12.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدایا به حق ناله های بچه های شهدا ،فرج امام زمان علیه السلام را برسان🤲😭😭😭😭😭
🌹حاج قاسم عزیز
✋ما به دختری ات افتخار می کنیم
3⃣ سومین مرحله ثبت نام
🚩 هیات ۲۰۰۰ نفری
"دختران حاج قاسم" شهرستان کاشان
با عشق ثبت نام می کنم👇
https://formafzar.com/form/ah78n
تمدید شد✅🍃
♦️مدرسه علمیه الزهرا﴿سلام الله علیها﴾ ڪاشان از واجدین شرایط در مقطع سیڪل در سال تحصیلے ۱۴۰۲-۱۴۰۱ ثبت نام به عمل مۍآورد.
🔹شرایط ثبٺ نام↓
①متولدین سال ۱۳۸۳ به بعد ( تا 18 سال)
②﴿اتمام پایه نهم﴾
← معدل سیکل ۱۸ به بالا یا معدل کل سه سال دوره اول دبیرستان ۱۸ به بالا
🔹امتیازات↓
①توفیق شاگردی اهلبیت(ع)و بهره مندی از فضای تهذیبی و آموزشی حوزه علمیه
②اعطای دانشنامه سطح دو(کارشناسی)و امکان ادامه تحصیل در حوزه و دانشگاه
③برخورداری از تحصیل رایگان
④معافیت از آزمون برای داوطلبان با معدل ۱۸ به بالا
⑤بهره مندی از کتابخانه های اختصاصی و تخصصی
🔹مهلت ثبت نام تا پایان مرداد ماه تمدید شد
✅آدرس حوزه←ڪاشان ، خیابان امیرڪبیر بالاتر از میدان قمر بنۍهاشم ، جنب سیلڪ 11،﴿مجتمع اهل البیټ علیهم السلام﴾ مدرسه علمیه الزهرا﴿سلام الله علیها﴾
🖥 مراجعه به سایٺ←paziresh. wch.ir
☎️55317864 - 55318050
📱09913191838
اگر یڪ نفر را به او وصل ڪردۍ
براے سپاهش تو سردار یارۍ💌
#حوزه_علمیه_الزهرا_سلام_الله_علیها_کاشان
🖋جرعه از زیارت عـاشورا 🗓
⏪ قسمت 4️⃣
👈نکته بعدی که در زیارت عاشورا میتوانیم به آن اشاره کنیم آن جامعیت زیارت عاشوراست.
💠یک عده ای تصور میکنند زیارت عاشورا فقط برای امام حسین (ع) است، اینطور نیست. زیارت عاشورا علاوه بر اینکه وجود نازنین امام حسین را توجه دارد بلکه (زیارت عاشورا) همه یاران امام و سربازان فدایی🥀✨ امام در صحنه نبرد عاشورا را هم شامل می شود.
از مسلم بن عقیل که قبل از جریان واقعه عاشورا و هانی بن عروه، به خیل شهدا پیوستند تا عزیزانی که در معرکه ی روز عاشورا بودند مانند حضرت علی اکبر (ع)، حضرت ابوالفضل العباس (ع) و یـاران دیگر امام..👥 که جای جای زیارت عاشورا به این مطلب اشاره شده.
👌از جملـه می تـوانیم به اینجا
اشاره کنیم؛
✅«اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ» تا به اینجا می رسیم به تتمه این بخش می گوییم «عَلَیْکُمْ مِنّی جَمیعاً سَلامُ اللَّهِ» که شامل همه ی عزیزان می شود.
✅در بخش دیگری از زیارت عاشورا داریم «فَأَسْأَلُ اللَّهَ الَّذِی أَكْرَمَنِی بِمَعْرِفَتِكُمْ وَ مَعْرِفَةِ أَوْلِیائِكُمْ» باز به همه ی عزیزان اشاره دارد.
✅در بخش دیگری هم هست «ثُمَّ إِلَیْکُمْ بِمُوَالَاتِکُمْ وَ مُوَالَاةِ وَلِیِّکُمْ».
💭یعنی واضح تر اگر بخواهیم بگوییم با یک نگاه دقیق می توانیم دریافت کنیم که زیارت عاشورا، زیارت 72 تن هست. البته با آن نقلی که 72 تن از شهدا آمار دادند، در حالی که در 📕بعضی از کتاب ها مثل منتهیالامال شیخ عباس قمی تا 150 نفر را هم ذکر کردند. زیارت عاشورا به نوعی زیارت جامع شهدای کربلا محسوب میشود و تحقق کامل این زیارت از سوی عزیزانی که زیارت عاشورا می خوانند تک تک شهدای کربلا🍃 مورد توجه هست، سلام های زیارت عاشورا را باید با این معنای دقیق دنبال بکنیم.
