eitaa logo
داریوش سجادی
948 دنبال‌کننده
868 عکس
297 ویدیو
5 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
پیغام یک دوست یکی از دوستان تلگرامی ضمن ارسال پیغامی پیشنهاد داده اند با استفاده از ظرفیت کانال های مجازی، دوره های ژورنال نویسی و ... را به طریق زیر برگزار کنم: ـ از آنجا که دوره ها، عموما کوتاه مدت اند، بسیار عالی جواب میدهند. چون هر دوره را به جای یکروز پیوسته که شاید خسته کننده باشد، میتوان به روزی یک سرفصل تجزیه کرد و سرفرصت درس داد و دانشجو هم درس را میتوان به کرات گوش بدهد.. ـ دانش آموختگان در یک کانال گرد هم می‌آیند و لذا یک هسته تشکیل میشود و برای برنامه های آتی در دسترس و قابل محاسبه اند. ـ کلاس حضوری محدود و برای خیلی ها مفید اما ناممکن است که این نقیصه هم جبران میشود. ـ جوانان ما تحت یک هجمه قرار دارند و فضای خبری آلوده شده . این روش یک استراتژی است برای کنترل و گسترش جبهه ما در فضای مطبوعاتی و بخصوص مجازی که مخاطبان بسیاری دارد. ـ به یقین، این هسته در آینده ثمرات شریفی خواهد داشت مصاحبه هم در کنار این برنامه حتما هست. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شخصا پیشنهاد مزبور را استقبال می کنم اما اولا مقید به کلاس ژورنال نویسی نیستم و در کنار آن کرسی های اندیشگی و مطالعاتی و آموزشی و مباحث سیاسی و موضوعات دیگری را نیز استقبال می کنم و ثانیا قبل از اعلام نظر قطعی ام پیشنهاد این دوست عزیر را در اینجا مطرح کردم تا دیگر عزیزان نیز اگر نظر یا پیشنهاد یا تمایل به ثبت نام در جنین کلاسی دارند ، بفرمایند تا بعد از برآورد نهائی تصمیم گیری کنم. لطفا پاسخ های تان را همین جا و یا به آدرس تلگرام اینجانب آدرس @DariushSajjadi ویا ایمیل dariushsajjadi@yahoo.com ارسال فرمائید با تشکر ـ داریوش سجادی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نقطه عطف! بمناسبت کودتای ۲۸ مرداد بالغ بر ۱۷ سال پیش و در فردای عملیات تروریستی ۱۱ سپتامبر نوشتم: بدون تردید کودتای ۲۸ مرداد یکی از مهم ترین رویدادهای تاریخ معاصر بود که در بلند مدت توانست تاریخ جهان را تغییر دهد تا جائی که عملیات تروریستی ۱۱ سپتامبر را می توان یکی از تبعات آن دانست! با کودتای ۲۸ مرداد و حماقت آمریکا در عدم تحمل مصدق بود که ملی گرائی مورد وثوق ایرانیان بی فروغ شد و در چنین فضای مایوسانه ای بود که ابتکار عمل به دست امام خمینی و نیروهای مذهبی افتاد و توانستند سرخوردگی ملی ناشی از شکست پروژه ملی مصدق را با اتکای بر جنبش عدالت خواهی و استکبار ستیزی دینی مابه ازاء کنند. پیروزی انقلاب اسلامی بارقه امیدی برای توده های بستوه آمده از سوء سیاست های آمریکا در منطقه بود و مذهبی را که تا پیش از این افیون توده ها می نامیدند این بار و به اعتبار پیروزی انقلاب اسلامی پیشتاز تر از دیگران در خط مقدم مبارزه با آمریکا قرار داد. هر چند القاعده نیز در قامت «نسخه جعلی دین» همزمان با انقلاب اسلامی و با «برند شدن مبارزه با توسل به دین» تلاش کرد ابتکار عمل را در دست بگیرد اما تفاوت این دو اسلام در آن بود که اسلام خشونت طلب «بن لادنی» کمترین خلافش عملیات ۱۱ سپتامبر با بیش از ۳۰۰۰ کشته آمریکائی بود و «اسلام انقلابی امام» بزرگ ترین اتهامش اشغال جاسوسخانه آمریکا بود که طی ۴۴۴ روز حتی قطره خونی نیز از بینی جاسوس های آمریکا را جاری نکرد. متن کامل را در مقاله نفرین بودا ببینید https://bit.ly/2MWvnJ7 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ داریوش سجادی @dariushsajjadi44
