني ما ملك خدائيم ومالك حق دارد هرگونه تصرفي بكند مراد به گفتن (انا للَّه) صرف تلفظ به اين الفاظ و بدون توجه به معناى آن نيست و حتى به گفتن و صرف توجه به معنا هم نيست بلكه بايد به حقيقت معنايش ايمان داشت (إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُون) يعني خود را ملك خدا بدانند و زبان به تعرض نگشايند پس اگر آدمى متوجه حقيقت ملك خداى تعالى بشود و آن ملكيت را نسبت به خود حساب كند، مى‏بيند كه خودش ملك مطلق پروردگارش است، و نيز متوجه مى‏شود كه اين ملك ظاهرى و اعتبارى كه ميان انسانها دست به دست مى‏شود و از آن جمله ملك انسان نسبت بخودش و مالش، و فرزندانش و هر چيز ديگر، بزودى باطل خواهد شد و به سوى پروردگارش رجوع خواهد كرد، و بالأخره متوجه مى‏شود كه خود او اصلا مالك هيچ چيز نيست، نه ملك حقيقى و نه مجازى. و معلوم است كه اگر كسى اين معنا را باور داشته باشد، ديگر معنا ندارد كه از مصائبى كه براى ديگران تاثر آور است، متاثر شود، چون كسى متاثر ميشود كه چيزى از ما يملك خود را از دست داده باشد، چنين كسى هر وقت گم شده‏اش پيدا شود و يا سودى به چنگش آيد خوشحال مى‏شود و چون چيزى از دستش برود غمناك ميگردد. اما كسى كه معتقد است به اينكه مالك هيچ چيز نيست، ديگر نه از ورود مصيبت متاثر ميشود و نه از فقدان ما يملكش اندوهناك (و نه از رسيدن سودى مسرور) مى‏گردد و من الله التوفيق .... Eitaa.com/darharameyar
14 صلوات از امام حسن عسگری برای 14 معصوم وارد شده که مداومت بر آنها فوق العاده است. در مفاتیح هم محدث قمی این صلوات ها را بعد از زیارت جامعه نقل کرده است. دعایی که در فضا و مقام صلوات واقع نشود، این دعا رفعت پیدا نمی‌کند. ما همه نیازهایمان ذیل صلوات ایجاد می‌شود. یعنی خدای متعال عالم را برای ما نیافریده است. برای حضرت آفریده و به هرکس چیزی بدهد به برکت حضرت است. «لَوْلاكَ لَمَا خَلَقْتُ الافْلاك‏» (المناقب، ج1، ص216) خدای متعال اگر صلوات بر حضرت نفرستد، به احدی چیزی نمی‌دهد. لذا همه نیازهای ما به صلوات مربوط می‌شود. این را در صلوات‌های متعددی داریم. مثلاً در صلوات وجود مقدس نبی اکرم از امام حسن عسگری در این چهارده صلوات هست. «وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ كَمَا دَفَعْتَ بِهِ الشَّقَاءَ وَ كَشَفْتَ بِهِ الْغَمَّاءَ وَ أَجَبْتَ بِهِ الدُّعَاءَ وَ نَجَّيْتَ بِهِ مِنَ الْبَلاءِ» خدایا بر پیامبرت صلوات می‌فرستم همانطور که همه بلاها را با او برداشتی. یعنی صلوات بر پیامبر مبدأ دعاست. شقاوت‌ها به صلوات رفع می‌شود سعادت ها با صلوات حصول پیدا میکند ... Eitaa.com/datharameyar
جمعه ۲۲ دیماه ۱۴۰۲ رأس ساعت ۱۸/۳۰ دوازدهمین جلسه توحید برقرار خواهد بود ان شاء الله تهران خیابان آزادی چهارراه بهبودی خیابان شکاری . خیابان اردبیل ( نیایش غربی سابق) پلاک 75 منزل مرحوم سرهنگ صدف روز پیرو سوالات مکرر خواهران به اطلاع میرساند که محل استقرار بانوان مهیاست و خواهران محترمه حضور دارند https://maps.app.goo.gl/oQWgtkUPuuUUu2Pa7