✍️نکته بعدی که در بخش دیگری
از زیارت عاشورا می توانیم به آن اشاره کنیم؛ زیارت یک نوع سازوکار و برقراری ارتباط با 🌟روح امامان بزرگوارمان است و انسانهای متعالی و تلاشی که برای اتصال روحی با ارواح مقدس و مطهر می کنند توجه ویـژه ای باید داشته باشند همانـطوری که 👥انسان لازم است نسبت به خدا دائم الذکر باشد و به مقام ذکر کثیر راه پیدا بکند باید در مقام زیارت نیز مقام دائم الزیاره بودن را نسبت به ائمه توجه بکند. بر همین اساس زائر یا کسی که دارد سلام هایی✋💐 به امام حسین و یارانش میدهد در حین خواندن زیارت عاشورا طالب زیارت مجدد و خواندن مجدد را هم از خداوند دارد که تلاش کند این زیارتی که می خواند زیارت آخر او نباشد و او همیشه جزو زائرین امام حسین باقی بماند.
✌️به این دو نکته در زیارت باید توجه داشته باشیم: «عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ» یعنی عملا به توجه دائمی به زیارت عاشورا تأکید میکنیم. و در بخش دوم وقتی که میگوییم «السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ» در تتمه همین سلام می گوییم «وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ».
🔹ان شاءالله دائما سر سفره اهل بیت خاصه در این ایام عزاداری ابا عبدالله با خواندن زیارت عاشورا📖 روح خودمان و جان خودمان را عجین بکنیم به نام امام حسین (ع) و عرض تسلیت بگوییم به صاحب عزای این ایام وجود مقدس آقا امام زمان (عج).
#متن_جرعه_ای_از_زیارت_عاشورا ۴
🖋جرعه از زیارت عـاشورا 🗓
⏪ قسمت 6️⃣
📿صلوات ویژه در زیارت عاشورا
🔹صلوات درودی از سوی خدا بر پیامبر عزیز ما و اهل بیت گرامی ایشان است. مؤمنین و موحدین به عنوان ذکری کیمیا و بسیار ارزشمند از آن به منظور تقرب یافتن به ساحت ربوبی و اولیای حق بهره میبرند.
👌همانطوری که امیرالمومنین علی (ع) میفرماید: با درود و صلوات به رحمت الهی دست پیدا می کنیم پس برای پیامبرتان زیاد صلوات بفرستید.
✨✨«اللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم».✨✨
📙در زیارت عاشورا علاوه بر ابلاغ سلامهای متعدد به امام حسین (ع) و اصحاب ایشان به ذکر صلوات بر محمد و آل محمد در دو موضع عنایت ویژه ای شده:
👈«عَلی لِسانِک وَ لِسانِ نَبِیکَ صلیَّ الله علیهِ و اله»
👈در موضع دوم «فى کُلِّ مَوْطِنٍ وَ مَوْقِفٍ وَقَفَ فیهِ نَبِیُّکَ صَلّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ»
✅اما علاوه بر صلوات بر همه ی اهل بیت که شامل امام حسین هم در این بخش میشود، در این زیارت صلواتی خاص بر امام حسین (ع) هم ابلاغ شده «بِقَتْلِهِمُ الْحُسَيْنَ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِ»🍁. ان شاءالله که بتوانیم دائما ذکر داشته باشیم آن هم ذکر صلوات بر محمد و آل محمد.
⚠️نکته بعدی در زیارت عاشورا امام حسین (ع) به اسم اباعبدالله معرفی شده، دلیل این نامگذاری امام را میتوانیم چند وجه تصور کنیم👇
💠برخی ها گفتند از آنجایی که آن حضرت فرزندی به نام عبدالله داشته ایشان را اباعبدالله می گویند.
💠برخی می گویند مراد از اطلاق این کنیه برای آن حضرت انتساب منشأ عبودیت در عالم به ایشان است. چرا که آن حضرت حق پدری بر گردن همه عبادالله و بندگان شایسته خدا دارد. زیرا بندگان واقعی خدا طریقت و عبودیت و معنای واقعی بندگی را از مکتب ایشان گرفتند.
