جمعه ها در پی هم هی میروند و
بی خبر از روی دلبرم...!
🍂 🍁 🍂
🌹نذر ظهور:
🦋ختم 133هزار
صلوات...
🦋صدقه به نیت فرج...
💌 #قرار_عاشقی
🍂#اللهم_عجل_الولیک_الفرج
هرکس صلوات برمیداره تعدادشم ذکرکنه یاعلی😍💞
الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَجْ
.•°°•.💬.•°°•. ⊱
@daribesoyeyaranashegh
`•. ༄༅ ♥️
°•¸.•°࿐
➺
#امام_زمان_عج_اللّه
هرکس صلوات برای سلامتی آقا جان
امام زمان عج وظهور هرچه سریعترش
برمیداره تعدادشم ذکرکنه یاعلی😍💞
۵۰۰ ✅صلوات
۱۰۰۰ ✅صلوات
تعداد 168٬522 صلوات باقی مانده
اجرکم عندالله
#صلوات
#الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
♥️💬
@ghomnam133abbas
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تم_ایتا 🌱
#متفرقه
🌵⃟⃟❥▸
الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَجْ
.•°°•.💬.•°°•. ⊱
@daribesoyeyaranashegh
`•. ༄༅ ♥️
°•¸.•°࿐
➺
#امام_زمان_عج_اللّه
#بی_سیم_چی_عشق
#پارت_سیزدهم 🌈
گفت فردا شب با عمو اینها میان اینجا، واسه... واسه -
.خجالت دخترانه به سراغم میآید و نمیتوانم جملهام را کامل کنم
:خانمجان که از اول با لبخند به من زلزده میگوید
.سعید با من حرف زده، میان برای امرِ خیر -
.نگاه ِمتعجب مادر، رضایت نهفته در چشمان پدرم و خیره نگاه کردن عموسبحان را تاب نمیآورم
.سر به زیر و آرام، به اتاقم میروم
.لباسهای خیس از بارانم را عوض میکنم و روی تخت میافتم
.کمکم و با فکر کردن به چند دقیقه قبل، لبخند روی لبم نقش میبندد
.در اتاق باز میشود و مادرم داخل میآید
.سرم را پایین میاندازم
:کنارم مینشیند و میگوید
وقتی با سجاد ازدواج کردم، شونزده سالم بود. بچه بودم تو خیلی چیزها؛ اما سجاد مرد بود. هر چی من -
بچه بودم اون بزرگ بود. یه سالی که گذشت، کمکم حرف و حدیثها شروع شد که چرا بچهدار نمیشین؟
هزارتا راه رفتیم؛ ولی نشد. بعد از یازده سال راز و نیاز و دوا درمون، خدا تو رو بهمون داد. تو که بهدنیا
اومدی، مهدی پنج سالش بود. اینقدر پیشت بود و باهات بازی میکرد که بعد از مامان، اولین کلمهای که
گفتی یه چیزی شبیه مهدی بود. مهدی خیلی مَرده. از همون بچگی غیرت و مردونگی داشت. اونقدری
که وقتی تو به سن تکلیف رسیدی و اون چهارده سالش بود، حد و حدودها رو رعایت میکرد. راستش رو
بخوای هیچوقت فکر نمیکردم دوستت داشته باشه! از اون هانیه خانم گفتنهاش معلوم نبود؛ ولی
میدیدم علاقه رو توی چشمهای تو! اونروز که خانمجون زنگ زد و گفت راضی نیستی به خواستگاری
اومدنِ پسرِ حاجمصطفی، مطمئن شدم. بابات هم که قدِ پسرنداشتهاش دوست داره مهدی رو؛ ولی هانیه،
تو میتونی با نظامی بودن مهدی، با شغل پر از خطرش کنار بیای؟ میتونی مادر؟
:نگاهش میکنم. از سکوتم همه چیز را میخواند که میگوید
.خوشبخت بشی عزیزدلم -
***
.از دیشب آنقدر فکرم مشغول بوده که اصلا یادم رفت از عمو بپرسم قضیهی خواستگاریاش چه شد
.جلوی آینه میایستم و نگاهی به لباسهایم میاندازم
.کت و دامن ساده و دخترانه، روسری عسلی رنگم هارمونی عجیبی با چشمهایم دارد
چادر شیریرنگم که گلهای طلایی دارد را سر میکنم و به آشپزخانه میروم. مادرم سمتم میآید و
:میگوید
!استکانها و چای حاضرن مادر. صدات کردم بیار -
.چشم" آرام و زیرِ لبی میگویم. صدای در که بلند میشود، مادرم بیرون میرود"
.چند دقیقه بعد، صدای حال و احوال کردنها به گوشم میخورد
.آرام پردهی سفید پنجرهی کوچک آشپزخانه را که گلهای فیروزهای دارد کنار میزنم
میبینمش، آرام و سربه زیرتر از همیشه، آنقدر آرام که وقتی عموسبحان جلو میرود و در آغوشش
.میکشد، تنها به تبسمی بسنده میکند
!سرش را بلند میکند و به راستی که نگاهها مغناطیسی عجیب دارند
دریایِ آرامِ نگاهش که با عسلیِ چشمانم برخورد میکند پرده را میاندازم و دستم را روی سمت چپ
!سینهام میگذارم، تپشهایش کر کننده است
.نیم ساعتی طول و عرض آشپزخانهی کوچک خانهمان را هی متر میکنم و نفس عمیق میکشم
:پدرم صدایم میزند و دلم میریزد
.هانیه جان بابا؟ چای بیار دخترم -
.همهی تمرکزم را میگذارم تا جلوی لرزش دستانم را بگیرم که مبادا چای را در سینی بریزم