هاشمی، ترور یا خودکشی! مرگ هاشمی رفسنجانی با گذشت نزدیک به دو سال کماکان محل مناقشه در داخل کشور است و بی مزگی چندی پیش اشخاصی که در تجمع طلاب در قم تابلوئی با شعار «ای آنکه مذاکره شعارت ـ استخر فرح در انتظارت» مزید بر علت شد تا بار دیگر یکی از اعضا خانواده هاشمی از این شعار بی مسما بهره برداری کرده و مرگ پدرش را «ترور» القاء کند! فاطمه هاشمی: تهدید رییس جمهوری منتخب مردم در حوزه‌ی علمیه ... به قتل شبیه مرحوم پدرم، صراحتا، مرگ ایشان را ترور و قتل، آنهم خفه کردن در آب اعلام می‌کند! نخستین بار مهدی خزعلی بود که در فردای مرگ هاشمی رفسنجانی به سنت همیشگی «جنجال برای دیده شدن» بدون کمترین قرینه یا ادله ای مدعی شد هاشمی را کشته اند! در همان مقطع اینجانب و «دو نفر دیگر» در داخل کشور نظری دیگر درباره مرگ هاشمی رفسنجانی مطرح کردیم و بنده شخصا دلائل و قرائنی را دائر بر «خودکشی هاشمی» ارائه کردم که هنوز آن دواعی بدون پاسخ مانده! (*) اما ادعای ترور هاشمی نیز از آن ادعاهائی است که بقول آمریکائی ها د«تست خنده را با موفقیت پاس می کند» ترور در دنیای سیاست برخوردار از تعریف است و زمانی برای حذف یک عنصر سیاسی در دایره موسوم به «بازی کثیف» متوسل به ترور می شوند که «سوژه» برخوردار از قدرت و تاثیرگذاری بوده و نیروهای رقیب برای حذف آن «تاثیر گذاری» متوسل به حذف فیزیکی وی از طریق ترور می شوند. بر این اساس ادعای ترور هاشمی بیشتر به جوک شبیه است چون ایشان علی رغم آنکه زمانی در هرم قدرت ایران «فرد دوم» نظام محسوب می شد اما از ۸۸ به بعد افول قدرت وی آغاز شد تا جائی که در دی ماه ۹۵ در پائین ترین سطح از نفوذ و تاثیر گذاری سیاسی در اتاق قدرت ایران برخوردار بود و لذا کمترین دلنگرانی بابت رفتار ایشان وجود نداشت تا بخواهند وی را ترور سیاسی کنند. *ـ در این زمینه دو مقاله خودکشی هاشمی و هاشمی قدیس یا ابلیس را ببینید https://bit.ly/2vVGlrZ https://bit.ly/2MCE9Pv ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ داریوش سجادی @dariushsajjadi44
کابوس چهل ساله! کنسرت «مثلث خاطره ها» با مشارکت فائقه آتشین ـ حسن شماعی زاده و مارتیک در سالن «هالیوود بال» در شهر لوس آنجلس با حضور بالغ بر ۱۷ هزار نفر از ایرانیان مقیم در کالیفرنیا ناب ترین گردهمآئی از لووزرها و پسآبهای بجا مانده از خرده فرهنگ شاهنشاهی منقرض شده در بهمن ۵۷ بود که این فرصت را به ایشان داد تا ساعاتی را برای خوش باشی از دست داده شان در سالهای سلطنت، کنار یکدیگر و با یکدیگر سوته دلی و مرثیه خوانی کنند! مثلث خاطره در تحلیلی کلان، پیرمردان بازنشسته در پارک شهر تهران را تداعی می کرد که همه روزه گرد هم و برای بازخوانی خاطرات دوران جوانی نیمکت های پارک را به اشغال خود در آورده و ساعاتی را در خلسه خاطرات جوانی برای خود «نشئه درمانی» می کنند. همان طور که بعد از سقوط امپراطوری تزارها در روسیه، اشراف گریخته از انقلاب بلشویکی سالها و خام اندیشانه گیلاس ودکاهای خود را در کنار رود تایمز لندن بسلامتی بازگشت تزار نیکلای دوم «چیرز»! (Cheers) می کردند، کنسرت «مثلث خاطره ها» نیز تنها خوانشی نوستالوژیک برای خرده فرهنگ سلطنت طلبانی بود که در انتهای کنسرت و با مساعی جمیله تلویزیون فارسی بی بی سی و با نمایش «خروج شاه از ایران» و «ورود امام به کشور» بر روی مانیتور عظیم استادیوم، توانستند زوال و تمام شدگی خود را با یکدیگر غم نالگی کنند. اولین بیت از اجرای اخیر و مشترک فائقه آتشین با سیاوش قمیشی (چهل سال) ناب ترین قرائت و رساترین اقرار از وضعیت خرده فرهنگ سلطنت طلبی در عمق لوس آنجلس است آنجا که «قمیشی و آتشین» به اتفاق بر این گواهی می دهند که «چهل ساله یه کابوس نمی زاره بخوابن»! تحقیقا این برجسته ترین هنر انقلاب بود که چهل سال است خواب راحت را از اقشاری گرفته که سلوک و سلطنت شان جز خودباختگی فرهنگی و