🌟وقتی می خواهیم به قله عبودیت و بندگی برسیم امام حسین (ع) به عنوان یک الگوی انسان متعهد است. چنانچه همین تعبیر درباره پیامبر و حضرت علی هم وارد شده که «أَنَا وَ عَلِیٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّة» من و علی پدران معنوی این امت هستیم.🌟
💠برخی نیز گفتند از آنجایی که امام حسین (ع) در جریان روز عاشورا همه ی اقسام عبادات مالی و جانی واجب و مستحب را بجا آورد به ایشان کنیه اباعبدالله اطلاق میشود. «السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ»
🤲ان شاءالله که بتوانیم جزو ارادتمندان آقا اباعبدالله الحسین قرار بگیریم و بتوانیم در این ایام با خواندن زیارت عاشورا عرض تسلیتی داشته باشیم به ساحت نورانی آقا امام زمان (عج).
#متن_جرعه_ای_از_زیارت_عاشورا ۶
🖋جرعه از زیارت عـاشورا 🗓
⏪ قسمت 7⃣
👈نکته دیگری که در زیارت عاشورا باید به آن توجه بکنیم کلمه «ثارَ اللَّهِ» هست.
🌀ثار از ثور به معنای خون است و در مورد خون به ناحق ریخته شده🍁 استعمال میشود. مورد دیگر اینکه استعمالش خونخواهی ولی دم و انتقام گیرنده خون می باشد.
📖که در این زیارت ثار اضافه به الله شده، به معنای اول دلالت دارد. برای اینکه خونی که در روز عاشورا بر زمین ریخته شده خون خدا بود🥀. بنابراین معنای دوم یعنی خونخواه این خون و اختیاردارش هم خود خداست و خود اسباب انتقام گیری از این خون را فراهم می کند ان شاءالله.
⤵️از جهتی دیگر امام حسین (ع) میدانست که در این قیام باید با خون خودش دین خدا را یاری بکند لذا از همان آغاز در خطبه های خروج از مکه تأکید میکرد 🔆می گفت هر کس حاضر است خون قلب خودش را در راه ما نثار بکند پس با ما همراه بشود.
✌️دو قطره در نزد خدا بسیار عزیز است:
🔻یکی قطره خون شهید
🔻و دیگری قطره اشکی است که از خوف خدا در نیمه های شب می آید.
📚با این نگاه در تاریخ دنیا خون های پاک فراوانی به زمین ریخته شده ولی کلمه «ثارَ اللَّهِ» فقط درباره سیدالشهدا و آقا امیرالمومنین استفاده شده. واقعا در میان آن همه تنها این دو خون بودند که خون عصمت و طهارت و مظلومانه به شهادت رسیدند.
👈نکته دیگری که در زیارت عاشورا وجود دارد کلمه «وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ» است. وتر به معنای تنها و یگانه.💔 و موتور به معنای تنها رها شده است. برای «وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ» دو معنا قابل تصور است:
💠یکی معنای منحصر به فرد است بی همتاست. چرا که حسین (ع) نهضت سربازان او و مصائب و آثار نهضت او واقعا همه یکتا و منحصر به فرد بود.
💠دیگر اینکه به معنای تنها و غریب و رها شده است. هم از سوی عوام رها شد امام غریب و تنها بود و هم از سوی خواص جامعه. که با توجه به غربت شدید امام حسین در زمان خودشان با کلمه ی موتور تناسب بیشتری دارد.
⁉️اما علت اینکه امام حسین با این لقب در زیارت عاشورا مورد خطاب قرار گرفته می توانیم چند نکته بگوییم👇
🔸نکته اول بیان شدت غربت امام حسین در زمان خودش است.
🔹دوم اینکه بیان تلاش شیطنت آمیز دشمنان اهل بیت برای پراکنده کردن مردم از اطراف سیدالشهدا بگونه ای که هیچ یار و یاوری😞 برای آن حضرت بجای نگذاشتند.
🔸نکته بعدی می توانیم بیان تکلیف پیروان آن حضرت در عصر حاضر و همه ی عصرها به این مکتب ظلم ستیزی امام حسین، و فرهنگ اصلاح گری ایشان نیز همچنان غریب است💔، فریاد «هَلْ مِنْ ناصِرٍ ..» حسین زمان یعنی حضرت ولی عصر (عج) همچنان از کربلای غربت به گوش می رسد😔 و یاورانی می طلبد که برای حمایت از دین و امام زمان خودشان لبیک باید بگویند.
🔹نکته بعدی می توانیم این را بگوییم این تعبیر اشاره به آن دارد از جمله علل اصلی شهادت امام حسین (ع) و حسین گونه ها در طول زمان تنها ماندن ایشان از سوی یاران رفاه طلب❌، دنیا پرست، بیوفا و مدعی هست. لذا این نگاه را میتوانیم از «وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ» داشته باشیم.
