🔴 بچهها خدایشان بزرگ است
🔸️ آشپزخانه بودم و داشتم چای دم میکردم. صدای بازی فاطمه و محمدحسین خانه را برداشته بود. اخبار ناآرامیهای اخیر غزّه مدام در ذهنم رژه میرفتند. همسرم تازه از سرکار برگشته بود. گوشی را برداشتم. گروه رفیقانه را چک کردم. ماتم برده بود و گلویم پر از بغض شده بود.
-چی شد یهو؟ تو فکری؟
-بیمارستان غزّه رو زدن. بیوجدانا گفته بودن همه جمع بشن بیمارستان، ۸۰۰ تا شهید دادن تا الان! به زن و بچه هم رحم نکردن!
🔹 ️همسرم بعد از شنیدن این خبر به دیوار تکیه داد و سرش را انداخت پایین. ترکیبی از غم ، بغض، خشم و کلافگی در چهرهاش فریاد میزد. سرم را به عقب برگرداندم و دور از چشم بچهها دو سه قطره اشک ریختم و از ترس آشوب شدن بچهها، سریع پاکش کردم. آخر فاطمهی ۳ سال و نیمهام دختر تیزی است و میدانم که از پس سوالهایش بر نخواهم آمد.
🔸️ محمد حسین را روی پایم گذاشتم. خدا خدا میکردم، زود بخوابند. طولی نکشید هردویشان خوابیدند. حس رهاشدگی داشتم. با خودم میگفتم، مادرها معجزهاند! در حالی که دلشان از غم پاره شده، میخندند و با بچهها بازی میکنند و شاد به نظر میآیند.
همینکه بچهها میخوابند، نقابشان را برمیدارند و تیکه تیکههای قلبشان را به هم میچسبانند.
🔸️ اشک امان نمیدهد. خواب از چشمانم رفته و شرمنده از اینکه جایی امن و ساکت دارم. آن شب ننگین و سنگین از یادم نمیرود. بعد از هر خبر به همسرم نگاه میکردم. هر دو پر از اشک و بغض و خشم بودیم. بچهها خواب، خوابی آرام و راحت.
🔹️ گروه رفیقانه را محرم میبینم و به آنجا پناه میآورم. مینویسم و مینویسم:
-چقد این بچهها خندیدن و مادرشون جنگ رو یادش رفته و به خندهی بچههاش خندیده!
-چقد این بچهها ترسیدن و مادر با اینکه خودش ترسیده، بهشون قول رهایی و آزادی و امنیت داده و از خدا خواسته که شرمنده بچه ها نشه!
-بمیرم برای اون پسربچهای که چقد خودشو موقع شیر خوردن شیرین میکرده و پناه میگرفته تو بغل مادر و خودشو میچسبونده به سینه مادر!
🔸️ به تن بچهها لباس سیاه پوشاندم. محمدحسین را بغل کردم و دست فاطمه را گرفتم. نمیتوانستم آرام بگیرم. قصد کردم پیاده مسیری طولانی را با همین پوشش در خیابان راه برویم و تک به تک توضیح دهم که چه بر سرمان آمده. بعضیها انگار خبر هم نداشتند چه شده! با خودم کلنجار میرفتم. کافی نیست! دلم آرام نمیشود. شاید بگویی ادعایی بیش نیست. اما مگر میشود این همه جنایت را ببینی و آرام بنشینی؟ با همسرم صحبت کردم. هر طور شده میخواهم بروم دورهی امداد را بگذرانم. بچهها هم خدایشان بزرگ است. میسپارمشان به مادربزرگها.
🔹️ چند روزی از این حادثهی وحشیانه میگذرد؛ ولی نه گویی چندین سال است که میگذرد. هر لحظه ویرانتر از قبل میشوم. وصیتنامهی بچهی شش_هفت ساله، آموزش شهادتین پسر ده_یازده ساله به برادر کوچک ترش، نوزاد بیجانی که روی دست مردم بدنش جابهجا میشود، کودکی لرزان از صدای بمباران، مادری گریان و پدری غمزده و خاکی که به خون کشیده شده، صدای گریه وجیغ بچهها و آژیر ماشینها همه و همه توی سرم میچرخد.
🔸️ ای کاش من مادر نبودم و کمتر میفهمیدم!کمتر میسوختم!
دیدهام که میگویم: «فاطمه از صدای بلند میترسد. محمد حسین نیز در اینجور مواقع اولش کپ میکند و بعد میپرد در بغلم و گریه میکند.» اما با خودم میپرسم، محمد حسین و فاطمههای غزّهای که آغوش مادر ندارند چه میکنند؟
به خودم قول دادم که دیگر اشکی نریزم. همهاش بغض شود و کینه علیه آنهایی که ۷۵ سال است به ناحق خون میریزند و ذرهای انسانیت ندارند.
🔺️خاطره رضوان داوودی/ تحقیق و تدوین: فاطمه احمدی
▫️ «دریچه»؛ رسانه دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی استان بوشهر
@dariche_bu
11.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 دسته دسته گنجشکها زغال میشوند
🔹 شعرخوانی مسعود عرب زاده در محفل اهالی قلم بوشهر برای فلسطین
▫️ «دریچه»؛ رسانه دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی استان بوشهر
@dariche_bu
🔴 «کیچه پس کیچه» یک ساله شد
🔹 «کیچه پس کیچه» رسانه تاریخ شفاهی استان بوشهر امروز ۴ آبانماه ۱۴۰۲ یک ساله شد.
🔹 «کیچه پس کیچه» که در ابتدا، با تغییر شناسه صفحه «تاریخ بوشهر» آغاز به کار کرده بود، در طول این مدت با استقبال بوشهریها روبرو شده و از ۷هزار دنبالکننده به ۱۶هزار دنبالکننده رسیده است.