آن‏گاه كه به حدّ بلوغ مي‏رسد، ناميده مي‏شود سرّ مذمّت از در طبيعيات و تمجيد آن در الهيات آن است كه (محبت كامل)، به تنهايي بها ندارد، بلكه ارزش آن به ارزش محبوب وابسته است، همان‏گونه كه ارزش علم به ارزش معلوم و ارزش هنر به متعلّق هنر است. بر اين اساس، اگر كسي سنگ و گياه را دوست دارد، او به اندازه همان سنگ و گياه مي‏ارزد و چنانچه محبوب او بهشت باشد، به اندازه بهشت؛ امّا اگر و علاقه عاشقي به ذات اقدس خداوندي تعلّق گرفت، ديگر اندازه‏اي نخواهد داشت حيواني به مجرّد وصال سرد مي‏شود؛ ولي الهي با وصال سوزنده‏تر مي‏شود، از اين‏رو عاشقان حق با سوز و گدازي وصف ناشدني مي‏گويند: و قلبي بحبّك متيّماً؛ ربّ زدني تحيّراً فيك. درخواست فزوني در دعاها از آن روست كه اگر كسي لذّت خدا را بچشد، سراغ ديگري نخواهد رفت و از اين پس، عاشقِ حق، افزون خواهد شد عبادت برخاسته از ، خستگي در پي‏ندارد، به همين جهت عبادت فراوان هرگز فرشتگان را خسته نمي‏كند: (فَالَّذينَ عِندَ رَبِّكَ يُسَبِّحونَ لَهُ بِالَّليلِ والنَّهارِ وهُم لايَسأمون) زيرا سخن گفتن، همنشيني، انس و حشر با دوستِ كامل لذّتبخش است نه ملال‏آور. احساس خستگي و عدم نشاط در عبادت، بر اثر نبود است Eitaa.com/darharameyar
لب ما و جام زلالِ تو چه توهمی، چه حکایتی تو و سرزدن به محفل ما چه ترحمی، چه عنایتی به نماز صبح و شبت سلام و به نوردر نَسَبَت سلام و به خال کُنج لبت سلام که نشسته با چه ملاحتی به جمال، وارث کوثری به روایتی، خودحیدری به خدا، تو حسین دیگری چه شباهتی، چه اصالتی تو که آینه، تو که آیتی تو که آبروی عبادتی تو که با دل همه راحتی تو قیام کن که قیامتی زد اگر کسی درِ خانه ات دل ماست کرده بهانه ات همه جا گرفته نشانه ات به چه حالتی به چه حسرتی نه مرا نبین، رصدم مکن ونظر به خوب و بدم مکن ز درت بیا و ردَم مکن تو که آسِتان سخاوتی بَلَغ العلی به کمال تو کَشف الدجی به جمال تو به تو و کمال و جمال تو صلوات ، هر دم وساعتی (شعرازقاسم صرافان) Eitaa.com/darharameyar
(ره): در روایات هست که حضرت (عج) وقتی که جنگ را، حرب را، قتال را شروع کرد برخورد می‌کند در جنگ خود با چیزهایی یا با چیزی که حتّی رسول الله (ص) با آن برخورد نکرده است. آن وقت که قیام کرد و جنگ و محاربه را با کفار شروع کرد برای ادامه‌‌ی حق و عدل با مشکلی روبرو می‌شود که حتّی خود رسول الله (ص) با آن مشکل مواجه نشد. آن مشکل چیست؟ میفرماید مشکل رسول الله این بود که رسول الله وقتی که با آن جمعی که در زمان خودشان بود روبه‌رو شدند و قرآن را به آن‌ها و حقیقت قرآن را به آن‌ها عرضه کردند با مردمی روبه‌رو بودند که بت‌هایی تراشیده بودند و افکار مخصوصی داشتند و چوب و سنگ را پرستش می‌کردند. با این جمع و با این افکار مواجه بودند آن‌ بت پرستان هم مقابله می کردند ولی این زیاد مشکل نبود، مشکل اساسی آن است که برای پیش خواهد آمد. «يَخْرُجُونَ عَلَيْهِ فَيَتَأَوَّلُونَ عَلَيْهِ كِتَابَ اللَّهِ وَ يُقَاتِلُونَهُ عَلَيْه‏» مشکل این است که جمعی با او مقابله می‌ کنند، خروج می‌کنند، قیام می‌کنند که اهل تأویل قرآن هستند قرآن را بر او تأویل می‌کنند و براساس تأویل قرآن و معنا و برداشتی که از قرآن دارند و تفسیری که می‌کنند وفهمی که از قرآن دریافت کرده اند با به مقاتله می‌پردازند. از طرف دیگر روش یک روش تند است و این روش تند را هضم کردن برای کسی که از حقایق اسلام بی‌خبر است و برای کسی که از مظهریّت (صلوات الله علیه) بیخبر است موجب تردید می‌شود ذهن بعضی‌ها زده می‌شود که آیا این است. روش تند می‌دانید در چه چیز؟ در فقط قتل و قتال و کشتن و نابود کردن و از میان بردن همه‌‌ی معاندان، ظالمان، منافقان، ستمگران، ملحدان..... با تندی با آن‌ها برخورد می‌کند. قبلاً من در این باب اشاره کردم که حتّی حضرت صریح روایات است که توبه را هم در خیلی از جاها از آن‌ها که می‌خواهند دوباره توبه بکنند قبول نمی‌کنند. چون سیف الله است یعنی شمشیر خدا است این در دعا هست. معنی سیف چیست؟ اصلاً معلوم است که این معنایی دارد. در روایت آمده است فکر نکنید روش در این باب روش رسول الله است با روش رسول الله کاملاً فرق دارد. خلاصه هر کسی که در برابر حق ایستاد فقط کشتن است و السّلام چرا؟!!! محمّد بن مسلم می‌گوید من از امام باقر (سلام الله علیه) شنیدم که فرمود «لَوْ يَعْلَمُ النَّاسُ مَا يَصْنَعُ الْقَائِمُ إِذَا خَرَجَ لَأَحَبَّ أَكْثَرُهُمْ أَلَّا يَرَوْهُ مِمَّا يَقْتُلُ مِنَ النَّاس‏» اگر مردم می‌دانستند وقتی خروج می‌کند و قیام می‌کند چه خواهد کرد خیلی‌ها دیگر آرزو نمی‌کردند زمان ظهور آن حضرت را دریافت بکنند. «مِمَّا يَقْتُلُ مِنَ النَّاس‏» برای آن‌که زیاد می‌کشد. «أَمَا إِنَّهُ لَا يَبْدَأُ إِلَّا بِقُرَيْش‏» از کفّار و معاندان قریش هم شروع می‌کند شروع او از آن‌جا است روش او طوری ادامه پیدا می‌کند که کثیری از مردم می‌گویند که این از آل محمّد نیست اگر از آل محمّد بود «لَرَحِم‏» رحمی در دل او بود. همیشه هم فراموش می‌کنند که این ظالمان چه کردند. آن وقت فقط احساسات جوشش می‌کند که این اگر از آل محمّد بود آیا چنین می‌کرد، این هم چیزی است که من و شما که این‌جا نشسته‌ایم نباید فکر کنیم که ما را تهدید نمی‌کند.... Eitaa.com/darharameyar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹ماه رجب برای اهل درد و محبین خدا و عاشقان حق از مواقیت است؛ 🔹رجب از لحظه های رحمت است ابواب رحمت باز است؛ 🔹ماه رجب ماه استغفار است زیاد استغفار بکنید؛ 🔹" اَستَغفِرُ اللهَ رَبّی وَ اَسأَلُهُ التّوبَه" Eitaa.com/darharameyar
بعضي از بزرگواران پي درپي سوال ميكنند كه در اين ايام فرخنده رجب وشعبان ورمضان چه دعاها واذكاري مجرب است و چه اعمالي را انجام دهيم كه مورد عنايت و تقرب خداي متعال قرار بگيريم و اغلب گله مند هستند مبني بر اينكه چرا ما با توجه به شب زنده داري و ذكر و دعا و اعمال ديگر باز تقربي احساس نميكنيم من تعجب مي كنم از اينكه چرا ما هميشه به دنبال اين هستيم چه بكنيم ولي دنبال اين نكته مهم نيستيم كه چه نكنيم سوال نمي كنيم كه چه كارهايي را انجام ندهيم (ره) اين نكته را گوشزد كردند كه هر كس فهم و برداشت درستي از آيات و روايات داشته باشد مي يابد كه راهي كه خدا ازاول خلقت حضرت آدم تا خاتم به انسانها ارائه داده است راهي است كه ميخواهد انسان را از غير حق خلاص و منقطع كند و طبيعتا همين نتيجه نيز مي بايست حاصل شود تا تقرب به معني كلمه حاصل شود و راه چنين راهي است كه تفسير همان لااله الا الله است اول نفي غير بعد اثبات حق بسياري از افعال واقوال ما در شبانه روز مخالفت وتمرد در برابر حق است در صورتيكه تصورمان غيراين است مواردی که اصلا ما بعنوان یک مخالفت و گناه و مانع بزرگ به آن نگاه نمی‌کنیم حضرت استاد به عنوان نمونه شش مورد از اين موارد را گوشزد فرمودند (تحميل امور به ديگران ، ايرادگيري از ديگران ، سرزنش كردن ديگران ، تعريف وتكذيب بيجا از ديگران ، راحت