⚠️ان شاءالله که تلاش کنیم هیچ وقت امام دوران خودمان را تنها نگذاریم و توجه داشته باشیم با اجتماع خودمان و اظهار ارادت می توانیم لبیک بگوییم به فرمان امام معصوم دوران خودمان.
#متن_جرعه_ای_از_زیارت_عاشورا ۷
🖋جرعه از زیارت عـاشورا 🗓
⏪ قسمت 5️⃣
👥زائر امام حسین در زیارت عاشورا با فرض صد سلام پایانی جمعا سیصدو دوازده مرتبه بر امام حسین (ع) و یارانش سلام می کند. این نشان دهنده اوج ارادت و اوج علاقه 💞 و تسلیم بودن فرد در برابر آن حضرت را ابراز می کند.
📑در بخش های متعدد، ما در زیارت عاشورا می بینیم این سلام ها به صورت ویژه آمده.
✋در ابتدای زیارت سلام به اباعبدالله میدهیم با ادبیات مختلف؛
⚜️«اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ»
⚜️«اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ»
⚜️«السَّلامُ عَلَیکَ یا ثارَاللهِ»
⚜️«اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى..»
⚜️«عَلَیْکُمْ مِنّى جَمیعاً سَلامُ اللَّهِ»
👌این سلام ها وقتی داده می شود با ارادت هایی است که، از ته دل فرد باید این نگاه را داشته باشد.
☑️در پایان زیارت هم صد مرتبه
می گوییم «اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ»
🔹صد مرتبه می گوییم «عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ» صد مرتبه می گوییم «السَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ»
🔹و در سجده وقتی می رویم آنجا این مطلب را می گوییم «الَّذینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ»
👌در مجموع با آن صد سلام پایانی سیصدو دوازده مرتبه سلام بر حسین (ع) در زیارت عاشورا را جدی بگیریم. بلکه توجه ای که دادیم سلامی فراتر از من و ما و ارض و سما بر امام حسین دادیم،
اگر کل روز را ما عاشورا حساب کنیم و کل زمین🌍 را کربلا حساب کنیم، اگر امام حسین امام زمین و زمان و جن و انس و ملک باشد، اگر مصیبت امام 💔داغدارترین مصیبت باشد، پس سلامی باید بدهیم که شایسته برای آن امام باشد.
⚠️آن سلامی نیست مگر سلامی که از سوی خدا ابدی، آن هم تا ابدیت در زیارت عاشورا به آن اشاره شده «اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ»
💐ان شاءالله بتوانیم جزو اراداتمندان واقعی و ثابت قدم در این مسیر باشیم و بتوانیم با خواندن زیارت عاشورا ارادت خودمان را به امام حسین (ع) و یارانش نشان بدهیم و یک تسلیت زیبا به وجود نازنین آقا امام زمان (ع) عرضه بداریم.
#متن_جرعه_ای_از_زیارت_عاشورا ۵
پنج عامل اصلی نشانه های ظهور امام زمان عج
پنج تا اصلی ها:
۱-خروج سفیانی
۲-ندای آسمانی
۳-خروج یمانی
۴-خصم بیداء
۵-قتل نفس زکیه
📃🎤📃🎤📃🎤📃
👈کار مهدوی
✨به نام خداوند بخشنده ی مهربان
✋سلام بر امام منتظر و سلام بر شما یاران حقیقی حضرت
🌌نیمه های شب یک انسانی بلندمیشود برای من و تو و تمام مردم جهان " دعا " می کندبرای من و توبیشتر دعا می کند دلش برای گناهان من و تو درد می آید 😔
✅دلش می خواهد ،ما کارهای خوب بکنیم دلش می خواهد ما به آن عهدهایی که صبح ها در دعای عهد می خوانیم پای بند باشیم دلش می خواهد دعای رانخوانیم و برویم ؛و فقط الفاظ را بخوانیم،میخواهد به مفاهیمش هم توجه بکنیم به مفاهیمش عمل بکنیم
👌یک چنین انسانی که همان امام زمان هست نیمه های شب برای گناهان من و تو" استغفار " می کند
❓️تا کِی می خواهیم با گناهان خودمان دل حضرت را به درد بیآوریم ،بنشینیم فکر کنیم یک ذره آخرش که چی 😔
😔اینهمه گناه! اینهمه نگاه حرام! غیبت کردن! دروغ گفتن! وقت تلف کردن!
