گام چهارم از 5 گام جذب عدد ماهیانه ای که نوشتین "تصویرسازی" است
تصویرسازی انواع متعدد داره و در اینجا ابتدایی ترین شکل آن رو میگم و فعلا برای جذب پول ماهیانه تون کافیه
برای این نوع تصویرسازی باید از ذهن خیالپرداز خود استفاده کنید، احساس جذب پولی که تعیین کردید رو همین لحظه تجربه کنید
باید آنقدر واقعی اینکارو بکنید که ذهن خیااااااااااال کند که جذب اتفاق افتاده است (دلایل علمی و ذهنی اینا رو تو دوره ها گفتیم و اینجا بهش نمی پردازیم)، وقتی ذهنت بپذیره که اتفاق افتاده و جذذذذذذذذذذب شده است پازل های معجزه سازی ذهن ناخودآگاه تون شروع میکنه به شکل گرفتن و تکمیل شدن تا ارتعاش رقمی که در ذهن ناخودآگاه تون دادین شروع کنه به تجلی و متجلی شدن
اینا یکم سنگینه، لطفا بارها بخونیدش درک و هضم کنید و اجرا کنید
ادامه دارد...
#سپاسگزارم_در_مسیر_معجزه_هستم
@darmasirmojeze
همونطور که گفتم باید عددی که نوشتین رو احساااااس کنید، ممکنه تصویرش رو در ذهن خود ببینید اما تا وقتی احسااااااسش نکنید گام اصلی پروسه جذب رو درست انجام نداده اید و نمیتونید جذب کنید
#سپاسگزارم_در_مسیر_معجزه_هستم
@darmasirmojeze
اجرا از شما، آگاهی با من، جذب از خداوند😊👌
چه معادله جذبی، به به خداروشکر شکر شکر و سپاسگزاریم
#سپاسگزارم_در_مسیر_معجزه_هستم
@darmasirmojeze
از ملموسترین جاهایی که میتوانیم « احساس عدم لیاقت» را در خود شناسایی نماییم، زمانیه که میخوایم یه کالایی (خدماتی ،فایلی ،آموزشی، یا هر مایحتاج زندگی ،حتی شده ماست و پنیر و...) بخریم و قبل از همه برچسب قیمت ها را چک میکنیم ، و به شدت بر سر بهای کالای مورد علاقهمان چانه میزنیم یا بدتر از همه، با اینکه توان تهیهاش را داریم، اما به دنبال راهی برای نپرداختن قیمت واقعی آن و تخفیف گرفتن هستیم. یعنی همیشه داشتن خواستههامان را موکول به زمانی میکنیم که یک جنس تخفیف بخورد!!.
در یک کلام، پرداختن بهای خواستههامان برای ما کاری بسیار سخت میشه!.
به خاطر این برنامه ذهن ناخودآگاه که اتفاقا داره بصورت پنهانی انجام میشه و بصورت ناخودآگاه و بدور از هوشیاری ما داره اتفاق میفته، وقتی بابت کالا یا تجربه ای پول می پردازیم که دوست داریم، گویی جان از بدنمان خارج میشود و به شدت احساس بدی پیدا میکنیم و این بدترین فرکانس درباره « احساس لیاقت و بعدا کمبود پول ، ثروت و موهبت» است که یک آدم به عنوان خالقی که با فرکانسهای ذهنیش، تجربهها و اتفاقات را جذب میکنه ،میتواند ارسال کند. فرکانسی که از یک طرف ما را وارد مدار بی ارزشی و بی لیاقتی میکنه و از طرف دیگه ذهنمان را آغشته با ارتعاش و انرژهای کمبود میکنه و همزمان از نعمتهای بیشتری دور میکنه.