طلبي و تجسس در امور ديگران به انحاء مختلف ) چقدر ما كارهاي خودمان را به ديگران تحميل ميكنيم فرضا فلاني بيرون رفتي فلان شیئ را هم براي من بخر ، یا سر راه كه مي آيي اين سوال را هم براي من بپرس ، يا فلاني اگر فلان جا میروی ما هم با شما بیاییم و... مواردی كه مراتب بزرگ و كوچك دارد حضرات معصومين سفارش فرمودند كه تا ميتوانيد هيچ چيزي از ديگران مطالبه نكنيد بعضي از بزرگان دين در منزل از فرزندان خود نيز چيزي و يا كاري مطالبه نميكردند كه نه تنها كار خود را به فرزند تحميل نكرده باشند بلكه حتي مبادا آن فرزند با اكراه انجام دهد و براي خودش موجب عقوبت شود چون اكراه به والدين حتي باطنا براي فرزندان بي حساب وبدون پاسخ نخواهد بود نمونه ديگر ايرادگيري است مرتبا از ديگران در امور مختلف ايراد گيري مي كنيم و عيوب ونواقص آنها را مي بينيم چرا اينكارراكردي ؟ اگر فلان طور عمل ميكردي بهتربود ، من اگر بجاي تو بودم اينگونه عمل ميكردم و حتي گاهي سر خودمان كلاه ميگذاريم كه هدف امر به معروف است در حاليكه اگر دقت نظر داشته باشيم مي فهميم كه نه تنها فعل ما ايرادگيري بوده بلكه چه بسيار حسادتها وخودبيني ها واظهار فضل و كمال كردنها و ....در آن نهفته بوده است نمونه ديگر سرزنش ها نسبت به ديگران فرضا وقتي كسي را در مشكلي ديديم ولو خودش مقصر بوده باشد سرزنش ها شروع ميشود به تو نگفته بودم اين كار را نكن ، ديدي گوش نكردي چه شد ، من كه گفته بودم الان مناسب نيست ، من كه گفته بودم نرو ، من كه گفته بودم نگو ، من كه گفته بودم نكن و.... نمونه ديگر تعريف وتكذيب بيجا از ديگران هر كس هر عملي كه انجام ميدهد وقتي مطابق نفس ما در مي آيد تعريفها و تمجيدها بدنبالش مي آيد . تعاريفي كه نه تنها بيجا بوده بلكه انسان را به سخن بيهوده زدن هم آلوده كرده است مانند : شما كه شخصيتتان اينگونه است ، شما كه سرآمد همه هستيد ، شما كه اهل بندگي هستيد ، شما كه اهل عمل هستيد ، شما كه با همه اخلاقتان خوب است ، شما كه قلمتان نيكوست ، شما كه بيانتان شيواست و... و يا اينكه بدون علم وآگاهي از حقيقت گفتار و عمل ديگران را تكذيب ميكنيم يك خطاي كوچك از كسي ميبينيم كه مورد پسند ما نبوده واين باعث مي شود در مكانهاي ديگر وقتي از او صحبتي مي شود كل شخصيت اورا زير سوال مي بريم ويا اورا مورد وثوق قرار نميدهيم ويا مطلب بحق اورا تكذيب مي كنيم و نمونه هاي ديگر نمونه پنجم راحت طلبي كه آنچه در عبوديت و بندگي براي ما سخت و طاقت فرسا به نظر مي رسد همه ناشي از راحت طلبي است سختي در نماز ودعا وذكر و بيداري شب و كسب اخلاقيات و همچنين وظايف اجتماعي دراسلام همه ناشي از اين رذيله اخلاقي بنام راحت طلبي است نمونه ششم تجسس در امور ديگران راه دور نرويد من وشما با حرفهاي اضافي و بيجايي كه در طول روز ميزنيم پيوسته در حال تجسس در امور ديگران و مبتلا به فضولات کلام هستيم فلاني از كجا مي آيي ؟ از كجا خريدي ؟ چند خريدي ؟ با فلاني چطور برخوردكردي ؟ فرزندت را كجا بردي ؟ ديشب كجا بودي ؟ و ... ونمونه رفتارهای بسياري ديگر كه ما در زندگي اين نمونه ها را در زمره مخالفت و عصيان در برابر حق محسوب نميكنيم و همه در اثر غفلت از خود و عدم محاسبه و يا جهلي است كه باور نداريم بنابراين پيش ازآن و بيش از آنچه كه بدنبال اين باشيم كه چه بكنيم به دنبال اين باشيم كه چه نكنيم. اگرچه هدف از این سخن نفی اذکار و مستحبات نیست. Eitaa.com/darharameyar