به هر رنج و مشقتی که هست بالاخره چای را در استکانهای کمرباریکِ مادر میریزم و بسم اللّه گویان
.از آشپزخانه بیرون میزنم
.آرام سلامی میدهم و متعاقبش همه با خوشرویی جوابم را میدهند
!مینا را که میبینم حرصم میگیرد و در دل میگویم فقط من برای خواستگاری رفتن بچه بودم که نبردنم
#رمان #رمان_مذهبی
الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَجْ
.•°°•.💬.•°°•. ⊱
@daribesoyeyaranashegh
`•. ༄༅ ♥️
°•¸.•°࿐
➺
#امام_زمان_عج_اللّه
#بی_سیم_چی_عشق
#پارت_چهاردهم 🌈
میخواهم چای تعارف کنم که پدر اشاره میزند که اول خانمجان و عموسعید
:به عموسبحان که میرسم همانطور که چای را برمیدارد آرام میگوید
چه جالب! از دست برادرزادههام که یکیشون رفیقمه، با هم راحت میشم! پلاسم خونهتون، گفته باشم -
!ها
!حرف خودم را به خودم میزند
.به آخرین نفر که میرسم، مثل همیشه سربهزیر و آرام چای را برمیدارد و تشکری زیر لبی میکند
.کنار مادرم مینشینم و با ور رفتن با گوشهی روسریام، سعی در مهار کردن استرسم دارم
:عموسعید میگوید
.بهنظرم مهدی حرف بزنه بهتره -
:مهدی سرفهی آرامی میکند و میگوید
واللّه من رو که خوب یا بد میشناسین. یه افسر نظامی که به قولی با شغلش عجین شده، با خطراتش، -
با سختیهاش... از نظر مالی معمولیام، شکر خدا توانایی گردوندن یه زندگی نوپا رو دارم. فقط... فقط یه
.چیزهایی هست که باید به هانیه خانم بگم، اگه اجازه بدین
:پدرم میگوید
.هانیهجان با مهدی برید تو اتاقت حرفهاتون رو بزنین باباجان -
.با ببخشیدی بلند میشوم و سمت اتاقم میروم
.قدمهایش را پشت سرم حس میکنم
.به در اتاقم که میرسیم، اشاره میدهد که اول من وارد شوم
.وارد میشوم و روی تخت مینشینم
:روی صندلی میز تحریرم مینشیند و خیره به قاب عکس بچگیهایمان شروع میکند
راستش... گفتن این حرفها سخته برام. هیچوقت فکر نمیکردم دلبستهتون... نه، دلبستهت شده -
باشم! از سال قبل تا چند وقت پیش که یه سال و چندماه ندیدمت تازه فهمیدم دلم رو باختم. راستش
.فکر میکردم من رو به چشم برادرت میبینی؛ البته تایید اطرافیان هم بیتاثیر نبود توی این طرز فکرم
میترسیدم که بیام جلو و نه بشنوم. دروغ چرا، از شکسته شدن میترسیدم. از اینکه بفهمم احساسم
یهطرفه بوده. اون روز توی خونهی خانمجون مطمئن شدم ازت... الان هم اینجام که حرفهام رو بزنم و
شرمندهی احساسم و دلم نشم. تو راضی هستی هانیه؟
من که تا پایان حرفهایش سرم پایین است و حقیقت اعترافهایش را با جان و دل حس میکنم، سرم را
:بالا میآورم و میگویم
.داری میگی اون روز مطمئن شدی ازم -
.میخندد، چال کنار گونهاش قلبم را به آتش میکشد
.یه چیزِ دیگه هم هست که دست دست کردم این مدت -
.نگران میشوم. از چشمهایم میخواند حالم را
من یه ارتشیام... میدونی که از وقتی امام اومدن و انقلاب شده خطرهای زیادی نظام جمهوری اسلامی -
رو تهدید میکنه. هر لحظه ممکنه نباشم؛ یعنی ممکنه نبودنم حتی همیشگی هم بشه. میتونی هانیه؟
میتونی بی من؟ چند روز، چند هفته، چند ماه! ماموریتهای پشت سر هم، سختی کارم، همهی اینها با
.منن
.حتی پلک هم نمیزنم. هیچوقت فکر این حرفها را نمیکردم
نباشد؟ بعد از آمدنش برود؟ قطره اشکی را که از گوشهی چشمم سرایز شده را میگیرم و مطمئنتر از هر
:وقتی میگویم
.من... من فقط میخوام کنارت باشم، همین -
:لبخند میزند و میگوید
من تمام زندگیم برای حفظ کردن ارزشهام جنگیدم. برای انقلابم، برای دینم، برای وطنم. از این به بعد -
.میخوام واسه حفظ کردن تو هم بجنگم
.قلبم با حرفهایش غرق دوست داشتن میشود
.بیرون که میرویم از لبخندهایمان همه چیز مشخص است
#رمان_مذهبی #رمان
الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَجْ
.•°°•.💬.•°°•. ⊱
@daribesoyeyaranashegh
`•. ༄༅ ♥️
°•¸.•°࿐
➺
#امام_زمان_عج_اللّه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*❌🎥 چرا خداوند آیت الله خامنهای
را برگرداند !؟*
*اولین نماز جمعهی
آیت الله خامنهای پس از حادثه ترور، و پاسخ آیت الله خامنه ای به این سوال که چرا خداوند من را برگرداند...