اگر خوب خودمان را بشناسیم و ریشه ی رفتارها و واکنش هایمان را بدانیم، می فهمیم که موضوع تخفیف گرفتن نیست بلکه پای چند برنامه پنهان بسیار جدی در لایه های عمیق ذهن ناخودآگاهمون در میان است که خودشان را به شکل تلاش برای به دست آوردن خواسته هایمان با تخفیف، نشان میدهند
گفتیم ریشه : ریشه اینجا در مثال تخفیف گرفتن چیه ؟ حس و ارتعاش بی لیاقتی و حس کمبود هست
نتیجه چیه: نتیجه تقلا و تلاش برای تخفیف گرفتن است ، نپرداختن بهای خواسته هامونه که ریشه اش بصورت ارتعاشی و فرکانسی در ذهن ناخوداگاهمونه که بصورت زیر پوستی و نااگاهانه ما را هل میده برو تخفیف بگیر ، یا ولش کن گرونه و الی آخر...
به همین دلیل دوست دارم یک نکته اساسی را اول از همه به خودم و سپس به همه افرادی که این متن را میخوانند و به دنبال جذب های مالی از ناشناخته ها و بصورت پایدار هستند، یادآور شوم و برنامه ای را به آنها نشان دهم که شناختن و رفع کردنش، از هر تخفیفی که بخواهی بدست بیاوری، سودمندتر است و می تواند عاملی باشد برای جذب و باز شدن ثروتهای بسیار و نامحدود به زندگی ات
ادامه دارد...
#سپاسگزارم_در_مسیر_معجزه_هستم
نکته اساسی اینه که : تخفیف، به تاخیر انداختن ها، دنبال وام و قسط و قرض بودن ها ، دنبال نسیه بودن ها و هزاران علف هرز که آفت زندگی و خوشبختی است فقط نتیجه است ، یک رفتار و عادت رفتاری است که از ارتعاش و انرژی های پیاپی به ذهن ناخوداگاه داده شده است نشات گرفته است .
یعنی ارتعاش و فرکانس اعتقاد به کمبود نعمت، ثروت، عشق، موفقیت و هر چیزی است که ما آن را ارزشمند میدانیم.
کار به همین جا ختم نمیشود و اعتقاد به کمبود و عدم لیاقت مثل یک دستگاه مولد، شروع به تولید هزاران افکار و نتیجه محدود کنندهی دیگر نیز مینماید که در تمام تار و پود وجودمان ریشه میدواند و ما را وارد مداری میکند که از مدار ثروت های خودبخودی و از ناشناخته ها فرسنگها فاصله میگیریم.
به همین دلیل، حتی تجسم کردن و تصویرسازی ثروتمند بودن هم برایمان سخت میشود چون در ذهن ناخوداگاه نورونهایی برای سیم کشی جدید وجود ندارد و همه نورون ها و سیم کشی ها توسط ارتعاش و انرژی کمبود و بی لیاقتی اشغال می شود و هرگونه نورون و سیم کشی جدید به منزله قیام در مقابل میلیون ها نورون و سیم کشی های بی لیاقتی و اعتقاد به کمبود است ، به عبارتی مدار تخفیف خواستن، با مدار خواستنِ ثروت، از هم جدا هستند. نمیتوانی هم به دنبال تخفیف باشی و هم اعتقاد و برنامه ذهنی فراوانی را بسازی.
نمیتوان به فراوانی اعتقاد داشته اما مرتب به دنبال تخفیف، وام و قسط و نسیه و به تاخیر انداختن ها نیز بود. این دو مسیر، خلاف جهت هم هستند به همین دلیل ذهن تو مرتبا در این مسیر در حال رفت و برگشت هستی.
برنامه ذهنی محدود کننده دیگه همونطور که گفتم، «برنامه ذهنی و مدار ذهنی حس عدم لیاقتِ داشتن ثروت» است که بصورت کاملا نامحسوس و ناآگاهانه در ذهن ناخوداگاه ریشه دارد.به این معنا که، درباره تجربهی نعمتهای بیشتر، احساس لیاقت نداری. خصوصاً هرچه آن نعمتها تجملیتر باشند، به خاطر احساس عدم لیاقت، راضی کردن خودت و ذهنت برای تجربهی آن نعمتها سختتر خواهد بود، حتی اگر مشکلی در پرداخت بهای آن نداشته باشی!