❓چرا همان وقتی که در شبکه های اجتماعی الکی
الکی داریم چرخ می زنیم چرا همان مقداربرای آقا کار نمی کنیم 😔️
❓چرا ازاستعدادهای مان برای آقا استفاده نمی کنیم؛️تا کِی می خواهیم دل این پسرفاطمه را به درد بیآوریم😔
تا کِی می خواهیم اشکش رادربیاوریم تا کِی😔با هم بنشینیم یک کم فکر کنیم تا کِی بالاخره
❓خب مگر نمی شود ثواب کرد؟مگرنمی شود کار خِیْر کرد؟مگر نمی شود آقاراخوشحال کرد؟
✅وقتی همه این کارها را می شود کرد، چرا با گناه؟ الآن انتخابات نزدیک است پشت سر هم ، پشت سر این و آن تهمت و دروغ و فلان... تا دلت بخواهد آخرش که چی؟
❌جزناراحت کردن پسرفاطمه چیزدیگریهست بیاییم به هم قول بدهیم از امروزبه امام زمان قول بدهیم که آقا من بخاطر تو گناهانم را " ترک " می کنم
⚠اگر سخت است یک گناه را ترک کن یک گناه آقا من بخاطر تو دیگر " غیبت " نمی کنم آقا من بخاطر تو دیگر " تهمت " نمی زنم آقا من بخاطر تو دیگر " دروغ " نمی گویم بخاطر تو امام زمان بخاطر تو
👌می بخشد ما را مطمئن باش می بخشه😊
👌پس بیاییم بخاطرامام زمان یکی ازگناهانمان را از همین امروز ترک کنیم
👨مگر آن جوان نبود که پیش آیت اللّه بهجت رفت
شرابخوار بود،آیت اللّه بهجت بخاطرشرابخوار بودن اواصلا به او نگاه نکرد، دل آن جوان لرزید رفت خانه وهر چی شیشه شراب داشت شکست و خوب شد یک ماه گذشت بعد از یک ماه دوباره رفت پیش آیت اللّه بهجت،آیت اللّه بهجت آن جوان را گرفت بغل کرد و دم گوشش به اوگفت جوان یک ماه است که امام زمانت را خوشحال کردی😊
👌من و تو هم می توانیم با ترک گناهانمان امام زمانمان را خوشحال کنیم؛ وقتی امام زمانت از تو خوشحال بشود دیگر زندگی مادی و معنوی تو، درس و کارت، همه چی دیگه می افتد روی غلطک و به نحو احسن برگزار می شود
📚 رمان زیبای #هرچی_تو_بخوای 🌈
✨ قسمت👈هفتادم✨
احساس کردم راحت شدم..
سه هفته بعد تولد من☺️🎂 بود.همه بودن. وقتی خواستیم کیک رو بیاریم،بابا گفت:
_صبر کنید.😊☝️
همه تعجب کردیم.😳😟😟😳😳محمد به بابا گفت:
_منتظر کسی هستین؟!!😟
بابا چیزی نگفت.صدای زنگ در اومد.بابا بلند شد.قبل از اینکه درو باز کنه به من و مامان گفت:
_چادر بپوشید.😊
چون من و مامان #نامحرم نداشتیم راحت بودیم.سریع بلند شدم،#روسری و #جوراب و #چادر پوشیدم.محمد با تعجب گفت:
_مگه کیه؟!!😳
🇮🇷آقای موحد🇮🇷 با یه دسته گل 💐تو چارچوب در ظاهر شد.با بابا روبوسی کرد.همه تعجب کردن.ظاهرا فقط بابا میدونست.وقتی با همه احوالپرسی کرد، بدون اینکه به من #نگاه_کنه،گفت:
_سلام.
همه به من نگاه کردن.
بدون اینکه #نگاهش_کنم با لحن سردی گفتم:
_سلام.
دسته گل💐 رو جلوی من رو میز گذاشت.بابا تعارفش کرد که بشینه.همه نشستن ولی من هنوز ایستاده بودم.بابا گفت:
_زهرا بشین.
دوست داشتم برم تو اتاقم.🙁ولی نشستم.بعد از بازکردن کادو ها،آقای موحد از بابا اجازه گرفت که هدیه شو به من بده.بابا هم اجازه داد.از رفتار بابا تعجب کردم و ناراحت شدم.😳😒آقای موحد هدیه ای🎁 از کیفی💼 که همراهش بود درآورد.بلند شد و سمت من گرفت.ولی من دوست نداشتم هدیه شو قبول کنم.وقتی دید نمیگیرم،روی میز گذاشت و رفت سر جای خودش نشست. هیچکس حتی بچه ها هم نگفتن که بازش کنم.🙁😒
بعد از شام آقای موحد رفت...