 امام كاظم (ع):  «رَجَبٌ شَهرٌ عَظيمٌ يُضاعِفُ الله فيهِ الحَسَناتَ و يَمحُو فيهِ السَّيِّئاتَ.» «رجب ماه بزرگى است كه خداوند (پاداش) نيكى‌ها را در آن دوچندان و گناهان را پاک مى‌كند.» در این ایام و ساعات پر برکت از همه عزیزان التماس دعا داریم Eitaa.com/darharameyar
اولیاء الله در و ماه شعبان خودشان را آماده می‌کنند برای اینکه وارد ماه رمضان بشوند هر روز می گوئیم خدایا ما را عوض کن « اللَّهُمَّ غَيِّرْ سُوءَ حَالِنَا » چه فایده دارد خدا می گوید من عوض نمی کنم «إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم» جوابش این است که من تغییر نمی دهم تغییر با خودتان است دستگاه خدا که شوخی نیست اگر شوخی بود چرا اهل بیت این همه گریه می کردند. ارتباط با خداوند عالم گفتنی نیست عمل کردنی است ما اصلاً تکان نخوردیم علاوه بر آنکه تکان نخوردیم وارونه تکان خوردیم اوایل جوانی دروغ نمی گفتیم الان می گوئیم، اول جوانی متکبر نبودیم حالا هستیم مدعی برخلاف واقع نبودیم حالا هستیم و هکذا. نه اینکه حرکت نکردیم وارونه حرکت کردیم در ذیل آیه « وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِين‏» در روز قیامت خطاب می شود «کلّکُم مطفّف‏» خداوند می فرماید وای بر آنان که کم می گذارند روایت دارد که « کلّکُم مطفّف » یعنی پیمانه ای خدای متعال برای نفس ما مقرر کرده که آن را پر کنیم اما همه از دنیا نیمه کاره رفتیم و پیمانه خالی است.... فرصتی نیست مگر از این نفحاتی که در سال روزی انسان می‌شود بتوان نهایت استفاده را برد و بازگشت Eitaa.com/darharameyar
(ره): کسی که گناهکار است وقتی که دهان خود را باز می‌کند دعا بکند دعای او به اجابت نمی‌‌رسد. گفته اند دعا دم پاک می‌خواهد نفس پاک می‌خواهد این نفس که می‌آید رایحه‌ی خوب داشته باشد همه از انسان فرار نکنند نه اینکه خدا و ملائکه و رسول و ائمّه و همه نتوانند اصلاً به این دم نزدیک بشوند هر کس به هر اندازه بداند و عمل نکند و خلاف دانسته‌ی خود عمل بکند غیر از این‌که هر معصیتی برای خود بویی دارد، خود این خصلت و این حالت و این جریان روحی در انسان یک رایحه‌ی خیلی بدی دارد. اهل خود را می‌خواهد که بفهمد شنیده‌اید آن عالمی که عمل نمی‌کند جهنّمی‌ها از بوی بد او ناراحت می‌شوند، یعنی جهنّم که همه ‌چیز را دارد همه‌ی بدی‌ها را دارد، بوی بد خود را هم دارد، امّا بوی این مسئله که علم بدون عمل باشد خیلی بد است معنی عالم هم معمّم بودن نیست، یعنی آن کسی که می‌داند و عمل نمی‌کند شما، ما، همه این‌طور هستیم در درجات مختلف. در روایت است وقتی کسی را که دانسته ولی عمل نکرده را به میان جهنمی ها می‌برند جهنّمی‌ها از بوی بد او که عمل نکرده است ناله و شکایت می‌کنند به خدا گاهی زیارت می‌خوانیم می‌گوییم «السَّلَامُ‏ عَلَيْكَ‏ يَا رَسُولَ‏ اللَّه يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللَّهِ‏ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللَّه‏» خب رسول الله (صلوات الله علیه) هم به اذن الله با آن مرتبت فوق تصوّری که دارد حضور دارد، با شتاب می‌خوانیم السّلام علیک و در نماز هم تکرار می‌کنیم فرض کنید وقتی می‌گوییم (السّلام علیک ) این دم‌ دمی باشد که مثلاً بوی پیاز از او بیاید چه کار باید کرد؟ چه باید کرد؟ و هم‌چنین سلام‌ها که به حضرات معصومین می‌دهیم آن‌ها شامّه دارند دقّت بکنید و گاهی خطاب به ملائکه می‌کنیم یا از همه بالاتر به خدا دهان باز می‌کنیم چیزی می‌خواهیم دعا می‌کنیم، مثلاً عبادت می‌کنیم و حرفی داریم.... چه باید کرد من و شما هیچ‌ وقت از خدا نخواستیم خدایا به من کمی عقل بده. هیچ‌کس از عقل خود شکایت نکرده است، الآن یک نفر پیدا نکردیم که از عقل خود از جهل خود شکایت بکند. در صورتی که فرمود: «الْعَقْلُ‏ مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ» اگر هر اندازه دیدید در راه خدا هستید بدانید عقل شما کار می‌کند..... Eitaa.com/darharameyar
ماه غفران و امید به رحمت الهی است و رحمت واسعه او شامل همه است درست است که ما گناه می کنیم و باید احساس گناه در پیشگاه خدا داشته باشیم اما امکان دارد که خدا تمام گناهان یک شخص را ببخشد اگر قصد توبه باشد شرک هم با توبه پاک میشود مثل تمام کفار قبل از اسلام که با توبه از اولیاءالله شدند . امکان این مسئله برای همه ما امید آفرین است چرا ناامید باشم ؟ آیا منتظر جهنم باشیم بهتر است ؟ اگر من بی نهایت گناه کرده ام چرا باید منتظر جهنم باشم ؟ اولا باب توبه باز است ثانیا امید به غفران بسیار بالاست خصوصا در این ایام خدای متعال میفرماید با اینکه گناه زیادی کرده ای از رحمت من ناامید نباش . بزرگترین گناه یاس از رحمت الهی است . هر چه هم که گناه کرده ایم باز نباید منتظر جهنم باشیم اگر چشم انداز ما به خودمان و رفتار خودمان باشد ، بله کاملا ناامید کننده است ولی وقتی به رحمت و کرم پروردگار نگاه میکنیم امیدوار می شویم الهی چون در خود نگرم از جمله خاکساران و خاک بر سر ، و چون در تو نگرم از جمله تاجدارانم و تاج بر سر . خدای مهربان من در قرآن میفرماید يَـٰٓأَيُّهَا ٱلۡإِنسَٰنُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ ٱلۡكَرِيمِ میدانید یعنی چه ؟ یعنی من این همه کرم کردم ، کریم بودم در حق تو این همه لطف کردم ، آیا نتیجه این همه کرم و لطف ناسپاسی بود ؟ در تعامل روزانه که ما باهم داریم ، اگر یکنفر همیشه به ما محبت کرده باشد همیشه بزرگواری کرده باشد همیشه ما را دوست داشته و همیشه مشکلات ما را حل کرده باشد ، در مقابل چنین آدمی قرار بگیرید چکار می کنید ؟ رابطه ما با خدا هم همین است . خدا این همه به ما کرم کرده و محبت نشان داده است و درب امید را به سوی ما باز کرده ، واقعا نتیجه اش این است که ما نافرمانی کنیم ؟ اگرچه ما باید در عین اینکه امید داریم ، عامل به دستورات هم باشیم خوف هم داشته باشیم . خوف و رجاء باید کنار هم قرار بگیرد اگر انسان امید غالب بر خوف داشته باشد ، او را گرفتار غرور می کند و اگر خوف غالب بر امید داشته باشد ، او را مایوس میکند اگر ما امید به عفو پروردگار داریم باید در کنارش خوف هم باشد و جلوی سرکشی نفس را بگیرد و بهترین حوزه ی معرفت همان دل انسان است . هرکس ، آنچه را که خدا به او داده ، در مورد آن فکر کند ، ببیند آیا در هنگام گناه خدا نمی تواند آنرا از او بگیرد ؟ خدا قهر آمیز با من برخورد نمی کند برخورد خدا را با خودتان حتی هنگام گناه دیده اید ؟ وقتی که شما غیبت می کنید آیا نمی تواند گویایی را از شما بگیرد و شما را لال کند؟ ولی نمی کند اگر کسی دزدی میکند اگر فحشا میکند اگر پرده دری میکند آیا خدا نمیتواند همان لحظه او را ساقط کند یا خدا هم پرده دری کند ؟ اما نمی‌کند ما احتیاج به عرفان و فلسفه نداریم . خود این عرفان و فلسفه است..... درک این مسئله یک ارزش است که اگر در تعامل اجتماعی کسی به ما محبت کرد ، ما هم سعی کنیم که محبت کنیم و جواب خوبی را با خوبی بدهیم خدایی که این همه خوبی و مهربانی در حق ما کرده است آیا باید سربالا جوابش را بدهیم ؟ یک مقدار روی این ها فکر کنید معرفت تان بالا می رود. عبد فراری جز به در خانه ی مولا کجا برود بچه از صبح تا شب در کوچه بازی می کند ولی در هنگام تاریکی جز در آغوش گرم مادر کجا را دارد ؟ بگویید خدایا هرچه هستم و هر که هستم بنده ی تو هستم و جز تو پناهی و ، امیدی و پایگاهی ندارم و برگردید که آغوش گرم الهی باز است Eitaa.com/darharameyar
(ره) برای تعجیل فرج آن حضرت بقیه الله (صلوات الله علیه) زیاد دعا بکنید، دعای دردمندانه بکنید، این دستور است، مکرّر گفتم این دستور است، دعای دردمندانه نه دعای بدون توجّه، دردمندانه دعا بکنید. دعا با دردمندی برای تعجیل فرج، و دعا برای محفوظ بودن آن حضرت، اگرچه آن حضرت را خدا حفظ خواهد کرد، اما در دعای شما چیزی برای شما و ما وجود دارد و الّا این وعده‌ی خدا است «إِنَ‏ اللَّهَ‏ لا يُخْلِفُ‏ الْمِيعادَ» حضرت باقی است و محفوظ است و خواهد آمد و خدا خلف وعده‌ نمی‌کند، این صریح قرآن است، این‌که می‌گوییم دعا بکنید عاید آن به من و شما است در ضمن این دعا را حتماً داشته باشید که خدایا ما را در صف موافقین، کمک کنندگان و یاران و تأیید کنندگان آن حضرت قرار بده و خدایا ما را از این‌که در جناح مخالف آن حضرت قرار بگیریم حفظ بکن، فکر نکنید ما که منتظر آن حضرت هستیم و به عنایت خدا معتقد به آن حضرت هستیم اگر به زمان ظهور رسیدیم و درک آن زمان کردیم کافی است که ما از یاران آن حضرت باشیم و خدای ناکرده به صورت مخالف آن حضرت در نیاییم، مضمون روایت این است که کسانی از شیعیان بودند و ایمان داشتند و منتظر آن حضرت بودند و معتقد به ایشان بودند اما بعد از ظهور ایشان از تبعیّت و اطاعت آن حضرت بیرون می‌روند و در جناح مخالف قرار می‌گیرند و کسانی که اصلاً در عالم تشیّع و تبعیّت نبودند بعد از ظهور آن حضرت وارد عالم آن حضرت می‌شوند. ممکن است انسان در خصوص آن حضرت، روش آن حضرت، کار آن حضرت برداشت‌هایی داشته باشد، باز به اجمال اشاره بکنم، فهمی داشته باشد، تصوّری داشته باشد، تصویری داشته باشد، و بعد وقتی ظهور کرد چون تصوّری داشت، تصویری داشت، راه و روش و خصوصیّات آن حضرت را با تصویر و تصوّر خود که غلط بود منطبق ندید به شک بیفتد، به شک افتاد اصولاً به مقابله بپردازد و بگوید این آن نیست خدا همه‌ی ما و شما را و مؤمنین و مؤمنات را اگر زمان ظهور آن حضرت را درک کردیم از این مهلکه با فضل خود حفظ بفرماید ان‌شاءالله (ع) Eitaa.com/darharameyar