*برای #سلامتی_امام_زمان و سلامتی و طول عمر رهبر فرزانه انقلاب و همه ی خدمتگزاران به اسلام و ایران صلوات
#رهبر_انقلاب
الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَجْ
.•°°•.💬.•°°•. ⊱
@daribesoyeyaranashegh
`•. ༄༅ ♥️
°•¸.•°࿐
➺
#امام_زمان_عج_اللّه
86.3K
🔰سوال:
سلام خسته نباشید
این که گفته میشود #رجعت برای مومنین محض
و کافرین محض است.مثلا کسی که کلا اهل نماز و روزه نیست بعد از قیامت دوباره رجعت میکند تا #امام_زمان گردنش را بزند؟
✅پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم
نه کسانیکه رجعت میکنن یا کافر محصه که رجعت میکنه میاد اینجا که کیفر دنیاییش رو ببینه
و پیروان گمراهش بفهمن که او کی بوده و چی بوده که دست از گمراهی بردارن که اینکه شما گفتید ازین دسته نیست
یا مومن محضه که میاد به امام کمک کنه و در تحقق اون وعده الهی نقش داشته باشه و مردم از وجودش استفاده کنن و اونی که شما گفتید ازین دسته هم نیست
پس اینی که گفتید از رجعت کننده ها نیست.
📍
الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَجْ
.•°°•.💬.•°°•. ⊱
@daribesoyeyaranashegh
`•. ༄༅ ♥️
°•¸.•°࿐
➺
#امام_زمان_عج_اللّه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
# گاندویے:/😐✌️🏽
الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَجْ
.•°°•.💬.•°°•. ⊱
@daribesoyeyaranashegh
`•. ༄༅ ♥️
°•¸.•°࿐
➺
#امام_زمان_عج_اللّه
19.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✋
ثواب سلام دادن به امام حسین علیه السلام
🎤 #حجتالاسلامعالی
〰〰🌴🌼🌴〰〰
الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَجْ
.•°°•.💬.•°°•. ⊱
@daribesoyeyaranashegh
`•. ༄༅ ♥️
°•¸.•°࿐
➺
#امام_زمان_عج_اللّه
#حضرت_عشق
#امام_حسین
🔴ورود #سیستم_بارشی در اواخر هفته به مناطق #کاشان و #آرانبیدگل
🔸بر اساس نقشه های #هواشناسي از اواخر روز سه شنبه ۲ آبانماه یک سیستم بارشی از سمت غرب وارد مناطقکوهستانی کاشان خواهد شد که بارش پراکنده در این روز انتظار میرود
🔸اما در روز چهارشنبه با تقویت این سیستم مناطق گسترده تری از دو شهرستان کاشان و آرانوبیدگل را بصورت بارشهایرگباری در می گیرد که تا پایان روز پنجشنبه این سامانه در بعضی از ساعات بعدازظهر فعال خواهند بود.
🔸دما در این هفته تغییرات محسوسی را ندارد؛
حداکثر نزدیک به ۲۵ درجه و حداقل آن کمتر از ۱۵ درجه پیش بینی شده است
الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَجْ
.•°°•.💬.•°°•. ⊱
@daribesoyeyaranashegh
`•. ༄༅ ♥️
°•¸.•°࿐
➺
#امام_زمان_عج_اللّه
📸 زیباترین تصاویرِ دیدار آقا، با جمعی از نخبگان و استعدادهای برتر علمی کشور ۱۴۰۲/۷/۲۵
الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَجْ
.•°°•.💬.•°°•. ⊱
@daribesoyeyaranashegh
`•. ༄༅ ♥️
°•¸.•°࿐
➺
#امام_زمان_عج_اللّه