تمام مدت فقط بابا و محمد باهاش صحبت میکردن.
وقتی همه رفتن،منم رفتم تو اتاقم. ناراحت بودم.😔میخواستم نماز بخونم. بعد نماز روی سجاده نشسته بودم.بابا اومد تو اتاق.به #احترام بابا #ایستادم. هدیه ی آقای موحد رو روی میز تحریرم گذاشت.بابغض گفتم:
_چرا بابا؟!😢
بابا چیزی نگفت و رفت.
فردای اون شب بیرون بودم...
بابا با من تماس گرفت و گفت برم مزار امین.وقتی رسیدم،بابا کنار مزار امین🇮🇷🌷 نشسته بود.ناراحت بودم.😒سلام کردم و رو به روش نشستم.بعد از اینکه برای امین فاتحه خوندم،
بابا گفت:
_تا حالا هیچ وقت بهت نگفتم با کی ازدواج کن،با کی ازدواج نکن.فقط بهت میگفتم بذار بیان خاستگاری،بشناس شون،اگه خوشت نیومد بگو نه،درسته؟☝️
گفتم:
_درسته.😔
-ولی بهت گفتم وحید پسر خوبیه.میتونه خوشبختت کنه.بهت توصیه کردم باهاش ازدواج کنی.کمکت کردم بشناسیش، درسته؟☝️
-درسته.😔
-ولی تو گفتی جز امین نمیخوای به کس دیگه ای فکر کنی،درسته؟☝️
-درسته.😔
به مزار امین نگاه کرد.گفت:
_دیدی امین.من هر کاری از دستم بر میومد کردم که به خواسته تو عمل کرده باشم.😒خودش نمیخواد.نمیتونم مجبورش کنم.خودت میدونی و زهرا.😒
لحن بابا ناراحت بود.
همیشه برام #مهم بود باباومامان رو ناراحت نکنم.اشکم جاری شد.گفتم:
_بابا!!😭
نگاهم کرد.چند دقیقه نگاهم کرد.بعد به مزار امین نگاه کرد و گفت:
_بار سنگینی رو دوشم گذاشتی.😒
گفتم:
_من بار سنگینی هستم برای شما؟!!😭😥
گفت:
_امین دو روز قبل از شهادتش با من تماس گرفت،گفت هر وقت خاستگار خوبی برای زهرا اومد که میدونستید خوشبختش میکنه،به زهرا کمک کنید تا باهاش ازدواج کنه....😒کار وحید #سخته، #خطرناکه،ولی خودش مرده.میتونه #خوشبختت کنه.ولی تو #نمیخوای حتی بهش فکر کنی... زهرا.. دخترم..من #درکت میکنم.میفهمم چه حالی داری.من میشناسمت.تو وقتی به یکی دل ببندی دیگه ازش دل نمیکنی مگه اینکه عمدا گناهی مرتکب بشه.منم نمیگم از امین دل بکن.تو قلبت اونقدر بزرگ هست که بتونی کس دیگه ای رو هم دوست داشته باشی.😒❣
-بابا..شما که میدونید....😢😥
-آره..من میدونم..تو برگشتی بخاطر امین..ولی زندگی کن بخاطر خودت،نه من،نه مادرت،نه امین..بخاطر خودت... بذار کسی که بهت آرامش میده کنارت باشه،نه تو خیال و خاطراتت.😒
بابا رفت.من موندم و امین...😢👣
امینی که تو خیالم بود،امینی که تو خاطراتم بود.ولی من به این خیال و خاطرات دل خوش بودم.خیلی گریه کردم.😣😭
به امین گفتم دلم برات تنگ شده..😭زندگی بدون تو خیلی خیلی سخت تر از اون چیزیه که فکر میکردم....😭من نمیخوام باباومامان ازم ناراحت باشن.. نمیخوام بخاطر من ناراحت باشن.. امین..خودت یه کاری کن بدون دلخوری تمومش کنن...😭من فقط تو رو میخوام.. این حرفها ناراحتم میکنه...قبلا که ناراحت نبودن من برات مهم بود...یه کاریش بکن امین.😭
دو هفته بعد مادر آقای موحد اومد خونه مون....
قبلا چندبار با دخترهاش تو مجالس مذهبی که خونه مون بود،دیده بودمشون ولی فقط میدونستم مادر دوست محمده. چون پسر مجرد داشت خیلی رسمی باهاشون برخورد میکردم.😊
اون روز خیلی ناراحت بود.
میگفت:...
ادامه دارد..