◾️سالروز شهادت امام هادی علی النقی سلام الله علیه را به ساحت مقدس حضرت ولی عصر عج و همه شیعیان آن حضرت تسلیت عرض می نماییم ◾️ فرصت های بسیار ارزشمندی در طول عمرمان داریم فرصت ماه شعبان رمضان المبارک ، اعیاد مخصوص و فرصت ایام فاطمیه ، ایام محرم و امثال آن چه فرصت های غم انگیز و چه فرصت های شادی هایمان ، همه ی این فرصت ها در یک مقصد شریک هستند و آن فرصتهایی برای بالندگی انسان برای پرواز و رفتنشان به سمت و سوهایی است که مرزشکنی رخ دهد و انسان خود را از قفس تنگ تن و طبیعت پرواز دهد شما این پروازها را در این ایام خیلی برجسته می بینید نیاز به یک تامل های چند لحظه ای در خود و فطرت خود دارد زُهیر یک درنگ چند لحظه ای او را از این طرف به آن طرف کرد . حُر سردار سپاه دشمن بود اما یک درنگ چند لحظه ای او را از آن رو به این رو کرد بیماری جوانان ما فرزندان ما این است که نمی‌توانند با نفسشان مقابله کنند و آلوده به گناه میشوند. اگر چه ما هم مبرا نیستیم بیمار که بد نیست بیماری بد است . با بیماری باید جنگید ولی بیمار را باید نجات داد . طبیبانه باید سراغ گناهکار رفت . باید به جنگ مرض رفت نه به جنگ مریض . ما ادبیات خشنی که بر علیه مرض بکار می گیریم ، برعلیه مریض بکار نمی گیریم . آغوش را برای گناهکار باید باز کرد ، نرمش و لطافت پاسخگوست نه خشونت رسول گرامی اسلام با خلق کریم ظهور کردند و با اخلاق کریمه وارد شدند گناه را باید ریشه کن کرد ، نه گناهکار را گناهکار را باید با آغوش باز و مهربانی نجات داد . جوانان ما فرزندان ما بدانند که فرصتهای ذکر شده و ایام عید و عزا و شب‌ها و روزهای سفارش شده یک فرصتی است که یک مقدار درنگ و تاملی باید کرد توقفی باید کرد تفکری باید کرد زهیر که کام آسمانی یافت او علوی نبود اما یک درنگ و تامل او را تبدیل به حسینی می کند . زهیر و حر به خودشان اجازه دادند که به این طرف هم بیایند و چند لحظه فکر کنند شما هم نگویید من انتخاب خودم را کرده ام به این طرف هم سر بزنید و کمی تامل کنید بسیاری از جوانان ما وقتی به فضای عقیدتی خودشان می روند می گویند حق با حسین است اما وقتی در فضای اجرایی ورود میکنند فراموش میکنند و ناخواسته شمشیر بر حسین می کشد چرا ؟ جوان مسیحی که با یک نگاهی که امام در چشمش کرد منقلب شد چطور شد که انقلابی در او حاصل شد ؟ چه شد که وقتی به کربلا می آید تا دیروز مسیحی بود و امروز حسینی شد ؟ مگر خدا این نگاهها را در این ایام خاص بر ما ندارد ؟ مگر امام هادی امروز این نگاه را ندارد؟ مگر اهل بیت علیهم السلام مرتب نظربه چشم جوان های ما نمی کنند ؟ ما چشم مان را بسته ایم اقلا بفهمیم که بسیاری مواقع اشتباه میکنیم عقل و درک و فهم ما مطلق نیست فهم اشتباه نیمی از راه است . اگر انسان نفهمد که اشتباه می کند ، کارش سخت است زیرا در جهل و نادانی مانده است آن جوانی که خودش قبول دارد اشتباه میکند و خسته است پس نیمی از راه را رفته است . این جوان بنشیند ، فکر کند ، ارزیابی کند ، جمع بندی کند و انتخاب کند... فرصتها پی در پی میگذرند ... عزيزان من! ما صاحب‌خانه‌اي داريم و مهماني؛ اين قدر در ما غيرت باشد که مهمان ناخوانده را نياوريم؛ اين اقل غيرت است. يکي از برجسته‌ترين اوصاف مؤمن اين غيرت است؛ «غيرت»؛ يعني غيرزدايي، وارد حريم غير نشدن، غير را وارد حريم خود نکردن، از اوصاف برجسته خدا اين است که خدا غيور است. مي‌بينيد در نهج البلاغه وجود مبارک حضرت امير مي‌فرمايد که «مَا زَنَی غَيُورٌ قَطُّ»؛ هيچ انسان با غيرتي زنا نمي‌کند. حالا زنا فرق نمي‌کند يا زناي عين است يا زناي گوش است يا زناي اعضاي ديگر است؛ چون وارد حريم غير مي‌شود. اين غيرت مي‌خواهد. اين غيرت را انسان بايد کاملاً بشناسد مرزبندي بکند.... (ع) Eitaa.com/darharameyar