در واقع این برنامه منفی ذهنی، یعنی احساس عدم لیاقت، زاییدهی اعتقاد به کمبود است. یعنی باور به اینکه جذب پول، کار سختی است. حتی اگر آدمهایی را ببینی که به راحتی در حال پول ساختن هستند، به خودت خواهی گفت:
خوب، من آنقدرها خلاق نیستم که از عهدهی این کار بر بیایم(که خودش نشانهای محکم از عدم لیاقت و باور نداشتن تواناییهایت است). یا آن ها از راههای نامناسب پول در میاورند ، یا فلانی کسب و کار داره و هزاران بهانه که ذهن بخاطر غالب بودن ارتعاش و انرژی های کمبود و حس بی لیاقتی تولید می کند ( البته خودبخود و قبل از اینکه خودت آگاه باشی!) در نتیجه تنها راهکار برایت این خواهد بود که :
مراقب باشی در خرج پول، از هرگونه اسراف پرهیز نمایی و با این نگاه، آنقدر خودت را در مدار کمبود ثروت پیش میبری که، ترجیح میدهی فقط برای نیازهای فوق ضروری هزینه نمایی. سپس آنقدر درباره نیازهایت دچار سوء تفاهم میشوی که نیازهای ضروری را نیازهایی تعیین میکنی که به زندهماندن وابسته است و هرگونه تجاربی که مربوط به روح و روانت است و اصلاً برای تجربهی آن نعمتها به این جهان آمدی را غیر ضروری میدانی مثل:
تجربه اقامت در یک هتل زیبا برای چند روز
یا تجربه خوردن غذا در یک رستوران که بهایش به اندازه هزینه یک ماه غذا در منزل است
یا تجربه سفر با بلیط فرست کلاس که بهایش به اندازه چندین سفر است
یا تجربه …
یا حتی تجربه استفاده از مبلمان چرم به جای اجناس چینی.
در حالیکه بی خبری دلیل اینکه هر روز از تجربهی این نعمتها فاصلهی بیشتری میگیری، همین نوع نگاه است و نه عدم توانایی ات در جذب ثروت!
مثلاً ترجیح میدهی خودت از وسایل بیکیفیت استفاده نمایی و وسایل گرانبها و با ارزش را برای میهمان بگذاری…
به همین دلیل وسایل زندگیِ تو شامل دو دسته است:
ظروف دَمِ دستی بیکیفیت برای خودت و ظروف لاکچری زیبا برای میهمان
ملافه پاره و پوره و بی کیفیت و قدیمی برای خودت و ملافه نخی و خوشبو و خوشرنگ برای میهمان
و اینها بخشی از رفتاری است که ریشه آن در ذهن ناخودآگاه وجود دارد ، ارتعاش و انرژی کمبود و بی لیاقتی که پا به پای هم همدیگر را تقویت می کنند و زندگی تو را از مصادیق خودش احاطه می کنند ، اینها واقعیت تو می شوند نه بخاطر اینکه حقیقت دارند بخاطر اینکه تو در برابر این نوع ارتعاش و برنامه های ذهنی که هیچکدام هم مال تو نیستند تسلیم شده ای و زمام و افسار ذهنت را دو دستی به این دو برنامه و مدار قدرتمند منفی جذب مالی داده ای...
( دوستان خوبم اینها را به اجمال نوشتم که متوجه و بیدا ر باشی که در ذهن و بویژه ذهن ناخودآگاهتون چه اتفاقاتی داره میفته و اینکه تا زمانیکه این نوع مدار و ارتعاشات ذهن ناخوداگاهت را تغییر ندهی هیچ اتفاق و جذبای قدرتمند که زندگیت را سرشار از نعمت و موهبت کند اتفاق نمی افتد ، این قانون و اصول بدون تغییر ذهن ناخودآگاهه ...