📚 رمان زیبای #هرچی_تو_بخوای 🌈
✨ قسمت👈هفتاد و یکم ✨
اون روز خیلی ناراحت بود.میگفت:😒
_وحید الان بیست و نه سالشه.چند ساله هر کاری میکنم ازدواج کنه،میگه نه.حتی بارها بهش گفتم آقای روشن،دوست صمیمیت، خواهر خیلی خوبی داره،از خانومی هیچی کم نداره.میگفت نه.وقتی شنیدم ازدواج کردی،دروغ چرا، ناراحت شدم.😒دوست داشتم عروس من باشی.تا چند ماه پیش که خودش گفت میخواد ازدواج کنه. همه مون خیلی خوشحال شدیم.وقتی گفت میخواد با خواهر آقا محمد ازدواج کنه،خیلی تعجب کردم.😕😟گفتم زهرا که ازدواج کرده. گفت آقا امین شهید شده...چند وقت پیش که اومدیم خدمت شما خوشحال بود.ولی وقتی برگشتیم دیگه وحید سابق نبود.😞خیلی ناراحته.خیلی تو خودشه.پیگیر که شدم گفت یا ❣زهرا یا هیچکس.❣
رو به من گفت:
_دخترم..من مادرم،😒پسرمو میشناسم.وحید واقعا به تو علاقه مند شده.😒💓منم بهش حق میدم.تو واقعا اونقدر خوبی که هر پسر خوبی وقتی بشناستت بهت علاقه مند میشه.ازت میخوام درمورد وحید بیشتر فکر کنی.
یک هفته بعد مامان گفت:
_زهرا،داری به وحید فکر میکنی؟😊
-نه.به خودم و امین فکر میکنم.😒
با التماس و بغض گفتم:
_مامان،شما با بابا صحبت کنید که..بدون اینکه ازم ناراحت بشه به این مساله اصرار نکنه.🙁😒
-بابات خیر و صلاح تو رو میخواد.😐
-من نمیخوام حتی بهش فکر کنم.😔
شب مامان با بابا صحبت کرد.
بابا اومد تو اتاق من.روی مبل نشست،بعد نشستن بابا،منم روی تخت نشستم.بعد مدتی سکوت،بابا گفت:
_به وحید میگم جوابت منفیه.لازم نیست بهش فکر کنی.😕😒
دوباره مدتی سکوت کرد.گفت:
_زندگی #بالاپایین زیاد داره.تو بالا و پایین زندگیت،ببین #خدا دوست داره چکار کنی.😒
بابا خیلی ناراحت بود...
پیش پاش روی زمین نشستم.دستشو بوسیدم😘😒 و با التماس گفتم:
_بابا..از من #ناراحت نباشید.وقتی شما ازم ناراحت باشید،من از غصه دق میکنم...😣😭
سرمو روی پاش گذاشتم و گریه میکردم.
بابا باناراحتی گفت:
_من بیشتر از اینا روی تو حساب میکردم.😒
سرمو آوردم بالا و با اشک نگاهش کردم.
-شما میگین من چکار کنم؟...چکار کنم #خدا بیشتر دوست داره؟..به #نامحرم فکر کنم؟!! درصورتی که حتی ذره ای احتمال نداره که بخوام باهاش...
گفتنش برام سخت بود...
حتی به زبان آوردن ازدواج بعد امین..برام سخت بود.
-به خودت فرصت بده وحید رو بشناسی.فقط همین..تو #بخاطرخدا یه قدم بردار،خدا کمکت میکنه.😊☝️
یک ماه دیگه هم گذشت.
یه شب خونه علی مهمانی بودیم.با باباومامان برمیگشتیم خونه.چشمم به گوشیم بود.ماشین ایستاد.مامان شیشه رو پایین داد و بابا گفت:
_سلام پسرم.
تعجب کردم.سرمو آوردم بالا.آقای موحد بود.با احترام و محبت به بابا سلام کرد بعد به مامان.بابا گفت:
_ماشین نیاوردی؟😊
-نه.ولی مزاحم نمیشم.شما بفرمایید.☺️
مامان پیاده شد و اومد عقب نشست.آقای موحد گفت:
_جناب روشن،تعارف نمیکنم،شما بفرمایید.☺️
بابا اصرار کرد و بالاخره آقای موحد سوار شد.مامان به من اشاره کرد که سلام کن.بدون اینکه نگاهش کنم گفتم:
_سلام.😔
آقای موحد تعجب کرد.😳سرشو برگردوند.قبلش متوجه من نشده بود.به بابا نگاه کرد.سرشو انداخت پایین و گفت:
_سلام.😔
بابا حرکت کرد.همه ساکت بودیم.یک ساعت گذشت.بابا توقف کرد بعد به آقای موحد نگاه کرد.آقای موحد نگاهی به اطرافش کرد.از بابا تشکر کرد.
