📖 #سوگند_به_دروغ
اسماعیل بن محمد عباسی روایت کرده، میگوید: از حاجتی که داشتم خدمت ابو محمد علیه السلام شکایت کردم و قسم یاد کردم که نه یک درهم و نه بیشتر، هیچ مبلغی نزد من نیست، امام رو به من کرد و فرمود: آیا به دروغ سوگند می خوری، در حالی که دویست دینار در زیر زمین پنهان کرده ای؟ البته این حرف را بدان جهت نمی گویم که چیزی ندهم! آن وقت رو به غلامش کرد و فرمود: آنچه همراهت هست به این مرد بده. غلام، صد دینار به من داد، سپس رو به من کرد و فرمود: تو آن پول هایی را که دفن کرده ای با وجود نیاز شدیدی که داری از دست خواهی داد. اسماعیل می گوید: بعدها احتیاج پیدا کردم هر چه جستم نیافتم پیگیری کردم دیدم پسرم جای آنها را یافته و آنها را دزدیده و فرار کرده است. منبع: نور الابصار: ۱۵۳
┈┈┈┈┈┈┈┈┈