◽ «کیچه پس کیچه»؛ رسانه تاریخ شفاهی استان بوشهر
🌐ble.ir/kichepaskiche
🌐eitaa.com/kichepaskiche
🌐t.me/kichepaskiche
هدایت شده از کیچه پس کیچه
24.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 اولین ویدیوی منتشر شده در «کیچه پس کیچه»
🔹 «قلیه کفش! خاطرهای از یک ناهار غیرمنتظره»، اولین ویدیوی تولیدی «کیچه پس کیچه» بود که در ۴ آبان ۱۴۰۱ منتشر شد.
◽ «کیچه پس کیچه»؛ رسانه تاریخ شفاهی استان بوشهر
🌐ble.ir/kichepaskiche
🌐eitaa.com/kichepaskiche
🌐t.me/kichepaskiche
🔴 چهاردهمین اردوی روستانگاری در استان بوشهر برگزار شد
🔹 ۵ آبان ۱۴۰۲؛ روستای لرده شهرستان دشتستان
🔺 لرده که با حماسه زنانش در جنگ جهانی اول معروف شده است نه با راه آسفالته قابل دسترسی بود و نه اینترنت داشت؛ پنج روز دیگر سالروز حماسه زنان لرده است
▫️ «دریچه»؛ رسانه دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی استان بوشهر
@dariche_bu
7.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 خیره مانده در حسرت کاشانهای
🔹 شعرخوانی ضحی موحد در محفل اهالی قلم بوشهر برای فلسطین
▫️ «دریچه»؛ رسانه دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی استان بوشهر
@dariche_bu
🔴 اتاق شخصی یکی از برپاکنندگان میزهای کتاب دفتر مطالعات
همین الان یهویی 🚶♂🚶♂🚶♂🚶♂
▫️ «دریچه»؛ رسانه دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی استان بوشهر
@dariche_bu
🔴 برپایی میز کتاب در مصلای کنگان، جم، دیر، چغادک و برازجان
🔺️ ۵ آبان ماه ۱۴۰۲
🔻 کتابهای استقبال شده:
رنگ آمیزی بزرگ ۲۱ جلد
سرباز روز نهم ۸ جلد
مجموعه قهرمان من ۵ جلد
منم یه مادرم ۵ جلد
سیب آخر ۴ جلد
مردی که زبان کبوترها را میدانست ۳ جلد
در مکتب مصطفی ۲ جلد
آقا صادق ۲ جلد
خانه دار مبارز ۲ جلد
دشمن یک چشم ۲ جلد
قهرمان به شکل خودم ۲ جلد
آبگینه به مهمانی میرود ۲ جلد
ازاده کارگاه میشود ۲ جلد
ی دونه نون صد دونه نون ۲ جلد
داستان پیامبران ۲ جلد
فراری ها
خانه ای برای همه
تو شهید نمیشوی
شهید علم دفتر اول
شهید علم دفتر دوم
چخ چخی ها
زنان جبههی جنوبی
امسال قبول میشوم
متولد بهمن
بهتر از تو نداشتم
به خون کشیده شد خیابان
عملیات احیا
زادهی زابل
خانه دار مبارز
مادر برام قصه بگو
جنگ جنگ تا پیروزی
گردان نانواها
خون اورد
کار من بود
بانگ ازادی
متولد بهمن
بچههای مسجد بلال
تولدت مبارک
پرواز پای دماوند
پرچمدار کوچک من
شهدا برای چه افقی جنگیدند
به توان شانه هایت
آرزوهای دست ساز
جدال دواسلام
لاجورد
تصادف دوست داشتنی
رسانه باید دانشگاه باشد
خیرالنسا و گندمک
▫️ «دریچه»؛ رسانه دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی استان بوشهر
@dariche_bu
🔴 برپایی میز کتاب در مصلای شهر کاکی
🔺️ ۵ آبان ماه ۱۴۰۲
🔻 کتابهای استقبال شده:
شهدابه چه افقی می جنگند ۱ جلد
به توان شانه هایت ۱ جلد
آرزوهای دست ساز ۱ جلد
سربازرروزنهم ۱ جلد
موشک من ۲ جلد
من هم ربات می سازم ۳ جلد
سیب آخر ۴ جلد
قهرمان بهشکل خودم ۲ جلد
بجای موشک کاغذی ۱ جلد
الو مامان من این بالام ۵ جلد
▫️ «دریچه»؛ رسانه دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی استان بوشهر
@dariche_bu
🔴 مدیرعامل شرکت جمکو از گروه حسیبا تقدیر کرد
🔹 پس از تولید کلیپ معرفی کتاب «عملیات احیا» توسط گروه حسیبا، رستمی مدیرعامل شرکت جمکو، با ارسال لوحهای تقدیر و هدایای نقدی از گروه حسیبا تقدیر کرد.
🔺 گروه حسیبا، مجموعه چند دختر دبیرستانی ساکن عالیشهر در استان بوشهر است که کتابهای فاخر جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی را در فضای مجازی معرفی کرده و در قالب میز کتاب به دست مردم میرسانند.
🔻 به «حسیبا» بپیوندید:
https://eitaa.com/joinchat/4200530103C40c95c1427
🔴 آغاز پانزددهمین اردوی روستانگاری در استان بوشهر
🔹 شهرستان تنگستان؛ روستای باغک جنوبی
🔻 ۱۱ آبان ۱۴۰۲
▫️ «دریچه»؛ رسانه دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی استان بوشهر
@dariche_bu
🔹 یکی از فعالیتهای محققین در روستا، یافتن گنجینه تصاویر است.
🔹 اکنون؛ باغک جنوبی منزل یکی از اهالی
▫️ «دریچه»؛ رسانه دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی استان بوشهر
@dariche_bu