پیشنهادم اینه در مسیر آگاهی باشی و هرروز آروم آروم روی مدارهای ذهنیت کار کنی و تمرینات را انجام بدهی ، آگاهی و اجراها را یعنی همان فرمول جذب را پیاده کنی و اجازه بدی مدار و ارتعاشات ذهنیت تغییر کنه و اتفاقات خودبخود وارد زندگیت بشه
#سپاسگزارم_در_مسیر_معجزه_هستم
دوستان خوبم یکم طولانی شد ولی خواستم متوجه بشی تو ذهنتون بصورت ناخودآگاه چه اتفاقاتی داره میفته و ریشه رفتارهاتون کجاست...
لطفا با آرامش بخونید و درک و هضم کنید
چیکار کنم همسرم عاشقم باشه و عاشقم بمونه؟
هر روز روی خودت کار کن ، عاشق خودت باش، یادت باشه تو اشرف مخلوقات خداوند هستی ، هرروز خود دوستی را تمرین کن ، حس لیاقت و ارزشمندی خودت را هرروز ارتقا بده تا حس کمبود و نیاز به دوست داشته شدن از طرف همسرت به حداقل ممکن برسه ، اینطوری همسرت عاشقت خواهد شد و عاشقت خواهد ماند 👌
#سپاسگزارم_در_مسیر_معجزه_هستم
@darmasirmojeze
روز و شب و شب و روز بدرخشید
ماشالله به مجریان آگاه ، بی بهونه و قدرتمند
#سپاسگزارم_در_مسیر_معجزه_هستم
یکی از قدرتهای نامحدود همه ما اینه که مشاهده گرررررررررر باشیم
دوستان خوبم مشاهده گری آخرین مرحله آگاهی عمیق است و چشم سومتون بسیار فعاله. اولین مرحلش #تمرکزه concentration است
مرحله دوم #ژرف_اندیشی است Contemplation
مرحله سوم #مدیتیشن است meditation
و مرحله نهایی #مشاهده_گری است observation
تمام عرفان های بشری ، و تمام کتب آسمانی رساندن انسان به این مرحله است . #مشاااااااااهده گری که دارای مراتب است . سطحی ترین ، ملموس ترین سطحش بر اساس حواس پنجگانه است ، باید شاهد و مشاهده گر افکاااااااااااااااااار
دم حیات و تنفس بصورت آگاهانه
احساسات
و انرژِی هاااا
چطور من نمیتونم انرژِی های خودم رو حس کنم ؟ چطور انرژِیهایی در من جاریه ولی من نمیتونم حسش کنم ؟ و هزاران سوال عمیق آگاهی دیگر
خیلی دوست دارم همه آگاهی هام رو با عشق به اشتراک بزارم و قطعا کنارش #جذب ها و شگفتی ها در مسیر آگاهی با ما خواهند بود خواه ناخواه ... اینا مربوط به سطح سه هست ولی گفتم که باید متعهد باشید خودتون رو رشد بدین و به مرحله مشاهده گری برسین ... در مرحله مشاهده گری نیاز نیس مدیتیشن کنید چون هر لحظه مشاهده گر هستین ... مدیتیشن میکنیم که بصورت موقتی افکار و احساسات و ارتعاشاتمون رو ببینیم و ازش آگاه باشیم و در مرحله مشاهده گری دیگه موقتی نیس و تقریبا همیشگی است و نظاره گر افکار ، احساسات و #انرژِی ها و میدان های فرکانسی خودتون هستین ...
#سپاسگزارم_در_مسیر_معجزه_هستم
@darmasirmojeze
دوستان خوبم امروز میخوام در مورد آگاهی و تنظیم درونتون بنویسم، قبلش خواهشم اینه دقیق به تک تک واژه ها و جملات خوب فکر کنید و درکش کنید، هضمش کنید، مسابقه نیس
تا به درک نرسین نمیتونید اجرا کنید، ذهنتون اجازه نمیده که اجرا کنید و جذبی هم نخواهید داشت
فرمول جذب مون همیشه ثابت و دقیق و بی نقصه
آگاهی + اجرا =جذذذذذذذذذذب 👌
پس خوب آگاهی هارو درک و هضم کنید در درجه اول