با مامان خداحافظی کرد و بدون اینکه به من نگاه کنه،گفت:
_خداحافظ😔
و پیاده شد.صداش ناراحت بود.بابا هم پیاده شد و رفت پیشش.باهم صحبت میکردن.بعد مدتی دست دادن و خداحافظی کردن.بازهم همه ساکت بودیم.
فرداش بابا گفت:
_زهرا،هنوز هم نمیخوای #بخاطرخدا یه قدم برداری؟
دوباره چشمهام پر اشک شد.😢بابا چیزی نگفت و رفت ولی من بازهم گریه کردم.😭
یک هفته گذشت....
همسر یکی از دوستان امین باهام تماس📲 گرفت. صداش گرفته بود.
نگران شدم....😧
ادامه دارد...
📚 رمان زیبای #هرچی_تو_بخوای 🌈
✨ قسمت👈هفتاد و دوم✨
نگران شدم.با گریه حرف میزد....
به سختی نفس میکشید و بریده بریده حرف میزد.از حرفهاش فهمیدم شوهرش شهید 😞👣شده...
بهش گفتم میام پیشت.وقتی دیدمش خیلی جا خوردم.
حالش خیلی بد بود ولی تنها بود.بغلش کردم و باهم گریه میکردیم.
خیلی طول کشید تا یه کم حالش بهتر شد و تونست به سختی حرف بزنه.
گفت:
_پنج سال پیش که ازدواج کردیم. پدر ومادرم خیلی محسن رو دوست داشتن. پدرومادر محسن هم منو خیلی دوست داشتن.😭❤️اما از وقتی محسن میرفت سوریه رفتارشون با ما تغییر کرد.😣همه اطرافیان مون رفتارشون #تغییر کرد.مدام #نیش و #کنایه و تهمت میشنیدیم.
بعضی ها مثلا به شوخی بهم میگفتن از شوهرت خسته شدی طلاق بگیر،چرا میخوای به کشتن بدیش.😣😭بعضی ها میگفتن اونجا جنگه،به شما چه ربطی داره.😭خانواده محسن و خانواده خودم،پول رو هم گذاشتن و آوردن برای ما.گفتن برای سوریه رفتن چقدر بهتون میدن؟😣😭هرچقدر باشه بیشتر از این نیست.این پولها مال شما پس دیگه نرو.بعضی ها بدتر از اینا میگفتن. محسن خیلی ناراحت میشد.منم تحمل میکردم. خانواده هامون از هر راهی بلد بودن مانع مون میشدن. بامحبت،😊 باعصبانیت،😡 باناراحتی،😒باتهدید...😠
ما همیشه تنها بودیم....😣😭هفته پیش خبر شهادتش رو بهم دادن.تو مجلس هم مدام #زخم_زبان بود و نیش و کنایه. هیچکس به قلب داغدارم تسلیت نگفت.. بچه مو ازم گرفتن که به قول خودشون درست تربیتش کنن که مثل من نشه..دلم برای دخترم پر میکشه.زینب فقط دو سالشه..الان داره چکار میکنه؟😫😭
دوباره گریه کرد.صداش کردم:
_محیا..😊
نگاهم کرد.گفتم:
_محیا،تو مطمئنی راهی که تا حالا رفتی درست بوده؟😊
-آره.😞😢
-پس چرا خدا،حضرت زینب(س) که شوهرت مدافع حرمش بود،کمکت نمیکنن؟!!😊
سؤالی و با اخم نگاهم کرد.
-فکر میکردم حداقل بهم دلداری میدی..تو که بدتری..میخوای تیشه به ریشه ایمانم بزنی؟!!!😠😨
-خدا حواسش بهت هست؟..داره نگاهت میکنه؟..کمکت میکنه؟😊
-آره.آره.آره.😢
-پس چرا دخترت پیشت نیست؟ الان کجاست؟داره چکار میکنه؟گریه میکنه؟بهونه تو نمیگیره؟😊
بلند گفت:
_بسه دیگه.😣
بامحبت نگاهش کردم.
-مطمئن باش #خدا حواسش بهت هست.مطمئن باش #خدا داره #نگاهت میکنه.مطمئن باش خدا #کمکت میکنه.😊شاید همین دور بودن از بچه ت کمک خدا باشه برای #قوی_ترشدن تو...به نظرت #خدا دوست داره تو برای عزاداری شوهرت #چطوری باشی؟
مدتی فکر کرد.بعد....
ادامه دارد..