بی هویتی ملی چیز دیگری در انبان نداشت. طنز داستان آنجا بود که در «هالیوود بال» جماعتی یکدیگر را یافته و با یکدیگر آخته شده بودند که گوگوش شان در ترانه «چهل سال» با ایشان و به اتفاق ایشان برای مردم تحت رنج اقتصادی در ایران اشک تمساح می ریختند! مرفهین بی دردی که جنس دردشان از جنس بی دردی است و در هیچ کجای گردهمآئی خوش باشانه و عیاشانه شان ارزنی جرات نکردند تا لااقل یک بار هم تحریم های ظالمانه «عمو ترامپ» شان علیه مردم نجیب ایران را زیر سوال ببرند ! از بیم آنکه مبادا به تریج قبای ترامپ شان بر بخورد! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ داریوش سجادی @dariushsajjadi44
آقای پهلوی، ایران کشور شما نیست رضا پهلوی اخیرا طی مقاله ای در وال استریت ژورنال با ذکر مصیبت هائی از وضعیت سیاسی ـ اقتصادی ایران بسخنگوئی از جانب ایرانیان و خطاب به پایوران جمهوری اسلامی اظهار داشته اند: ما کشورمان را پس می‌گیریم جناب آقای پهلوی شما در نیمه نخست دهه ۸۰ میلادی با اختیار کامل در دادگاه فدرال آمریکا حضور به هم رسانده و طی یک مراسم قانونی و با قرائت «قسمنامه رسمی اخذ تابعیت آمریکائی» و مطابق نص صریح آن قسم نامه در مقابل قاضی فدرال دادگاه ایالات متحده آمریکا سوگند خوردید که : از امروز همه وفاداری و دلبستگی و تعهدم به کشور قبلی ام را واگذاشته و خود را به تابعیت آمریکائی ام و قانون اساسی کشور جدیدم دلبسته و وفادار اعلام می کنم و بموقع برای دفاع از ایالات متحده اسلحه در دست می گیرم جناب آقای پهلوی سالها است با آمریکائی شدن تان و با پاسپورت آمریکائی تان تور دور دنیا برای خود راه انداخته اید! اکنون آیا امکانش هست حد نگاه دارید!؟ مطابق قسمی که در دادگاه «آمریکائی شدن تان» قرائت کردید دیگر اساسا مسائل ایران کمترین ربطی به شما نداشته و اجازه دهید ایرانیان خودشان و با همت عالی خودشان مسائل شان را حل کنند. سالها از کیسه ملت خوردید و بُردید و اکنون هم بخورید و حالش را ببرید(!) و ایرانیان را در حل کردن مشکلات شان به حال خود بگذارید. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ داریوش سجادی @dariushsajjadi44
زوال ایمان! برخلاف روایتی که فقر را نافی ایمان می انگارد، تجربه نشان داده مومنانه زیستن منافاتی با فقیرانه زیستن ندارد. ایمان متصل به شعور و مبانی معرفت شناسانه لنگر توانمندی است که مومنانش را در سخت ترین تندبادهای مسکنت از گزند مهیبت ترین عرصه های هلاکت مصون نگاه می دارد. مومنانه زیستن یعنی با اتکای بر ایمان معرفت اندیشانه می توان فقیرانه اما شرافتمندانه زیست . ایمان متصل به «شعور و بصیرت» تضمین شرافت زندگی «دین ورزانه و منزهانه» ولو در فقری ناروایانه است. تجربه برخلاف آن نشان داده زوال ایمان را بیشتر می توان نزد مرفهین و نوکیسه گان و تازه به دوران رسیده هائی یافت که شرف ایمان را بر انباشت اشرفی هایشان نازلانه فروخته و می فروشند! ببینید در انقلاب کدام اقشاری علی رغم فقرشان و به اعتبار ایمان آگاهانه شان ۴۰ سال بر مانائی «انقلاب دینی شان» جان نثاری کردند و می کنند. آسیب را آنجا ببینید که انقلابیون دیروز و آقازادگان بی لیاقت شان، با آلوده شدن به مال دنیا و انباشته شدن حساب های بانکی شان ، هار شدند و ایمان دیروزشان را به دینارهای امروزشان فروختند. ایشان همان طلحه ها و زبیرها و شمرهائی اند که زمانی صحابی پا به رکاب رسول الله و علی ابن ابیطالب بودند و در فردای تمول، ایمان خود را سکوی تحصیل خوش زیستی متفرعنانه شان کرده و می کنند. هار شده اید آقایان! مال دنیا کورتان کرده و ایمان نحیف تان، قارون تان کرده! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ داریوش سجادی @dariushsajjadi44